barane-negah.blogfa.com
بارانگاه
http://www.barane-negah.blogfa.com/9005.aspx
شنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۰. به چه مانند کنم در همه آفاق تو را. هر چه در ذهن من آمد تو از آن خوب تری. از تو گفتن کار هر کس نيست اي زيبا غزل. من براي گفتنت بايد که مولانا شوم. نوشته شده توسط باران در ساعت 10:6 لینک. آبی مایل به بلو. یکی بود، یکی رفته بود. دل نوشته های یک عاشق. دوران بی بضاعت ما. روزمرگی های یک غیر قابل تحمل. روزهای زندگی یک دختر. هوای حوصله ام ابریست. یه دوست پسر هم نداریم. نوشته های یک مرد زنده. بوی عود عطر ارل گری. برای خودم برای خودت. زندگی یک دختر مطلقه. یادداشت های یک دختر صورتی.
barane-negah.blogfa.com
بارانگاه - من از کجا، غم و شادی این جهان ز کجا...
http://www.barane-negah.blogfa.com/post-229.aspx
شنبه هفدهم دی ۱۳۹۰. من از کجا، غم و شادی این جهان ز کجا. هیچکس علت غمها و شادی های وقت وبی وقت منو نمی دونه. هیچوقت هیچکس نمی فهمه دلیل یه عالمه خوشحالیم رو تو یه روز سخت و پر از گرفتاری و یا ساکتی و بی رمقیم رو وقتی همه چیز خوب و آرومه. هیچکس نمی دونه که من آخر شب وقتی اصلا منتظر نیستم، صدای تک زنگی رو میشنوم و اس ام اسی که خبر از برگشتن بی خبر تو میده اونهم ده روز زودتر از تاریخی که بهم گفته بودی. بهم نمیگی و میای. همین میشه دلیل پرکشیدن من تا آسمون. نوشته شده توسط باران در ساعت 12:10 لینک.
dailynotes.blogsky.com
یادداشتهای روزانه من
http://www.dailynotes.blogsky.com/1384/02
دوشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1384. چقدر خدا باید آدم رو دوست داشته باشه که راهنمایی هاش رو واسه بنده خودش توی خواب و خیلی آشکار نشون بده و وقتی که اون کار رو علیرغم میل باطنی و فقط با توسل به خوابی که دیدی همونطور انجامش بدی و همه چی درست پیش بره و از شدت خوشحالی ذوق مرگ بشی. سهشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1384. نمایشگاه امسال رو که سر میزنی اکثر غرفه ها کتابهای روانشناسی رو جایگزین رمانهای عاشقانه کذایی ایرانی کردند.هر کدومشون راههایی رو برای بهبود اوضاع روانی بیان می کنن:. یکی میگه باید کودک درون رو بهش بها داد.
dailynotes.blogsky.com
یادداشتهای روزانه من
http://www.dailynotes.blogsky.com/1384/08
شنبه 21 آبانماه سال 1384. حسابش رو بکن که سوار یه ماشین از این مسافر کش ها بشی و وسط راه بفهمی که آقاهه کر و لال هستند. اونوقت هی بشینی حساب و کتاب کنی که ۵ ثانیه دیگه چه جوری باید حالیش کنی که می خوای پیاده شی! بعدش با پول بزنی به آقاهه که اونم یه دور ۱۸۰ درجه بچرخه عقب و از یه طرف داری حالیش می کنی که کجا می خوای پیاده شی و از طرف دیگه می ترسی که الان به کدوم ماشین می خوره! جمعه 13 آبانماه سال 1384. چه خبر بیده اینجا! بلاگ اسکای غوغا کرده! برم ببینم چی ها داره.آدم احساس غریبی می کنه! شما هم شرکت کنید.
dailynotes.blogsky.com
یادداشتهای روزانه من
http://www.dailynotes.blogsky.com/1384/09
یکشنبه 20 آذرماه سال 1384. هیچ دقت کردین بیشتر اونهایی که دائما با شعار قصد اصلاحات و یا بعبارتی نشون دادن خودشون بعنوان یک روشنفکر هستند، چه آشوبی تو زندگیشون برپاست؟ یکی دو ماهه که منتظر یه کاری هستم که هر دفعه ۳-۴ روز به تاخیر می افته! آدم کارش به این خلق خدا گیر نکنه والله که بد دردیه! همه میخوان کارشون زود راه بیفته ولی کار دیگری رو راه نمی ندازن و هزار بهونه براش می یارن! سهشنبه 8 آذرماه سال 1384. من بعد از قرنی هفته پیش یه چی نوشتم اما انگار بلاگ اسکای حال نداره پابلیشش کنه! عناوین آخرین یادداشت ها.
sayehvasokoot.blogspot.com
سايه و سكوت
http://sayehvasokoot.blogspot.com/2005_06_01_archive.html
1587;ایه و سکوت. 1589;فحه اصلی. Subject=Weblog" ارتباط با من. 1604;وگوی وبلاگ. Dir="ltr" style="font-family: Verdana; font-size: 10px; color:#4C6C54". 1583;وستان. 1605;وج. 1740;ادداشت های روزانه من. 1570;رشیو. Thursday, June 30, 2005. امروز،الان و در همین لحظه،بزرگترین و پراثرترین مشکل جامعه ما چیه؟ حالا جواب سوال شما.کار کردن ،به نظر این حقیر،یعنی انجام اقداماتی که نتیجه ی اون حل این مشکلات باشه،اقداماتی که انقدر اصولی باشه که ثمره اش مقطعی نباشه و تا نسلها نتیجه اش قابل رویت باشه. تصمیم گرفتم که روی دو...
sayehvasokoot.blogspot.com
سايه و سكوت
http://sayehvasokoot.blogspot.com/2006_02_01_archive.html
1587;ایه و سکوت. 1589;فحه اصلی. Subject=Weblog" ارتباط با من. 1604;وگوی وبلاگ. Dir="ltr" style="font-family: Verdana; font-size: 10px; color:#4C6C54". 1583;وستان. 1605;وج. 1740;ادداشت های روزانه من. 1570;رشیو. Friday, February 03, 2006. دقت کردین که ما چقدر بنده های ناشکری هستیم؟ خدا از دست این همه آدم ناشکر چی میکشه.واقعا همین که خدا اینقدر مارو تحمل میکنه و حالمون رو نمیگیره هم از نشونه های خداییشه. امسال اصلا متوجه اومدن محرم نشدم،نمی دونم چرا،اما خیلی ام هنوز بوی محرم رو حس نکردم. من چرا درس نمیخونم؟