soospansible.blogspot.com

negaah.blogsky.com

خداوند... - نگاه

http://www.negaah.blogsky.com/1389/01/15/post-10

نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما. به قدر غم تو کوچک می شود. و به قدر نیاز تو فرود می آید. آرزوی تو گسترده می شود. نوشته شده توسط هستی. 00:16 یکشنبه 15 فروردینماه سال 1389 نظرات (0). شاعر درود و بدرود. دانشگاه ما علامه ها. کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت. توهمات یک آمیب ۴۵ کروموزومی. رسانه ی جامعه شناسی که دیگر نباید بشناسد. قالب های نایت اسکین. Design by : Night Skin. تعداد بازدید ها: 13165.

vaahmeesaabz.persianblog.ir

وهم سبز

http://vaahmeesaabz.persianblog.ir/1389/9

پستی که زیر بار عنوانش نرفت. همیشه وقتی از یک چیز فرار می کنم با بدترین شکل ممکن با آن روبرو می شوم. بدتر از آنی که با تصورش پا به فرار گذاشته بودم. فرار می کنم. از چیزی به نام دل بستن فرار می کنم. از خودش. تک تک واژه هایش. بویش و حتی مزه اش که به طعم بی همتای رب انار می ماند و ته دلم را خالی می کند. فرار می کنم و خودم را گم می کنم در کوچه پس کوچه هایی که قرار است فراموشی بیاورد. لیدی ال " روی خرید هایم جا می گیرد و من می دانم این انتخاب الکی نبوده است. پاهایم مرا به مسلخ آورده اند. دختر نارنج و ترنج.

achy.blogfa.com

سخناني از بازترين پنجره شهر قشنگ

http://achy.blogfa.com/9402.aspx

سخناني از بازترين پنجره شهر قشنگ. گفت: چون از ته دل خوشحالم این جور خوشحالی، ترسناک است. و او جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد! بادبادک باز خالد حسینی. نوشته شده در سه شنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۴ساعت 15:7 توسط كامليا مافي. بلاگ من مثل شبکه های تلویزیونی می مونه که هر کانال بزنی یه چی می گه:. کوپن قند و شکر اعلام شد. استقلال 3 - پرسپولیس 0. در در در درنااااااااااااااا. آسمان اکثر نقاط کشور همین رنگ است. اینک توجه تان را به یک خبر علمی جلب می کنم. خواب های طلایی سارا.

achy.blogfa.com

سخناني از بازترين پنجره شهر قشنگ - بهشت

http://achy.blogfa.com/tag/بهشت

سخناني از بازترين پنجره شهر قشنگ. تا الان معنی فقط را انقدر خوب نفهمیده بودم! اما حالا وقتی می گویم، خوب می دانم یعنی چه! تو را می خواهم . نوشته شده در دوشنبه هفدهم خرداد ۱۳۹۵ساعت 12:51 توسط كامليا مافي. بعضى وقتا با صداى خودتون، اسم كوچيك خودتون صدا بزنين. انگار يه آدم خيلي آشنا مي خواد يه چيز خوب بگه. نوشته شده در یکشنبه نوزدهم اردیبهشت ۱۳۹۵ساعت 12:45 توسط كامليا مافي. خدا رو شكر :). هميشه بعد از گذشت چند وقت از رابطه ها. ديده بودم كه آدمها در دلشا ن. سبز مي شود . اي كاش مثل اولا بوديم. اي كاش هاي ديگر.

achy.blogfa.com

سخناني از بازترين پنجره شهر قشنگ - می بافت ...

http://achy.blogfa.com/post-108.aspx

سخناني از بازترين پنجره شهر قشنگ. می بافت همه روزای شاد را. همه لحظه های شیرین با تو بودن را. می بافت، لابه لای موهایش. در یک جمعه غمگین . نوشته شده در جمعه شانزدهم خرداد ۱۳۹۳ساعت 11:5 توسط كامليا مافي. بلاگ من مثل شبکه های تلویزیونی می مونه که هر کانال بزنی یه چی می گه:. کوپن قند و شکر اعلام شد. استقلال 3 - پرسپولیس 0. در در در درنااااااااااااااا. آسمان اکثر نقاط کشور همین رنگ است. اینک توجه تان را به یک خبر علمی جلب می کنم. زنبور های عسل دیابت گرفته اند! خواب های طلایی سارا.

achy.blogfa.com

سخناني از بازترين پنجره شهر قشنگ

http://achy.blogfa.com/9307.aspx

سخناني از بازترين پنجره شهر قشنگ. باید چنین مختصاتی وجود داشته باشد . حتما باید چنین مختصاتی با با تمام ریزکاری هایش بر روی زمین وجود داشته باشد. باید جایی باشد که صدای نجوای باران و چوب های هیزم شده در آتش به گوش برسد. یک صندلی ننویی باشد، یک لیوان بزرگ، چای داغ دارچینی، صدایی مشابه به موسیقی این وبلاگ از راه دور و پاییز. همه چیز باید پاییزی باشد، درختان روبرویم باید کمی رنگ عوض کرده باشند و آسمان زودتر از همیشه تاریک شود. و وقتی سیب زمینی های ذغالی حاضر شدند آنها را در بیاورد به سویت بیاید.

negaah.blogsky.com

نگاه

http://www.negaah.blogsky.com/1387/11

نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما. این شعر و دوست دارم . گفتم شما هم بخونید. شعر خیلی خوبی نیست ولی به دلم نشست. دیگرم نیست به دل شادی و شوق دیدار جان ز تن رفته و تن می دهد این سنگین بار. شب خراب است و تو تنها و من و دل ویران آنقدر کز نفسم نیست بجز خاک و غبار. باده در دست و کنام می و همدم ساقی باز با اینهمه دل می کندت یاد ای یار. گاه گه می نگرم بهر چراغی در شهر در همه شهر یکی نیست که باشد هوشیار. نه امیدی که ز صبحم خبری باز آرد نه درختی که دو دستم بشود بر آن دار. شعر از : هستی. حالا فرض می کنی...

negaah.blogsky.com

جرقۀ زندگی - نگاه

http://www.negaah.blogsky.com/1390/11/22/post-21

نگاه نگاهیست ساده اما تازه به روزهای جاری ما. یک جایی در زندگی هر فرد می رسد که جرقه ای در ذهنش زده می شود. بر حسب اتفاق مثل دیدن یک پیرمرد، دیدن مرگ یک نفر، یا دیدن یک بچه وقتی به سوالهای بی ربط شما بی ربط جواب می دهد. آن سوال مثلا این است که کوچولو می خواهی چیکاره شوی؟ و کودک معصوم هم که نمی داند دنیا دست کیست می گوید دکتر، مهندس، یا خلبان! و در واقع کم اند کسانی که جبر قضا و جبر اجتماعی آنها را به آن سمت دلخواه و در خور شایستگی ها و توانایی هایشان ببرد. زندگی یک بار است! باید برگردم به عقب و از نو راه...

vaahmeesaabz.persianblog.ir

وهم سبز

http://vaahmeesaabz.persianblog.ir/1388/10

Interview with the vampier. هنوز هم نمی دانم دلم می خواهد درباره اش بنویسم یا نه! راستش فکر می کنم کمی بچگانه و یا شاید احمقانه باشد. نمی دانم. فقط این را می دانم که کشش عجیبی دارم درباره اش یا با کسی حرف بزنم یا بنویسم. اولی که مقدور نیست پس می رسیم به دومی! تمام طول راه تا خانه نقشه کشیدم و برنامه چیدم و با این و آن هماهنگ کردم تا دو سه روز بعدی را بترکانم! غافل از این که قرار است خودم ترکیده شوم! داستان اصلی عاشقانه ای است بین یک انسان فناپذیر و یک خون آشام فناناپذیر! خوب شاید نمی دانستم! فکر می کنم ل...