SHAYAD-HANOOZAM.BLOGFA.COM
زهره ی منزهره ی من - زهره ی من
http://shayad-hanoozam.blogfa.com/
زهره ی من - زهره ی من
http://shayad-hanoozam.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
1.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
18
SSL
EXTERNAL LINKS
10
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.188 sec
SCORE
6.2
زهره ی من | shayad-hanoozam.blogfa.com Reviews
https://shayad-hanoozam.blogfa.com
زهره ی من - زهره ی من
shayad-hanoozam.blogfa.com
زهره ی من - برف
http://www.shayad-hanoozam.blogfa.com/post/34
شاید هنوزم وقتی مونده که بشم عاشق تو. هر دو دستامو بگیری .تا بشم دیونه ی تو. من هنوز همون ستاره ام که تو شبهای تو مرده . اگه میشنوی صدامو عشق تو هنوز نمرده. شاید هنوزم وقتی مونده که بشم عاشق تو. حس این صدا رو بشناس که تو قلب تو رها شد. منو همنفس صدا کن اون که با تو همصدا شد. اولین دیدار رسمی عاشقانه: 17/1/1390. اولین بار که دستش رو گرفتم: اوایل اردیبهشت 1390. آخرین دیدار عاشقونمون و آخرین بوسه: 19/9/1391. اینجا یه مکان مقدسه. یه گوشه از قلب منه. توی قلبم هم یه نفر هست که باعث تقدس قلبمه. عکسش رو بهم داد،...
زهره ی من
http://www.shayad-hanoozam.blogfa.com/1392/08
شاید هنوزم وقتی مونده که بشم عاشق تو. هر دو دستامو بگیری .تا بشم دیونه ی تو. من هنوز همون ستاره ام که تو شبهای تو مرده . اگه میشنوی صدامو عشق تو هنوز نمرده. شاید هنوزم وقتی مونده که بشم عاشق تو. حس این صدا رو بشناس که تو قلب تو رها شد. منو همنفس صدا کن اون که با تو همصدا شد. اولین دیدار رسمی عاشقانه: 17/1/1390. اولین بار که دستش رو گرفتم: اوایل اردیبهشت 1390. آخرین دیدار عاشقونمون و آخرین بوسه: 19/9/1391. اینجا یه مکان مقدسه. یه گوشه از قلب منه. توی قلبم هم یه نفر هست که باعث تقدس قلبمه. زهره ی من، عشق و...
زهره ی من
http://www.shayad-hanoozam.blogfa.com/1392/11
شاید هنوزم وقتی مونده که بشم عاشق تو. هر دو دستامو بگیری .تا بشم دیونه ی تو. من هنوز همون ستاره ام که تو شبهای تو مرده . اگه میشنوی صدامو عشق تو هنوز نمرده. شاید هنوزم وقتی مونده که بشم عاشق تو. حس این صدا رو بشناس که تو قلب تو رها شد. منو همنفس صدا کن اون که با تو همصدا شد. اولین دیدار رسمی عاشقانه: 17/1/1390. اولین بار که دستش رو گرفتم: اوایل اردیبهشت 1390. آخرین دیدار عاشقونمون و آخرین بوسه: 19/9/1391. اینجا یه مکان مقدسه. یه گوشه از قلب منه. توی قلبم هم یه نفر هست که باعث تقدس قلبمه. فرداش رفتم يه کا...
زهره ی من - آخرای صفر ...
http://www.shayad-hanoozam.blogfa.com/post/28
شاید هنوزم وقتی مونده که بشم عاشق تو. هر دو دستامو بگیری .تا بشم دیونه ی تو. من هنوز همون ستاره ام که تو شبهای تو مرده . اگه میشنوی صدامو عشق تو هنوز نمرده. شاید هنوزم وقتی مونده که بشم عاشق تو. حس این صدا رو بشناس که تو قلب تو رها شد. منو همنفس صدا کن اون که با تو همصدا شد. اولین دیدار رسمی عاشقانه: 17/1/1390. اولین بار که دستش رو گرفتم: اوایل اردیبهشت 1390. آخرین دیدار عاشقونمون و آخرین بوسه: 19/9/1391. اینجا یه مکان مقدسه. یه گوشه از قلب منه. توی قلبم هم یه نفر هست که باعث تقدس قلبمه. یا رسول الله (ص).
زهره ی من - تولد پیامبر مهربونی ها
http://www.shayad-hanoozam.blogfa.com/post/32
شاید هنوزم وقتی مونده که بشم عاشق تو. هر دو دستامو بگیری .تا بشم دیونه ی تو. من هنوز همون ستاره ام که تو شبهای تو مرده . اگه میشنوی صدامو عشق تو هنوز نمرده. شاید هنوزم وقتی مونده که بشم عاشق تو. حس این صدا رو بشناس که تو قلب تو رها شد. منو همنفس صدا کن اون که با تو همصدا شد. اولین دیدار رسمی عاشقانه: 17/1/1390. اولین بار که دستش رو گرفتم: اوایل اردیبهشت 1390. آخرین دیدار عاشقونمون و آخرین بوسه: 19/9/1391. اینجا یه مکان مقدسه. یه گوشه از قلب منه. توی قلبم هم یه نفر هست که باعث تقدس قلبمه. با تعجب گفت کادو؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
18
کلبه ی کوچکـــــــــــــــــــــــــ من - فاصلـــــــــــــــه ها
http://www.gozareomr16.blogfa.com/post/8
کلبه ی کوچک من. یه وقتایی اونقدر هیچکس حالی ازت نمیپرسه که آدم شک میکنه نکنه مرده و خودش خبر ندا. امتحان شیمی رو دادم اومدم خونه ساعت 12 بود رفتم پاری لب تاب واسه بچه ها. کامنت گذاشتم.ساعت یک رفتم واسه ناهار یه چیزی درس کنم. مامانم خونه نیس . و مهمون هم داریم قراره خاله ی کوچیکم بیاد. منم نمیدونستم ماکارونی و سالاد. خدایش خیلی زحمت کشیده بودم 4 ساعته تموم تو اشپزخونه بودم. توی ظرف چیدم وتزئینش کردم. مامانم وقتی از خرید اومد گف میخوام چایی بخورم. بدون توجه به میزی که چیده بودم. یعنی فقط 2 ساعت خوابیدم.
کلبه ی کوچکـــــــــــــــــــــــــ من - غمگیــــــــــــــــــــن ترین روز
http://www.gozareomr16.blogfa.com/post/4
کلبه ی کوچک من. یه وقتایی اونقدر هیچکس حالی ازت نمیپرسه که آدم شک میکنه نکنه مرده و خودش خبر ندا. دوشنبه شانزدهم دی ۱۳۹۲ ] [ 17:39 ] [ دخترغمگین ] . گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم. حالا یک بار از شهر می رویم. یک بار از دیار. یک بار از یاد. یک بار از دل. و یک بار از دست. عجب دوره زمونه ای شده که به خاطر حفظ رفاقتت. باید خیلی از حرفارو توی دلت نگه داری. تا حداقل کسی رو داشته باشی که بهش بگی رفیق. جایی وجود داره به نام. من دقیقا همون جام! بزنم بهش یا نه . . ! در را بست و رفت.
کلبه ی کوچکـــــــــــــــــــــــــ من - کـــــــــــــــاش..
http://www.gozareomr16.blogfa.com/post/9
کلبه ی کوچک من. یه وقتایی اونقدر هیچکس حالی ازت نمیپرسه که آدم شک میکنه نکنه مرده و خودش خبر ندا. جانم را فدایش کنم. امروز طبق معمول ساعت 10/30 بلن شدم یه لحظه فکر کردم اگه من یه شب. بخوابم و دیگه چشممو باز نکنم چی؟ حتی فکر کردن بهش ادمو دیونه میکنه! بیخیال شدم.اره بیخیال باشی بهتره.رفتم صبحونه خوردم. و دوش گرفتم.بعد به مامانم. کمک کردم امروز اخرین روزیه که میبینمش اخه فردا میره خارج از کشور. منم که وقتی مامانم میره تو کلاسم نمیتونم ببینمش. بعدا زکمک به مامانم رفتم اتاقم اومدم وبم واسه بچه ها کامنت گذاشتم.
کلبه ی کوچکـــــــــــــــــــــــــ من
http://www.gozareomr16.blogfa.com/1392/10
کلبه ی کوچک من. یه وقتایی اونقدر هیچکس حالی ازت نمیپرسه که آدم شک میکنه نکنه مرده و خودش خبر ندا. جانم را فدایش کنم. امروز طبق معمول ساعت 10/30 بلن شدم یه لحظه فکر کردم اگه من یه شب. بخوابم و دیگه چشممو باز نکنم چی؟ حتی فکر کردن بهش ادمو دیونه میکنه! بیخیال شدم.اره بیخیال باشی بهتره.رفتم صبحونه خوردم. و دوش گرفتم.بعد به مامانم. کمک کردم امروز اخرین روزیه که میبینمش اخه فردا میره خارج از کشور. منم که وقتی مامانم میره تو کلاسم نمیتونم ببینمش. بعدا زکمک به مامانم رفتم اتاقم اومدم وبم واسه بچه ها کامنت گذاشتم.
کلبه ی کوچکـــــــــــــــــــــــــ من - خستــــــــــــــــــه شدم..
http://www.gozareomr16.blogfa.com/post/5
کلبه ی کوچک من. یه وقتایی اونقدر هیچکس حالی ازت نمیپرسه که آدم شک میکنه نکنه مرده و خودش خبر ندا. چشمه ای از جنس نور. یه سلام از راه دور . امروز رفتم امتحان فیزیک دادم خوب بود.یه کوچولو بی دقتی کرده بودم. اگه بی دقتی نکرده بودم باید تعجب میکردم. اومدم خونه خوابیدم طبق معمول تا بعد از ظهر ساعتای 5 الی 6. وقتی بیدار شدم رفتم یه دوش گرفتم بعد رفتم پیش مامانم چایی خوردم. ساعت 8 بود که اومدم اتاقم . رفتم پای لب تاپ رفتم چت روم. غزال یکی از دوستامه خیلی باهاش صمیمی ام. هم رازمه تو عمومی گفتم بیاد خصوصی من.
کلبه ی کوچکـــــــــــــــــــــــــ من - گذر عمــــــــــــــــر
http://www.gozareomr16.blogfa.com/post/3
کلبه ی کوچک من. یه وقتایی اونقدر هیچکس حالی ازت نمیپرسه که آدم شک میکنه نکنه مرده و خودش خبر ندا. هر روز داره میگذره .روزا پشت سرهم. یعنی من زنده میمونم؟ پسرخاله ام و پسردایی هرروز میان تا منو ببینن. من ادمی ام که رو خودم خیلی حساس و وسواسم. ن به کسی دست میزنم و کسی هم حق نداره به من دست بزنه. سلیقه ام که نگو.هر کی با من بیاد خرید واسه بار دوم. خوب من چیکار کنم؟ تقصیر سلیقه نفله امه دیگه. یه روز مامانم رفته بود خرید پسرخاله ام. اومده خونمون دیده من خوابیدم. اومده پیشم نشسته همون جام خوابش برده. زنده میمو...
کلبه ی کوچکـــــــــــــــــــــــــ من - ساعت 9/30 شب
http://www.gozareomr16.blogfa.com/post/1
کلبه ی کوچک من. یه وقتایی اونقدر هیچکس حالی ازت نمیپرسه که آدم شک میکنه نکنه مرده و خودش خبر ندا. الان ساعت 9.30 شبه. گفتم اتفاقایی که واسم افتاده رو بنویسم تا شاید کم اروم شدم. بعضی وقتا فک میکنم من چد احمقم. ای کاش من خوشگل نبودم. بعضی وقتا که دلم میگیره ارزو میکنم بمیرم. خیلی دیونه ام ن؟ امروز ساعت 10/30 بیدا شدم اونم با صدای اجی کوچیکم که 12 سالشه. اخه من از دستش چیکار کنم؟ یه لحظه نیس که به من گیر نده. خوبه تا امتحانم چن روز وقت دارم و بیکارم. بهم زنگ زده بود . خیلی خواستم فراموشت کنم اما نشد. گذشت ...
کلبه ی کوچکـــــــــــــــــــــــــ من - زنـــــــــــدگی..
http://www.gozareomr16.blogfa.com/post/6
کلبه ی کوچک من. یه وقتایی اونقدر هیچکس حالی ازت نمیپرسه که آدم شک میکنه نکنه مرده و خودش خبر ندا. 1)اشکی که فراموش میشه. 2)لبخندی که محو میشه. 3)یاری که در عالم فراموشی میمونه. امروز زیاد کار نداشتم. طبق معمول ساعت 10.30 بلن شدم با صدای اجیم به. عبارتی دیگه با صدا غرغر کردناش هههه. رفتم دوش گرفتم. صبحونه ام خوردم. اصلا حوصله درس خوندن نداشتم. فرداش که امتحان زبان داشتم.باز خوبه! میشه یه کاریش کرد. رفتم یکم سریال نگاه کردم. 2 ناهارمو خوردم اومدم پای لب تاپ. شاهین هم پسز خوبیه.دقیقا مث منه! گفت تا همیشه که...
کلبه ی کوچکـــــــــــــــــــــــــ من - مدتـــــــــــ هاست
http://www.gozareomr16.blogfa.com/post/7
کلبه ی کوچک من. یه وقتایی اونقدر هیچکس حالی ازت نمیپرسه که آدم شک میکنه نکنه مرده و خودش خبر ندا. کرو لال شده ام اما. روزا داره پشت سرهم میگذره. امروزم با صدای غرغرهای اجیم بلن شدم رفتم دوش گرفتم. رفتم پای لب تاب و واسه بچه ها کامنت گذاشتم . یه سری به چت روم زدم شاهین رو از اون روز به بعد ندیدم. روم که رفته زیر اب چون تمدیدش نکردن. بیخیال شدم رفتم پیش مامانم نشستم ساعت 2 بود یا 3 دقیق نمیدونم. اومدم یکم اتاقمو مرتب کردم. نمیخوام ببینمش.شاید فراموشم کنه.این به نفعه خودشه. باید یه کار کنم! فکرکن هستی فکر کن.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
10
شاید فردا اوضاع بهتر باشد
شاید فردا اوضاع بهتر باشد. هر شب خواب می بینم. سقوط می کنم از یک آسمانخراش. و تو از لبه ی آن. خم می شوی و دستم را می گیری. سقوط می کنم هرشب. و اگر تو نباشی. که دستم را بگیری. جنازه ام را در اعماق دره ها پیدا می کنند. نوشته شده در شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۰ساعت 19:32 توسط شهناز. ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم. ای دوست بیا تا غم فردا نخوریم. وین یکدم عمر را غنیمت شمریم. فردا که ازین دیر فنا درگذریم. با هفت هزار سالگان سر بسریم. نوشته شده در دوشنبه سی ام آبان ۱۳۹۰ساعت 16:6 توسط شهناز. مرحمی از جنس سنگ. ديگر غ...
shayad-fardaee-dgar.blogfa.com
چه بی منطق به چشمات میشه عادت کرد !
چه بی منطق به چشمات میشه عادت کرد! تو دست.آي تو به سي.گ.آرم ب.آي.د حس.آدت كرد . یکشنبه دهم دی 1391. عكس پيشنهادي از شما، ما نداريم :(. عشق يعني باهاش واسه قواصي برين ته اقيانوس. و بدونين كپسول هواش نصفه است . ساعت 14:25 نويسنده N* ش. گذشتيم ، گفتيم قسمت بوده . یکشنبه سوم دی 1391. ميشد با هم توي كوچه بزرگ بشيم . لي لي و گل كوچيك بازي كنيم . واسم زير پايي بگيرن بخورم زمين و زانوم زخم شه . تو به خاطرم دعوا كني ، سر زانوي منو ببوسي و بلندم كني . منم دردم يادم بره . بابام داره وضعش خوب ميشه . ميگي : تو ميدوني...
قدیس اما هزره...
مال تو ام حتی همین الان. سخن قدیس:من بعد یه مدت زیاااااد اومدم.بیاین وبلاگم دوستام. سق:کاش اینجام مثه فیس بوک بود همه رو خودش خبر میکرد. نوشته شده در ساعت 16:0 PM. سلام دوستام من اومدم باز. اونیکه رفت هنو نیومده خدا کنه دیگه نیاد. خسته شدم بسکه بهش فکر کردم. نوشته شده در ساعت 12:48 PM. Cheghadr khube tanhaee na? Shayadam na khub ni? Nemidunam man ke tanham tanhaeemo dus daram gahi ham na. نوشته شده در ساعت 12:48 PM. Salam dustam. khubin? Miam bezudi. coming soon. نوشته شده در ساعت 21:55 PM.
shayad-hamin-bashad.persianblog.ir
زندگی شايد همين باشد
زندگی شاید همین باشد . یک فریب ساده و کوچک آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را جز برای او و جز با او نمیخواهی . من گمانم زندگی باید همین باشد. این قصه را من خوب میدانم بانو. قصه ی زن بودن را تمام دختران سرزمین من از کودکی میدانند و هر شب در گوش عروسکهایشان زمزمه میکنند. لالا لالا گل خشخاش بابات رفته میاد فرداش. دلم گرفته است بانو دلم گرفته است از این فردایی که میل آمدن ندارد عروسکم را میتوانم با وعده ی فردا خواب کنم دلم را چه کنم بانو. کاش من هم مرد بودم. زن بودن کار سختی است بانو. دست خودت نیست زن که باشی ...
شاید همین حالا
مثل مزرعه ای که ملخ ها محصولش را خورده اند. دیگر نگران داس ها نیستم . . . نوشته های گرد و خاکی. همسایه های از کودکی. ساده تر از اونی بود که فکرشو میکردم،. خیلی آروم و بی سر و صدا. غرق شدن رو میگم . به تاریخ یکشنبه سوم دی 1391ساعت 7:54 به کج خطی ا.م. همه چیز درست میشود. باید به فردا امیدوار بود،. اما انگار این تنها یک دلخوشی ساده و کودکادنه است. من نمیدانم چه میخواهم. من به هیچ چیز متصل نیستم. من هدفم را گم کردم. من، من، من . . . اینست تمام من امروز. باشد كه فردا خورشيد از مغرب طلوع كند! که فرو می نشیند.
زهره ی من
شاید هنوزم وقتی مونده که بشم عاشق تو. هر دو دستامو بگیری .تا بشم دیونه ی تو. من هنوز همون ستاره ام که تو شبهای تو مرده . اگه میشنوی صدامو عشق تو هنوز نمرده. شاید هنوزم وقتی مونده که بشم عاشق تو. حس این صدا رو بشناس که تو قلب تو رها شد. منو همنفس صدا کن اون که با تو همصدا شد. اولین دیدار رسمی عاشقانه: 17/1/1390. اولین بار که دستش رو گرفتم: اوایل اردیبهشت 1390. آخرین دیدار عاشقونمون و آخرین بوسه: 19/9/1391. اینجا یه مکان مقدسه. یه گوشه از قلب منه. توی قلبم هم یه نفر هست که باعث تقدس قلبمه. فرداش رفتم يه کا...
دست نوشته های نتیجه عباسعلی بــک
دست نوشته های نتیجه عباسعلی بک. خاطره هایت هر چه شیرین تر باشند بعد ها از تلخی گلویت را می سوزاند! از دومین روز تابستان سال فرقی نمیکنه. از خطه ای به اسم طهرون. امیدوارم لحظات به یاد ماندنی رو در وبلاگم براتون به یادگار بزارم . نظر یادتون نره چون نظرات شما سازنده هستش . و یادمون نره No One Is The Best هیچ کس بهترین نیست . با تشکر. حکايت جالبي است که فراموش شدگان، فراموش کنندگان را هرگز فراموش نمي کنند! دست نوشته های یک نفر (آقا مش ممد خان جان ). کمی پیر تر از زمان. (سروش شاعر معاصر ). و آن خط پنجم منم!
یه سری حرف ، واسه گفتن
یه سری حرف ، واسه گفتن. دربارهء من: یه بنده ی خدایی از حوالیه همین روزا ، همین جاده ها. از راه اومده و یه روزم میذاره میره. دوشنبه ٢٧ تیر ۱۳٩٠. چهارشنبه ۱ تیر ۱۳٩٠. هذا من فضل ربی. گوی آتشین - دانارت. ببخشید از تو بدم می آید! حامد عزیزی - استودیو کوالیما. خانه کارتون - استودیو آواژه. مرثیه ای برای یک رویا. اصالت نور - کیانا. باشگاه مدیران و متخصصان. شبکه اجتماعی بهشت من. لیست وبلاگ های تخصصی. كد آهنگ محسن چاوشی. اندکی جرئت می طلبد و بسیار اراده. که قلمت را به دست گیرم و بر روی صفحاتم روان کنم. ساعت ±...
...
خسته از بودن تو! خسته تر از رفتن تو. سه شنبه نوزدهم شهریور 1392. بهم گفت منی که همیشه نیشم بازه یه غم بزرگ تو دلمه که به هیچکس نمیگم! امیر اون وبم سفیده و اینجا سیاه! اونجا کلا یه آدم دیگه ام! سه شنبه نوزدهم شهریور 1392. دست منو بگیر که گم شدم. با صورتی خونین مثل یه زندونی! اینکه بعضی وقتا می فهمم دارم خودمو گول میزنم. اینکه میدونم دارم ازت فرار میکنم. اینکه بعضی وقتا دلتنگت میشم. اینکه میدونم هیچکس برای من تو نمیشه. اینکه میدونم دوسم داری! اینکه میگم دوست ندارم! سه شنبه نوزدهم شهریور 1392.
ای کاش من...
شاید ای کاش. آرزوی من. خدا بیامرزدش. بعد از شیش ماه زجر کشیدن از سرطان بالاخره راحت شد.ایشالله جاش توی بهشت باشه. دوستان اگه کسی دوست داشت فاتحه یا صلوات یا نماز واسه شادی روحش بفرسته. ایشالله خودتون زنده باشین. نوشته شده در تاريخ چهارشنبه 26 مهر1391 توسط سجاد. دیدیم عریضمون خالیه گفتیم یه ماس مالی همایونی بریم جهت خالی نماندن عریضمون. نوشته شده در تاريخ یکشنبه 16 مهر1391 توسط سجاد. امسال قشنگترین تولد رو داشتم. در آخر جای دو تا گل دیگه هم میخواستن آخر هفته بیان شیراز خالی بود. دوسشون دارم زیاد. نوشته شد...
شاید مشقی
نوشته شده در 91/11/27. اين روزا مرد ايراني نه به اندازه مرد قديم است نه به اندازه مرد غربي،. هر دو مي خواهند بدون اينكه به ديگري آزادي بدهند آزاد باشند. نوشته شده در 91/03/06. به قول مرحوم حسین پناهی که این روزا شعراش بین مردم اپیدمی شده:. وقتی کسی اندازت نیست دست به اندازه خودت نزن". اين جمله از اون جمله هاي تاثير گذاريه كه شديدا من رو به فكر فرو مي بره. نوشته شده در 91/02/23. وقتي ستاره ها هم زاد روزت را جشن مي گيرند . تولدت مبارك يگانه تابنده هفت آسمان من! نوشته شده در 91/01/20. پدري كه دارو مي خورد،.