sandm.blogfa.com

mongoool.blogfa.com

منگلستان - جواب مسابقه

http://www.mongoool.blogfa.com/post-25.aspx

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ راستش اصلا فکر نمی کردیم که کسی بتونه جواب درست رو بده به خاطر همین اصلا تو فکر جایزه نبودیم! ولی یه روز در عین ناباوری دیدیم که یکی از دوستان که تازه کار وبلاگ رو شروع کردن جواب درست داده. کلی ذوق زده شدیم. و از اون روز به فکر راست و ریس کردن جایزه ایم. خب اول جواب رو بدیم یا برنده رو اعلام کنیم؟ اول برندگان و جوایز. برنده ی عزیزمون کسی نیست به جز دروغگوها. البته به گفته ی خودش ، دوستش جواب رو گفته . حالا ما هر دو رو برنده اعلام می کنیم). این هم به خاطر سخت کوشی هاشون.

mongoool.blogfa.com

منگلستان - پیچ در پیچ

http://mongoool.blogfa.com/post-17.aspx

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ چون سوژه ی جدیدی نداشتیم واسه آپ ایندفعه گفتیم که یه خاطره رو واستون تعری. اگه شما پست " سیزده به در. پاراگراف آخر پست ۱۳ ) رو خونده باشید الان می فهمین چی قراره بگیم! خلاصه ش رو تعریف نمی کنیم تا خودتون برین اون پست رو بخونین چون جذابیتش از بین می ره. باز اینجا واستاده داره منو نگاه می کنه. وقتی از ۱۳ به در رسیدیم با تنی خسته و کوفته رفتیم که در رو باز کنیم .در رو که باز کردیم ،یهو یک پاکت نامه افتاد تو حیاط! یه جورایی مشکوک می زد. نفهمیدیم این چه ربطی به نامه داشت؟

mongoool.blogfa.com

منگلستان - یه بوس از حاج آقا

http://www.mongoool.blogfa.com/post-31.aspx

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ یه بوس از حاج آقا. پاییز هم داره میاد و بیشتر بروبچ سرشون شلوغ میشه و کمتر میان نت و کمتر از حضور مبارک ما بهره مند میشن. اشکال نداره حالا خودتونو اذیت نکنین. یه جریانی این اواخر پیش اومده بود که دوستمون خیلی اصرار داشت آپ کنیم و همه بفهمن که چی شده (آخه قول داده بوده به کسی نگه.). جریان از این قرار بود که :. ننه بابای یکی از دوستان به نام " هدی. هدی هم بعضی از دوستاشو دعوت می کنه یه جایی شام. دم در رستوران واستاده بودن (هدی و یکی دیگه از بچه. بعد دستشو آورده جلو . درست ...

mongoool.blogfa.com

منگلستان - برندگان مسابقه

http://mongoool.blogfa.com/post-16.aspx

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ و اینک برندگان مسابقه ی قبل:. جناب آقای علی آنتی ضعیفه. و سارا خانوم گل. البته جواب مسابقه هیچ کدوم از اینا نبود بقیه ی عزیزان هم روم به دیوار گشادیشون می شد تایپ کنن یا حتی فکر کنن که مبادا خدایی ناکرده زبونم لال همون یه گرم مغزشون از هم متلاشی بشه. علی جواب خیلی جالبی گفت و سارا هم به نکته ی خوبی اشاره کرد. از بقیه ی عزیزان که یه جوابی از خودشون در کردند هم کمال تشکر رو داریم از جمله :. جایزه ی پسرخاله یه عدد مرغ تخم طلا بود که پرهایش از ریسمان زر و نوکش از الماس بود.

mongoool.blogfa.com

منگلستان - آقای "ن"

http://www.mongoool.blogfa.com/post-27.aspx

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ به خاطر بی موضوعی و فراخی یه عضوی این روزا خیلی دیر به دیر آپ می کنیم. شما به بزرگی خودتون ببخشید دیگه. خب یه خاطره ی نسبتا جالب :. عمو م یه دوستی داره که این آقا نیشابوریه . با لهجه ی نیشابوری هم صحبت میکنه. زن عموی گرامی مون هم از خطه ی استان گلستانه اونم کمی تا قسمتی لهجه ی شمالی رو داره. این دوست عموم ( آقای ن. یه روزی با عموم میره استخر و مایو ش تو ساک عموم جا می مونه. بعد قرار میشه که بیاد دم در خونه ی عمو اینا و مایو ش رو بگیره. زن عموم میگه نه. گرفتین چی شد یا نه؟

mongoool.blogfa.com

منگلستان - و اما مرگ ...

http://www.mongoool.blogfa.com/post-34.aspx

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ و اما مرگ . شرمنده یه مدتی نبودیم. آخه راستش رو بخواین من و منگل بزرگه مرده بودیم. مگه ما منگلها حق نداریم بمیریم؟ خب حالا که اینقدر اصرار میکنید واستون میگم:. همونطور که یادتونه رحیم و اکبر از ما کینه ی بزرگی به دل داشتن. یه روز که داشتیم از خونه ی ننه ژیلا و نقی بقال برمیگشتیم یهو سه نفر جلومون رو گرفتن . ااامنگل کوچیکه.اینا رحیم و اکبرکلپاسه اینا نیستن؟ اسم یکی از گنده لاتهای منگلستانه . اما فکر نکنین اسمال یعنی کوچولو . مخفف اسمش اسماعیله. بیا محلشون ندیم و بریم.

mongoool.blogfa.com

منگلستان - پیچ در پیچ (قسمت سوم )

http://mongoool.blogfa.com/post-19.aspx

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ پیچ در پیچ (قسمت سوم ). از اونجایی که هیچ کدومتون دو قسمت قبل رو نخوندید گفتیم یه خلاصه ای از دو قسمت قبل بنویسیم که اقلا این قسمت رو بخونید و متوجه بشین :. راستی به رنگ ها توجه داشته باشید :. رحیم شاگرد نقی بقال. رقی خانم خواهر نقی بقال. مریم دختر خاله و نامزد رحیم. فردا صبح قبل از اینکه ننه جون از جاش پاشه زدیم بیرون ( آدم نمیشیم ما. تا خودمون زود تر بریم شیر بخریم و ببینیم چی میشه. رفتیم تو مغازه. به به . این چند روز بدجوری سعادت دیدار شما رو داشتیم. نقی بقال : ".

mongoool.blogfa.com

منگلستان - چه سهل و آسان پنکه مان دودر شد...

http://mongoool.blogfa.com/post-22.aspx

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ چه سهل و آسان پنکه مان دودر شد. این ماجرا واقعی می باشد! همونطور که در جریان هستید این روزا هوا بسی گرمه.با این فشار کم آب کولرها هم که جواب نمیده.پنکه مون هم که خراب شده بود .بضاعت مالی هم نداریم که بریم یکی دیگه بخریم . چاره ای نداشتیم جز اینکه بریم تعمیرگاه (! تعمیرش کنن و تو این روزهای داغ حالشو ببریم. خلاصه رفتیم دادیمش تعمیرگاه تا هفته ی دیگه که بریم تحویلش بگیریم. یک هفته گرما خوردیم و گله گله عرق از جبین پاک نمودیم تا اینکه پدر رفت و تحویلش گرفت. آخر سر با دستی خ...

mongoool.blogfa.com

منگلستان - پیچ در پیچ (قسمت دوم)

http://mongoool.blogfa.com/post-18.aspx

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ پیچ در پیچ (قسمت دوم). اینک قسمت دوم ماجرا. تحقیقات رو اول باید از ننه ژیلا شروع می کردیم بعدش سراغ نقی بقال می رفتیم و از شواهد و اطلاعات هم استفاده می کردیم . دست آخر هم همشو با هم جمع بندی می کردیم. ابتدا تقسیم کار کردیم:. ۱منگل بزرگه بازپرسی ننه ژیلا. ۲منگل کوچیکه بازپرسی نقی بقال. منگل بزرگه در اتاق ننه ژیلا. با لحن کاملا آلن دلونی) : ننه ژیلا . موضوع چیه؟ کدوم موضوع مادر جان؟ طفره نره ننه جان.راستشو بگو .همین الان. چرا امروز شیر خریدی؟ منگل کوچیکه در دکان بقالی.

mongoool.blogfa.com

منگلستان - پیچ در پیچ (قسمت چهارم)

http://mongoool.blogfa.com/post-20.aspx

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ پیچ در پیچ (قسمت چهارم). در ابتدای امر می خوایم از دوست عزیز جناب سردرگم. تشکر کنیم واسه . واسه چی؟ بهتره . ببینین. دیگه د یالا . و دوم اینکه دو تا از دوستان خوبمون مفقودالاثر شدن . یه مدت زیادیه که هیچ خبری ازشون نیست . عزیز که از اولین پست وبلاگ همراهمون بود و به خاطر دلگرمی های اون بود که ما ادامه دادیم و گوز خفیف. عزیز که از بعد کنکور گم شد. همین الان همتون دعا کنین هر جا که هستن سلامت باشن و زود تر برگردن. که دلمون واسشون بدجوری تنگه . بنال خره .بگو . چی؟ مدرکش که س...