SHOHREYESHAHR1.PERSIANBLOG.IR

delshekasteh1.blogfa.com

دل داده - هو

http://www.delshekasteh1.blogfa.com/post-7.aspx

تقدیم به آن کسی که آفتاب مهرش درآستان قلبم همچنان پابرجاست وهرگزغروب نخواهد کرد.ولی او هرگز نمیداند. کسی دیگر نمی کوبد در این خانه ی متروک ویران. کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم. و من چون شمع میسوزم. و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند. و من گریان و نالانم. و من تنهای تنهایم. درون کلبه ی خاموش خویش اما. کسی حال من غمگین. و من دریای پر اشکم که توفانی به دل دارم. درون سینه ی پر جوش. کسی حال من تنها نمی پرسد. و من چون تک درخت زرد پاییزم. که هر دم با نسیمی میشود برگی جدا از او. و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند.

delshekasteh1.blogfa.com

دل داده - خلوت

http://www.delshekasteh1.blogfa.com/post-33.aspx

تقدیم به آن کسی که آفتاب مهرش درآستان قلبم همچنان پابرجاست وهرگزغروب نخواهد کرد.ولی او هرگز نمیداند. شبی در بسترم بی خواب بودم. زعشق لیلی ام بی تاب بودم. سحر را لحظه لحظه میشمردم. سراسر خیره در مهتاب بودم. زشوق دیدنش خوابم نمی رفت. نگاهش یک دم از یادم نمی رفت. به هرجا بامن و چون سایه ام بود. خیالم جز به دلدارم نمی رفت. به ناگه شرم کردم، چشم بستم. به سوی قبله و نورش نشستم. وضو کردم به آب دیده خویش. به سویش پرزد این آلوده دستم. بگفتم از خدای مستی و شور. خدای هر چه هستی خالق نور. تو خود این آتش اندر دل فکندی.

delshekasteh1.blogfa.com

دل داده - ...اشک وا پسین

http://www.delshekasteh1.blogfa.com/post-22.aspx

تقدیم به آن کسی که آفتاب مهرش درآستان قلبم همچنان پابرجاست وهرگزغروب نخواهد کرد.ولی او هرگز نمیداند. به کویت با دل شاد آمدم با چشم ت ر رفتم. به دل امید درمان داشتم درمانده تر رفتم. تو کوته دستیم می خواستی ورنه من مسکین. به راه عشق اگر از پا درافتادم به سر رفتم. نیامد دامن وصلت به دستم هر چه کوشیدم. ز کویت عاقبت با دامنی خونین جگر رفتم. حریفان هر یک آوردند از سودای خود سودی. زیان آورده من بودم که دنبال هنر رفتم. ندانستم که تو کی آمدی ای دوست کی رفتی. به من تا مژده آوردند، من از خود به در رفتم. هفته او ل ا...

delshekasteh1.blogfa.com

دل داده - جدایی...

http://www.delshekasteh1.blogfa.com/post-15.aspx

تقدیم به آن کسی که آفتاب مهرش درآستان قلبم همچنان پابرجاست وهرگزغروب نخواهد کرد.ولی او هرگز نمیداند. از جدا شدن نوشتی رو تن زخمی هر برگ. گریه کردم و نوشتم نازنینم یا تو یا مرگ. به تو گفتم باورم کن میون این همه دیوار. تو با خنده ای نوشتی هم نفس خدانگهدار. بنویس مهلت موندن یه نفس بود. سهم من از همه دنیا یه قفس بود. بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم. سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم. من که تو بن بست غربت سهمی از آوار پاییز. فکر چشمای تو بودم با دلی از گریه لبریز. شب عاشقونه ی من چه حروم شد.

delshekasteh1.blogfa.com

دل داده - چه غریبانه...

http://www.delshekasteh1.blogfa.com/post-12.aspx

تقدیم به آن کسی که آفتاب مهرش درآستان قلبم همچنان پابرجاست وهرگزغروب نخواهد کرد.ولی او هرگز نمیداند. چه غریبانه میگریست آن شب بی تو تکه ابری که سکوت وجودم رو فهمید و چه. غریبانه خندیدم آن روز که بی تو مرگم را فهمیدم. نوشته شده در چهارشنبه یازدهم آذر ۱۳۸۸ساعت 23:41 توسط سجاد. قالب وبلاگ : قالب وبلاگ. چون ماهیان که از عمق و وسعت دریا بیخبراند عظمت و ژرفای عشق تو را نمیشناسم فقط میدانم که معبود این دل خسته هستی و اگر دیدار از من برگیری خواهم مرد! چگونه زیستن را به من بیاموز. چگونه مردن را خود خواهم آموخت.

delshekasteh1.blogfa.com

دل داده - خدا آن بالا با ماست

http://www.delshekasteh1.blogfa.com/post-32.aspx

تقدیم به آن کسی که آفتاب مهرش درآستان قلبم همچنان پابرجاست وهرگزغروب نخواهد کرد.ولی او هرگز نمیداند. خدا آن بالا با ماست. شادی را هدیه کن. به کسانی که آنرا از تو گرفتند. به آنها که دلت را شکستند. برای آنها که نفرینت کردند. بهار شو و بخند. آن بالا با ماست. به من زیستنی عطا کن. که در لحظه مرگ. بر بی ثمری لحظه ای که برای. و مردنی عطا کن. که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم. چراکه هر کس آنچنان می میرد. که زندگی کرده است. بگذاز تا آن را خود انتخاب کنم. اما آنچنان که تو دوست داری. چگونه زیستن را به من بیاموز.

delshekasteh1.blogfa.com

دل داده - قاصدک

http://www.delshekasteh1.blogfa.com/post-13.aspx

تقدیم به آن کسی که آفتاب مهرش درآستان قلبم همچنان پابرجاست وهرگزغروب نخواهد کرد.ولی او هرگز نمیداند. غم آوارگي و دربدري. غم تنهايي و خونين جگري. قاصدک واي بر من. همه از خويش مرا ميرانند. همه ديوانه و ديوانه ترم ميخوانند. مهد و گهواده من ماتم هاست. دريابم روح من عصيان زده و طوفانيست. قاصدک غم دارم غم به اندازه ي سنگيني عالم دارم. قاصدک غم دارم غم من صحراهاست افق تيره ي او ناپيداست. قاصدک ديگر از اين پس منم و تنهايي. و به تنهايي خود در هوس عيسايي. و به عيسايي خود منتظر معجزه اي غوغايي. به من مرگی عطا کن.

delshekasteh1.blogfa.com

دل داده - خالق عشق

http://www.delshekasteh1.blogfa.com/post-30.aspx

تقدیم به آن کسی که آفتاب مهرش درآستان قلبم همچنان پابرجاست وهرگزغروب نخواهد کرد.ولی او هرگز نمیداند. یک شبی مجنون نمازش را شکست. بی وضو در کوچه لیلا نشست. عشق آن شب مست مستش کرده بود. فارغ از جام الستش کرده بود. سجده ای زد بر لب درگاه او. پ ر ز لیلا شد دل پر آه او. گفت یا رب از چه خوارم کرده ای. بر صلیب عشق دارم کرده ای. جام لیلا را به دستم داده ای. وندر این بازی شکستم داده ای. نشتر عشقش به جانم می زنی. دردم از لیلاست آنم می زنی. خسته ام زین عشق، دل خونم نکن. من که مجنونم تو مجنونم نکن. به من مرگی عطا کن.

delshekasteh1.blogfa.com

دل داده - عاشقانه های من

http://www.delshekasteh1.blogfa.com/post-23.aspx

تقدیم به آن کسی که آفتاب مهرش درآستان قلبم همچنان پابرجاست وهرگزغروب نخواهد کرد.ولی او هرگز نمیداند. لحظه ها رو با تو بودن در نگاه تو شکفتن حس عشقو در تو دیدن. مثله رویای تو خوابه. با تو رفتن، با تو موندن مثله قصه تورو خوندن تا همیشه تورو خواستن. اگه چشمات منو میخواست تو نگاه تو میمردم. اگه دستات مال من بود جون به دستات می سپردم. اگه اسممو میخوندی دیگه از یاد نمی بردم. اگه با من تو می موندی همه دنیا رو می بردم. بی تو اما سر سپردن بی تو و عشق تو مردن تو غبار جاده موندن. بی تو خوب من محاله. توی قلب من عزیزم.