SEYHOUN86.BLOGFA.COM

buyejuyemolian.blogfa.com

بوی جوی مولیان

http://www.buyejuyemolian.blogfa.com/8809.aspx

یکی از مهمترین کتابهای دنیا چگونه نوشته شده است. در سال بیست وسوم سلتنت جائو ،لائوتزه دریافت که جنگ منجر به ویرانی زادگاهش میشود.از انجا که سالها به مراقبه در مورد زندگی پرداخته بود ،میدانست گاهی لازم است که آدم عمل کند پس تصمیم گرفت محل زندگی اش را عوض کند.اندک مایملکش را جمع کرد و به طرف هان کئو رفت. کنار دروازه شهر به نگهبان برخورد . نگهبان پرسید:"خردمند بزرگ کجا میروند؟ میخواهم از جنگ دور شوم.". در یکی از صفحات آن نوشته شده است:. آن که دیگران را می شناسد ،خردمند است. آن که خود را می شناسد،روشنیده است.

buyejuyemolian.blogfa.com

بوی جوی مولیان - تا پر نشود، دوباره جاری نشود

http://www.buyejuyemolian.blogfa.com/post-4.aspx

تا پر نشود، دوباره جاری نشود. نمیدانم از درون دل با تو سخن گویم یاکه از نطق زبان. گر جان و دل بهم یکی شود، تو آنی به زبان جاری میکنی که،آنی. و زهر کلامت به شیرینی تفکر و اندیشه آعشته شود! و تو نیستی که میگویی بلکه تو آنی اندر کوزه ی وجود. تا پرنشود ، دوباره جاری نشود! نوشته شده توسط مینا در دوشنبه ۱۶ آذر۱۳۸۸ و ساعت 11:44. این وب رو برا این ساختم که هر وقت دلم تنگ شد بیام یه سر بهش بزنم و مطالبی بزارم که شاید به درده کسی خورد و شاید خودم بعدا از نوشته های خودم درس گرفتم.

buyejuyemolian.blogfa.com

بوی جوی مولیان - پاسخ یه رفتار ناجوانمردانه

http://www.buyejuyemolian.blogfa.com/post-7.aspx

پاسخ یه رفتار ناجوانمردانه. نمیدونم چرا و به چه دلیلی باید یه نفر رمز وب منو بدونه ویابه قول خودشون هک کنند وبیان مطالب رو پاک کنندو دوباره همون رمز رو براش بزارن،خیلی مهم نیست ولی می خوام بدونم رو چه حسابی مطالب رو برا پاک کردن انتخاب می کردی جناب آقا و یا خانم خیلی با تمدن! می تونم بگم برات خیلی متاسفم! نوشته شده توسط مینا در جمعه ۲۹ مرداد۱۳۸۹ و ساعت 18:30.

buyejuyemolian.blogfa.com

بوی جوی مولیان

http://www.buyejuyemolian.blogfa.com/8905.aspx

بنگر به جهان چه طرح بر بستم،هیچ. ور حاصل عمر چیست در دستم،هیچ. شمع طربم ولی چو بنشستم،هیچ. من جام جمم ولی چو بشکستم،هیچ. ای دل چو حقیقت جهان است مجاز. چندین چه بری خواری ازین رنج دراز. تن را به فضا سپار و با درد بساز. کاین رفته قلم ز بهر تو ناید باز! نوشته شده توسط مینا در جمعه ۲۹ مرداد۱۳۸۹ و ساعت 18:43. پاسخ یه رفتار ناجوانمردانه. می تونم بگم برات خیلی متاسفم! نوشته شده توسط مینا در جمعه ۲۹ مرداد۱۳۸۹ و ساعت 18:30.

buyejuyemolian.blogfa.com

بوی جوی مولیان - نیم پست

http://www.buyejuyemolian.blogfa.com/post-8.aspx

بنگر به جهان چه طرح بر بستم،هیچ. ور حاصل عمر چیست در دستم،هیچ. شمع طربم ولی چو بنشستم،هیچ. من جام جمم ولی چو بشکستم،هیچ. ای دل چو حقیقت جهان است مجاز. چندین چه بری خواری ازین رنج دراز. تن را به فضا سپار و با درد بساز. کاین رفته قلم ز بهر تو ناید باز! نوشته شده توسط مینا در جمعه ۲۹ مرداد۱۳۸۹ و ساعت 18:43. این وب رو برا این ساختم که هر وقت دلم تنگ شد بیام یه سر بهش بزنم و مطالبی بزارم که شاید به درده کسی خورد و شاید خودم بعدا از نوشته های خودم درس گرفتم.

buyejuyemolian.blogfa.com

بوی جوی مولیان - یکی از مهمترین کتابهای دنیا چگونه نوشته شده است

http://www.buyejuyemolian.blogfa.com/post-6.aspx

یکی از مهمترین کتابهای دنیا چگونه نوشته شده است. در سال بیست وسوم سلتنت جائو ،لائوتزه دریافت که جنگ منجر به ویرانی زادگاهش میشود.از انجا که سالها به مراقبه در مورد زندگی پرداخته بود ،میدانست گاهی لازم است که آدم عمل کند پس تصمیم گرفت محل زندگی اش را عوض کند.اندک مایملکش را جمع کرد و به طرف هان کئو رفت. کنار دروازه شهر به نگهبان برخورد . نگهبان پرسید:"خردمند بزرگ کجا میروند؟ میخواهم از جنگ دور شوم.". در یکی از صفحات آن نوشته شده است:. آن که دیگران را می شناسد ،خردمند است. آن که خود را می شناسد،روشنیده است.

buyejuyemolian.blogfa.com

بوی جوی مولیان - یادی از سهراب

http://www.buyejuyemolian.blogfa.com/post-1.aspx

و به پرواز کبوتراز ذهن. واژه ای در قفس است. حرفهایم ،مثل یک تکه چمن روشن بود. من به انان گفتم :. آفتاب لب درگاه شماست. که اگر در بگشایید به رفتار شما می تابد. و به انان گفتم:. هر که با مرغ هوا دوست شود. خوابش آرامترین خواب جهان خواهد بود. زیر بیدی بودیم . برگی از شاخه ی بالای سرم چیدم،گفتم:. چشم را باز کنید،آیتی بهتر از این میخواهید؟ راستی که به یاد دارد۱۵ مهر ۱۳۰۷ را؟ آن زمان که برگهای زرد و طلایی درختان با باد پاییزی به یمن قدم. چه کسی بود صدا زد: سهراب؟ آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگ. و به سمتی بروم.

buyejuyemolian.blogfa.com

بوی جوی مولیان - چه طور کاری را بکنم که می خواهم

http://www.buyejuyemolian.blogfa.com/post-3.aspx

چه طور کاری را بکنم که می خواهم. ژان همین که مرد،وارد مکان بسیار زیبایی شد چیزهایی دید که خوابشان هم ندیده بود مردی با لباس سفید نزدیک شد،. هر چه بخواهید در اختیارتان است ،غذا،لذت،سرگرمی."ژان هر کاری که در دوران زندگی اش دلش میخواست،انجام داد .بعد از سالهای لذت بخش بسیار سراغ مرد سفید پوش رفت :"هر چه را که خواستم به دست اوردم،حالا دلم میخواهد کار کنم که مثمر ثمر باشم.". مرد سفید پوش گفت:"بسیار متاسفم،اما ین از دست من بر نمیاید،این جا کار نداریم."ژان با ازردگی گقت:"چه وحشتناک! ترجیح میدهم به جهنم بروم!