
SAYEHA.PERSIANBLOG.IR
قایقی باید ساختقایقی باید ساخت
http://sayeha.persianblog.ir/
قایقی باید ساخت
http://sayeha.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
2.8 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
43
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
2.75 sec
SCORE
6.2
قایقی باید ساخت | sayeha.persianblog.ir Reviews
https://sayeha.persianblog.ir
قایقی باید ساخت
ما کوفیان - قایقی باید ساخت
http://sayeha.persianblog.ir/post/116
1777;۳۸٩/٩/٢٤. امروز تاسوا بود، فردا عاشورا. صبح که داشتم می رفتم امام زاده سید حمزه. وقتی نشسته بودم توی ماشین و همه ی خیابان ها پر بود از دسته های عزادای ٢٠-٣٠ نفری با ۶-٧ طبل خیلی بزرگ! دلم گرفت. دلم گرفت از خودمان از کوفی بودنمان. مگر با همین چند دسته که نه هزار دسته و گروه شدنهایمان ، با این همه تفرقه،حسین را به قتل کربلا نفرستادیم. من که ادای چیزی را ندارم پس بگذار راحتتر باشم. من که هیچ چیز از عاشورا و قیام حسین نمی دانسته و نمی دانم. و نمی دانم چرا حسین قیام کرد؟ می دانم که ، حسین برای اینها نمرد.
تولدت موبارک - قایقی باید ساخت
http://sayeha.persianblog.ir/post/120
1777;۳۸٩/۱٢/٧. هنوز تمام نشده، یعنی هیچ وقت تمام نمیشود . وقتی که هستی و هستی را زنگ میآمیزی. آی دا زنگ زد. انگار شهرامش دلش برای تو تنگ شده بود.بهانه شد برای تولدت . البته میهمان داشتند و نشد ناهار مهمانشان کنیم. همیشه دوستتان داریم از تبریز تا خوی. به صاحب مغازه گفتم دقیقا اندازهی پولم باقلوا بکشد و چپکی نگاهم کرد.حتما گفته کارد بخورد به شکمم. تا برسم به تو هزار بار ناخن انگشت شصتم را جویدم انگار برای اولین بار است که میبینمت. مثل همیشه تازه و پرحرارت. و البته دلواپس. یاران هوار، مردم هوار.
گاهی دلم از دست خودم می گیرد - قایقی باید ساخت
http://sayeha.persianblog.ir/post/122
1777;۳٩٠/٢/۱٩. گاهی دلم از دست خودم می گیرد. نمی دانم لابد باید دلم بگیرد تا بباییم و دل گرفتی هایم را اینجا خالی کنم.دارم به وازه مسخره و بی معنی کار فکرمی کنم. و از ان بدتر به وازه بی معنی تری بنام همکار. دلم گرفته از خودم که دارم مثل همه می شوم. مثل همه ی ادمهای اطرافم. مثل همه ی ادمهایی که ازشان فرار می کردم. مثل ادمهایی که درمقابل رفتار عجیبشان فقط می شد لبخند تلخی زد. زندگی چه زود ادم را به زانو در می اورد. من اما دارم نفس می کشم. به زور هم که شده دارم نفس می کشم. بعد از قرنها سلام.دل نوشته.
قایقی باید ساخت
http://sayeha.persianblog.ir/1391/5
1777;۳٩۱/٥/٦. هیچ وقت فکرش را می کردی؟ از ظهر مهمان خانه تان باشم و سفره بچینم با بچه ها آی سن و سوین و آی لی آنقدر بازی کنم که از تشنگی نفس کشیدن نداشته باشم . وتو هنوز بیرون باشی و من خیلی راحت با تک تک خانواده ات حرف بزنم و بخندم و هیچ معذب نباشم. چند سال موقع افطار همراه ربنا های زیر لب اسمت را زمزمه کرده ام؟ چند سال از خدا خواسته ام ات. امسال زیرلب ربناهایم شکر است. به حمد است و سپاس. وقتی زانو به زانوی تو می نشینم کنار سفره افطار. و هیچ چیز بهتر از این نیست هیچ هدیه ای بزرگتر از این نیست برای من.
قایقی باید ساخت
http://sayeha.persianblog.ir/1390/2
1777;۳٩٠/٢/۱٩. گاهی دلم از دست خودم می گیرد. نمی دانم لابد باید دلم بگیرد تا بباییم و دل گرفتی هایم را اینجا خالی کنم.دارم به وازه مسخره و بی معنی کار فکرمی کنم. و از ان بدتر به وازه بی معنی تری بنام همکار. دلم گرفته از خودم که دارم مثل همه می شوم. مثل همه ی ادمهای اطرافم. مثل همه ی ادمهایی که ازشان فرار می کردم. مثل ادمهایی که درمقابل رفتار عجیبشان فقط می شد لبخند تلخی زد. زندگی چه زود ادم را به زانو در می اورد. من اما دارم نفس می کشم. به زور هم که شده دارم نفس می کشم. بعد از قرنها سلام.دل نوشته.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم
http://nights-venus.blogfa.com/8605.aspx
تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم. داد می زنم : " دویست تومن دیگه می خوام .". دستت را روی کمرت می گذاری و بر می گردی به طرفم . چپ چپ نگاهم می کنی . سرم را خم می کنم . داد می زنی : " برو گم شو دیگه . مرتیکه ی عوضی ". دوباره داد می زنم : " پول بده . پول بده ". اما تو جوابم را نمی دهی . می شنوی صدایم را . ولی انگار دوست نداری جوابم را بدهی . هیچ وقت به هیچ کس جواب نمی دهی . همیشه جواب سوالاتم را مرضیه می دهد . کوچکتر از توست ، اما چون درس خوانده بیشتر حالیش می شود و خیلی بیشتر از تو می داند . د پول بده ".
تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم - بلوک شماره 11
http://nights-venus.blogfa.com/post-29.aspx
تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم. جلوی ایستگاه اتوبوس از استیشن کرم رنگ پیاده شدند . پسر شیرینی بزرگ حلقه ای را فشار داد و گاز زد . احساس کرد که خامه به لب و لوچه اش چسبیده است . زبانش را در آورد و یک دور کامل دور دهانش چرخاند و بار دبگر گاز محکمی به شیرینی زد . کمی ماکارونی داریم از دیشب مانده ، می خوری برایت گرم کنم؟ زن گفت و دوباره ادامه داد : " ما شام نمی خوریم . او قبلا شام خورده و خوابیده است ، من هم میل ندارم . می خوری گرم کنم؟ پسر نگاهی به یخچال کرد و با انگشت همبرگر را نشان داد . برگزاری جشن سپندا...
سطر اول
http://www.mehdieb.blogfa.com/9405.aspx
گاهنگاریهای مهدی ابراهیمپور در اینترنت. روی جلد دو شماره اخیر (66 خرداد و 67 تیر 94) ماهنامه تدبیر فردا. روی جلد دو شماره اخیر (66 خرداد و 67 تیر 94) ماهنامه تدبیر فردا. نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در دوشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۴. مطالب خواندنی و مواد خام ادبی. بااحتیاط و آرامش خم شدم تا کفشهایم را درآورم. اما همینکه دستم به اولین بند چکمهام خورد، سینهام آکنده از حضوری ناشناخته و آسمانی گشت. ناگهان چهره مهربان، نگران و مایوس مادربزرگم درست بهسان شب اول ورودمان، در یادم زنده گشت. در خاطرهای . استاندار آذ...
سطر اول - ماهنامه
http://www.mehdieb.blogfa.com/tag/ماهنامه
گاهنگاریهای مهدی ابراهیمپور در اینترنت. روی جلد دو شماره اخیر (66 خرداد و 67 تیر 94) ماهنامه تدبیر فردا. روی جلد دو شماره اخیر (66 خرداد و 67 تیر 94) ماهنامه تدبیر فردا. نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در دوشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۴. مطالب خواندنی و مواد خام ادبی. بااحتیاط و آرامش خم شدم تا کفشهایم را درآورم. اما همینکه دستم به اولین بند چکمهام خورد، سینهام آکنده از حضوری ناشناخته و آسمانی گشت. ناگهان چهره مهربان، نگران و مایوس مادربزرگم درست بهسان شب اول ورودمان، در یادم زنده گشت. در خاطرهای . استاندار آذ...
سطر اول
http://www.mehdieb.blogfa.com/9207.aspx
گاهنگاریهای مهدی ابراهیمپور در اینترنت. نگاهی به رمان سایه های بلند، نوشتهی شهریار عباسی. نگاهی به رمان سایه های بلند، نوشتهی شهریار عباسی. رمان سایههای بلند نوشته شهریار عباسی حوصلهای فراخ برای خوانش میخواهد و دقتی خاص برای کنکاش در آن جهت نوشتن دربارهاش رمانی حجیم که از اتفاقات نادر این روزهای داستان فارسی است. سایههای بلند روایت زندگی است وقتی میخواهد همه چیز را بالا و پایین کند روایت اتفاقاتی که توفانی از تغییرات ناخواسته و دور از کنترل بشر را باعث و بانی میشوند. منتشر شده در روزنامه فرهیختگان. پوران...
سطر اول - استان آذربایجان شرقی
http://www.mehdieb.blogfa.com/tag/استان-آذربایجان-شرقی
گاهنگاریهای مهدی ابراهیمپور در اینترنت. روی جلد دو شماره اخیر (66 خرداد و 67 تیر 94) ماهنامه تدبیر فردا. روی جلد دو شماره اخیر (66 خرداد و 67 تیر 94) ماهنامه تدبیر فردا. نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در دوشنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۴. مطالب خواندنی و مواد خام ادبی. بااحتیاط و آرامش خم شدم تا کفشهایم را درآورم. اما همینکه دستم به اولین بند چکمهام خورد، سینهام آکنده از حضوری ناشناخته و آسمانی گشت. ناگهان چهره مهربان، نگران و مایوس مادربزرگم درست بهسان شب اول ورودمان، در یادم زنده گشت. در خاطرهای . استاندار آذ...
سطر اول
http://www.mehdieb.blogfa.com/9312.aspx
گاهنگاریهای مهدی ابراهیمپور در اینترنت. عیدانه ای برای بایرام. عیدانه ای برای بایرام. بایرام اصلا آن کسي که تصور ميکنيد، نبود. مرد لاغراندامي بود با قدي بلند و دستاني ستبر که دم به دم سيگار بهمن دود ميکرد و زمستانها هميشه تکيه ميداد به ديوار آفتابخوردهي خانهي چهل مترياش. بایرام فقط يک ديوار آفتابخوردهي پاييزي يا آخر زمستان بود، نه تازگي و طراوت نو شدن سال و برآمدن بهار. نوشته شده توسط مهدی ابراهیم پور در جمعه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۳. انتشار شماره 64 ماهنامه تدبیر فردا. انتشار شماره 64 ماهنامه تدبیر فردا.
سطر اول
http://www.mehdieb.blogfa.com/9305.aspx
گاهنگاریهای مهدی ابراهیمپور در اینترنت. دربارهي حسين صدقياني، پدر فوتبال ايران و نخستين لژيونر ايراني فوتبال/مردي كه با كفش ورزشي فوتبال. مردي كه با كفش ورزشي فوتبال بازي ميكرد! دربارهي حسين صدقياني، پدر فوتبال ايران و نخستين لژيونر ايراني فوتبال. حسين صدقياني كه نام كاملش اميرحسين صدقياني بود، پدر فوتبال ايران است. او تا 18 سالگي در استانبول بود و در سال 1299 به اتريش رفت تا به تحصيلات خود ادامه دهد. او پنج سال در آن جا زندگي کرد و در اين سالها عضو تيم دوم راپيدوين اتريش بود. در سال 1315، صدقياني خودش ر...
سطر اول
http://www.mehdieb.blogfa.com/9206.aspx
گاهنگاریهای مهدی ابراهیمپور در اینترنت. مدتی قبل از خواندن دو جلد اولش فارغ شده بودم. حالا هم قصد کردهام دو مجلد بعدی را بخوانم. وصفش را پیشتر شنیده بودم ولی به مصداق همان مثل شنیدن کی بود مانند خواندن (دیدن)، به واقع دیدم که یکی از استوارترین نثرهای معاصر ایران در مقابل چشمانم قرار دارد. روایتی روان با تکیه بر ظرافتهای زبانی و لحنی پویا و قابل. چیزی که در این روزهای وانفسا، ادبیات ما از آن بهرهای ندارد. اگر حوصلهاش را داشتید، بخوانید. برچسبها: شرح زندگانی من. جبر فکر کردن و نیافتن! جبر فکر کردن و نیافتن!
سطر اول
http://www.mehdieb.blogfa.com/9311.aspx
گاهنگاریهای مهدی ابراهیمپور در اینترنت. معرفی نشریه ی تدبیرفردا روی جلد شماره 63 ماهنامه بهمن ماه 93). معرفی نشریه ی تدبیرفردا. در هر حال ضمن تشکر از ایشان، نوشته شان در خصوص معرفی ماهنامه تدبیر فردا را که مایه بسی دلگرمی برای دست اندرکاران نشریه است، به حضور تقدیم می کنم، باشد که بدین طریق بتوانیم تشکر و قدردانی خود را از لطف و نظر ایشان نسبت به ماهنامه تدبیرفردا پاسخ گفته باشیم. انتشار نشریه بعلت مشکلات فراوان مادی ومعنوی بخصوص اگر منطقه ا ی باشد و به خصوص تر! اینکه بخواهد ترکی هم بنویسد کار هرکسی نیست!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
43
جرمم این بود، من خودم بودم
جرمم این بود، من خودم بودم. دوشنبه هجدهم اردیبهشت 1391. Sayeh sepid 94@yahoo.com. این وبلاگ هک شده هرکی میخواد. نوشته شده توسط سایه در ساعت 21:30 لینک. پنجشنبه هفتم اردیبهشت 1391. نام من عشق است آیا میشناسیدم؟ زخمیام -زخمی سراپا- میشناسیدم؟ با شما طیکردهام راه درازی را. خسته هستم -خسته- آیا میشناسیدم؟ راه ششصدسالهای از دفتر حافظ. تا غزلهای شما،ها، میشناسیدم؟ این زمانم گرچه ابر تیره پوشیدهاست. من همان خورشیدم اما، میشناسیدم. پای رهوارش شکسته سنگلاخ دهر. اینک این افتاده از پا، میشناسیدم؟ رودهای رو به دریا!
هنرهای خانگی کاردستی و تزئین منزل
هنرهای خانگی کاردستی و تزئین منزل. آموزش انواع هنرهای خانگی، کاردستی و تزئین منزل در این وبلاگ. نحوه پخت خورش فسنجان خوشمزه با مرغ. با آموزش پخت خورش فسنجان. با مرغ در خدمتتون هستم. این خورش از غذاهای پزطرفدار و دوست داشتنی است که شما رو با نحوه پخت. این خورش خوش طعم و عالی در ادامه مطلب آشنا میکنم. نوشته شده در یکشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 20:24 توسط ریما. آموزش ساخت کارت تبریک تولد. با ایده ی ساخت یک کارت تبریک. خورشیدی فانتزی و ساده مناسب برای کار بچه ها شش تا نه ساله آشنا می شوید .
پرده کرکره افقی و عمودی
پرده کرکره افقی و عمودی. تمامی حقوق مادی و معنوی برای نویسنده وبلاگ محفوظ می باشد.
جوملای فارسی جومینا , جوملای ایران , نسخه 2.5 , joomina.ir
پنج شنبه, 22 مرداد 1394. من داغدارم، هلهله کمتر کنید. من داغدارم، هلهله کمتر کنید. زاده ی پیغمبرم باور کنید. کف زدن پای سر فرزند زهرا خوب نیست. حیا از دخت پیغمبر کنید. با چه جرمی عمه ام را پیش چشمم می زنید؟ نه حیا از فاطمه، نه شرم از حیدر کنید. گشته جای شیر جاری اشک از چشم رباب. جای خنده، گریه با آن مهربان مادر کنید. میهمانم، زاده ی پیغمبرم، آیا رواست. جای عطر گل، نثارم خاک و خاکستر کنید؟ این سر ریحانه ی زهراست بر بالای نی. از چه رو با خنده استقبال از این سر کنید. کوچه کوچه سنگ بگرفتید جای گل به دست.
# sayeha.net # کوچه خورشيد #
قایقی باید ساخت
1777;۳٩۱/٥/٦. هیچ وقت فکرش را می کردی؟ از ظهر مهمان خانه تان باشم و سفره بچینم با بچه ها آی سن و سوین و آی لی آنقدر بازی کنم که از تشنگی نفس کشیدن نداشته باشم . وتو هنوز بیرون باشی و من خیلی راحت با تک تک خانواده ات حرف بزنم و بخندم و هیچ معذب نباشم. چند سال موقع افطار همراه ربنا های زیر لب اسمت را زمزمه کرده ام؟ چند سال از خدا خواسته ام ات. امسال زیرلب ربناهایم شکر است. به حمد است و سپاس. وقتی زانو به زانوی تو می نشینم کنار سفره افطار. و هیچ چیز بهتر از این نیست هیچ هدیه ای بزرگتر از این نیست برای من.
شعر
همين است كه هست. يك نفر دل به شما بست،همين ست كه هست. اگر او عاشق اگر مست،همين ست كه هست. بي تو اين ثانيه ها را نفسي بند نبود. اسم اين فاجعه عشق ست،همين ست كه هست. مثل جنگاور رومي كه براي تو نهد. جان خود را به كف دست،همين ست كه هست. بايد از دلخوري باغچه پرهيز نكرد. اگر او با دل ما هست،همين ست كه هست. با تو از فاصله معناي عجيبي دارم. گاه اندازه ي يك شصت،همين ست كه هست. دل ما منگنه ي نامه ي ديدار شماست. ميرسد باز به پيوست ،همين ست كه هست. باز پيغام دلم را به نگاهت برسان. كه كسي دل به شمابست،همين ست كه هست.
تفریح
جوک و اس ام اس جدید. احسان حدادی و مادرش. احسان حدادی و مادرش. عکس جدید احسان حدادی. نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم فروردین ۱۳۹۴ساعت 15:12 توسط meysam. گاهی اوقات کفشی تازه خریده اید و برای اولین بار میخواهید ان را بپوشید اما تنگ است یا به هر دلیل دیگری به اصطلاح کفش پایتان را میزند. در ادامه این مشکل را به سادگی حل میکنیم. نوشته شده در سه شنبه هجدهم آذر ۱۳۹۳ساعت 12:49 توسط meysam. درباره رنه هیگوئیتا بیشتر بدانیم. تاریخ نام گرفته و کارهای غیر قانونی زیادی نیز انجام داده است. هدف این کمپین چیزی نیست جز ج...
زندگی با بالهای فرشته ها
زندگی با بالهای فرشته ها. تجربه پرواز با بالهای فرشته ها. نوشته شده در یکشنبه چهارم مرداد ۱۳۹۴ساعت ۲:۲ قبل از ظهر توسط سایه. یک قدم تا بهار. زندگی را دوباره احساس کرده بود . . . با سر انگشتان سپیدش بی رنگی را لمس کرده بود . . . مرده بود ، اما زندگی را باور کرده بود . . . شاید حرف دلش سخترین هارا به تماشا گذاشت ولی. شیرینی نوایش عمق قلبش را تازه کرده بود . . . هوایش خواب نیمه شبم را ربود . . . بازهم نفس کشیدم در باوری که زیر رگباری از. ناباوری یخ زده بود . . . و دوباره نو شدیم از شکوفه های عشق . . . از ان...
........سایه ها..........
بیا کنار دل م. من غیر از اینهایی که مینویسم. عشق همین خنده های " تو ست ". با تمام غصه هایت. تا از تمام غصه هایم. مریم - - پنجشنبه هشتم فروردین 1392 - - 18:0 - -. اگر جآذبہ رآ مﮯفهمی. فتر خآطرآتش نمﮯ نوشت :. امآ تو سیب رآ ترجیح. مریم - - سه شنبه هشتم اسفند 1391 - - 17:59 - -. همیشه دقیقآ وقتی پ ر از حرفی. وقتی بغض میک نی. وقتی دل ت شکست ه. انقدر ح رف دآری ک ه فقط میتونی بگی :. مریم - - یکشنبه هشتم بهمن 1391 - - 17:36 - -. ه ر آدمے ڪہ مےرو د [! یڪ ر و ز . . . یڪ جایے . . . بہ یڪ ه وایے . . . ب رمےگ ر د د [!
Diaries Of A Ladybird
Diaries Of A Ladybird. Sometimes you have to stand alone to make sure you still can. دوست دارم هر چی زودتر اینجا باشم.با تو. دوشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۴ 17:36 کفشدوزک. تو انگیزه هستی آیا؟ آیا من باید دوستت داشته باشم؟ مغزم دیگه ارور میده از این همه سوال بی پاسخ! کاش زودتر بیای و تکلیف این همه حس های مبهم و سوالای بی پاسخ معلوم بشه! پنجشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۴ 17:33 کفشدوزک. امروز خیلی چیزها برام روشن شد. داشتم فکر میکردم که ممکنه یه وقتا ما از ی سری پیش آمد های زندگی خیلی دل آزرده بشیم. این حس خیلی کوچیکه.