SAHARBANOO21.BLOGFA.COM

sayehyeh.blogfa.com

مترسک + گندم + کلاغ -

http://www.sayehyeh.blogfa.com/post-624.aspx

در آستانه ی فصلی سرد. نوشته شده در سه شنبه 26 آذر1392ساعت 22:14 توسط سایه. دیوانه می رفت و می خندید. بغضی از زیر وصله ی پیرهنش پیدا بود. چرندیاتی تنها برای خودم. سنگ نوشته هاي يك دل تنها. داد از لب خاموش. و باختیم ،رنگ ترا باختیم ،ای هفت سالگی. من تنهایی . تاریکی. دخترکی در اندیشه باران. قهوه ی تلخ چشات. س کآنسی به وسعت یه فیلم. ساج,چیزی میان آتش و نان گرم.

sayehyeh.blogfa.com

مترسک + گندم + کلاغ

http://www.sayehyeh.blogfa.com/9212.aspx

نوشته شده در یکشنبه 4 اسفند1392ساعت 1:34 توسط سایه. دیوانه می رفت و می خندید. بغضی از زیر وصله ی پیرهنش پیدا بود. چرندیاتی تنها برای خودم. سنگ نوشته هاي يك دل تنها. داد از لب خاموش. و باختیم ،رنگ ترا باختیم ،ای هفت سالگی. من تنهایی . تاریکی. دخترکی در اندیشه باران. قهوه ی تلخ چشات. س کآنسی به وسعت یه فیلم. ساج,چیزی میان آتش و نان گرم.

helenn.blogfa.com

زندگی تلخ و شیرین من

http://www.helenn.blogfa.com/90061.aspx

زندگی تلخ و شیرین من. شلام به همه دوشتای مهلبونم. درآپ قبل گفتم که همین فرد مذهبی که هیچ انتظاری ازش نداشتم زندگی ام را خراب کرد. اون واقعا مثل یه شیطان وارد زندگیم شدم.آری. در چند روز اول هیچ پیامکی به جز عشق وعاشقی نمیداد تا اینکه چندروز بعد دیدم پایین یکی از مسیجهاش نوشته میخامت. من میدونستم خودشه ولی محض اطمینان بیشتر نوشتم شما؟ منم که از خدام بود همچین چیزی بگه خودمو در اسمونا میدیدم داشتم بال درمیاوردم. من بهش گفتم آقای .من باید با خانواده صحبت کنم میدونید چی بهم گفت؟ هفته سوم بهمن ۱۳۹۰. از شیر مرغ...

helenn.blogfa.com

زندگی تلخ و شیرین من

http://www.helenn.blogfa.com/90062.aspx

زندگی تلخ و شیرین من. سلام به همه دوستای مهربونم خوبین؟ شرمنده دیر به دیر آپ میشم اخه دل اینکه بیام بنویسم ندارم چون خیلی ازش متنفرم. خب تا اینجا گفتم که درسم رو نخوندم همه فکروذکر شده بود حسن.دائم نذر میکردم ودعا میخوندم که بهش برسم.شبا تا صبح اس بازی میکردیم از هر دری میگفتیم ودرباره زندگی اینده نقشهمی کشیدیم. حالا که فکرش میکنم میبینم که من انگار نمازاموبرای رضای خدا نمیخوندم فقط به مسجد میرفتم تا اونو ببینم وای به حال من. دوستم مهندس سایه هم از ماجرای منو حسن کامل باخبر بودخواهر سایه با همسایه اونیکی...

helenn.blogfa.com

زندگی تلخ و شیرین من

http://www.helenn.blogfa.com/90113.aspx

زندگی تلخ و شیرین من. سلام به همه ی گلهای مهربونم خوبین؟ امیدوارم همتون خوب خوب باشین نمیدونید چقدر دلم براتون تنگ شده. اول از هرچیز من معذرت میخام چون دیر ادامه ماجرا رو میخام اپ کنم عزیزانم. چاره ای نداشتم دیگه دور وبر دانشگاه بودم که خدارو شکر این ترم هم به پایان رسید فقط مونده دوتاترم دیگه تا لیسانس مملکت بشم وبیکار بشینم. خب تا اینجاگفته بودم که حسن اقا ازدواج میکنه وحال روحی من خراب میشه وخدای من هم نامردی نمیکنه وباعث میشه حسن اقا به پای طلاق برسه. شبهای محرم رسید دهه اول که به مراسم خانمها در مدر...

helenn.blogfa.com

زندگی تلخ و شیرین من - ازدواجش وبحران روحی من

http://www.helenn.blogfa.com/post-5.aspx

زندگی تلخ و شیرین من. ازدواجش وبحران روحی من. سلاااااااااااااااااام به همه گلهای مهربون خودم. امیدوارم همتون مثل گل بهاری سرسبز وخنده رو باشید. اول از هرچیز باید از همتون معذرت خواهی کنم. چون دیر اپ شدم خب مجبورم بودم دیگه با شروع ماه مهروشروع کلاسا مجبوربودم برم دانشگاه! الانم وقت غنیمت شمردم تا ادامه داستان عشق غمگینم رو تقدیم گلهای مهربونم کنم. خب تا اینجا پیش رفتیم که منو فریب داد واصلا با من قصد ازدواج نداشت ومنو ول کردوگفتم که ازدواج کرد.آره اون نامرد ازدواج کرد! دلم میخاست اون لحظه ببینمش وتا میتو...

anahid471.blogfa.com

نجواهای شبانه - ابراز

http://www.anahid471.blogfa.com/post-79.aspx

یک روز آموزگار از دانشآموزانى که در کلاس بودند پرسید آیا مىتوانید راهى غیرتکرارى براى ابراز عشق، بیان کنید؟ برخى از دانشآموزان گفتند بعضیها عشقشان را با بخشیدن معنا مىکنند. برخى دادن گل و هدیه و حرفهاى دلنشین را راه بیان عشق عنوان کردند. شمارى دیگر هم گفتند که با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختى را راه بیان عشق مىدانند. در آن بین، پسرى برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را براى ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهى تعریف کرد:. داستان به اینجا که رسید دانشآموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.

anahid471.blogfa.com

نجواهای شبانه - زندگی مال اوست....

http://www.anahid471.blogfa.com/post-77.aspx

نویسنده متن زیر من نیستم. من می بافم او نیز می بافد من برای او کلاه تا سرش را گرم کنم .او برای من دروغ تا دلم را گرم کند. واحد اندازه گیری فاصله " متر " نیست " اشتیاق " است . مشتاقش که باشی ، حتی یک قدم. هم فاصله ای دور است ! بچه که بودیم بستنیمان را گاز می زدند قیامت به پا می کردیم! چه بیهوده بزرگ شدیم. روحمان را گاز میزنند می. نوشته شده در شنبه چهاردهم خرداد ۱۳۹۰ساعت 0:0 توسط تاک کویر. هفته او ل تیر ۱۳۹۰. هفته سوم خرداد ۱۳۹۰. هفته دوم خرداد ۱۳۹۰. هفته او ل خرداد ۱۳۹۰. هفته چهارم اردیبهشت ۱۳۹۰.

anahid471.blogfa.com

نجواهای شبانه - شعری از حمید مصدق

http://www.anahid471.blogfa.com/post-81.aspx

شعری از حمید مصدق. دوباره شب شد و با من. گذشته بود شب از نیمه من ز هشیاری. و پلکهای تو این حاجبان سحر مبین. چو پرده های حریری برآفتاب افتاد. در آن شب تاری. نسیم از سر زلف تو. شب از طراوت گیسوی تو نوازش یافت. به وجد آمدم از آن طراوت و خواندم. به چشمهای سیاهت که راحت جانند. به آن دو جام بلور. آن شراب بی مانند. به آن دو اختر روشن. دو آفتاب پر از مهر. به آن دو مایه. به آن دو شعر شرر خیز. مرا ز خویش مران. با خود آشنایی ده. مرا از این غم بیگانگی رهایی ده. بیا و باز مرا قدرت خدایی ده. هفته او ل تیر ۱۳۹۰.

helenn.blogfa.com

زندگی تلخ و شیرین من - طلاقش وخوشحالی من

http://www.helenn.blogfa.com/post-6.aspx

زندگی تلخ و شیرین من. سلام به همه ی گلهای مهربونم خوبین؟ امیدوارم همتون خوب خوب باشین نمیدونید چقدر دلم براتون تنگ شده. اول از هرچیز من معذرت میخام چون دیر ادامه ماجرا رو میخام اپ کنم عزیزانم. چاره ای نداشتم دیگه دور وبر دانشگاه بودم که خدارو شکر این ترم هم به پایان رسید فقط مونده دوتاترم دیگه تا لیسانس مملکت بشم وبیکار بشینم. خب تا اینجاگفته بودم که حسن اقا ازدواج میکنه وحال روحی من خراب میشه وخدای من هم نامردی نمیکنه وباعث میشه حسن اقا به پای طلاق برسه. شبهای محرم رسید دهه اول که به مراسم خانمها در مدر...