SUNNYHERO.PERSIANBLOG.IR

kocheyezendegi.blogfa.com

زندگی من

http://kocheyezendegi.blogfa.com/post-93.aspx

بارون بهار که از چشمهای معصوم آسمون سرازیر میشه یاد اشکهایی می افتم که برای آرزوهای گذشته ام باید میریختم تا اینجوری روی دلم تلنبار نشه .تا دلم اینطور نازک و حساس به هر تلنگری نباشه.یا من خودمو فراموش کردم یا آرزوهام دیگه قد پنجره دلم نیستن! پشت یه پنجره منتظر نشستن و منتظرن آفتابی بشه و بتونن از توی ابرها معجزه وقوعش رو بگیرن و اتفاق بیافتن. باز هم بارون بهاری میاد و من غرق شمارشم.یک دو سه. نوشته شده در تاريخ شنبه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۱ توسط شهره. Weblog Themes By Blog Skin. هفت شهر عشق را عطار گشت.

eblisman.persianblog.ir

تداعی مسیح

http://eblisman.persianblog.ir/1385/5

ساعت ٩:٤۸ ‎ب.ظ روز شنبه ٢۱ امرداد ،۱۳۸٥. چرا یکدیگر را دوست نداشته باشیم؟ چرا از کنار گندمها و. گلها بی هیچ نگاه و. با این همه باران پیاپی و ابرهای سرشار چرا. چرا برای گنجشک هایی که از سفر امده اند. چرا بر لبه آسمان ننشینیم و. عبور فرشتگان را از کنار بهشت. به ساعت سفیدی که به دیوار تکیه داده نگاه کن! تو حرف بزند عقربه هایش برایت دست تکان می دهند. و تو را به سوی فردا دعوت می کنند. راستی فردا چه نزدیک است! اگر یک بار دیگر فرصت داشته. باشم به کوچه های دیروز بروم. چرا یکدیگر را دوست نداشته باشیم؟ کور را خواه...

eblisman.persianblog.ir

ليلی نام تمام دختران زمين است ... نام ديگر انسان !... - تداعی مسیح

http://eblisman.persianblog.ir/post/43

ليلی نام تمام دختران زمين است . نام ديگر انسان! ساعت ٢:۱۳ ‎ب.ظ روز دوشنبه ۱٦ امرداد ،۱۳۸٥. ليلي زير درخت انار نشست . درخت انار عاشق شد گل داد سرخ سرخ! گلها انار شد . داغ داغ . هر اناري هزار تا دانه داشت . دانه ها عاشق بودند دانه ها توي انار جا نمي شدند . انار کوچک بود . دانه ها ترکيدند . انار ترک برداشت . خون انار روي دست ليلي چکيد . ليلي انار ترک خورده را از شاخه چيد . مجنون به ليلي اش رسيد . خدا گفت : راز رسيدن فقط همين بود . کافي است انار دلت ترک بخورد! پيش از آنکه با خبرشود عاشق شد! با من گفتگو کنيد!

eblisman.persianblog.ir

ّّخواستم...... - تداعی مسیح

http://eblisman.persianblog.ir/post/42

ساعت ٤:٠۳ ‎ق.ظ روز پنجشنبه ۱٢ امرداد ،۱۳۸٥. می دانی دیشب در عمق تنهاییم. در سکوت پایان نا پذیر اتاقم دلم برای خودم سوخت و خاکستر شد. برای دلی که هیچ ظلمی نکرد و هیچ جفایی نکرد و هیچ کس را نیازارد. اما خود ظلم و جفا دید و شکست و خرد شد. برای دلی که می دانست نباید دل ببندد اما بست. تازه جرات گفتنشم نداشت. دل اگه بهش بگم دوست دارم و اون توجهی نکنه چی؟ واقعا می مردم وای از دست این غرور لعنتی دل که معشوق بودی. اما گناه او چیست؟ دلی که لحظه ی بی تو بودن را ندید و حالا دیر زمانی است که تنهاست. از پيله تا پرواز.

eblisman.persianblog.ir

اين حقيقت است که از دل برود هر آنکه از ديده برفت ؟!... - تداعی مسیح

http://eblisman.persianblog.ir/post/37

اين حقيقت است که از دل برود هر آنکه از ديده برفت؟ ساعت ٢:٢٩ ‎ق.ظ روز چهارشنبه ٦ اردیبهشت ،۱۳۸٥. زير خاکستر ذهنم باقيست آتشی سرکش و سوزنده هنوز. يادگاريست ز عشقی سوزان که بود گرم و فروزنده هنوز. عشقی آنگونه که بنيان مرا سوخت از ريشه و خاکستر کرد. غرق در حيرتم از اينکه چرا مانده ام زنده هنوز! گاه گاهی که دلم می گيرد پيش خود می گويم. آنکه جانم را سوخت ياد می آرد از اين بنده هنوز؟ سخت جانی را بين که نمرده ام هنوز! مرگ صد بار به از بی تو بودن باشد. گفتم از عشق تو من خواهم مرد. سالهاست که از ديده ی من رفتی ليک.

eblisman.persianblog.ir

قانون - تداعی مسیح

http://eblisman.persianblog.ir/post/35

ساعت ۱٠:٥٠ ‎ب.ظ روز چهارشنبه ۳٠ فروردین ،۱۳۸٥. قانون تو تنهايي من است. و تنهايي من قانون عشق. و عشق ارمغان دلدادگيست. و اين سرنوشت سادگيست! و چه سرنوشت تلخ و غريبي. كه هر بار ستاره هاي زندگي ات را. راهي آسمان پر ستاره’ اميد كني. و خود در تنهايي و سكوت. با چشمهايي خيس از غرور. پيوند ستاره ها را به نظاره بنشيني. و خموش و بي صدا. به شادي ستاره هاي از تو گشته جدا. و باز هم تو بماني و تنهايي و دوري. و باز هم تو بماني و. يك عمر صبوري ! تداعی مسيح يا حق . پروفایل مدیر : مسیح. جملاتي در آشفتگي خاموش من .

eblisman.persianblog.ir

ليلي نام تمام دختران زمين است ... - تداعی مسیح

http://eblisman.persianblog.ir/post/41

ليلي نام تمام دختران زمين است . ساعت ٢:۳٩ ‎ق.ظ روز جمعه ٩ تیر ،۱۳۸٥. خدا گفت زمين سردش است . چه كسي مي تواند زمين را گرم كند؟ ليلي گفت : من. خدا شعله اي به او داد. ليلي شعله را درون سينه اش گذاشت. سينه اش آتش گرفت . خدا لبخند زد . ليلي هم! خدا گفت :شعله را خرج كن . زمينم را به آتش بكش . ليلي خودش را به آتش كشيد . خدا سوختنش را تماشا مي كرد . ليلي گر مي گرفت . خدا حظ مي كرد . ليلي مي ترسيد . مي ترسيد شعله اش تمام شود . ليلي چيزي از خدا خواست . خدا اجابت كرد . مجنون سررسيد . زمين خدا گرم شد . Son of the sun.

eblisman.persianblog.ir

روزی خواهم آمد... - تداعی مسیح

http://eblisman.persianblog.ir/post/44

ساعت ٩:۳٤ ‎ب.ظ روز شنبه ٢۱ امرداد ،۱۳۸٥. روزی خواهم امد و پيامی خواهم اورد. در رگها نور خواهم ريخت و صدا در خواهم داد. ای سبدهاتان پر خواب سيب اوردم. سيب سرخ خورشيد خواهم امد. گل ياسی به گدا خواهم داد. زن زيبای جذامی را گوشواری دگر خواهم بخشيد. کور را خواهم گفت :چه تماشا دارد باغ. دوره گردی خواهم شد کوچه ها را خواهم گشت. ای شبنم شبنم شبنم. رهگذاری خواهد گفت راستی را شب تاريکی است. روی پل دخترکی بی پا دب اکبر را بر گردن او خواهم اويخت. هر چه دشنام از لبها خواهم بر چيد. هر چه ديوار از جا خواهم بر کند.

eblisman.persianblog.ir

تداعی مسیح

http://eblisman.persianblog.ir/archive

عناوین مطالب وبلاگ "تداعی مسیح". 1662;نجشنبه ٢٤ خرداد ،۱۳۸٦. 1670;هارشنبه ۱٧ آبان ،۱۳۸٥. جملاتي در آشفتگي خاموش من . 1580;معه ٧ مهر ،۱۳۸٥. 1588;نبه ٢۱ امرداد ،۱۳۸٥. 1588;نبه ٢۱ امرداد ،۱۳۸٥. ليلی نام تمام دختران زمين است . نام ديگر انسان! 1583;وشنبه ۱٦ امرداد ،۱۳۸٥. 1662;نجشنبه ۱٢ امرداد ،۱۳۸٥. ليلي نام تمام دختران زمين است . 1580;معه ٩ تیر ،۱۳۸٥. به شكرانه قلبي كه پيدا شده بود. 1662;نجشنبه ۱ تیر ،۱۳۸٥. بي تو به سر نمي شود. اين حقيقت است که از دل برود هر آنکه از ديده برفت؟ کجاست مريم ناجی . مريم پاک ؟