SHIA-TEAM.BLOGFA.COM

man-e-oo.blogfa.com

مــَـ ــن ِ او

http://www.man-e-oo.blogfa.com/1393/08

نرتضی پاشایی به جاده ی یک طرفه ی دنیا پشت کرد. همیشه میگن در اوج باید وداع کرد،ولی در اوج رفتن حسرت زیادی به یادگار میذاره. تو این معادله تنها تویی که دیگه درد نمیکشی. یکی هست،که دیگه نیست :(. و تنها صداست که میماند. تاريخ ساعت 19:16 نويسنده م ن او. پووووووف،بلاخره سرم خلوت شدم یکم. با عرض سلام و ادب خدمت دوستان،عزاداریاتون قبول ان شالله. اگه ریا نباشه من هم این چند روزه رو مشغول عزاداری/غذاداری و ایضا درس و مشق و تحقیق و اینا بودم که پیدام نمیشد این ورا،مادر دست تنها باشه و به ما رو بزنه و بگیم نع؟

man-e-oo.blogfa.com

مــَـ ــن ِ او - 74

http://www.man-e-oo.blogfa.com/post/78/74

من ممکن است نتوانم این تاریکی را از بین ببرم،ولی با همین روشنایی کوچک فرق ظلمت و نور و حق و باطل را نشان میدهم و کسی که به دنبال نور است این نور هر چقدر کوجک باشد در قلب او بزرگ خواهد بود.". نیمه ی پنهان ماه، کتاب چمران به روایت همسرش"غاده"،حبیبه جعفریان. یادداشت دکتر چمران در باره ی نقاشی معروف شمع. هفته ی دفاع مقدس مبارک :). عکس شهدا را ن بینیم،عکس شهدا عمل کنیم! خیلی حق بر گردن ما دارند. نیمه ی پنهان ماه. تاريخ ساعت 22:26 نويسنده م ن او. فقط نگاه میکنم و سکوت میکنم و فاصله میگیرم. سنگر سیصد و سیزدهم.

man-e-oo.blogfa.com

مــَـ ــن ِ او - حرف ِ حساب

http://www.man-e-oo.blogfa.com/tag/حرف-ِ-حساب

تاريخ ساعت 15:59 نويسنده م ن او. یکی دیگه از دغدغه های ذهن شفاف من اینه که این راننده تاکسی ها و شخصی ها بیشتر نظرم رو تاکسی دقیقن با چه انگیزه ای وقتی یکی داره تو پیاده رو قدم میزنه یا تو مسیر مخالف مسیر اونا داره میره بوق میزنن براش که سوار شه؟ تاريخ ساعت 23:23 نويسنده م ن او. تاريخ ساعت 0:27 نويسنده م ن او. یکی از دغدغه های ذهن با کیفیت فول اچ دی من اینه که:. این حزب الله عزیز و گرانقدر توی جلسات عمومیش با مردم،اینهمه صندلی رو از کجا میاره؟ واقعن از کجا میاره. تاريخ ساعت 23:44 نويسنده م ن او.

man-e-oo.blogfa.com

مــَـ ــن ِ او - 76

http://www.man-e-oo.blogfa.com/post/80/76

اون قدیمآ،حدود ده پونزده سال پیش که بابام به خاطر کارش بیشتر مسافرت میکرد خارجی تعریف میکنه یه بار با سه تا از همکاران فرستاده شدیم به یکی از کشورای اروپایی،و از اونجایی که کلن چشم دیدن ایرانیا رو نداشتن ما خیلی محتاطانه عمل میکردیم.به خاطر کار و حساسیت هایی که داشت همه جا با هم بودیم و از هم جدا نمیشدیم تا توی دردسر و پاپوش و اینچیزا گرفتار نشیم. تازه ما معنی نگاه ها و خنده های اطرافیان در هتل رو فهمیدیم. من دیگه حرفی ندارم. عیدتون پیش پیش مبارک،التماس دعا داریم عرفه. تاريخ ساعت 20:40 نويسنده م ن او.

man-e-oo.blogfa.com

مــَـ ــن ِ او - 81

http://www.man-e-oo.blogfa.com/post/85/81

پووووووف،بلاخره سرم خلوت شدم یکم. با عرض سلام و ادب خدمت دوستان،عزاداریاتون قبول ان شالله. اگه ریا نباشه من هم این چند روزه رو مشغول عزاداری/غذاداری و ایضا درس و مشق و تحقیق و اینا بودم که پیدام نمیشد این ورا،مادر دست تنها باشه و به ما رو بزنه و بگیم نع؟ القصه،جونم براتون بگه که،روز عاشورا دیدم خواهر زادم یه گوشه نشسته تو خودشه،میگم چی شده خاله؟ میگه:من گریم نمیاد،میشه منو دعوا کنی من گریه کنم؟ خب حالا چرا میخوای گریه کنی؟ آخه امام حسین شهید شده،من باید براش گریه کنم. ا لس لام ع ل یک یا ا با ع بد الله.

man-e-oo.blogfa.com

مــَـ ــن ِ او - 75

http://www.man-e-oo.blogfa.com/post/79/75

دیروز با خواهرم رفته بودم بیرون،و مشغول قدم زدن تو برگ ریزان(! پاییز بودیم،همینجوری میرفتیم و میرفتیم و میرفتیم،منم کیفم رو آرنجم بود آرنج میگن بهش؟ خوشحال راه میرفتم که یهو صدای موتور شنیدم و کیفی که از دستم کشیده شد و.،خب واقعنی خیلی شوکه شدم اصن نفهمیدم چی شد،به خودم اومدم دیدم کیفمو زدن و آبجیم هی داره تکونم میده و میپرسه خوبی؟ میگه آره،میگم پس چرا جلوشو نگرفتی؟ گفت:حالا مثلن من جیغ و داد کنم و بالا پایین بپرم کیفت برمیگرده؟ تا حالا اینجوری قانع نشده بودم. تاريخ ساعت 18:50 نويسنده م ن او.

man-e-oo.blogfa.com

مــَـ ــن ِ او - گالری

http://www.man-e-oo.blogfa.com/tag/گالری

ما برگشتیم،خیلی هم خوش گذشت. تو این چند روزه منتظر بارون بودم همش،تا وقتی ما اونجا بودیم هوا میگرفتآ ولی دریغ از یه قطره بارون. هرچند خیلی شبیه فانتزیهام نبود و نشد که ما بریم و تو جاده ها تو بارون و برف(! سرما گم بشیم و بخوریم به تور اون پیرمرد/زن مهربون،ولی خب بخشیش درست از اب در اومد و ما با یه خانم میانسالی که تنها زندگی میکرد اشنا شدیم و این چند روزو خونه ی اونا بودیم البته من دخترشو میشناختم از قبل. اصن بعض شما نباشه شمالیآ خیلی ادمآی دلچسبی ن. منمآ،مشغول آرت پروری/هنر آفرینی. تاريخ ساعت 19:54 نويس...

man-e-oo.blogfa.com

مــَـ ــن ِ او

http://www.man-e-oo.blogfa.com/1393/07

یه بارم به "او"ی م گفتم مایع ظرفشویی داره تموم میشه،بخر حتمن از این چهار لیتری ها. گفت:چرا اینقد مایع ظرف شویی زود تموم میشه؟ من:از بس که کاری ا م من،بسکه صب تا شب یه لنگه پا تو اشپزخونه وایمیستم با همین دستام ظرف میشورم، بسکه زن زندگی ام من. راست میگی عزیزم،باشه شب میارم. و من اصلا به روی خودم نمیارم که جهت حفظ و ثبوت رنگ لباسای مشکیم،به جای مشکین تاژ مایع ظرف شویی میریزم تو لباسشویی. خدایی مایع ظرفشوییمون از مشکین تاژ خوشبوتره،بوی سیب میده،نتیجه اش هم بهتره. تاريخ ساعت 21:46 نويسنده م ن او. اون قدیمآ،ح...

man-e-oo.blogfa.com

مــَـ ــن ِ او - 80

http://www.man-e-oo.blogfa.com/post/84/80

چند وقت پیش برا خواهر زادم دوتا ماهی نر و ماده خریدم،همون موقع هم ماده شکمش برآمده بود و چند روز بعد یه بیست تا بچه زایید،نه که تخم بزاره ها،بچه ماهی زایید،بعد خواهر زادم زنگ زده بهم میگه:خاله،ماهیم یه عالمه بچه آورده ولی اقاهه ش که شد مرد. و من در حالی که تو کف وخون ناشی از طرز بیان ماوقع از زبان این بچه غلت میزدم نهایتا رفتم یکی دیگه نر براش خریدم. دست بر قضا چند روز بعد مجددن ماده چندتا دیگه زایید و. همین،و من الله توفیق. تاريخ ساعت 18:59 نويسنده م ن او. فقط نگاه میکنم و سکوت میکنم و فاصله میگیرم.

man-e-oo.blogfa.com

مــَـ ــن ِ او - 79

http://www.man-e-oo.blogfa.com/post/83/79

یه بارم به "او"ی م گفتم مایع ظرفشویی داره تموم میشه،بخر حتمن از این چهار لیتری ها. گفت:چرا اینقد مایع ظرف شویی زود تموم میشه؟ من:از بس که کاری ا م من،بسکه صب تا شب یه لنگه پا تو اشپزخونه وایمیستم با همین دستام ظرف میشورم، بسکه زن زندگی ام من. راست میگی عزیزم،باشه شب میارم. و من اصلا به روی خودم نمیارم که جهت حفظ و ثبوت رنگ لباسای مشکیم،به جای مشکین تاژ مایع ظرف شویی میریزم تو لباسشویی. خدایی مایع ظرفشوییمون از مشکین تاژ خوشبوتره،بوی سیب میده،نتیجه اش هم بهتره. تاريخ ساعت 21:46 نويسنده م ن او.