akherinmosafer.blogfa.com
آخرین مسافر - برای خودم . . .
http://www.akherinmosafer.blogfa.com/category/2/برای-خودم-
دوسدارم بگم شیعه امیرالمومنینم اما، ما کجا؟ ما رو اگر جزو محبین امیرالمومنین هم بنویسن، بسمونه. شیعه غافل ز مهدی. خون مکن بر دل مهدی. مپسند تا که نشینه. غم به روی گل مهدی. یا گناه نکن یا اینکه. کاری کن آقا نبینه. تو یک یهودی نیستی و افتخاراتی هم نداری، اما میدانم از چه میترسی؟ من یک یهودی هستم و افتخار میکنم، شما به چی افتخار می کنید؟ یعنی اگر امام زمان بیاد، همه اینها چادر سر می کنن! و باز هم سالی گذشت . مراد چیست و مرید کیست؟ یکی هست تو قلبم که هر شب . با خودم لج کردم . آدم ها کلا دو دسته هستند . در : ...
pqpqpq.blogfa.com
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه - 24. - دلمشغولی های من...
http://www.pqpqpq.blogfa.com/post/24
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه. 24 - دلمشغولی های من. این روزها ذهنم همش درگیر مسائل اداره ست ، اول قرار بود. پارمیس از کتابخونه بره حالا هم من! به خانم ف. گفتم. جناب آقای مدیر بهم اس مس داد که کارم داره و بعد در. ناباوری گفته از شنبه برید واحد آرشیو سیما و ما به. مثل شما تو اون واحد نیاز داریم و از این چرندیات. دلخوری رفت پیشش و خلاصه نتیجه این شد که. تا یکم بعد منو بفرستند(تبعید)کنن اونجا. دلم کمی تا قسمتی گرفته ، این ماه رمضونی هم. آدم راحت زندگانیش رو بکنه! یه بغض عجیبی توی گلومه که فقط. از اون روز ب...
pqpqpq.blogfa.com
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه - 25. - سحری و ...
http://www.pqpqpq.blogfa.com/post/25
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه. 25 - سحری و . سلام آبجی کوچولوی خودم. با ماه رمضون و افطاری و سحری درست کردن چیکار. من که همونطور که در جریان هستی دو روزه سحر خواب. می مونیم ، پنج شنبه آخر شب طبق معمول پای نت. بودم که سید محسن تو خواب راه افتاد که مامان بیا پیشم. منم تا کنارش دراز کشیدم چشام گرم شد و با زنگ موبایل. صبح انقدر خجالت زده بودم که نگو! فقط نون و پنیر و هندوانه. خورده بود طبق نظر خودش. که باید سبک بخوره و این حرفا.منم عوضش افطار تا یه. حدی جبران کردم " سوفله سیب زمینی. می خوام هر کی غذای.
pqpqpq.blogfa.com
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه - 33 - در جواب یک پیام...
http://www.pqpqpq.blogfa.com/post/33
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه. 33 - در جواب یک پیام. سلام دوست های مهربون. دلم براتون زود به زود تنگ میشه و دوست دارم بیام. از همه تون هم ممنونم که بهم سر می زنین. الان دارم با مشقت براتون می نویسم چون نت مون به. مشکل برخورده و معلوم نیست کی درست بشه. یه نفر برام کامنت گذاشته بود که چرا عکس حلوا. و شله زرد میذارم؟ مگه عقده به به و چه چه شنیدن. واقعیتش اینه که آشپزی رو دوست دارم و قبلا که. تو فکر وب و وب نویسی نبودم همش تو وب های. ولو بودم چون فکر می کنم یه. خانوم هر هنری هم که داشته باشه اگه آشپزیش.
pqpqpq.blogfa.com
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه
http://www.pqpqpq.blogfa.com/1391/04
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه. 21 - فلسفه مرگ. این روزها یک حس عجیبی دارم ، بین مرگ و زندگی. قبل. به همکارم آقای سلیمانی مدیر سایت ناخونک. میگم برای فوت مادر عزیزشون ، می دونم که. مادر با هیچ شادی ای تو دنیا کم رنگ نمی شه. مرهمی باشه روی زخم های تازه. خواهری گلم ، خبر غرق شدن کیانا دختر عموی آسیه هم. بدجوری این روزها بهمم ریخته و همش فکر می کنم یعنی. به همین راحتی پر کشید و رفت. دوست های عزیزم ، دوست مشترک من و خواهری دو تا. دختر عمو داشت که با هم خواهر بودند : کیانا ۲۰ ساله و. وقت دیگه می یاد . این روز...
pqpqpq.blogfa.com
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه - 31. - تصمیم کبری
http://www.pqpqpq.blogfa.com/post/31
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه. 31 - تصمیم کبری. آبجی ، بهتری گلم؟ این روزها فکرم مشغول یک تصمیم کبری ست که. می تونه همه زندگی آدم رو تحت الشعاع قرار بده. یک تصمیم خیلی مهم). از خاله کبری خودم شروع می کنم. که تو " روستای دهنه سر سفید رود. می کنه. . . یک پسرش رو تو جوونی از دست داد. و یک دختر و پسرش رو هم اصفهان عروس و داماد کرد. همسرش هم چند سال پیش سکته قلبی کرد و به. آسمون ها پر کشید. خاله خانوم ما تو روستا توی یه خونه خیلی بزرگ. درندشت تک و تنها زندگی می کنه. ماه رمضون هم تنها برای خودش سحری و افطاری.
pqpqpq.blogfa.com
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه - 26. - مامانی انقدر شیرین نشو
http://www.pqpqpq.blogfa.com/post/26
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه. 26 - مامانی انقدر شیرین نشو. دلم برات به اندازه همه ابرهای آسمون تنگ شده و. وقتی به مهربونی هات فکر می کنم بارونی . . مامان رفته بود دکتر برای تعیین میزان قند خونش که. نباید مثل پارسال روزه بگیره یا اینکه وضع. دکترش گفت نه تنها نباید روزه. قندش پایین نیاد باید انسولینی بشه. یکشنبه که همسری شیفت. حرم بود گفتم خیلی دعا کنه. یا ضامن آهو ، تو رو به حق گنبد طلات که پر از نوره. تو رو به حق صحن و سرات که پر از عطر حضورته. تو رو به حق شب های ضیافتت که پر از عشقه. شد و قند گرفت.
pqpqpq.blogfa.com
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه - 27. - حلوا پزون
http://www.pqpqpq.blogfa.com/post/27
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه. 27 - حلوا پزون. منم ای بدک نیستم. دوست های عزیزم چطورن؟ ببخشید که یه مدت نتونستم. بیام پیشتون اما همیشه به یادتون هستم و انشالله زودی. بهتون سر می زنم . . . چند وقتی بود هوس حلوا کرده بودم. مثل اینکه باید خودم دست به کار بشم( چشم امیدمون. به داداشی سیزده چهارده سالمون بود که اونم همش. تو مسجد و پایگاه و.ای بابا! و خدا رو شکر ح. کار در اومد که عکس. حالش خوب نیست و دل درد داره ، دعا می کنم بهتر. بشه ، نبینم تو شهر غریب هی جوش بزنی خانومم . یا در حال دوچرخه سواریه. تقدیمت می ...
pqpqpq.blogfa.com
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه
http://www.pqpqpq.blogfa.com/1391/02
حرفهای خودمانی از نوع خواهرانه. 8 - دلتنگی های من. سلام نفسم ، دنیا بر وقف مرادت هست؟ خوب ، خدا رو شکر. امیر مهدی گلم خوبه؟ دل خاله براش یه دنیا تنگیده ، همسریت خوبه؟ شنیدم زاهدان شلوغ پلوغه ، تو رو خدا خیلی مواظب خودتون باشین باشه؟ اینجا که شهر امن و امانه ، دیروز بعدازظهر احمد آقا و حسن اومدن اداره فیلم قلاده های طلا رو دیدیم. داداشی خوشش اومده بود و می گفت اتفاقات فیلم بر اساس مستندات بوده ، چه اتفاقاتی که تو. مملکت نمی افته خواهر! خوب بحث سیاسی بسه دیگه چه خبرا؟ خلاصه مهمونی بازی خوبی شد. این یکی هم ...