tabnevesht.blogspot.com

godazehayekhorshid.blogspot.com

گدازه های خورشید: March 2010

http://godazehayekhorshid.blogspot.com/2010_03_01_archive.html

هر جای دنیایی دلم اونجاست من کعبه ام رو دور تو میسازم من پشت کردم به همه دنیا تا رو به تو سجاده بندازم. ه‍.ش. ۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه. برای هفت سینی که ندارم. سلام پس کی می یان؟ اشکال نداره حالا دو روز مدرسه نرن بیاین دیگه حوصله مون سر رفت. می بینم که همه جمع شدیم .به به خونه جدو و مامیه شلوغ شد باز همه هستن .بابا اونا که حالا نمیان .فعلا همه آزادیم. مریم ببین سمنو رو بذاریم وسط بهتر نیست.سیب اون طرف باشه.فاطی برو کادوها رو بیا بذاریم دور سفره. وای دارم میترکم خیلی خوردم .منا بریم ظرف بشوریم! عمه مهین کشتی...

godazehayekhorshid.blogspot.com

گدازه های خورشید: May 2010

http://godazehayekhorshid.blogspot.com/2010_05_01_archive.html

هر جای دنیایی دلم اونجاست من کعبه ام رو دور تو میسازم من پشت کردم به همه دنیا تا رو به تو سجاده بندازم. ه‍.ش. ۱۳۸۹ خرداد ۵, چهارشنبه. مانتوی طوسی.نیمکت پارک. لوکیشن : یه پارک محله ای. زمان شب حدود ساعت 10. دختر تنها و غمگین رو یه نیمکت سنگی نشسته بود و فکر میکرد از همه چیز و همه کس دلزده و خسته بود اخم کرده بود و دلش میخواست بغضش بترکه.اما دیگه حال گریه کردن رو هم نداشت. به صفحه موبایلش نگاه کرد مسیجش رو باز کرد و شروع کرد ا س ام اس دادن:. لوکشین : خونه مادر بزرگ اتاق ته راهرو. زمان شب حدود ساعت 10.

firebrand71.blogfa.com

نوشته های من - جاده

http://www.firebrand71.blogfa.com/post-7.aspx

تمام دل نوشته هاو خاطرات من. تحمل نداشتم دیگه فقط می خواستم برگردم اهواز توی تنهایی خودم بدترین سفری بود که می شد داشته باشم این سفر بود چراغ قرمز ها و دود و دم این شهر بزرگ داشت حالم بهم میزد چراغ قرمز هایی که با وجود 90یا60ثانیه بودنشون برام مثل کابوس شده بود و تمامی نداشت انگار از همه چیز بدم اومده بود. تا ظهر که سوار ماشین شدیم تا برگردم اهواز جونم به لبم رسید از زیر قرآن رد شدم مامان بزرگ بوسیدم در ماشین باز کردم و نشستم حالم بد بود از این همه تظاهر خسته بودم از این شهر کثیف از. هفته سوم شهریور ۱۳۸۹.

firebrand71.blogfa.com

نوشته های من

http://www.firebrand71.blogfa.com/89031.aspx

تمام دل نوشته هاو خاطرات من. شاید وقتی تو می رسی نباشم که دستاتو توی دستام بگیرم. نمیدونی چه حالیم از اینکه همون روزی تو می رسی که میرم. به قدری چشم به راهت بودم که میشد تموم جاده ها رو توی نگاهم دید. همه دلشوره دریا رو می شد تو مرداب چشمام دید. این حال من بود. بالاخره دیروز با یه دست گل اومد بود دیدنم با نگاهی که سالها آرزوش داشتم و از من دریغ می کرد. گریه کرد و گفت: دلم برات تنگ شده یه فاتحه خواند و رفت. پینوشت:برداشتی از آهنگ فیلم( امشب شب مهتاب ) با صدای احسان خواجه امیری. هفته سوم شهریور ۱۳۸۹.

firebrand71.blogfa.com

نوشته های من

http://www.firebrand71.blogfa.com/89063.aspx

تمام دل نوشته هاو خاطرات من. در تلاطمم آشفته ام. زخم هام بازم سر باز کردن. دستم به سمت تلفن نمی ره. حتی تماسم نمی گیرم. چند روزه که حتی جواب تلفن نمی دم. می ترسم کسایی باشن که نمی خوام باشون حرف بزنم. به پیغاما هم اعتنایی نمی کنم. آرام و بی صدا می رم و می یام. دلیل تمامی اینا دوست نداشتن اطرافیام نیست. فقط بازم می خوام کمی تنها باشم. چند روزیه که هر حرفی به هر چی بخوام ربط می دم. و هر چی می خوام می گم. گاهی انقدر دلیل می یارم که طرفم مات و مبهوت و خشمگین نگام میکنه. اما من همچنان ادامه میدم! هفته سوم ارد...

neshane1388.blogspot.com

نشانه: تصحیح یه شعر قدیمی

http://neshane1388.blogspot.com/2010/01/blog-post_25.html

امید است این نشانه وسیله ای برای کشف نشانه ها باشد و دیگران هم بتوانند این نشانه را گسترش داده و نشانه ها ادامه یابند . ه‍.ش. ۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه. تصحیح یه شعر قدیمی. 28 اردبیشهت پارسال شعری نوشتم که نا تمام ماند . می خواستم چیزی بنویسم یاد این شعر افتادم . گفتم شاید با وصله کلمات شعری از توش دربیاد . ماه شب در آسمان چشمک زنان. لحظه ای از دیدگانم دور نیست. همچون چراغی پر نور. می تابد بر دلم. آرزویی کن دلم را شاد کن. شاید این راهی شود. شاید این شاه کلید قفلی شود. دل خسته ام کاری بکن. مشاهده نمایه کامل من.

ghazalehkhayat.wordpress.com

دل سنگي | واژه های من

https://ghazalehkhayat.wordpress.com/2015/05/24/دل-سنگي

What I think and What I like others to know. ميگويند دل كه قسي شود ، چشمه اشك خشك ميشود. و خشك شدن اشك از زيادي گناهان است. اشكم جاري نمي شود! به گمانم كه در دريايي از گناه دست و پا ميزنم. دلم ، سنگي شده است…. By ghazaleh on May 24, 2015. 2 Responses to “دل سنگي”. Said this on May 25, 2015 at 1:51 pm. من بعید می دونم. Said this on May 28, 2015 at 10:10 am. Leave a Reply Cancel reply. Enter your comment here. Fill in your details below or click an icon to log in:. Email (Address never made public).

firebrand71.blogfa.com

نوشته های من

http://www.firebrand71.blogfa.com/89044.aspx

تمام دل نوشته هاو خاطرات من. من عادت کرده ام به دوریت. و عادت کرده ام به بی تو بودن. به لبخند هایی که میزنی اما همه پوچند و بی معنی. به هستی ات در کنار نبودت. به همه و همه عادت کرده ام. به وجود گرما بخشت. به دیدن دورا دورت. به فاصله ی کوتاه اما طولانیمان. به سکوتی که در برابر دوست داشتن کرده ام. به رفتن گاه و بی گاهم وگاه و بی گاهت. به آرام بودن در کنارت. و چه بد عادتی است. نوشته شده در دوشنبه ۲۸ تیر۱۳۸۹ساعت ۱۲:۵۵ بعد از ظهر توسط اسما. نوشته شده در سه شنبه ۲۲ تیر۱۳۸۹ساعت ۲۳:۳۹ بعد از ظهر توسط اسما.

ghazalehkhayat.wordpress.com

كلمه اي كه به ان الرژي دارم! | واژه های من

https://ghazalehkhayat.wordpress.com/2015/05/19/كلمه-اي-كه-به-ان-الرژي-دارم

What I think and What I like others to know. كلمه اي كه به ان الرژي دارم! قیصر امین پور چه زیبا گفت :. مگر ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺭﻭﺡ ﻭ ﻗﻠﺐ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ. 8221; ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ”. ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻋﻤﺮﯼ ﺭﺍ ﻫﺪﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺎﺯﻫﻢ ﮔﻔﺖ :. 8221; ﺟﺒﺮﺍﻥ ﻣﯿﮑﻨﻢ ”. ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻏﺮﻭﺭ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺧﺮﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ی ” ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ” ﻏﺮﻭﺭ. ﻟﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﺰﻧﯽ! ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﮐﺴﯽ ﺯﻭﺩ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﺮﺩ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺧﻮﺩ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺑﮕﻮﺋﯽ ” ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ”. ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ : ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩ؟ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ….