systemcomputer.tk

khorsheid.blogfa.com

sepideh dokhtare khorsheid

http://www.khorsheid.blogfa.com/89041.aspx

عشق وسیله ایی است که تمام دردسرهای کوچک. را به یک دردسر بزرگ تبدیل میکند. بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق. تنها زمانی کوتاه در کنار یکدیگر بودیم و فکر کردیم که. عشق هزاران سال میماند. عشق تنها چیزی است که با کم شدن از دست نمیرود. عشق واقعی جز در رنج یافت نمیشود. فراق و عشق به باد و اتش میمانند باد شعله ی کوچک. را فرو میکشد در حالیکه مشعل شعله ور را افروخته تر. عشق نیروی دگرگونی با خود دارد. عشق تشنه میشود خون بایدش داد .سرد می شود اتش. بایدش داد و گرسنه میشود قربانی بایدش داد. خاک شد هر که ...

khorsheid.blogfa.com

sepideh dokhtare khorsheid

http://www.khorsheid.blogfa.com/89081.aspx

تو نمیدونی چقدر دلم واسه تو تنگه. من نمیدونم چرا دلت یه تیکه سنگه؟ تو تو رفتی با کسی و به من نمیرسی و. من بگو چیکار کنم این همه بیکسی رو؟ من و ببخش که بهونه گیرم اگه هنوز. من و ببخش اگه هنوز میخوام به تو برسم. اگه هنوز برات دلوابسم اگه میگم به فکرم باش. یک کم من تنهام. تا میگم دوست دارم یکی به من میگه هیس! نه گمونم هیچ کسی به فکر درد من نیست. تو تو رفتی با کسی به من نمیرسی و. من بگو چیکار کنم این همه بی کسی رو؟ نوشته شده در چهارشنبه پنجم آبان ۱۳۸۹ساعت 14:27 توسط sepideh. من از تهران هستم و امیدوارم.

khorsheid.blogfa.com

sepideh dokhtare khorsheid

http://www.khorsheid.blogfa.com/89082.aspx

اگر روزی کسی از من ببرسد. که دیگر قصدت از این زندگی چیست؟ به او گویم که چون میترسم از مرگ. مرا راهی به غیر از زندگی نیست. من ان دم چشم بر دنیا گشودم. که بار زندگی بر دوش من بود. چو بی دل خواه خویشم افریدند. مرا کی چاره ایی جز زیستن بود؟ من اینجا مهمانی ناشناسم. که با اشنایانم سخن نیست. به هر کس رو کردم دیدم اخ! مرا از او خبر او را ز من نیست. حدیثم را کسی نشنید نشنید. درونم را کسی نشناخت نشناخت. برای چنگی که نام زندگی داشت. سرودم را کسی ننواخت ننواخت. برونم کی خبر داد از درونم؟ نقابی داشتم بر چهره ارام.

khorsheid.blogfa.com

sepideh dokhtare khorsheid - زندگی

http://www.khorsheid.blogfa.com/post-209.aspx

اگر روزی کسی از من ببرسد. که دیگر قصدت از این زندگی چیست؟ به او گویم که چون میترسم از مرگ. مرا راهی به غیر از زندگی نیست. من ان دم چشم بر دنیا گشودم. که بار زندگی بر دوش من بود. چو بی دل خواه خویشم افریدند. مرا کی چاره ایی جز زیستن بود؟ من اینجا مهمانی ناشناسم. که با اشنایانم سخن نیست. به هر کس رو کردم دیدم اخ! مرا از او خبر او را ز من نیست. حدیثم را کسی نشنید نشنید. درونم را کسی نشناخت نشناخت. برای چنگی که نام زندگی داشت. سرودم را کسی ننواخت ننواخت. برونم کی خبر داد از درونم؟ نقابی داشتم بر چهره ارام.

khorsheid.blogfa.com

sepideh dokhtare khorsheid - عاشقانه ها

http://www.khorsheid.blogfa.com/post-202.aspx

نمی دانم چرا با اینکه هر شب بی قرارم. ولی سر را به دامان خیالت می گذارم. چنان از خاطراتت دل خوشم شاید ندانی. که تک تک لحظه های رفته ام را می شمارم. ای سراسر همه خوبی برگرد. بی تو من غصه و اهم و درد. بعد تو هستی من نیست شده. هدیه دادی تو به من قلبی سرد. از غم رفتن تو می میرم. ای که نشناخته ام کردی طرد. کوچه خاطره را بگذشتم. یادم افتاد به تو ای هم درد. جا نمازم شده اینجا غرق اشک. از دعاها نشوم من دل سرد. ویرانه نه ان است که جمشید بنا ساخت. ویرانه نه ان است که فرهاد فرو ریخت. ویرانه دل ماست که با هر نگه تو.

khorsheid.blogfa.com

sepideh dokhtare khorsheid - من و ببخش

http://www.khorsheid.blogfa.com/post-207.aspx

تو نمیدونی چقدر دلم واسه تو تنگه. من نمیدونم چرا دلت یه تیکه سنگه؟ تو تو رفتی با کسی و به من نمیرسی و. من بگو چیکار کنم این همه بیکسی رو؟ من و ببخش که بهونه گیرم اگه هنوز. من و ببخش اگه هنوز میخوام به تو برسم. اگه هنوز برات دلوابسم اگه میگم به فکرم باش. یک کم من تنهام. تا میگم دوست دارم یکی به من میگه هیس! نه گمونم هیچ کسی به فکر درد من نیست. تو تو رفتی با کسی به من نمیرسی و. من بگو چیکار کنم این همه بی کسی رو؟ نوشته شده در چهارشنبه پنجم آبان ۱۳۸۹ساعت 14:27 توسط sepideh. من از تهران هستم و امیدوارم.

khorsheid.blogfa.com

sepideh dokhtare khorsheid - گریه میکنند

http://www.khorsheid.blogfa.com/post-204.aspx

امشب که زخم های دل گریه می کنند. تنها ولی برای دلم گریه می کنند. هم اشک به گریه مجالی نمیدهند. هم زخم ها به جای دلم گریه میکنند. در این سکوت غم زده فریاد بی کسی است. مداوم با صدای دلم گریه می کنند. دیگر به خاطرات تو دل خوش نمی شوم. هرچند در کنار دلم گریه میکنند. بر من مگیر خرده که دلدادگان شهر. هر شب به های های دلم گریه میکنند. کار من از طبیب گذشته است و دشمنان. بر درد بی دوای دلم گریه می کنند. حالا که عشق بود و نبود مرا گرفت. همه عالم برای دلم گریه می کنند. اب از سرم گذشته و این تکه ابر ها.

khorsheid.blogfa.com

sepideh dokhtare khorsheid - دوستت دارم

http://www.khorsheid.blogfa.com/post-206.aspx

در کوچه های تاریک تنهایی به تو می اندیشم. اری دیگر تازیانه های نگاهت را می فهمم. و تو چه غریبی در غربت تنهایی من. اشکارا میبینمت در رویاهایم. تو که امال و ارزوی من شانه هایت حامی ام بودند. و تو چقدر اسان و زود ان ها را از من دریغ کردی. ای کاش در می یافتی زمزمه های حسرتم را. و تو چه اسان گذشتی از همه خوبی ها. با این حال دوستت دارم. با تمام بدی هایت هر گاه تنها شدی ان لحظه. که دلت گرفت و چشمانت اشک الود شد. خیره به دریا در حین غروب نگریستی. مرا در انتهای غروب دریاب ان جا به من خواهی رسید. هفته دوم آبان ۱۳۸۹.

khorsheid.blogfa.com

sepideh dokhtare khorsheid

http://www.khorsheid.blogfa.com/89042.aspx

امشب که زخم های دل گریه می کنند. تنها ولی برای دلم گریه می کنند. هم اشک به گریه مجالی نمیدهند. هم زخم ها به جای دلم گریه میکنند. در این سکوت غم زده فریاد بی کسی است. مداوم با صدای دلم گریه می کنند. دیگر به خاطرات تو دل خوش نمی شوم. هرچند در کنار دلم گریه میکنند. بر من مگیر خرده که دلدادگان شهر. هر شب به های های دلم گریه میکنند. کار من از طبیب گذشته است و دشمنان. بر درد بی دوای دلم گریه می کنند. حالا که عشق بود و نبود مرا گرفت. همه عالم برای دلم گریه می کنند. اب از سرم گذشته و این تکه ابر ها.