fa-icarus.blogspot.com
ICAR: October 2007
http://fa-icarus.blogspot.com/2007_10_01_archive.html
Wednesday, October 31, 2007. توانگران که به جنب سرای درویشند. مروتست که یکدم ز او بیندیشند. تو ای توانگر حسن از غنای درویشان. خبر نداری اگر خسته‌اند و گر ریشند. تو را چه غم که یکی از غمت به جان آید. که دوستان تو چندان که می‌کشی بیشند. مرا به علت بیگانگی ز خویش مران. که دوستان وفادار بهتر از خویشند. غلام همت رندان و پاکبازانم. که از محبت با دوست دشمن خویشند. هرآینه لب شیرین جواب تلخ دهد. چنان که صاحب نوشند ضارب نیشند. تو عاشقان مسلم ندیده‌ای سعدی. که تیغ بر سر و سر بنده‌وار در پیشند. ولش کن اصلا. خلاص...
fa-icarus.blogspot.com
ICAR
http://fa-icarus.blogspot.com/2009/04/1_15.html
Wednesday, April 15, 2009. امروز با یکی از همکارا رفتیم همایش ایرانیان خارج از کشور (1). گویا امروز برای بیست نفر ثبت نام کرده بودن ولی چون مدیر عامل روز قبل رفته بود، همه همون روز رفته بودن و امروز هیشکی پایه نبود. البته بعدا فهمیدیم یه دلیل پایه نبودن ملت هم می‌تونست اطلاع رسانی رفتگان به نرفتگان باشه. 1 با اون چیز خر تو خری که من اونجا دیدم، موقع نوشتن به شک افتادم که اجلاس بود، نمایشگاه بود، نشست بود، همایش بود، همش بود، چی بود؟ مجبور شدم گوگلش کنم. توضیح عکس‌ها: غرفه جومونگه دیگه! فلک را سقف بشکافیم.
fa-icarus.blogspot.com
ICAR
http://fa-icarus.blogspot.com/2009/04/1.html
Tuesday, April 14, 2009. این سرما، اونم این وقت سال، دیروز واقعا من (1) رو غافلگیر کرد. عصر که از ایستگاه متروی کرج اومدم بیرون تا سوار تاکسی بشم، رسما داشتم سگ لرز (2) می‌زدم. خیلی‌های دیگه هم سگ لرز می‌زدن. در توصیف شدت سرما همین بس که من که باید کلی نازم رو بکشن و کلی ناچار باشم و این حرفا که شاید گوشه چشمی به یه ون نشون بدم، اونم فقط و فقط صندلی جلو، دیروز با چنان اشتیاق وصف نشدنی پریدم توی یکیشون که نگو. اینا که همه مقدمه بود. اینا رو گفتم که بعدش این دو تا رو بگم:. Icarblog [dar] gmail [noghte] com.
fa-icarus.blogspot.com
ICAR: September 2007
http://fa-icarus.blogspot.com/2007_09_01_archive.html
Wednesday, September 26, 2007. وقتی از یکی زبان یاد می‌دهیم. یکی از سوتی‌هایی که زیاد می‌دیدم (و می‌بینم) و حتی خودم هم قبلا مرتکب شدم اینه:. توی فارسی بعضی فعل‌ها هستند مثل "یاد گرفتن" و "یاد دادن"، یا "قرض گرفتن" و "قرض دادن" که ظاهرشون خیلی شبیه همه و فرقشون فقط در اینه که یکیشون می‌ده و یکی دیگه می‌گیره! ولی فعل‌های معادل اینها در زبان انگلیسی کاملا با هم متفاوت هستن. To learn - to teach / to borrow - to lend. ماها بعضی وقتا میایم به اشتباه اینها رو به جای هم به کار می‌بریم! He learns me English!
fa-icarus.blogspot.com
ICAR: October 2009
http://fa-icarus.blogspot.com/2009_10_01_archive.html
Sunday, October 25, 2009. اول بگم که چون حال و هوای غم و غصه و نا امیدی و هجرت و این حرفا رو توی وبلاگای بقیه زیاد می‌بینم، سعی میکنم اینجا خیلی اینطوری نباشه). دیروز رفتیم امتحان ج.ی.آ.ر.ئی دادیم. وقتی جامو پیدا کردم تازه دوره راه افتادم دنبال نوک مداد نوکی! البته با این امید اومده بودم که خودشون مداد میدن. ولی یهو ترس برم داشت که نکنه یه وقت ندن! راجع به همون امتحانه که بالا گفتم، یه چیز دیگه که توجه من رو خیلی جلب کرد تعداد وحشتناک شرکت کننده ها بود. چه جمعیتی. خیلی بود! Subscribe to: Posts (Atom).
fa-icarus.blogspot.com
ICAR: November 2008
http://fa-icarus.blogspot.com/2008_11_01_archive.html
Wednesday, November 12, 2008. اومدم اینجا یه چیزی بنویسم ولی طبق معمول چون هدفم فقط "نوشتن" بود, چیزی برای نوشتن نداشتم. عوضش اینو ببینید. این پیغام خطای سایت ورد پرسه. Something has gone wrong with our servers. It’s probably Matt’s fault. We’ve just been notified of the problem. Hopefully this should be fixed ASAP, so kindly reload in a minute and things should be back to normal. Subscribe to: Posts (Atom). Icarblog [dar] gmail [noghte] com. فلک را سقف بشکافیم. از هر دری سخنی.
fa-icarus.blogspot.com
ICAR: February 2008
http://fa-icarus.blogspot.com/2008_02_01_archive.html
Friday, February 22, 2008. یه دوره ای بود که دچار افسردگی ناشی از بیکاری شده بودم. افسردگی یعنی حالم گرفته بود. بیکاری هم یعنی شغلی نداشتم که از قبلش (به کسر قاف و فتح باء) پول دربیارم. حالا کار دارم. از قبلش هم پول درمیارم. ولی بازم دچار افسردگی شدم. احساس کسی رو دارم که داره خودفروشی می‌کنه! یه جورایی بدم میاد از خودم. از آینده می‌ترسم! یعنی میشه یه کاری پیدا کنم که از کردنش (یعنی انجامش) احساس بدی بهم دست نده؟ اینطور که معلومه.ممکنه، ولی سخته! Monday, February 11, 2008. چرا قضاوت نکنیم؟ از هر دری سخنی.
fa-icarus.blogspot.com
ICAR: February 2009
http://fa-icarus.blogspot.com/2009_02_01_archive.html
Wednesday, February 4, 2009. رو بخونین. قشنگ می‌نویسه. مخصوصا نوشته‌هایی که نثرشون متکلفه! Subscribe to: Posts (Atom). Icarblog [dar] gmail [noghte] com. فلک را سقف بشکافیم. از هر دری سخنی.
fa-icarus.blogspot.com
ICAR: September 2008
http://fa-icarus.blogspot.com/2008_09_01_archive.html
Wednesday, September 24, 2008. همین کنارا بغلم کن. می‌خواستم یه لیست از انواع مختلف "چیز"های پیاده شدن بنویسم، ولی اون به عهده‌ی حافظه‌ی خودتون؛ فقط یه مورد عجیب رو که چند روز پیش شنیدم اینجا میارم. میشه گفت یه جور "چیز" ترکیبی بود. آقا هر جا شد خیلی ممنون! پن به جای چیز یه لغت دیگه استفاده کرده بودم. به نظرم اشتباه اومد. هیچ کلمه‌ی دیگه ای که درست‌تر باشه به عقلم نرسید. Wednesday, September 3, 2008. قصه‌ی من و مو. من وسواسی هستم. شاید نه خیلی شدید. ولی بعضی رفتارام کاملا شبیه آدمهای وسواسیه.
fa-icarus.blogspot.com
ICAR: March 2009
http://fa-icarus.blogspot.com/2009_03_01_archive.html
Monday, March 30, 2009. بعد از یه جشن تولد اجباری از ساعت هشت نه شب تا یازده دوازده شب، اگه گفتین چی می‌چسبه؟! عیددیدنی اجباری به صورت پذیرایی از مهمونی که دم در منتظر رسیدن شما بوده، تا ساعت یک بعد از نصفه شب! کف دستم مو درآره اگه دروغ گفته باشم! Friday, March 27, 2009. خارجکی بوس کن منو! منبع: ساسی مانکن پروداکشنز). Thursday, March 26, 2009. در ادامه بحث شیرین گدا و گدایی. زود قضاوت نکنینا یه وخ! طرف داره ساعت می‌پرسه ازم! Wednesday, March 25, 2009. Monday, March 23, 2009. با اینکه obsessive نبودن یکی ...
