SARGOZASHTEH-MAN.BLOGFA.COM
دریای خروشاندریای خروشان -
http://sargozashteh-man.blogfa.com/
دریای خروشان -
http://sargozashteh-man.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
16
SSL
EXTERNAL LINKS
18
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.344 sec
SCORE
6.2
دریای خروشان | sargozashteh-man.blogfa.com Reviews
https://sargozashteh-man.blogfa.com
دریای خروشان -
sargozashteh-man.blogfa.com
دریای خروشان
http://www.sargozashteh-man.blogfa.com/8910.aspx
گفتگوی من با خدا. به خدا گفتم : بیا جهان را قسمت. کنیم, آسمون واسه من ابراش مال. تو, دریا مال من موجش مال تو, ماه. مال من خورشید مال تو. گفت : تو انسان باش ،. همه دنیا مال تو .من هم مال تو. نوشته شده در دوشنبه ۱۳۸۹/۱۰/۱۳ساعت 23:52 توسط داود-ن. شعری در وصف خدا. پیش از اینها فكر می كردم خدا. خانه ای دارد كنار ابرها. مثل قصر پادشاه قصه ها. خشتی از الماس خشتی از طلا. پایه های برجش از عاج وبلور. بر سر تختی نشسته با غرور. ماه برق كوچكی از تاج او. هر ستاره، پولكی از تاج او. اطلس پیراهن او، آسمان. مثل از بر كردن...
دریای خروشان -
http://www.sargozashteh-man.blogfa.com/post-22.aspx
سفر کردم ،خیال کرد رفته ام تا او را از یاد ببرم ولی نمی دانست، رفتم تا جایی خلوت و بی مزاحم ،. فقط به او فکر کنم فقط او. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۸/۰۴ساعت 22:5 توسط داود-ن.
دریای خروشان
http://www.sargozashteh-man.blogfa.com/8911.aspx
دوست نداشتم هیچ وقت تو وبلاگ این طوری بنویسم ولی امشب دلم. همیشه یجور زندگی کردم که کسی از دستم ناراحت نشه حالا که خودم از. دسته خودم ناراحتم باید. کاش میشد بعضی از خاطرهها رو پاک کرد. نوشته شده در شنبه ۱۳۸۹/۱۱/۳۰ساعت 2:53 توسط داود-ن. مردي نزد روانپزشک رفت و از غم بزرگي که در دل. داشت براي دكتر تعريف كرد . دکتر گفت به فلان سيرک برو . آنجا دلقکي هست ،. اينقدر مي خنداندت تا غم از يادت برود. مرد لبخند تلخي زد و گفت من همان دلقکم. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۸۹/۱۱/۲۸ساعت 17:27 توسط داود-ن.
دریای خروشان
http://www.sargozashteh-man.blogfa.com/9008.aspx
مرد،زن را هر روز از پیکره ی بلورین روح خویش میساخت،بر انگاره ی خیال خویش. میتراشید و زن هر روز مرد را با لطافت نیاز خود می آراست وبر انگاره ی زیبایی خویش. رایه می بست وبدین گونه هر لحظه در هم گرفتار ترمیشدند،هر روز به هم مشغول تر وهردم به. که روح هایی هست که پایان ناپذیرند و روح هایی که تمام ناشدنی اند. نوسنده ( ع آ ). نوشته شده در شنبه ۱۳۹۰/۰۸/۱۴ساعت 22:23 توسط داود-ن. ويليام شکسپير :، من هميشه خوشحالم، مي دانيد. از هيچکس براي چيزي انتظاري ندارم، انتظارات هميشه صدمه زننده. اللهم عجل لولیک الفرج). نوشته ...
پروفایل داود ن
http://www.sargozashteh-man.blogfa.com/Profile
دانشجوی سال اخر عمران دانشگاه ازاد خمینی شهر.علاقه مند به دیدن فیلم و ورزش.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
16
پسرك ساده دل
http://setareyeh-man.blogfa.com/9404.aspx
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم . همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم. به شروعی نو فکر میکنم . این روزها دارم به شروعی دوباره و نو فکر میکنم. آرزوهایی جدید و هدف هایی دست یافتنی و البته بلند پروازانه برای. زندگی بعد از او ترسیم میکنم . نقشه هایی که با تلاشی که باید برای عملی شدنشون صرف کنم. زندگی فوق العاده را برایم درست خواهد کرد ، البته ادم عجولی نیستم. و همیشه با صبر کارها را بهتر پیش میبرم . دیروز کاری کردم که کمتر کسی فکرشو هم حتی میکنه ، شاید. عاشق باشید و عاشقی کنید. نفرات برتر به شدت ناراحت...
پسرك ساده دل - خداحافظی با مغازه ، سلام دوباره به دانشگاه ...
http://setareyeh-man.blogfa.com/post-861.aspx
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم . همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم. خداحافظی با مغازه ، سلام دوباره به دانشگاه . اتفاقات خوب کم کم از راه میرسند و لبخند دلی برمیگرده به چهره ما . اصلا ادم بد بینی به زندگی نیستم ولی این یکی دو سال اخیر خیلی خسته شدم. از مشکلات پیاپی که شاید خیلی از اون ها از اختیار من به دور بود ولی. تاوان و جوابگوییش پای من ولی گذشت با صبر و حوصله و این روزها. فکر میکنم که دارم نتیجه صبوری کردنم را میگیرم ، گله زیادی کردم. نکنم و مهمتر از همه دلسوزی بیجا و بیش از حد نکنم . بهار ...
پسرك ساده دل - نوشته هایی که نوشته نشد ...
http://setareyeh-man.blogfa.com/post-858.aspx
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم . همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم. نوشته هایی که نوشته نشد . از اوایل اردیبهشت یا اواخر فروردین ماه بود که یکدفعه وب سایت پشتیبان از کار. افتاد . از آن روز تا زمانی که دوباره برگشتیم اتفاقات زیادی روی داد. خوب و بد ، از تولد بیست و پنچ سالگی تا دادگاهی که بدون رای ماند. از ترجمه های سنگین تا سفر به پایتخت . خیلی سرحالتر از قبلم ولی هنوز دلشکسته و چرکین از ادما ، ادم کینه ای. نیستم ولی فراموش کار هم نیستم ، هنوز با وجود اینکه ان خانم. روز تولد سی خرداد ماه . پشت د...
پسرك ساده دل
http://setareyeh-man.blogfa.com/9405.aspx
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم . همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم. برگشتم به زندگی . مدت زیادیست که پست جدیدی ننوشتم و بیشتر خودمو سرگرم. بیرون رفتن کردم ، با دوستام و برادرم ، سینما ، رستوران. پارک ، نمایشگاه و .، خیلی خیلی سعی دارم شاد و سرحال نشون بدم. خودمو ولی خیلی خستم ، ناراحتم از خیلی ادما و اتفاقات ولی خوشحالم. هستم که حقانیتم ثابت شد ولی عجیب بود که چرا من باید انتخاب بشم. برای این همه مشکل عجیب و خیانت کسی که فوق العاده دوستش داشتم. هیچ یک از بنده هاش نمیگذره . بالاخره امضا شد .
پسرك ساده دل - فرصت آخر و هم از دست دادی خانم !!!
http://setareyeh-man.blogfa.com/post-860.aspx
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم . همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم. فرصت آخر و هم از دست دادی خانم! دیروز حدود ساعت هفت عصر بود بعد از شانزده ماه تماس گرفته بود. مدعی بود که من خواهش کردم که تماس بگیره! بهش گفتم طلاهای من و به اضافه مخارجی که کردم و برگردون منم. طلاق میدم ، گفت قانون همچین چیزی نگفته ، تو هم با رضایت کامل. این ها را پرداخت کردی! گفتم دندونای رنگی شده تو و خرابت در دوران عقد من درست کردم. ولی تو یکروزم نماندی و با دروغ رفتی تهمت زدی ، گفت. گفت تو دروغ گفتی بهم که دانشجویی! بشه می...
پسرك ساده دل - نابغه های سیزده نود و چهار مشخص شدند ...
http://setareyeh-man.blogfa.com/post-863.aspx
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم . همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم. نابغه های سیزده نود و چهار مشخص شدند . نتایج کنکور نود و چهار هم اعلام شد . همیشه یک جذابیت جالبی و خاصی داشته برام شرکت در کنکور یا. پیگیری نتایج ان ، شاید هیچ کس به اندازه و در کنکور شرکت نکرده. باشه ، در کنکورهای مختلف رتبه های بالا و پایین زیادی گرفتم از. رتبه ششصد و دوازه گرفته تا رتبه یکصد و هشتاد و هفت هزار و هفده. برخی خیلی تلاش میکنند برای رسیدن به اون قله ولی برخی نه ، برخی. هیچ زمان شانسی و با بخت و اقبال نمیبری .
پسرك ساده دل - به شروعی نو فکر میکنم ...
http://setareyeh-man.blogfa.com/post-864.aspx
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم . همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم. به شروعی نو فکر میکنم . این روزها دارم به شروعی دوباره و نو فکر میکنم. آرزوهایی جدید و هدف هایی دست یافتنی و البته بلند پروازانه برای. زندگی بعد از او ترسیم میکنم . نقشه هایی که با تلاشی که باید برای عملی شدنشون صرف کنم. زندگی فوق العاده را برایم درست خواهد کرد ، البته ادم عجولی نیستم. و همیشه با صبر کارها را بهتر پیش میبرم . دیروز کاری کردم که کمتر کسی فکرشو هم حتی میکنه ، شاید. عاشق باشید و عاشقی کنید. روز تولد سی خرداد ماه .
پسرك ساده دل - اشتباه پشت اشتباه ...
http://setareyeh-man.blogfa.com/post-867.aspx
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم . همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم. اشتباه پشت اشتباه . چند سال اخیر پر بوده از اشتباهات کوچک و بزرگ در زندگیمون. از ازدواج بدون سوال و تحقیق تا اجاره مغاره بدون بستن قرار داد و. دادن پول بدون گرفتن رسید یعنی اعتماد به اشخاصی که فکر میکردیم. فقط فکر میکردیم که انسانیت ذره ای در وجودشان هست . ولی نیست و نبوده از دختری که یازده ماه خورد و پوشید و درمان شد. بعد خیانت کرد و 2 سال از عمر منو خراب کرد و حالا از زنی که. روز تولد سی خرداد ماه . عاشق سیاه کردن دفترچه.
پسرك ساده دل - نقطه سر خط ...
http://setareyeh-man.blogfa.com/post-866.aspx
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم . همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم. نقطه سر خط . امروز چهار مرداد هزار و سیصد و نود و چهار. دقیقااااا نهصد و سی و دو از اولین روزی هم صحبت شدیم میگذرد. امروز تولد بیست و شش سالگی اون خانم هست و روزی که رسما جدا. باز هم از خواسته و حقم کوتاه اومدم ، زمانی که برای اولین بار این. خانم را بندرعباس دیدم ، هیچ زمان فکر نمیکردم که روزی برای جدا. شدن از او انقدر خسته باشم ، این بار هم دقیقا مثل زمانی که من گفتم. که زمان عقد خیلی زود هست و کسی گوش نداد ، گفتم مادر این خانم.
پسرك ساده دل - پایان یک زندگی نهصد و چهل و یک روزه ...
http://setareyeh-man.blogfa.com/post-868.aspx
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم . همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم. پایان یک زندگی نهصد و چهل و یک روزه . بالاخره امضا شد . پایان یک زندگی نهصد و چهل و یک روزه که فقط سیصد و سی و چهار روزش. زندگی بود و باقی آن فقط فقط دردسر و مشکل بود ، ازار بود ، خیانت بود. تهمت بود و همین ولی تمام شد ، با تمام خستگی هام خوشحالم که اذیت نکردم. خوشحالم که خستش نکردم ، خوشحالم از اینکه نامردی نکردم. کوتاه اومدم که بقیه راضی باشن ، ادم خوبه داستان خودمو معرفی نمیکنم. روزگار بهترین دوست و بدترین دشمن هست شک ندارم که.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
18
م مثل مــــــادر
سه شنبه شانزدهم اردیبهشت 1393 19:26 آهو. پنجشنبه بیست و یکم فروردین 1393 14:48 آهو. جمعه پانزدهم فروردین 1393 11:51 آهو. جمعه یکم فروردین 1393 14:53 آهو. جمعه یکم فروردین 1393 12:39 آهو. خوب داشتم میگفتم که وقتی بابام ومامانم باهم ازدواج کردن خدا یه دختر. بهشون داد و بعد. کلی دعوا و جنجال که اصلا تفاهم نداشتن نمی دونم چرا بعد. دختر دیگه داد این دختر دومی دیگه نونش تو روغن بود. چون کمی زندگی بابامو مامانم خوب. شده بود بحث و جدالشون کم تر بود تا این. به مامانم گفت برو خیاطی یاد بگیر برای. برو انجا کار کن.
ღ سرگذشت دل ماღ
ღ سرگذشت دل ماღ. کیا موافق راه اندازی دوباره این وبن؟ نوشته شده در سه شنبه دوازدهم فروردین 1393ساعت 18:29 توسط دو دوست. نوشته شده در سه شنبه دهم بهمن 1391ساعت 16:45 توسط دو دوست. بگویم و بدانے ! فاصله دورت نمی کند ! در خوب ترین جاﮮ جهان جا دارﮮ ! جایے که دست هیچ کسے به تو نمے رسد.:. نوشته شده در دوشنبه نهم بهمن 1391ساعت 15:54 توسط دو دوست. به دنبال دستانی هستم که هیچگاه دست سردم را رها نکنند. به دنبال قلبی هستم که جایی برای عشق آتشینم داشته باشد. به دنبال دلی هستم که دروغ او رانشناسد. عشق رازی است مقدس.
نهایت عشق
به نظر من سخت ترین کلمه از نظر تعریفی در دنیا عشقه که در عین حال خیلی کاربرد داره! در این حال خیلی از تعریف ها کاملا به عشق مرتبط اند مانند : دوستی ،علاقه ، نفرت ، خیانت و . همه ما در طول زندگی خود دچار عاشقی شده ایم شاید هم چند بارو هر که بگوید من تا به حال عاشق نشده ام نشده ام دارد به طرز وحشتناکی دروغ می گوید . این نکته قابل توجه است که نحوه وفرآیند عاشق شدن مانند اثر انگشت هر فرد کاملا منحصر به فرد است اما آیا این عاشقی ها طبق همان عشقی است که برای ما تعریف شده یا خیر؟ عده ای دیگر اعتقادی دیگر دارند :.
نقطه سر خط....
بال هایت را کجا گذاشتی؟ پرنده بر شانه های انسان نشست . انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت : اما من که درخت نیستم. تو نمی تونی روی شانه های من اشیانه بسازی. پرنده گفت: من فرق درخت ها و آدم ها را خوب می دانم . اما گاهی پرنده ها و آدم ها را اشتباه میگیرم . انسان خندید و به نظرش این خنده درا ترین اشتباه ممکن بود . پرنده گفت: راستی چراپر زدن را کنار گذاشتی؟ انسان منظور پرنده را نفهمید اما باز هم خندید . شاید یک آبی دور یک اوج دوست داشتنی. نوشته شده در شنبه چهاردهم تیر 1393ساعت 3:24 توسط sozan. پس کیسه ی شرار...
سرگذشت من
روزها آرام می گذرد. نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۱ساعت 0:27 توسط. زندگی زيباست زشتی های آن تقصير ماست. در مسيرش هرچه نازيباست آن تدبير ماست. زندگي آب رواني است روان ميگذرد. آنچه تقدير من و توست همان می گذرد. نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۱ساعت 0:30 توسط. زندگی صحنه یکتای هنرمندی ما است هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
دریای خروشان
مرد،زن را هر روز از پیکره ی بلورین روح خویش میساخت،بر انگاره ی خیال خویش. میتراشید و زن هر روز مرد را با لطافت نیاز خود می آراست وبر انگاره ی زیبایی خویش. رایه می بست وبدین گونه هر لحظه در هم گرفتار ترمیشدند،هر روز به هم مشغول تر وهردم به. که روح هایی هست که پایان ناپذیرند و روح هایی که تمام ناشدنی اند. نوسنده ( ع آ ). نوشته شده در شنبه ۱۳۹۰/۰۸/۱۴ساعت 22:23 توسط داود-ن. ويليام شکسپير :، من هميشه خوشحالم، مي دانيد. از هيچکس براي چيزي انتظاري ندارم، انتظارات هميشه صدمه زننده. اللهم عجل لولیک الفرج). نوشته ...
کچلستان
گاهی باید تموم کنی. هر چی که داشتی و نداشتی بذاری و بری. اینجا دوستای خوبی پیدا کردم. مخاطبای خاموش داشتم، روشن هم داشتم. خیلی چیزا ازشون یاد گرفتم. خستم دیگه نمیخام اینجا باشم. باید مسیرم تغییر بدم. چندبار این تصمیم گرفتم که برم ولی دوستای مجازیم نذاشتن. باور بکنید یا نکنید همتون دوست دارم. نوشته شده در جمعه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۱ساعت 20:41 توسط کچل.
خاطرات
دردناک ترین و غمناک ترین لحظات زندگیت رو کسی برات بوجود میاره که بهترین لحظات زندگیت رو می سازه. همه چیز دوست داشتن نیست. میخوام با این پیج خداحافظی کنم. این پیج یه زمانی یه آهنگی ازش در میومد اما انگار اسپیکرهاش سوخته! اینجا رو خیلی خیلی دوس دارم چون خیلی خاطره دارم از همون روز های اول با شیطونی های هانا و پرهام ، چه روزهایی بود همه شاد بودیم اما با گذشت زمان همه چی تغییر کرد و رسید به زمان حال،. میدونم فراموش کردن همونقدر که واسه من سخته برای او هم سخته خیلی سخت. برای آخرین بار اینجا این جمله رو مینویسم.
این داستان واقعیست
بسیار گل از کف من برده است باد. مدتی است که از دست بلاگفا در رنج و عذابم. شک ندارم دوستانی که وبلاگ داشتند، کم از بلاگفا نکشیدند! از اینکه روزی چند بار به وب بیام و نشه که وبلاگ خودم و دوستانم رو ببینم. برای همین تا مدتی نامعلوم نمی نویسم. و یا شاید خانه ی مجازی ام را در یک فضای جدید از نو بسازم. در هر حال به یاد تک تک دوستام خواهم بود. از اینکه همراهیم کردید بی نهایت ممنونم. امیدوارم روزهایی که در پیش دارید. سرشار از شادی، سلامتی و پیروزی در تمام مراحل زندگی باشد. و منو هم از دعای خیر خود محروم نکنید.
ای کاش...
انقدر دوری از جهانم که دستاتو تویه عکس میگیرم. من زنده بودم به امید تو. من بی تو قبل از مرگ میمیرم. من با سکوتم بدرقت کردم ریتم قدمهات قلبم و لرزوند. تو مطمئن بودی که باید رفت. من مطئن بودم که باید موند. من مطمئن بودمکه باید موند. ای کاش می تونستی که برگردی. من واسه پنهون کردن اشکهام. ای کاش می تونستی که برگردی. من واسه پنهون کردن اشکهام. من مطمئن بودم که گم میشم بدجایی دستام و رها کردی. ندیدی با بغضم صدات کردم. ای کاش می تونستی. من مطمئن بودم که گم میشم بدجایی دستام و رها کردی. ندیدی با بغضم صدات کردم.