khakvahonar.blogfa.com
غزلهای کامران آقاجانی - باز افتادم و پیراهنِ شعرم خاکیست
http://www.khakvahonar.blogfa.com/post-78.aspx
باز افتادم و پیراهن شعرم خاکیست. باز افتادم و پیراهن شعرم خاکیست. غ ر، غ ر نکن این دنیا بازار عجیبی شد. هر زمزمهی عشقی اغوای مهیبی شد. دنیای مدرنیتهست ، باید بپذیری که . هنگام نکاح دل با گوشیی جیبی شد! پشمی به کلاهت نیست جز غ رغ ر بیهوده؟ آشوب نکن .ساکت ، اوضاع غریبی شد. هرکس که تحاشی کرد ، هرکس به همه خندید. هرکس همه را خط زد.، نقاد خطیبی شد. ساکت بتمرگ اینجا مثل تو فراوانند. هرکس دو سه خط س لفیذ آقای ادیبی شد! دیوانه نشو آقا. قدری متمدن باش. اصلن به تو چه یاری معشوق رقیبی شد؟ بنویس ، ب کش.، بر عکس!
khakvahonar.blogfa.com
غزلهای کامران آقاجانی - آه در دنیای رنگی انقلابی کردهای
http://www.khakvahonar.blogfa.com/post-72.aspx
آه در دنیای رنگی انقلابی کردهای. آه ، در دنیای رنگی انقلابی کردهای! پشت چشمان خودت را هم که آبی کردهای؟ من که از انگور چشمان تو مستم پس چرا. رنگ مویت را عزیز من شرابی کردهای؟ شیک پوشی م د شده در بین مردان تازهگی! ای عجب ، یک شهر را آدم حسابی کردهای. نوش جانت هر چه دل سوزاندهای! در مسیرت تا کجاها را " کبابی " کردهای؟ روسریات را بگیری مل تی را ک شتهای. گوش شیطان کر ، نبینم بد حجابی کردهای؟ از تو میگویند و من در خود فرو میریزم و . نوشته شده در یکشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 19:46 توسط کامران آقاجانی.
khakvahonar.blogfa.com
غزلهای کامران آقاجانی - تعبیر
http://www.khakvahonar.blogfa.com/post-70.aspx
تلخکامی موقعی معنا عسل تعبیر شد! هرچه از دردم به تو گفتم غزل تعبیر شد. تا به تو گفتم : بیا یا بیتو میمیرم چرا. آرزوی دیدنت ض رب الا جل تعبیر شد؟ دست بالا ب ردهی من بیرق تسلیم بود. ازقضا اعلام صلح من ج د ل تعبیر شد. آب در هاون" بکوبی ، خوب میفهمی چرا:. گفتههایم جملگی با این م ث ل تعبیر شد. چون شبی در خواب چشمان تو را بوسیدهام! از دلم رفتی و خوابم لااقل تعبیر شد! نوشته شده در یکشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 19:43 توسط کامران آقاجانی. هفته چهارم مرداد ۱۳۹۴. هفته سوم مرداد ۱۳۹۴. هفته چهارم آبان ۱۳۹۱. خلوت من و تو.
khakvahonar.blogfa.com
غزلهای کامران آقاجانی - دوستم داری و انکار تو بیفایده است
http://www.khakvahonar.blogfa.com/post-68.aspx
دوستم داری و انکار تو بیفایده است. دوستم داری و انکار تو بیفایده است. هرچه انکار کنی ،کار تو بیفایده است. چشمهایت بهخدا راز دلت را گفتند. این زبان بستن ک شدار تو بیفایده است. عشق هرجاکه بخواهد برود خواهد رفت! دور دل بستن دیوار تو بیفایده است. ن فس وحشیست لگامش بزن ام ا با عشق. این چنین تا نکن افسار تو بیفایده است. از سکوتت ب گ ذر ، حرف بزن ،راحت باش. این همه تلخی رفتار تو بیفایده است. راستی ، آینه امروز به من میخندید! که بدان این همه اصرار تو بیفایده است. بس که از دست غمت حوصلهام تنگ شده. خلوت من و تو.
khakvahonar.blogfa.com
غزلهای کامران آقاجانی - گناهِ عشق
http://www.khakvahonar.blogfa.com/post-66.aspx
او دل نگران عشق وامق شده بود. عذرا شد و قلب او شقایق شده بود. بر سنگ مزار آن فریبا بنویس:. این هم گنه کسی که عاشق شده بود. نوشته شده در شنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۱ساعت 12:28 توسط کامران آقاجانی. هفته چهارم مرداد ۱۳۹۴. هفته سوم مرداد ۱۳۹۴. هفته چهارم آبان ۱۳۹۱. خلوت من و تو.
khakvahonar.blogfa.com
غزلهای کامران آقاجانی
http://www.khakvahonar.blogfa.com/91084.aspx
او دل نگران عشق وامق شده بود. عذرا شد و قلب او شقایق شده بود. بر سنگ مزار آن فریبا بنویس:. این هم گنه کسی که عاشق شده بود. نوشته شده در شنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۱ساعت 12:28 توسط کامران آقاجانی. هفته چهارم مرداد ۱۳۹۴. هفته سوم مرداد ۱۳۹۴. هفته چهارم آبان ۱۳۹۱. خلوت من و تو.
khakvahonar.blogfa.com
غزلهای کامران آقاجانی - رفیق
http://www.khakvahonar.blogfa.com/post-77.aspx
نگو ، نگو که من تو را عذاب دادهام رفیق. به اعتراضهای تو جواب دادهام رفیق. به تو همیشه حق انتخاب دادهام رفیق؟ برای نالههای تو دلم چه ساده سوخت. تا. به نان خالیت دلی کباب دادهام رفیق. گناه من چه بود اگرچه خار داده باغتان! تو هر گ لی که کاشتی ، من آب دادهام رفیق. نخواستی که باشم و . برای راحتی تو. به مرگ قبل م ردنم ، شتاب دادهام رفیق. به دار میکشی مرا! بک ش که خود به دست تو طناب دادهام رفیق! مگر نگفتهای برو. که اعتراض میکنی؟ تمام کن اگر تورا عذاب دادهام رفیق! هفته چهارم مرداد ۱۳۹۴. هفته سوم مرداد ۱۳۹۴.
khakvahonar.blogfa.com
غزلهای کامران آقاجانی - چه کنم ؟
http://www.khakvahonar.blogfa.com/post-69.aspx
تپش این دل بی تاب و توان را چه کنم؟ این زبانبستهترین ، بسته زبان را چه کنم؟ باز هنگام غروب و نگرانت شدهام. تب و دلشورهی هنگام اذان را چه کنم؟ نبض هر ثانیه با عطر تنت معنا داشت . بیتو ویرانهی بد بوی جهان را چه کنم؟ عشق زخمیست که میسوزد و لذ ت دارد! بعد تو سوزش بیلذ ت جان را چه کنم؟ دکترم گفت : به قرص (چه کنم) معتادی! پس خماری دو چشم تو چه؟ آن را چه کنم؟ بعد تو رفتنیم . ، هی به خودم میگویم :. نوشته شده در یکشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۴ساعت 19:41 توسط کامران آقاجانی. هفته چهارم مرداد ۱۳۹۴. هفته سوم مرداد ۱۳۹۴.
khakvahonar.blogfa.com
غزلهای کامران آقاجانی - از دستِ عزیزان چه بگویم؟
http://www.khakvahonar.blogfa.com/post-73.aspx
از دست عزیزان چه بگویم؟ غزلی با تضمینی از استاد بهمن رافعی :. از باور هرگز نرسیدن . ، گ له کم شد! با فاصله بین تو و من ، فاصله کم شد! در سعی رسیدن به صفای تو دویدم . رفتی و فقط زحمت این ه رو له کم شد. از قافله این چادر جا مانده گواه ست. با رفتن تو یک من ازآن قافله کم شد. اصلا چه خیالی ست نبوسیدنت ؟ از حجم عبادات کمی نافله کم شد ! تا غیر تو را خط زده ! خوبست که چندین ورق باطله کم شد. از دست عزیزان چه بگویم؟ گر هم گله ای هست دگر حوصله . ، کم شد. هفته چهارم مرداد ۱۳۹۴. هفته سوم مرداد ۱۳۹۴. خلوت من و تو.