SHATAGHIE.PERSIANBLOG.IR
دور دست خودمدور دست خودم
http://shataghie.persianblog.ir/
دور دست خودم
http://shataghie.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
6.1 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
6.078 sec
SCORE
6.2
دور دست خودم | shataghie.persianblog.ir Reviews
https://shataghie.persianblog.ir
دور دست خودم
shataghie.persianblog.ir
دور دست خودم
http://shataghie.persianblog.ir/archive
عناوین مطالب وبلاگ "دور دست خودم". 1777;۳۸٩/٧/۱٥ : ۱۳۸٩/٧/۱٥. 1777;۳۸٩/٦/۱۱ : شلاق هزار ساله زندگی. 1777;۳۸٩/٦/٧ : بیداری هر شبم می دانست. 1777;۳۸٩/٦/٤ : یادت نیست. 1777;۳۸٩/٦/۱ : بگو لالو . 1777;۳۸٩/٥/۳٠ : گم شده ام. 1777;۳۸٩/٥/٢۸ : هر شبم یلدا بود. 1777;۳۸٩/٥/۱۸ : می ترسم. 1777;۳۸٩/٥/۱٢ : سایه توهم بودنت. 1777;۳۸٩/٤/٢۳ : نزد عقایدم. 1777;۳۸٩/٤/۱٥ : من و سکوت. 1777;۳۸٩/٤/۱٢ : گره کور. 1777;۳۸٩/٤/۱٢ : نگاهت. 1777;۳۸٩/۳/٢٩ : دودلم ، گیجم و مردد . 1777;۳۸٩/۳/٢٦ : دلخوشی . 1777;۳۸۳/۱...1777;۳۸&#...1777;...
دور دست خودم
http://shataghie.persianblog.ir/1389/3
دودلم ، گیجم و مردد . تا کنون همیشه بعدم را می دیدم مثل کتیبه خوانی که تاچند صباحی آینده را. می بیند برایم همه اتفاقات افتادنی می نمود ،. حالا چشمهایم را هر چقدر تیز می کنم و آینده را می کاوم ، نه نیست ، انگار تنها خودم بر این ماندن اصرار می کنم وگرنه بعدی برایم در کار نیست همه زندگی برایم انگار تمام شده یا من برای زندگی تمام شده ام و دیگر وجود بی مصرفم تاریخ انقضایش را تمام می کند ، حالا دیگر انگار زمانش رسیده است . فقط دودلم ، گیجم و مردد ، . کاش پیشامدی که می خواهم ببینم زودتر ببینم ، تنها با تصور مرگ...
سایه توهم بودنت - دور دست خودم
http://shataghie.persianblog.ir/post/54
حالا که دلیل زندگیم شدی. قلبم و من بی فاصله ، سرشار از تو بودیم. از نگاهت ، چشمهایت و حضورت. حالا که روح بیمارم دیدی و درمانش دادی. حضور پیرت در دلم امید بود به رفتن. نگاهت به نگاهم دیدن تلقین می کرد. که نمی دید جز تو و رنگ بودنی مکرر تو. و پای لنگم می شد به شدن. پس این همه آه آمدی و نگاهت هم بردی. سهم من بود ، نبود؟ مگر از تو چه مانده جز حسی عمیق ،. جز عطر خاطره ام ،. جز دو چشم که زندگی ام را آینه بود. سایه تنهای حضورت دلبستگیم شد. که بر این همه وفاداری. همه ام بودی و هستی. در این همه سالهای نبودنت.
دور دست خودم
http://shataghie.persianblog.ir/post/63
آدرس وبلاگ جدید من. Http:/ shataghie.blogfa.com/. 1777;٢:۳۸ ب.ظ ; ۱۳۸٩/٧/۱٥. شلاق هزار ساله زندگی. بیداری هر شبم می دانست. هر شبم یلدا بود.
دور دست خودم
http://shataghie.persianblog.ir/1385/9
رمه را هي كرد و رفت. گنجشكهاي درخت ني و چوپان. از هجوم تنهايي ترسيدند. ني تنها شده بود . همانجا كه نغمه اش را تغيير داد ،. 1777;٠:٥٥ ق.ظ ; ۱۳۸٥/٩/٢۳. و يك عنكبوت كه تاري سپيد. بر آينه ام مي تند. گرچه آن عنكبوت به آينه ام مي رسيد. 1777;۱:۳٥ ب.ظ ; ۱۳۸٥/٩/٢٢. شلاق هزار ساله زندگی. بیداری هر شبم می دانست. هر شبم یلدا بود.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
دور دست خودم
http://www.shataghie.blogfa.com/9102.aspx
لحظه اي از بودن . از لحظه اي كه طعم مرگ. را حس كردم ،. كه از درك تنهاترين آفريده اش ،. از لمس بخششي كه اگر هست. ياد رفتن و نبودنش درست همان لحظه اي كه هست. آتشت مي زند و لت و پارت مي كند ،. مزه مرموز رهايي را بنويسم ،. مزه بودني كه هيچ طعمي نداشت. جز نيستي و محو شدن در كسي كه. همه بند بند وجودت با او آشناست ،. از وقتي كه ياد گرفتم و. همه زندگي برايم معنا شد. بايد از اصيل ترين معنايش مي گفتم ،. كه شايد بماند ،. كه شايد بخواني ام ،. به تصوير بكش تصويرگر ،. ذهن بيچاره من كه آرامش رويايت شد :. زمان باز مي گشت.
دور دست خودم
http://www.shataghie.blogfa.com/9012.aspx
سيبري اش مي خواندند . نوازشم مي كردي و مي گفتي :. چشم ببند وگوش كن ، آشنا نيست؟ صداي دائمي سو سوي باد. تو هم دعوتي ، برو ،. چشم بستم كه گمت نكنم ، كه گمم نكني . سرما ، وحشي غريبه ،. اينجا تنها مرگ معنا مي شد و همين هم آموخته بود. مثل تو گناهكار نبود ،. سيبري من را انتخاب كرده بود يا. من سيبري را نمي دانستم ،. اما دچار بيچارگي دعوتت رفته بودم ،. نه براي من عجيب بود و نه براي تو. فكر كه نمي كردي ديوانه ام نه ،. گفتي منتظر مي ماني اما. مي خواستي نباشم ، شايد مطمئن تر بود ،. مي خواستي برش دارم و ببرم كه نبيني.
دور دست خودم - شكنجه
http://www.shataghie.blogfa.com/post-51.aspx
شكنجه را من تعريف كردم مي دانستي؟ كابوسهايش هم تو آفريدي ،. صليب اعدام قرون وسطي و شلاقهاي. گداخته و كشيدنهاي دست و پا از طرفين. وقتي صحبت از تصاوير لب دوخته آوارهاي. تنهاييت مي شد كه ميراثم گذاشتي ،. از آن تصويرها روح هاي سرگرداني ساختم. كه پا به پاي عشقهايشان زندگي كنند و. گه گاه كمي خاطره بسازند و شايد تلقين. تفكري و او را ببرند هر جا كه مي خواستند ،. من خداوندمان را كشتم و از تو دوباره خدايم را ساختم ،. جهنم بزرگي شد خوب يادم هست ،. زندگي را تلخ مي خواستم پس تلخ تلخش كردم و. تا كابوسهايت تمام شود ،.
دور دست خودم
http://www.shataghie.blogfa.com/9110.aspx
خاك از گوشه سقف مي ريخت ،. حجمش رو مي فهميدي؟ اينها انبوه دردهاي تواند كه جايي. براي ماندن نداشتند ،. نگاه كه نمي كني ، گم هم نمي شوي و. اين اعتياد به تو كبودم كرده ،. اما من كه رنگي نمي خواستم. تنها چشمهايم را عوض مي كنم. با هر چه نگاه كردي ،. من تمام گنجشكهايم را كشتم و. همه پنجره ها را بستم و زير ميز. قايم شدم تا شايد فرياد تنهاييم بشنوي. و از كنار من رد بشي ،. كاش حجمش رو مي فهميدي . نوشته شده در سه شنبه دوازدهم دی ۱۳۹۱ساعت 13:53 توسط شاتقی. دور دست خودم ( شاتقي قديم ). آشفتگي هاي يه دختر پوسيده.
دور دست خودم - خاك ...
http://www.shataghie.blogfa.com/post-49.aspx
خاك از گوشه سقف مي ريخت ،. حجمش رو مي فهميدي؟ اينها انبوه دردهاي تواند كه جايي. براي ماندن نداشتند ،. نگاه كه نمي كني ، گم هم نمي شوي و. اين اعتياد به تو كبودم كرده ،. اما من كه رنگي نمي خواستم. تنها چشمهايم را عوض مي كنم. با هر چه نگاه كردي ،. من تمام گنجشكهايم را كشتم و. همه پنجره ها را بستم و زير ميز. قايم شدم تا شايد فرياد تنهاييم بشنوي. و از كنار من رد بشي ،. كاش حجمش رو مي فهميدي . نوشته شده در سه شنبه دوازدهم دی ۱۳۹۱ساعت 13:53 توسط شاتقی. دور دست خودم ( شاتقي قديم ). آشفتگي هاي يه دختر پوسيده.
دور دست خودم
http://www.shataghie.blogfa.com/9101.aspx
شكسته بودم در خودم و. مست از سيگار و ودكا. به تو فكر مي كردم ،. انديشه هايم هم انگار هر كدام. گوشه اي نشسته و سيگار مي كشند. خيال پيوستنشان نبود ،. مي دانستم دوستم داشتي و شكي نداشتم ،. پس اين فرار و نبودنت. كج دهني به چه بود؟ نزديك به اوردوزم و نخ آخر سيگار. نگاهم مي كرد ،. روشنش مي كنم ،. در كه باز شد. مي بينمت درست روبرويم. و به اندازه يك سوال زمان باقي مانده ،. اگر مي گفتم اين راه و اين هم مقصد مي آمدي؟ خنده ات نگاهم مي كرد ،. در و ديوار فرياد مي زد. دور دست خودم ( شاتقي قديم ). برده اي از دنياي ساكن.
دور دست خودم
http://www.shataghie.blogfa.com/9106.aspx
هر كلمه اي كه مي نويسم. مرا از پا در مي آورد ،. ريشه هاي تنهايي دفترم را سوراخ كرده و. بودن ، مغز استخوانم را مي بلعد و. در هم گره مي زند ،. وهم حضورت پا به پاي من ،. نداشتنت را به رخم مي كشد و. سلاخي ام مي كند ،. تو را كنار هر جنبشي حس مي كنم ،. تمام ذرات ديوار اين چهار ديواري. با تو آشنايند و از تو مي ترسند ،. كه تنها شاهدان عذاب نبودنت بوده اند ، . باز هم از تو بنويسم؟ بنويسم به آبياري كدام خاطره؟ سالهاست به راي تو زنده اند و. ناظر به خودكشي هاي من ،. مي نويسم اما بدان :. نوشتن از تو صداي سنگي ست.
دور دست خودم - سياهي ...
http://www.shataghie.blogfa.com/post-48.aspx
هر كلمه اي كه مي نويسم. مرا از پا در مي آورد ،. ريشه هاي تنهايي دفترم را سوراخ كرده و. بودن ، مغز استخوانم را مي بلعد و. در هم گره مي زند ،. وهم حضورت پا به پاي من ،. نداشتنت را به رخم مي كشد و. سلاخي ام مي كند ،. تو را كنار هر جنبشي حس مي كنم ،. تمام ذرات ديوار اين چهار ديواري. با تو آشنايند و از تو مي ترسند ،. كه تنها شاهدان عذاب نبودنت بوده اند ، . باز هم از تو بنويسم؟ بنويسم به آبياري كدام خاطره؟ سالهاست به راي تو زنده اند و. ناظر به خودكشي هاي من ،. مي نويسم اما بدان :. نوشتن از تو صداي سنگي ست.
دور دست خودم
http://www.shataghie.blogfa.com/9111.aspx
صداي ممتد عبور واگنهاي. قطار بود و صداي گذر باد از لا به لاي موهايت ،. گيلگمشي از رنگها مي آفريدي و. رشك خدا بر مي انگيختي ،. قطار اما تمام نميشد. انگار دستي از آسمان ، تسلسلي بي پايان. از واگنها نقاشي مي كرد ،. به هر طرف مي دويدي و. انعكاس چشمهايت هر چه مي خواستي خلق مي كرد ،. خاطره هايي كه فراموشي گرفته بودند ،. عجيب بود كه سياه و سفيد مي ديدم. انگار روح مرده سگي بودم كه هميشه. پا به پايت بود و همه جا سرك مي كشيد ،. شايد هم از چشمان او مي ديدم ،. شايد هم پروانه اي بودم. كه به اشتباه تصويرم كشيدي .
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
shatafat.com at Directnic
My Block
The purpose of "My Block" is to inform and educate viewers and bloggers about the pros and cons of Spying. Monday, May 15, 2006. George Bush has got to go! George Bush has got to go! There are many reasons for impeaching George Bush. The ones below are the most compelling and most easily prosecuted. Lying about the Rationale for the Iraq War. Illegal Wiretapping of American Citizens. Source: http:/ www.nationalreview.com/comment/comment-enrich030603.asp. Posted by Daphney @ 11:18 AM. Hayden, who headed t...
Shatagee Woods ADK
The Adirondack Mountain Club (ADK) is dedicated to the protection and responsible recreational use of the New York State Forest Preserve, and other parks, wild lands, and waters vital to our members and chapters. The club, founded in 1922, is a member-directed organization committed to public service and stewardship. ADK employs a balanced approach to outdoor recreation, advocacy, environmental education, and natural resource conservation.
shatageewoodshistory.wordpress.com
Shatagee Woods History | an unauthorized history of northern ny
An unauthorized history of northern ny. Chateaugay Ore and Iron Company. Enter your email address to subscribe to this blog and receive notifications of new posts by email. Join 432 other followers. Scenes from Mountain View. Jim Wynne’s cabin, Upper Chateaugay Lake. Cook’s Pharmacy Snake Oil. Bellmont Bathing Beach Club. Saranac Lake Winter Carnival, 1909. Chateaugay Lake Outlet, 1950s. Salvaging a Train Wreck. 8220;Hunting Deer on Chateaugay Lake”. Photo Essay: The Banner House on Lower Chateaugay Lake.
دور دست خودم
شكنجه را من تعريف كردم مي دانستي؟ كابوسهايش هم تو آفريدي ،. صليب اعدام قرون وسطي و شلاقهاي. گداخته و كشيدنهاي دست و پا از طرفين. وقتي صحبت از تصاوير لب دوخته آوارهاي. تنهاييت مي شد كه ميراثم گذاشتي ،. از آن تصويرها روح هاي سرگرداني ساختم. كه پا به پاي عشقهايشان زندگي كنند و. گه گاه كمي خاطره بسازند و شايد تلقين. تفكري و او را ببرند هر جا كه مي خواستند ،. من خداوندمان را كشتم و از تو دوباره خدايم را ساختم ،. جهنم بزرگي شد خوب يادم هست ،. زندگي را تلخ مي خواستم پس تلخ تلخش كردم و. تا كابوسهايت تمام شود ،.
دور دست خودم
آدرس وبلاگ جدید من. Http:/ shataghie.blogfa.com/. 1777;٢:۳۸ ب.ظ ; ۱۳۸٩/٧/۱٥. شلاق هزار ساله زندگی. شلاق هزار ساله زندگی :. می دانم این روزها زنده ام ، پس باید بر بودن اصرار کنم ، اما هدف یا مقصد؟ زندگی می کردم ،. این هم هدف بود هم مقصد ،. زندگی ، چه می شود گفت ،. بیدار شدن همانقدر مسخره بود که خوابیدن . تنها آنچه در ذهنم چرخ می خورد اندیشه ای است که می گوید :. برای زنده بودن هم باید صبر کرد . 1777;۱:۳٧ ق.ظ ; ۱۳۸٩/٦/۱۱. بیداری هر شبم می دانست. بیداری هر شبم می دانست. کجا نگاهم کردی ، یادت نیست! یا به بی...
شطحیات
دوشنبه بیست و هفتم آبان 1392. مقدمه: این مطلب را 27 آبان 92 نوشته بودم، اما بعد از نوشتن دکمه "ثبت موقت و عدم نمایش در وبلاگ" را زده بودم تا بعدا که وقت کردم کمی آراسته تر کمی واقع گرایانه تر بنویسم، حالا تقریبا یک سال و دو ماه از آن تاریخ می گذرد و بسیاری از قضاوت هایم در باره روسها عوض شده، اما گفتم چه اشکالی دارد اگر همین منتشر شود؟ این را راست میگوید که :. چهارشنبه بیست و دوم آبان 1392. من اشتباه می کنم پس هستم. اكسپرس: شما از این دریافت كه ما نادانیم چه نتایجی استنتاج می كنید؟ دوشنبه بیست و هشتم مرد...
(مِم) meme
اندر خم داستان یک تجاوز. داستان از آنجا شروع شد که به دو نوجوان ایرانی تجاوز شد . در دنیای مجازی ، روابط دنیای حقیقی و تحسن و اعتراضات در گروهای. وایبر و لاین شعار اصلی تحریم حج عمره است. کشور عربستانی که گله داران شتر ها و به زبان ما چوپانان اش با لند کروز گله. می چرانند چه نیازی به چند میلیون دلار پول حاجی ایرانی داره؟ کک اش هم نمی گزه. از طرفی تنها دشمنان رفع تحریم های ایران کشور اسراییل است و عربستان ،. عربستان و اسراییل دو دشمن دیرینه هستند اما وقتی پای تحریم ایران به میان. نوشتن هم بهانه می خواهد.