SAYEYE-HAGHIGHAT.COO.IR
بانک اطلاعات شرکت ها و کارخانجات و تولیدکنندکان ایران - ثبت شرکت هابانک اطلاعات صنایع شرکت ها کارخانجات و تولیدکنندگان ایران با بیش از 100,000 شرکت و واحد تولیدی عضو
http://sayeye-haghighat.coo.ir/
بانک اطلاعات صنایع شرکت ها کارخانجات و تولیدکنندگان ایران با بیش از 100,000 شرکت و واحد تولیدی عضو
http://sayeye-haghighat.coo.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.5 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
144.76.66.198
LOAD TIME
0.547 sec
SCORE
6.2
بانک اطلاعات شرکت ها و کارخانجات و تولیدکنندکان ایران - ثبت شرکت ها | sayeye-haghighat.coo.ir Reviews
https://sayeye-haghighat.coo.ir
بانک اطلاعات صنایع شرکت ها کارخانجات و تولیدکنندگان ایران با بیش از 100,000 شرکت و واحد تولیدی عضو
دو دوست -
http://www.avaze-chakavak.blogfa.com/post-12.aspx
در جلسه امتحان عشق من مانده ام و یک برگه سفید! یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی. و دلتنگی . درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمیشود! در این سکوت بغض آلود قطره. کوچکی, هوس سرسره بازی میکند! و برگه سفیدم عاشقانه قطره را در آغوش می کشد! عشق تو نوشتی نیست . در برگه ام , کنار آن قطره یک قلب کوچک می کشم! است برگه ها بالا. نوشته شده در پنجشنبه سوم بهمن ۱۳۸۷ساعت 17:41 توسط ا.ش. من گدایی دیدم در به در میرفت. و آواز چکاوک میخواست. و سپوری که به یک پوسته ی. شاعری دیدم هنگام خطاب. به گل سوسن میگفت: شما. آبی) ) * *.
دو دوست
http://www.avaze-chakavak.blogfa.com/8807.aspx
در شب کوچک من ، افسوس. باد با برگ درختان میعادی دارد. در شب کوچک من دلهره ی ویرانیست. وزش ظلمت را می شنوی؟ من غریبانه به این خوشبختی می نگرم. من به نومیدی خود معتادم. وزش ظلمت را می شنوی؟ در شب اکنون چیزی میگذرد. ماه سرخ است و مشوش. و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است. ابر ها ، همچون انبوه عزاداران. لحظه ی باریدن را گویی منتظرند. و پس از آن ، هیچ. پشت این پنجره شب دارد می لرزد. باز می ماند از چرخش. پشت این پنجره یک نا معلوم. نگران من و تو است. و لبانت را چون حسی گرم از هستی. همه از جنس بلور.
دو دوست -
http://www.avaze-chakavak.blogfa.com/post-9.aspx
سهراب در پاره هایی از مقدمه آوار آفتاب می نویسد:. باختر زمین، دانش را با نقاشی می آمیزد و خاور زمین، شعر را،نگار گر باختر به سایه روشن و دور و. نزدیک می گراید .پرده ساز خاور به نقش نا پیدای جهان. آن به نزدیک و این به بی پایانی . تنهایی باختر. زمین، تلخی و خشونت به بار می آورد و وارستگی خاور زمین، اندوه . برابر خشم و سودا زدگی اروپا ،. آسیا نرمی و توازن می نشاند. هرگز شراب خونریز از قلم موی شاعر چینی نمی چکد. و هیچ گاه به. دیده ی آسیایی ببرهای خشم ، پرهیزگارتر از اسبان دانایی نیستند. و آواز چکاوک میخواست.
دو دوست -
http://www.avaze-chakavak.blogfa.com/post-10.aspx
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت،. سرها در گریبان است. کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را. نگه جز پیش پا را دید،نتواند،. که ره تاریک و لغزان ست. وگر دست محبت سوی کس یازی،. به اکراه آورد دست از بغل بیرون. که سرما سخت سوزان است. نفس،کز گرمگاه سینه می آید برون،ابری شود تاریک. چو دیوار ایستد در پیش چشمانت. نفس کاینست،پس دیگر چه داری چشم. ز چشم دوستان دور یا نزدیک؟ ای ترسای پیر پیرهن چرکین! هوا بس ناجوانمردانه سرد ست.آی. دمت گرم و سرت خوش باد! سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای! تگرگی نیست، مرگی نیست.
دو دوست -
http://www.avaze-chakavak.blogfa.com/post-8.aspx
یادم از روزی سیه می اید و جای نموری. در میان جنگل بسیار دوری. آخر فصل زمستان بود و یکسر هر کجا در زیر باران بود. مثل اینکه هر چه کز کرده به جایی. بر نمی آید صدایی. صف بیارا ییده از هر سو تمشک تیغدار و دور کرده. یاد آن روز صفا بخشان. مثل اینکه کنده بودندم تن از هر چیز. من شدم از روی این بام سیه. سوی آن خلوت گل آویز. تا گذارم گوشه ای از قلب خود را اند. تا از آنجا گوشه ای ازدلربای خلوت غمناک روزی را. آه می گویند چون بگذشت روزی. بگذرد هر چیز با آن روز. باز می گویند خوابی هست کار زندگانی. زان نباید یاد کردن.
دو دوست -
http://www.avaze-chakavak.blogfa.com/post-7.aspx
آب و آتش نسبتی دارند جاویدان. مثل شب با روز،اما از شگفتی ها،. ما مقدس آتشی بودیم و آب زندگی در ما. آتشی با شعله های آبی زیبا. نسوزدم تا زنده ام یادش،که ما بودیم. آتشی سوزان و سوزاننده و زنده. چشمه ی بس پاکی روشن،. هم فروغ و فر دیرین را فروزنده،. هم چراغ شب زدای معبر فردا. آب و آتش نسبتی دارند دیرینه. آتشی که آب می پاشند بر آن،می کند فریاد. ما مقدس آتشی بودیم،بر ما آب پاشیدند. آبهای شومی و تاریکی و بیداد. خاست فریادی،ودرد آلود فریادی. من همان فریادم،آن فریاد غم بنیاد. من نخواهم برد،این از یاد:. آبی) ) * *.
دو دوست -
http://www.avaze-chakavak.blogfa.com/post-2.aspx
بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم. همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم. شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،. شدم آن عاشق ديوانه كه بودم. در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد. باغ صد خاطره خنديد. عطر صد خاطره پيچيد. يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم. پرگشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم. ساعتي بر لب آن جوي نشستيم. تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت. من همه محو تماشاي نگاهت. آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام. خوشه ماه فرو ريخته در آب. شاخه ها دست برآورده به مهت. لحظه اي چند بر اين آب نظر كن.
دو دوست
http://www.avaze-chakavak.blogfa.com/8711.aspx
در جلسه امتحان عشق من مانده ام و یک برگه سفید! یک دنیا حرف ناگفتنی و یک بغل تنهایی. و دلتنگی . درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمیشود! در این سکوت بغض آلود قطره. کوچکی, هوس سرسره بازی میکند! و برگه سفیدم عاشقانه قطره را در آغوش می کشد! عشق تو نوشتی نیست . در برگه ام , کنار آن قطره یک قلب کوچک می کشم! است برگه ها بالا. نوشته شده در پنجشنبه سوم بهمن ۱۳۸۷ساعت 17:41 توسط ا.ش. من گدایی دیدم در به در میرفت. و آواز چکاوک میخواست. و سپوری که به یک پوسته ی. شاعری دیدم هنگام خطاب. به گل سوسن میگفت: شما. آبی) ) * *.
دو دوست -
http://www.avaze-chakavak.blogfa.com/post-3.aspx
تو به من خندیدی. من به چه دلهره از باغچه همسایه. باغبان از پی من تند دوید. سیب را دست تو دید. غضب آلوده به من کرد نگاه. سیب دندان زده از دست تو افتا. و تو رفتی و هنوز. سالهاست که در گوش من آرام آرام. خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم. و من اندیشه کنان غرق این پندارم. که چرا خانه کوچک ما سیب نداشت. نوشته شده در یکشنبه پنجم آبان ۱۳۸۷ساعت 22:44 توسط ا.ش. من گدایی دیدم در به در میرفت. و آواز چکاوک میخواست. و سپوری که به یک پوسته ی. شاعری دیدم هنگام خطاب. به گل سوسن میگفت: شما. من کتابی دیدم ،واژه هایش.
دو دوست - زندگی
http://www.avaze-chakavak.blogfa.com/post-5.aspx
زندگی یعنی مجلس ختم ثانیه ها و دیروزها و جشن. تولد لحظه هایی که اکنون آمده اند. و گشودن حسابی جاری برای. لحظه های نیامده ی فردا. لحظه ی بودن پس از نبودن است. زندگی را شاید بتوان در آیه ها یافت ،. در آینه ها دید. و در آدینه که پایان هر هفته است. زندگی حاصل جمع بندگی و بالندگی است. که اگر هرزگی را از آن تفریق کنی. وارستگی را به دست خواهی آورد. نوشته شده در دوشنبه سیزدهم آبان ۱۳۸۷ساعت 7:31 توسط ا.ش. من گدایی دیدم در به در میرفت. و آواز چکاوک میخواست. و سپوری که به یک پوسته ی. شاعری دیدم هنگام خطاب.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
رنگین کمون
چه رنجی میکشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است. ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﻣﻌﺘﻘﺪﻧﺪ ﻣﺼﺮﻑ ﺭﻭﺯﺍﻧﮥ ﯾﮏ ﺳﯿﺐ ﺍﺯ. ﺳﮑﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒﯽ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﻣﯿﮑﻨﻪ! ﺧﻮﺏ ﻫﻤﯿﻦ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺟﺎﯼ ﯾﻪ ﺳﯿﺐ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﯿﺐ. ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ ﺳﮑﺘﻪ ﻣﻐﺰﯼ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ! ﺣﺎﻟﺎﺍﮔﻪ ﺩﻭﺳﯿﺐ ﻧﻌﻨﺎ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺳﺮﻣﺎ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﯾﻢ! بغض گلویم را رها نمیکند! عه لباسمو برعکس پوشیدم فکر کردم عاشق شدم! گوسفندا هنوز به سریال کلاه قرمزی شکایت نکرده اند. ﺭﻭﺯﯼ ﺷﺨﺼﯽ ﻧﺰﺩ ﺣﮑﯿﻤﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ :. ﻃﻮﻟﺖ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﮕﻮ. ﻭ ﺷﺨﺺ ﮔﻔﺖ :. ﻭ ﺣﮑﯿﻢ ﻣﺴﺎﺣﺖ ﺷﺨﺺ ﺭﺍ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩ. واسه کسی بمیر که واست. دخترک حساس و ن...
Actress Saye Yabandeh
ســــــــــایــه ی ابـــــــــر
این الطالب بدم المقتول بکربلا؟ به مناسبت آن روز. سال 88 روز عاشورا 6 دی بود. که آن افتضاح به بار آمد و همه ی مردم را غمگین و خشمگین کرد. مردم انقلابی شیراز، فردای آن روز دوشنبه 7 دی به خیابان ها آمدند و حرکت وقیحانه ی جنبش سبز را در روز عزای سرور شهدا، حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) محکوم کردند. ما هم مثل دیگر مردم انقلابی به خیابان آمدیم. وعده ما ساعت 3 بعد از ظهر، در روز 9 دی سه شنبه، رو به روی مصلای نماز جمعه شیراز، در خیابان 9 دی. نوشته شده در 93/10/08. ساعت توسط سیده سین بانو. گریه در فرهنگ عاشورائیان س...
سایه ی حقیقت
تقسيمبندي انسانها از ديدگاه دكتر شريعتي. 1- آنهايي كه وقتي هستند، هستند وقتي كه نيستند هم نيستند. حضور عمده ی آدمها مبتني بر. فيزيك است. تنها با لمس ابعاد جسماني آنهاست كه قابل فهم ميشوند . بنابراين اينان تنها هويت جسمي دارند. 2- آناني كه وقتي هستند، نيستند وقتي كه نيستند هم نيستند. مردگاني متحرك در جهان، خود فروختگاني كه هويتشان را به ازاي چيزي فاني واگذاشتهاند. بيشخصيتاند و بياعتبار، هرگز به چشم نميآيند، مرده و زندهشان يكي است). 3- آنهايي كه وقتي هستند، هستند وقتي كه نيستند هم هستند. نوشته شده در دوشنب...
بانک اطلاعات شرکت ها و کارخانجات و تولیدکنندکان ایران - ثبت شرکت ها
شرکت ها و کارخانجات. طبقه بندی شرکت ها و کارخانجات. برای نمایش شرکت های هر شاخه، بر روی عنوان شاخه مورد نظر کلیک نمایید. شرکت های ساختمانی و مصالح ساختمانی. شرکت های شیمیایی و پتروشیمی. شرکت های غذایی و آشامیدنی. شرکت های فلزی جوشکاری و ریخته گری. شرکت های نساجی پوشاک و چرم. شرکت های چوب و سلولوزی. شرکت های طراحی و تولید ماشین آلات. شرکت های برق الکترونیک و مخابرات. شرکت های شیلات کشاورزی و دامپروری. شرکت های تولید ابزار آلات و تجهیزات. شرکت های خودرو و وسایل نقلیه. شرکت های اکتشاف و استخراج.
اینجا قلب من است
اینجا قلب من است. باز هم اس ام اس توپ دارم. سومین داستان شکست عشقی666کوچولو. به نام انکه اشک را افرید تا سر زمین عاشقان نسوز. شنبه از راه رسید! شاد و شنگول کیفم رو انداختم رو دوشم وبه امید ساخت یک زندگی جدید به راه افتادم. رسیدم مدرسه دیدم سعید ناراحت گوشه کلاس نشسته رفتم جلو. سلام سعید ( جواب نداد) دباره سلام دادم ( باز هم جواب نداد). رفتم توی کوچه علی چپ! شروع کردم به خندوندنش. اما یک دفه ناراحت سرم داد زد بی معرفت برو گم شو! با یک چهره گریون گفت چرا ازفرزانه شماره گرفتی؟ سلام اقا وحید شما خوبین. گفت ن...
خارج از چارچوب
الهی به ما آن ده که آن به. 20 بهمن 1387 ساعت 12:25 ب.ظ. جواب سوالها با توجه به نظر خودم و جواب هایی که شما دادین:. سوالهای اولی که به نظر می ا مد شما هم موافق هستید.هر دو تا شون می شود. اما سوالهای اصلی :. ۱درست هست که هر غروبی می تواند دل گیر باشد اما غروب روز جمعه یه جور دیگه است.الان یاد این شعر مرحوم آغاسی افتادم: شاید . این جمعه بیاید .شاید. اما به نظر انتظاری که مطمئنیم به نتیجه میرسد خیلی شیرین . همون دل گرفتن غروب یک شیرینی داره که تو هیچ شادیی نمی -شود پیداش کرد. ۵به یقین معنی این شعر سهراب سپهری.
سایه ی ماه
اینجا یه جاییه واسه نوشتن حرفای دلم. ما امت متحد اسلامی. تاريخ پنجشنبه نهم بهمن ۱۳۹۳ساعت 15:19 نويسنده آیلین. من فهرستی از آنچه در مدرسه به ما یاد نمیدهند را تهیه کرده ام :. آنها به ما یاد نمیدهند که چگونه کسی را دوست بداریم. آنها به ما یاد نمیدهند که چگونه در شهرت به درستی زندگی کنیم. آنها به ما یاد نمیدهند که چگونه در گمنامی ، از زندگی لذت ببریم. آنها به ما یاد نمیدهند که چگونه از کسی که دیگر دوستش نداریم جدا شویم. آنها به ما یاد نمیدهند که به آنچه در ذهن دیگری میگذرد فکر کنیم. گاهے فقط בلت میخواهב.