sahradel.blogfa.com

parniyanesepid.blogfa.com

پرنیان سپید - مدینه فاصله

http://www.parniyanesepid.blogfa.com/post-71.aspx

دنیای امروز بااین همه امکانات بجای مدینه فاضله شدن به مدینه فاصله تبدیل شده . بایک شماره تلفن ازاین سر. دنیا باآن سر دنیا میشود حال دوست پرسید اما از حال همسایه ای که با یک آجر 20 سانتی فاصله دارد ماهها بی خبریم . بعضی دوستان و نزدیکان هم آنقدر کم لطف هستند که از سرزدن به وبلاگ یا ایمیل فیس بوک هم دریغ میکنند چه رسد. به sms . یاد نامه نگاریهای قدیم بخیرنامه هایی که دوستان ازبرج ایفل فرانسه به نقش جهان اصفهان و از حافظیه. یادش به . خیر . مدینه فاضله یادش بخیر . سروده های پوریا . ساخت كد صوتی آنلاين.

parniyanesepid.blogfa.com

پرنیان سپید - دیگر امشب ...

http://www.parniyanesepid.blogfa.com/post-67.aspx

دیگر امشب هوس دیدن رویا نکنم. باستاره همدم خیال رفتن به ثریا نکنم. خسته ام خواب مرا سخت در آغوش کشیده. نیم نگاهی به سوی نور مه قرص مصفا نکنم. برو ای باد خزان گرمی دلدار بیار. یخ این قلب بجز آتش او وا نکنم. هر کجا که پانهاده رفته ام به اشتیاق. چه کنم که در دلش منزل ماوا نکنم. پوریا شکسته بال پر تو در ره عشق. با زمانه صلح کن که عزم دعوا نکنم. نوشته شده در دوشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۱ساعت 23:7 توسط پرنیان. سروده های پوریا . بیشتر سروده هاتقلید قطره ای ازدریای لسان الغیب است. ساخت كد صوتی آنلاين.

parniyanesepid.blogfa.com

پرنیان سپید - سرزده

http://www.parniyanesepid.blogfa.com/post-63.aspx

به باغ سرزدم دیدم به گلها سرنزدی. به ساحل سرزدم دیدم روی ماسه ها چیزی ننوشتی. به پاییز سرزدم دیدم روی برگهای خزان قدم نزدی. دفتر خاطره ها راورق زدم دیدم خاطره ای ننوشتی. به کوچه سرزدم دیدم زیر سایه چنار قدم نزدی. از روز پرسیدم گفت خیلی وقته آفتابی نشدی. از شب پرسیدم گفت ستاره ندیدم. از ماه پرسیدم گفت مهتاب ندیدم. ازصبح پرسیدم گفت سپیده ندیدم. از نسیم پرسیدم گفت عطر تو نبوییدم. از باران پرسیدم گفت رنگین کمان ندیدم. از شبنم پرسیدم گفت اشکی ندیدم. از اقیانوس پرسیدم گفت عروس دریا ندیدم. سروده های پوریا .

parniyanesepid.blogfa.com

پرنیان سپید

http://www.parniyanesepid.blogfa.com/9103.aspx

به مژگان دوچشم شاد وشهلای تو سوگند. همیشه آرزو دارم که بنشیند به لبهای تو لبخند. ببافم زلف طناز تو را طرح چلیپا. گرفتار کمندت باشم و یک عمر در بند. نخواهد شد برون مهر تو از دل. اگر که بوی جوی مولیان آید زگلزار سمر قند. ببخشید ای صبور من. شب مهتاب و نور من. دل دیوانه ام دل تنگ گشته ستاره شبم بی رنگ گشته. کدوم ساحل نشینم تا دمی آرام گیرم. کجا باید نشانی از رخ گلفام گیرم. شدم نازک دل و رنجور بیمار. طبیب دل بیا یکدم به تیمار. زدی تیر و رها کردی تو آهوی گذر را. نمی پرسی تو حال این شکسته بال و پر را. تنهایی اخ...

parniyanesepid.blogfa.com

پرنیان سپید - سر مشق

http://www.parniyanesepid.blogfa.com/post-69.aspx

در خواب بدیدم که تو از راه رسیدی. آهسته و با ناز زسر شال کشیدی. عطری به تو دادم به سر سینه فشاندی. سرمه به مژه شانه به گیسوت کشاندی. بر کنج لبت خال چو هندوی نشاندی. سرخی نجابت به گل چهره دواندی. یک چله از آن کمند بر سینه کشیدی. با جامه الوان نقابی به اندام کشیدی. در آیینه آرامش دلجوی تو دیدم. افشانی گیسوی تو را دست کشیدم. این قصه و افسانه و رویا و خیال است. چیدن گل ز رخ ماه شب هنگام حلال است. خدا داند که یاد تو نرفته از خیالم. اگر چه روزگار از من گرفته شور و حالم. خدا لطفی کند تا با قلم همدم بگردم.

parniyanesepid.blogfa.com

پرنیان سپید - وقتی که شب ...

http://www.parniyanesepid.blogfa.com/post-70.aspx

وقتی که شب . وقتی که جشم مست تو دل را زتنهایی ربود. وقتی که مژگان تو زد تیری به عشق و تارو پود. من کشته مهرو وفای تو شدم. سرگشته کوی ولای تو شدم. من عهد و پیمان با دلم بستم که دلدارت شوم. تا زنده ام همراز و غمخوارت شوم. وقتی که مهر در دلت چون برف کم کم آب شد. چشمان من در انتظارت خشک و اشک نایاب شد. وقتی که شب از راه رسید . دل از وفا و عهد تو شد نا امید . من ماندم و صحرای عاری از صفا. آهوی سرگردان وتنها در میان بیشه ها. نوشته شده در دوشنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۲ساعت 22:38 توسط پرنیان. سروده های پوریا .

parniyanesepid.blogfa.com

پرنیان سپید

http://www.parniyanesepid.blogfa.com/9206.aspx

فریاد از این بی همدلی و بی کسی. بیداد از این بی همدمی بی مونسی. سینه پر از درد دل و راز و نیاز. کو همزبان تا باز گویم رمز و راز. اینجا همه دلهایشان سرشار از رنج غم است. هم شهر و هم صحرا و باغش عاری از گلهای شاد و خرم است. گفتی که من رنگ بنفش شاد و شورت میشوم. شبهای تاریک تو را مهتاب و نورت میشوم. گفتی درون قلب میسازم ز اشعارت برایت دفتری. اما ندیدم من درون سینه ات حتی نشانی ای پری. هرچند این یک انتظار نا بجا از نرگس چشم تو بود. اما دل شیدای من دربست هر فرمان هر عزم تو بود. سروده های پوریا . ساخت كد صوتی ...

parniyanesepid.blogfa.com

پرنیان سپید

http://www.parniyanesepid.blogfa.com/9204.aspx

وقتی که شب . وقتی که جشم مست تو دل را زتنهایی ربود. وقتی که مژگان تو زد تیری به عشق و تارو پود. من کشته مهرو وفای تو شدم. سرگشته کوی ولای تو شدم. من عهد و پیمان با دلم بستم که دلدارت شوم. تا زنده ام همراز و غمخوارت شوم. وقتی که مهر در دلت چون برف کم کم آب شد. چشمان من در انتظارت خشک و اشک نایاب شد. وقتی که شب از راه رسید . دل از وفا و عهد تو شد نا امید . من ماندم و صحرای عاری از صفا. آهوی سرگردان وتنها در میان بیشه ها. نوشته شده در دوشنبه ۱۰ تیر۱۳۹۲ساعت 22:38 توسط پرنیان. سروده های پوریا .

parniyanesepid.blogfa.com

پرنیان سپید

http://www.parniyanesepid.blogfa.com/9106.aspx

تا نقش تو در مردمک چشم عیان است. تفسیر جمال تو چه حاجت به بیان است. تا آن دو لب غنچه به خنده میشود شکوفا. مارا چه غمی که بخت از ما به جهان است. تا ماهرخی چون تو به پوریا دهد نور. کشتی دلم را چه نیازی به نشانی ستارگان است. آرامش امواج دل پر شر شو ر. با آن نفس گرم تو بر ساحل زیبای زمان است. نوشته شده در پنجشنبه ۳۰ شهریور۱۳۹۱ساعت 23:11 توسط پرنیان. در فضای سبز دانشگاه نور. همنشین گشتند دو تنگ بلور. تنگ اول گفت : ماهم رشته ایم. مشق تکلیف مشابه رشته ایم. تنگ دوم گفت :نیمه دوم بدنیا آمدم من آذرم. پوریا چه خوش ...