SHAYADKEAYANDE.BLOGFA.COM
شاید که آینده از آن ما!!!شاید که آینده از آن ما!!! - !
http://shayadkeayande.blogfa.com/
شاید که آینده از آن ما!!! - !
http://shayadkeayande.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.281 sec
SCORE
6.2
شاید که آینده از آن ما!!! | shayadkeayande.blogfa.com Reviews
https://shayadkeayande.blogfa.com
شاید که آینده از آن ما!!! - !
shayadkeayande.blogfa.com
شااااااااااااااید که آینده از آن ما!!! - بوروکراسی خدا
http://www.shayadkeayande.blogfa.com/post-76.aspx
شااااااااااااااید که آینده از آن ما! از ماست که بر ماست. دیشب زیر دوش داشتم به این فکر می کردم که وضع بوروکراسی خدا از مملکت من هم بدتره! به ۲۵ سالی که از زندگی ام گذشته نگاه کردم همیشه فرآیند اجابت خدا بین ۳ تا ۵ سال طول کشیده حداقل واسه دعاهای من :) این شد که چند وقتیه تصمیم گرفتم خودم وارد عمل شم و هر چی می خوام رو تلاش کنم که به دست بیارم به قول مامانم:. هرکه و طما تو بمونه رو شوور بکه بیوه نمونه! هرکس بخواد منتظر تو بمونه همون بهتره بره شوهر کنه که بیوه نمونه:).
شاید که آینده از آن ما!!! - امروز بارون بهاریِ کِیف داره
http://www.shayadkeayande.blogfa.com/post-95.aspx
شاید که آینده از آن ما! امروز بارون بهاری ک یف داره. امروز بارونه و من دوست دارم تو خیابون ها باشم گرچه خیلی ساله که من نمی تونم این کارو بکنم چون سر کارم، یا کارمندی یا کافه. دوست دارم مثل سال های دانشگاه که یا با ماشین من یا رفیق شرافتمندم! می رفتیم پارک مخصوص بانوان الان اونجا باشم. فعلا که به لطف خدا الان یه کار جدید گذاشتن تو کاسه ام که از این به بعد درگیرتر هم خواهم بود :-). دیگه باید برم کار کنم. نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم فروردین ۱۳۹۴ساعت 12:42 توسط یه آدم. از ماست که بر ماست.
شااااااااااااااید که آینده از آن ما!!! -
http://www.shayadkeayande.blogfa.com/post-78.aspx
شااااااااااااااید که آینده از آن ما! از ماست که بر ماست. حالا دیگه از خونه ام متنفر که نیستم هیچ وقتی سر کار می آم دلم هم براش تنگ می شه! دیگه از خلوت اون خونه فراری نیستم و دوست ندارم غروب که از سر کار می رم برم قدم بزنم بعد یه کافه و شب هم یکی رو پیدا کنم که یا بریم بام تهران یا خونه ی دوستی کسی که وقتی می آم خونه فقط خواب باشه و بیدار که شدم دوباره شرکت. من با شمع های خونم با اون تازه وارد به خونم دیگه با هم بهترین لحظه ها رو داریم. نوشته شده توسط یه آدم در سه شنبه چهارم آبان ۱۳۸۹.
شااااااااااااااید که آینده از آن ما!!! -
http://www.shayadkeayande.blogfa.com/post-77.aspx
شااااااااااااااید که آینده از آن ما! از ماست که بر ماست. دوباره حالم خوب شده! امیدوارم من درست فکر کنم نه اونها چون زندگی این روزهام بیشتر از اون ۵ سال بهم لذت می ده. من صبرم خیلی زیاد نبود اما کم هم نبود از خیلی ها بیشتر بود صبورتری آدم دنیا نبودم اما نگین ۸۳ تا ۸۸ هم نبودم! بیست مهرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه. نوشته شده توسط یه آدم در چهارشنبه بیست و یکم مهر ۱۳۸۹.
شااااااااااااااید که آینده از آن ما!!! - تو، من، اتفاق های بد، رابطه ای که یه تیکه هایی اش خیلی خرابه
http://www.shayadkeayande.blogfa.com/post-87.aspx
شااااااااااااااید که آینده از آن ما! از ماست که بر ماست. تو، من، اتفاق های بد، رابطه ای که یه تیکه هایی اش خیلی خرابه. خواب هایی که آرامش ام رو ازم گرفته واقعا روانی کننده است! باز هم یه دنیا فکر و خیال که منجر به این خواب ها ی شه :-( خسته ام، نگرانی نگرانی و موضع گیری های احمقانه تو حتی تو خواب! من می تونم این چیزها رو فراموش کنم؟ اگه نمی تونم این زجر تا کی قراره ادامه داشته باشه؟ نوشته شده توسط یه آدم در دوشنبه سوم مهر ۱۳۹۱.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
چرک نویس
http://stranger021.blogfa.com/8812.aspx
تراژدی زندگی آنست که ما زود بزرگ می شویم و دیر عاقل. زود قضاوت ، نکن). با تشکر . باران. باید و نبایدهای زندگی من. دختری شلوغ و تنها. یک کلام هم از مادر عروس. شعر های متنوع ( شکیبا). بازی خنده دار زندگی. شیطونی های یک دختر دبیرستانی. در و داف کمر باريک. کفش هایت کو سامان! می دونم اینجا نمیای هیچ وقت! چهارشنبه پنجم اسفند 1388. وقتش شده برات تعریف کنم! فقط ساکت شو گوش کن. باید حالا حالا ها دنبالم بدوی. بدو بدو حرف نزن منم همینو میخوام. گفتی برام اسیر کسی نشدی. مگه تو دلت برای اون سوخت که من دلم برات بسوزه!
چرک نویس
http://stranger021.blogfa.com/8711.aspx
تراژدی زندگی آنست که ما زود بزرگ می شویم و دیر عاقل. زود قضاوت ، نکن). با تشکر . باران. باید و نبایدهای زندگی من. دختری شلوغ و تنها. یک کلام هم از مادر عروس. شعر های متنوع ( شکیبا). بازی خنده دار زندگی. شیطونی های یک دختر دبیرستانی. در و داف کمر باريک. کفش هایت کو سامان! جمعه بیست و پنجم بهمن 1387. آینه: خیلی وقته اینجا نیومده بودم یه جورای بوی گذشته ها میاد. سامان: سلام به همه بی وفاها که ما رو فراموش کردن. سامان : سارا جان ازت خیلی ممنونم که به یاد من هستی تو یه دوست کاملی که قدرت تو افکارت حس میکنم.
چرک نویس
http://stranger021.blogfa.com/8611.aspx
تراژدی زندگی آنست که ما زود بزرگ می شویم و دیر عاقل. زود قضاوت ، نکن). با تشکر . باران. باید و نبایدهای زندگی من. دختری شلوغ و تنها. یک کلام هم از مادر عروس. شعر های متنوع ( شکیبا). بازی خنده دار زندگی. شیطونی های یک دختر دبیرستانی. در و داف کمر باريک. کفش هایت کو سامان! پنجشنبه بیست و پنجم بهمن 1386. سامان: من به هیچ محکوم شدم و سنگینی این هیچ از هر چیز درد آور تر بود. سامان: واقعا چرا باید تحمل کرد. شریعتی : در عجبم از مردمي که خود زير شلاق ظلم و ستم زندگي مي کنند. و بر حسيني مي گريند که آزادانه زيست.
چرک نویس
http://stranger021.blogfa.com/8612.aspx
تراژدی زندگی آنست که ما زود بزرگ می شویم و دیر عاقل. زود قضاوت ، نکن). با تشکر . باران. باید و نبایدهای زندگی من. دختری شلوغ و تنها. یک کلام هم از مادر عروس. شعر های متنوع ( شکیبا). بازی خنده دار زندگی. شیطونی های یک دختر دبیرستانی. در و داف کمر باريک. کفش هایت کو سامان! یکشنبه بیست و ششم اسفند 1386. آینه : سال نو داره میاد. سامان : من هفت سین خودمو دارم. سامان : می دونم امسال سال خوبی نبود ولی کلی تجربه بدست آوردم. سامان : کلی شکست . کلی دوری . کلی توقف وسط جاده . سامان : ولی آینه یه چیز جالب فهمیدم.
چرک نویس
http://stranger021.blogfa.com/8810.aspx
تراژدی زندگی آنست که ما زود بزرگ می شویم و دیر عاقل. زود قضاوت ، نکن). با تشکر . باران. باید و نبایدهای زندگی من. دختری شلوغ و تنها. یک کلام هم از مادر عروس. شعر های متنوع ( شکیبا). بازی خنده دار زندگی. شیطونی های یک دختر دبیرستانی. در و داف کمر باريک. کفش هایت کو سامان! چهارشنبه شانزدهم دی 1388. سامان: دیر زمانیست که شقایق ندیده ام. ازش نفرت دارمو به دامش افتادم! آنانکه از رسیدن به ریشه ها هراس دارند ، در روزمرگی دست و پا می زنند! ولی من هیچ هراسی نداشتم! بقیه میگن عاقل تر شدی. از کدوم شکست حرف می زنی؟
چرک نویس
http://stranger021.blogfa.com/8609.aspx
تراژدی زندگی آنست که ما زود بزرگ می شویم و دیر عاقل. زود قضاوت ، نکن). با تشکر . باران. باید و نبایدهای زندگی من. دختری شلوغ و تنها. یک کلام هم از مادر عروس. شعر های متنوع ( شکیبا). بازی خنده دار زندگی. شیطونی های یک دختر دبیرستانی. در و داف کمر باريک. کفش هایت کو سامان! رابطه ی سرد ولی سوزان. چهارشنبه بیست و هشتم آذر 1386. سامان: تا حالا به رابطه ی سرد یه دیوار و پنجره نگاه کردید؟ سامان:با اینکه چسبیده بهم هستن ولی هر کدوم آرزوی آزادی دارن. آینه: ولی هیچ وقت دیوار طاقت شکست پنجره رو نداره و بر عکس.
چرک نویس
http://stranger021.blogfa.com/8807.aspx
تراژدی زندگی آنست که ما زود بزرگ می شویم و دیر عاقل. زود قضاوت ، نکن). با تشکر . باران. باید و نبایدهای زندگی من. دختری شلوغ و تنها. یک کلام هم از مادر عروس. شعر های متنوع ( شکیبا). بازی خنده دار زندگی. شیطونی های یک دختر دبیرستانی. در و داف کمر باريک. کفش هایت کو سامان! واسه افرادی مثل تو خفه خون خوبه! یکشنبه نوزدهم مهر 1388. زدی به صورتت و حرفای می زنی که. برای اونای که منو میشناسن مثل یه سوژه است. کن کلی بهت بخندیم. سامان : حتی ارزش. نداری وقتم بزارم باهات کلکل کنم. نوشته شده در ساعت 13:33 توسط سامان.
چرک نویس
http://stranger021.blogfa.com/8901.aspx
تراژدی زندگی آنست که ما زود بزرگ می شویم و دیر عاقل. زود قضاوت ، نکن). با تشکر . باران. باید و نبایدهای زندگی من. دختری شلوغ و تنها. یک کلام هم از مادر عروس. شعر های متنوع ( شکیبا). بازی خنده دار زندگی. شیطونی های یک دختر دبیرستانی. در و داف کمر باريک. کفش هایت کو سامان! یکشنبه پانزدهم فروردین 1389. شکست و صدای شکستنش باعث بیدار شدن من شد. من دیگه هرگز آینه ای نخواهم داشت. خود بینی در ذات آینه به من منتقل می شد و من بی خبر بودم. حالا دیگه کفشام پیدا کردم من تو این همه مدت اونا رو پوشیده بودم. زیر پا گداش...
چرک نویس
http://stranger021.blogfa.com/8608.aspx
تراژدی زندگی آنست که ما زود بزرگ می شویم و دیر عاقل. زود قضاوت ، نکن). با تشکر . باران. باید و نبایدهای زندگی من. دختری شلوغ و تنها. یک کلام هم از مادر عروس. شعر های متنوع ( شکیبا). بازی خنده دار زندگی. شیطونی های یک دختر دبیرستانی. در و داف کمر باريک. کفش هایت کو سامان! دنیا به اندازه گناه زشته وتقریبا به همون اندازه لذت بخش. دوشنبه بیست و هشتم آبان 1386. سامان: از هزارن کیلومتر دورتر صدای عذاب آور. چیک چیک یه شیر آب خرابو می شنوم که باعث می شه شیشه ی افکارم. واسه آزادی آبرومو ببرم. بقیه برا من زندگی کنن.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
من نوستالژیک وار در خود ریشه می زنم
من نوستالژیک وار در خود ریشه می زنم. شوق من به وصال. كه در بودنت من نيست مي شوم! Style="BORDER-RIGHT: 3px solid; BORDER-TOP: 3px solid; BORDER-LEFT: 3px solid; BORDER-BOTTOM: 3px solid". Stretchtofit="true" loop="true" enablecontextmenu="false" showcontrols="true". حقارت ابدی رویاهای پاک. دست نوشته های واقهی آژو. اتنا خداي عقل و هنر. گاهی باید نوستالژی باز باشی آن هم از نوع حرفه ایش تا برخیزی از ریشه. پی تلافی نبودم و نیستم چون برای خود بیش از آن ارزش قائل هستم که بخواهم لحظه شماری. کنم برای این حرکت.
شایدهیچ... شایددیوانگی، یادل من... شاید!
شایدهیچ. شایددیوانگی، یادل من. شاید! چه تلخ است، با بغض بنویسی و با خنده بخوانند. نوشته شده در پنجشنبه ۱ خرداد۱۳۹۳ساعت 0:0 توسط فافا. وقتی به یکی زیادی تو زندگیت اهمیت بدی. اهمیتتو توی زندگیش از دست میدی ، به همین راحتی! نوشته شده در شنبه ۲۳ اسفند۱۳۹۳ساعت 21:55 توسط فافا. عطر تو در هواست،میآیی یا رفته ای؟ نوشته شده در دوشنبه ۳ آذر۱۳۹۳ساعت 14:41 توسط فافا. گفتم رو به راهم . ولی کسی نفهمید رو به کدام راه ! نوشته شده در شنبه ۲۲ شهریور۱۳۹۳ساعت 17:54 توسط فافا. تمام لحظات بي تو بودن را درد ميكشم! بیایم و بنوی...
SHAYADIGITAL.COM
گنج من ايمان من
گنج من ايمان من. با اینکه قبلا یه همچین پستی زده بودم ولی. بازم می گم یه دیوانه ای و به احتمال زیاد عقده ای داره خراب کاری می کنه! می ره به وبلاگای دوستا از طرف من کامنت می ذاره چند موردشو کامنت عاشقانه از طرف من گذاشته. بقیه رو خدا می دونه. حتی شماره موبایل از طرف من داده! شایدم به جای من حرفم می زنه ). دوست نه چندان عزیز. که این کار کثیف رو انجام می دی می خوام بهت بگم :. اشکال نداره عزیزم چیزی که زیاد روانپزشکای علاف بدون بیمار . نوشته شده در سه شنبه دهم اسفند 1389ساعت توسط اسما. می رم ترک اعتیاد.
یا مهدی(عج)...
شاید این جمعه بیاید. درباره ي وب سايت. Lovable[هر روز با یه نوآوری! کشتی سوراخ کوچولو و قدیمی من. نمایندگی پنل اس ام اس. نشانه های قبل از ظهور. نشانه های قبل از ظهور. نشانه های قبل از ظهور. مرحوم شیخ صدوق و برخی دیگر از بزرگان آورده اند: روزی حضرت امیرالمؤمنین ، امام علی علیه السلام در جمع بسیاری از مردم سخنرانی می نمود در ضمن فرمایشات خود، خطاب به مردم كرد و اظهار داشت : ای مردم! د ج ال چگونه و در چه زمانی خارج می شود؟ نویسنده : یه دوست. تاریخ : سه شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۳. آقا جان ما رو عاشق کردی و رفتی .
شاید که آینده از آن ما!!!
شاید که آینده از آن ما! امروز بارون بهاری ک یف داره. امروز بارونه و من دوست دارم تو خیابون ها باشم گرچه خیلی ساله که من نمی تونم این کارو بکنم چون سر کارم، یا کارمندی یا کافه. دوست دارم مثل سال های دانشگاه که یا با ماشین من یا رفیق شرافتمندم! می رفتیم پارک مخصوص بانوان الان اونجا باشم. فعلا که به لطف خدا الان یه کار جدید گذاشتن تو کاسه ام که از این به بعد درگیرتر هم خواهم بود :-). دیگه باید برم کار کنم. نوشته شده در یکشنبه بیست و سوم فروردین ۱۳۹۴ساعت 12:42 توسط یه آدم. روز یکی مونده به آخر هفته. حالا امر...
زیباترین سلام
ق ل می زند. خنده ای که محو شد. رامونا دروغ که بگویی شاعر میشوی. انگشتها و اشاره ها. اشعار آزاد نیما نجاری. غریبه تر از همیشه. دریچه ای به درون. جز خدا کیست که در سایه ی مهرش بخزیم؟ حرف های گنده تر از دهن. پنهان در سکوت بلوط. عشق هرگز نمی میرد. بتی چون تو کجا در پرده ماند؟ پایانی شیرین را دوست دارم. بهترین شعرهایی که خوندم. دهان خشک ناودان ها. بارا یعنی تو بر می گردی. به پنجره فکر می کنم. شب گریه های بی صدا. معل می عشق است. تنها دل درخت به حال ما سوخت. تمام سهمش از دنیا را. پهن کرده بود کنار خیابان. یکشنب...
... شاید خودم
شاید شعر، شاید درد دل و شاید خودم. سال من و تو. در این گرمای عشق. یک روز برای تو. یک روز برای من. یک روز برای ما. نوشته شده توسط خودم شاید. در یکشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۴ و ساعت 8:14. همان لحظه که دستت. انگشت هایم را گرم کرد. نوشته شده توسط خودم شاید. در چهارشنبه بیست و یکم مرداد ۱۳۹۴ و ساعت 8:20. حوا برای آدم نقشه دارد. نوشته شده توسط خودم شاید. در یکشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۴ و ساعت 0:44. چه فرقی می کند کجا باشیم. در کویر و کنار رودهای خشک-. همان معنایی را می دهد. که در آنطرف دایره. در اوج کارها هم.
شايد انسان
وجودم را به تمامی. بالشی سازم نرم و لطیف. پیشانی خستگی هایت را. و ساعتی از فراموشی بودن. نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم اسفند 1390ساعت 2:38 قبل از ظهر توسط من. آوار (با الهام از شعری مشابه). بیرحمانه بر من آوار می شود. نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم اسفند 1390ساعت 2:33 قبل از ظهر توسط من. رهایم که می کنی. جای دوری نمی روم. گاهی سری به دلشکستگی کبوتری،. زمانی سماعی با اهل دلی. و شاید اندکی سکوت کنار مردابی. اما نمی دانم چرا هرجا می روم. پری از بال هایت. بر زمین افتاده است؟ در گلستان جانفزای وجودت عزیزم.
www.shayadmanam.blogfa.com
سلام بچه ها. اکنون سه شنبه 5 آبان 94 ساعت 30 دقیقه بامداد! نوشته رو از شهر ملاسیتی خوابگاه رجایی مینویسم. بقرآن بچه ها دیگه دیوونه شدم. از بس خوابیدم ها! خیلی سرخوشم. با اجازتون پروپوزال هم ندارم. بیخیال دنیا شایدم یه وقت قید درس خوندن رو زدم. والا. حسش نیست. بچه ها سیمین و شهلا برا تولدم سنگ تموم گذاشتن! دستشون درد نکنه. برام عتیقه جات آوردن هدیه! اینا دو سال دیگه کلی قیمت میگیرن. بله پس چی. بچه ها خیلی ازتون ممنونم! نسرین جون کی دیگه برامون بیبی کورن میاری خوب؟ زهزه ا تو بلاد کفر خوش میگذره؟ شهلا هم که...