SHHAGHGHI.BLOGFA.COM

fateme84.blogfa.com

عسل نمک - جمله عاطفی

http://www.fateme84.blogfa.com/post-28.aspx

به فاطمه گفتم :با" آش. گفت: بابا آش رشته دوست دارد. جمله ی عاطفی یه. از تعجب شاخ در آوردم گفتم:مامان این که گفتی یعنی چه؟ جواب داد : وقتی از" دوست دارم. استفاده می کنی جمله عاطفی میشه.به همین راحتی و به همین خوشمزگی. کلاس اولی و درک مفهوم جمله عاطفی؟ ما که کلاس اولی بودیم اصلا نمی فهمیدیم معلم چی میگه . چه برسد به این که انواع جمله رو بشناسیم. در بالای برگه دخترم برای معلم بسیار خوبش نوشتم:. سپاس گزارم که اندیشیدن و خود باوری را به کودکم یاد دادی. دنیای شگفت انگیز علوم و ریاضی دروس پایه سوم دبستان.

fateme84.blogfa.com

عسل نمک - بازی برای افزایش سرعت عمل و درک مطلب

http://www.fateme84.blogfa.com/post-34.aspx

بازی برای افزایش سرعت عمل و درک مطلب. نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم شهریور ۱۳۹۱ساعت 21:48 توسط مادر. دنیای شگفت انگیز علوم و ریاضی دروس پایه سوم دبستان. تصاویر زیباسازی روز گذر. شکلک های نی نی سایت.

fateme84.blogfa.com

عسل نمک - جایزه ی معلم

http://www.fateme84.blogfa.com/post-30.aspx

امروز وقتی مهد دنبال علی رفتم .علی گفت: مامان فردا باید برای معلمم جایزه بیارم . گفتم: مامان خیلی خوبه ولی برای چی؟ خواستم ببینم می دونه روز معلمه یا نه؟ گفت: آخه خانم گفته باید براش جایزه ببریم اگه جایزه نبریم ما رو دوست نداره و ما رو پشت در کلاس میذاره. گفتم: خوب حالا براش چی ببریم علی خیلی خوشمزه گفت: چادر ببریم چادر گلی. البته بعدا گفت: مامان از خودم گفتم خانم مون نگفته بود .). معلمای عزیز روز همه تون مبارک. نوشته شده در دوشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۱ساعت 15:55 توسط مادر. تصاویر زیباسازی روز گذر.

fateme84.blogfa.com

عسل نمک - کیف جادویی علی

http://www.fateme84.blogfa.com/post-22.aspx

امروز میخواهم دخترم املاش رو اینجا بنویسه،. آب بابا آبا باد آباد دا داد ادا آداب ادب باادب. علی کوچولو هم از فرصت استفاده کرده و هر چی کتاب و مداد و جامدادی و. در کمد بوده ریخته توی کیفشو روی کولش انداخته. این بچه علاقه عجیبی به جمع کردن وسایل توی کیفش داره.و تمام روز کیف آویزون خودشه.تعجبم این همه وسایل رو چه جوری توی کیف جا میده؟ موندم با این اخلاقش چیکار کنم؟ البته اونم جواب خودشو داره"نه کمرم خوبه درد نمی کنه" "عیب نداره دوست دارم کیفم باهام باشه" و. امیدوارم این عادت هر چه زودتر از سرش بیفته.

fateme84.blogfa.com

عسل نمک - حل مشكل علي

http://www.fateme84.blogfa.com/post-36.aspx

متاسفانه مشكل پيش دبستاني قبلي علي را نتوانستم حل كنم و مشكل گريه هاي علي همچنان پابرجا بود و حتي شديدتر هم شده بود. بطوري كه از شب قبل گريه مي كرد كه من فردا مدرسه نمي روم . حتي يك روز خودم با او به كلاس رفتم ولي در تمام دقايق مثل چسب به من چسبيده بود و جدا نمي شد. كادو و هديه گرفتن، صحبت كردن، توصيه به مربي براي مسوول نمودن علي به عنوان مسوول كتاب كلاس و.هيچكدام كليد مشكل نبود . تا اينكه در يك اقدام ضربتي و غافلگيرانه صبح بجاي بردن به مهد قبلي ، علي را به مهد جديدي بردم و حدود يك ساعت هم كنارش ماندم.

fateme84.blogfa.com

عسل نمک -

http://www.fateme84.blogfa.com/post-23.aspx

عید شعله افکنی بر اندیشه هاو امید آفرینی بر دلها. نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۰ساعت 17:37 توسط مادر. دنیای شگفت انگیز علوم و ریاضی دروس پایه سوم دبستان. تصاویر زیباسازی روز گذر. شکلک های نی نی سایت.

fateme84.blogfa.com

عسل نمک - سالتحصیلی جدید

http://www.fateme84.blogfa.com/post-35.aspx

علی آقا دو روز اول سال رو با شور و شوق به مهد رفت ولی در چند روز گذشته از موقعی که از خواب بیدار میشه گریه می کنه تا موقعی که به مهد برسه. دست آخر هم با گریه و به زور از من جدا میشه. دیروز حدود یک ساعت و نیم پیشش موندم و با مربی مهدش صحبت کردم ولی نتیجه ای نداشت و امروز بی تفاوت به گریه ها به مهد بردمش و اهمیتی ندادم. حسابی کلافه هستم . هر کاری که به ذهنم می رسید انجام دادم ولی هنوز از روزهای آرامش خبری نیست. امروز با صدای بلند غلط املایش را به او تذکر دادم با لحن جدی برگشت گفت:. تصاویر زیباسازی روز گذر.

fateme84.blogfa.com

عسل نمک -

http://www.fateme84.blogfa.com/post-18.aspx

هوررا منم میرم مهد کودک. نوشته شده در شنبه دوم مهر ۱۳۹۰ساعت 15:59 توسط مادر. دنیای شگفت انگیز علوم و ریاضی دروس پایه سوم دبستان. تصاویر زیباسازی روز گذر. شکلک های نی نی سایت.

fateme84.blogfa.com

عسل نمک - کاسه ی چه کنم؟

http://www.fateme84.blogfa.com/post-26.aspx

کاسه ی چه کنم؟ امروز یه روز کاری سختی داشتم . ظهر وقتی از سر کار اومدم طبق روال هر روز اول علی رو از مهد برداشتم .وقتی به خونه رسیدیم فاطمه هنوز نیومده بود.بیشتر مواقع فاطمه با سرویس زودتر از ما می رسه و چون زورش نمی رسه کلید رو تو قفل بچرخونه یکی از همسایه ها براش در رو باز می کنن و اون سریع با من تماس می گیره و می گه که توی خونه ست. بغض گلومو بسته بود سعی می کردم که با بچه ها بخندم ولی بی اختیار اشک می ریختم. فاطمه می گفت: مامان چرا گریه می کنی؟ با وجود اینکه خیلی دنبال این مشکل فاطمه رفتم ولی کمتر جوا...