SAMANGRAFFIT.MIHANBLOG.COM

somefire.blogfa.com

دنیــــای مجــــازی - لب تشنه

http://www.somefire.blogfa.com/tag/لب-تشنه

از شروع ساخت اين وبلاگ گذشته است :. نذر گل نرگس صلواتی بفرست. نوشته شده توسط صابر 93/07/17. با لبای تشنه در گرمای جبهه*. آب جیره بندی شده بود. آن هم از تانکری که یک صبح تا شب زیر تیغ آفتاب مانده بود ، مگر می شد خورد؟ به من آب نرسید ، لیوان را به من داد و گفت :. من زیاد تشنم نیست ، نصفش رو خوردم بقیه ش رو تو بخور ، گرفتم و خوردم. فرداش بچه ها گفتن که جیره هرکس نصف لیوان آب بود. هفته سوم مهر 1393. هفته او ل مهر 1393. هفته دوم شهریور 1393. هفته او ل شهریور 1393. هفته سوم مرداد 1393. هفته دوم مرداد 1393.

taknavazgitareeshgh.blogfa.com

عــاشـــــقــانــــــه ......

http://taknavazgitareeshgh.blogfa.com/9005.aspx

دلم براي کسي تنگ است که آفتاب صداقت را. به ميهماني گلهاي باغ مي آورد. و گيسوان بلندش را به بادها مي داد. و دستهاي سپيدش را به آب مي بخشيد. دلم براي کسي تنگ است. که چشمهاي قشنگش را. به عمق آبي درياي واژگون مي دوخت. و شعرهاي خوشي چون پرنده ها مي خواند. دلم براي کسي تنگ است. که همچو کودک معصومي. دلش براي دلم مي سوخت. و مهرباني را نثار من مي کرد. دلم براي کسي تنگ است. که تا شمال ترين شمال با من رفت. در جنوب ترين جنوب با من بود. کسي که بي من ماند. کسي که با من نيست. کسي که . . . نوشته شده در ساعت توسط هستی.

taknavazgitareeshgh.blogfa.com

عــاشـــــقــانــــــه ......

http://taknavazgitareeshgh.blogfa.com/9101.aspx

امروز توی جشن تولد يکسالگی وبلاگم . خوشحالم که دوستای خوبی دارم که هر کدومشون يه دنيا هستن برام . همشون به تنهايی يه دنيا هستن . يادم مياد اولين روز که چطوروبلاگموشروع کردم. و حالا کلی خوشگلتر شده وبلاگم. تولدت مبارک وبلاگ عزیزم. مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن. نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن. زندگی تکرار زخم کهنه دیروز نیست. بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن . به پرواز پرنده ها.به تبسم های بی ریا.و به آواز محبوس قناریها. یک روز گم شدم.یک لحظه گم شدم.و تمام کوچه ها از گریه تو پر شد. چه قدر شعر نوش...

taknavazgitareeshgh.blogfa.com

عــاشـــــقــانــــــه ......

http://taknavazgitareeshgh.blogfa.com/9105.aspx

با تو عهدی ميبندم نا گسستنی. قلبم را به تو هدیه میدهم. به تو که سر تا پای وجودت را ذر ه ذر ه دوست ميدارم. به تو که روحت را. عصاره ی وجودت را ميپرستم. و به آن عميقا عشق ميورزم. بدان و آگاه باش که من. و لحظه ای از تو غافل نخواهم شد. تمام احساسات زیبای من عاقلانه و عاشقانه. تقدیم تو مهربان باد. گ اه یک سنجاقک. به تو دل می بندد. و تو هر روز سحر. می نشینی لب حوض. تا بیاید از راه. از خم پیچک نیلوفرها. روی موهای سرت بنشیند. ا که از قطره آب کف دستت بخورد. همه معنی یک زندگی است . تولدت مبارک سنجاقک زیبای من.

taknavazgitareeshgh.blogfa.com

عــاشـــــقــانــــــه ......

http://taknavazgitareeshgh.blogfa.com/9011.aspx

قهر می کردیم تا قیامت . . . و لحظه ای بعد قیامت میش د. دلم برای پاکی دفتر نقاشی و گم شدن در آن. خورشید همیشه خندان، آسمان همیشه آبی. زمین همیشه سبز و کوههای همیشه قهوه ای. دلم برای خط کشی کناردفتر مشق با خودکار مشکی و قرمز. برای پاککن های جوهری و تراش های فلزی. برای گونیا و نقاله و پرگارو جامدادی. دلم برای تخته پاککن و گچ های رنگی کنار. برای اولین زنگ مدرسه. برای واکسن اول دبستان. برای سر صف ایستادن ها. برای قرآن های اول صبح و خواندن سرود ایران اول هفته. دلم برای مبصر شدن ، برای از خوب ، از بد.

taknavazgitareeshgh.blogfa.com

عــاشـــــقــانــــــه ......

http://taknavazgitareeshgh.blogfa.com/9111.aspx

مان در هم آميخت . می خواستم بگويم که. حس کردم ، از نگاه. رازم را خوانده باشی . ای کاش احساسم گلی می بود ، میریخت عطرش را به دامانت. یا مثل یک پروانه پر میزد ، رقصان به روی طاق ایوانت. ای کاش احساسم کبوتر بود ، بر بام قلبت آشیان میکرد. از دست تو یک دانه برمیچید ، عشقی به قلبت میهمان میکرد. ای کاش احساسم درختی بود. تو در پناه سایه اش بودی. یا مثل شمعی در شبت میسوخت ، تو مست در میخانه اش بودی. ای کاش احساسم صدایی داشت ، از حال و روزش با تو دم میزد. مثل هزاران دانه برفی ، سرما به جان دشت غم میزد. شب های بی تو.

taknavazgitareeshgh.blogfa.com

عــاشـــــقــانــــــه ......

http://taknavazgitareeshgh.blogfa.com/9106.aspx

ما نسل بوسه های خیابانی هستیم. نسل خوابیدن با اس ام اس. نسل درد دل با غریبه های مجازی. نسل جمله های كوروش و دكتر شریعتی. نسل ترس از رقص نور ماشین پلیس. . یادمان باشد هنگامی که دوباره به جهنم رفتیم. بین عذاب هایمان مدام بگوئیم یادش بخیر . دنیای ما هم همین طور بود. نوشته شده در ساعت توسط هستی. زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست. هرکسی نغمه خویش خواند و از صحنه رود. خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد. هرگز منتظر فردای خیالی نباش. سهمت را از شادیهای زندگی همین امروز. اگر از هم اکنون لبخند زدن را تجربه. عشق در بست...

taknavazgitareeshgh.blogfa.com

عــاشـــــقــانــــــه ......

http://taknavazgitareeshgh.blogfa.com/9203.aspx

صدای هق هق گریه هایم از. گلویی می آید که تو از. رگش به آن نزدیکتری. وقتی حس میکنم جایی در این کره خاکی. نفس میکشی و من از نفسهایت نفس میکشم. همین برای زنده ماندنم کافی ست. وقتی تو توی زندگی پیروزمیشی. من با غروزبه همه میگم. هی اون رفیق منه. وقتی هم که شکست میخوری. میشینم پیشت میگم هی من رفیقتم. هر روز که از خواب بیدار میشوم. گاهی حس میکنم روی دست روزگار مانده ام. خسته اش کرده ام خودش هم نمیداند با من چه کند. آدمها آنقدر زودعوض میشوند. آنقدر زود که تو. فرصت نمیکنی به ساعتت نگاهی بیندازی. شب های بی تو.