gharibesargashte.persianblog.ir
ناگفته های من... - غريب سرگشته
http://gharibesargashte.persianblog.ir/post/1
1662;نجشنبه ۱ اردیبهشت ،۱۳۸٤. و کلماتم برای گفتن زیاد. اما نوشته نمی شوند. چون با هم قرار گذاشته اند. که تا ابد در گوشه دنج قلبم بمانند. به کاروانسرا می ماند. قلب آجری و شلوغ تو. و می روند زود. اما رد پای آدمها روی زمینش. بد جور توی چشم می زند. همه به دروغ عاشق می شوند. و به راستی فارغ. و می گویند که :. اما قلب تو راه یکطرفه بوده. جریمه اش خواهی کرد؟ دوران سرودنت برای عشق و ماندن گذشت. از نفرتها و رفتنها بگو. از صله هم خبری نیست. غنیمت است از او. من ازآن كوچه گذشتم.
gharibesargashte.persianblog.ir
ب ... ر ... ی ... د ... ن ... - غريب سرگشته
http://gharibesargashte.persianblog.ir/post/5
1588;نبه ٢۱ آبان ،۱۳۸٤. ب ر ی . د . ن . از همه شايد . همه آنها که خوبند و بد . نمی توانم راه که می روم نبينم . نمی توانم بگذرم مثل همه آنها که می گذرند و می روند. عادت کرده ام که ببينم . حتی اشکهای پنهان آدمها را در مخفی ترين لايه های چشم هايشان . لمس کنم . ببينم . دردهايشان را حتی اگر در قديمی ترين صندوقچه های قلبشان باشد و هر چند تا قفل که داشته باشد. اما همه می گذرند . می بينند اما نمی خواهند که ببينند . اين است هديه دنيای مدرن به من . باشه رو پناه می دهی . و هر چی که بخواد بهش می دی . کلاسش دير بشه .
gharibesargashte.persianblog.ir
غريب سرگشته
http://gharibesargashte.persianblog.ir/post/2
1670;هارشنبه ٢۱ اردیبهشت ،۱۳۸٤. امروز در اين شهر چو من ياری نيست. آورده به بازار خريداری نيست. آن کس که خريدار به او ميلم نيست. آن کس که به او ميل خريدارم نيست. اسم شاعر اين شعرو نمی دونم. اما دستش درد نکنه. لينک ساعت ٤:٥٤ ب.ظ نوشته شده توسط : شاپرك. Null,'width=600, height=500, scrollbars=yes, resizable=yes');" گلهاي ياس شما. من ازآن كوچه گذشتم.
gharibesargashte.persianblog.ir
خداحافظ ! - غريب سرگشته
http://gharibesargashte.persianblog.ir/post/6
1583;وشنبه ۱٢ دی ،۱۳۸٤. لينک ساعت ۱٢:۱٩ ق.ظ نوشته شده توسط : شاپرك. Null,'width=600, height=500, scrollbars=yes, resizable=yes');" گلهاي ياس شما. من ازآن كوچه گذشتم.
gharibesargashte.persianblog.ir
بدون هيچکس !! - غريب سرگشته
http://gharibesargashte.persianblog.ir/post/3
1583;وشنبه ۱۳ تیر ،۱۳۸٤. آنقدر دستهايم بزرگ شده اند ،. که اشکهايم را خودم پاک کنم. آنقدر پاهايم قدرت پيدا کرده اند ،. که تمام اين جاده سنگلاخی را بدوم. و آنقدر قلبم سنگ شده است ،. که بتواند به همه بگويد : نه! سنگينی دست ترحم شانه ام را آزار می دهد. ديگر شنيدن صداهايی که تنها مانده اند ،. حتی صدای تپش قلبی که در سينه خود من است. انگار به سوختن پاهايم. و به ديدن هر روز صورت سردم. در اين بيابان برهوت. به اينکه شانه ای برای گريستن نباشد. به گذاشتن پيشانی ام روی شن های داغ بيابان. زودتر از اينها دانسته بودم ،.
gharibesargashte.persianblog.ir
آرامش شايد در کوير ... - غريب سرگشته
http://gharibesargashte.persianblog.ir/post/4
1588;نبه ٢٩ امرداد ،۱۳۸٤. آرامش شايد در کوير . دفتر خاطراتش را هی ورق می زد هی می گشت . سال ۸۳ . همان سررسيدی که عمه مريم به او داده بود! پر است از خاطرات بيخود . هی ورق. می زد و هيچ چيز. پيدا نمی کرد :. تولد بهاره . امروز کنکور داشت . سميه قبول نشده و می خواهد خودکشی کند . مرضيه رتبه. اش ۶۲ شده . دکتر . زن عمو زايمان کرد . بالاخره امروز او هم دانشجو شد . تولدش بود . از پسری که همکلاسی اش بود بدش می آمد . دکتر . اولين اردوی دانشجويی . امروز عينکی. است فلانی را بببين چقدر مشکل دارد از او که بدتر نيستی!
gharibesargashte.persianblog.ir
غريب سرگشته
http://gharibesargashte.persianblog.ir/archive
عناوین مطالب وبلاگ غريب سرگشته. 1583;وشنبه ۱٢ دی ،۱۳۸٤. ب ر ی . د . ن . 1588;نبه ٢۱ آبان ،۱۳۸٤. آرامش شايد در کوير . 1588;نبه ٢٩ امرداد ،۱۳۸٤. 1583;وشنبه ۱۳ تیر ،۱۳۸٤. چهارشنبه ٢۱ اردیبهشت ،۱۳۸٤. 1670;هارشنبه ٢۱ اردیبهشت ،۱۳۸٤. 1662;نجشنبه ۱ اردیبهشت ،۱۳۸٤. من ازآن كوچه گذشتم.