story-kkk.mihanblog.com
. - پست ثـآبت
http://story-kkk.mihanblog.com/post/1
داست ان مآ سه تآ :*. شنبه 28 تیر 1393 06:22 ب.ظ. نیازی ب پرواز نیست همین پآیین از خیلیآ سرترم :). داستآن در حال تآیپ : آرام. سه شنبه 28 مرداد 1393 07:32 ب.ظ. نمایش نظرات 1 تا 30. خلایق خر چ لآیق. مقدمه ی رمان آرام3. قسمت سی و یکم آرام. قسمت بیست و نهم آرام. قسمت بیست و هشتم آرام. قسمت بیست و هفتم آرام. قسمت بیست و شیش آرام. قسمت بیست و پنجم آرام. قسمت بیستو چهآرم آرام. قسمت بیست و سوم آرام. قسمت بیست و دوم آرام. قسمت بیست و یکم آرام. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. تعداد کل مطالب :. آخرین بروز رسانی :.
story-kkk.mihanblog.com
. - قسمت بیست و سوم | آرامـــ
http://story-kkk.mihanblog.com/post/34
داست ان مآ سه تآ :*. قسمت بیست و سوم آرام. شنبه 25 مرداد 1393 11:44 ق.ظ. دیگه واقعا حسه فضولیم به اوج رسیده بود رفتم پشته در با اینکه میدونستم این کار ریسکش خیلی بالاس. گوشامو چسبوندم به در. مهراد برای بار آخر بهت میگم .طلاق میخوام .ط ل ا ق. مهراد با صدای دادی که تاحالا ازش نشنیده بودم گفت. منم میگم طلاق نمیدم .تا دلیله این کاراتو نفهمم هیچ کاری نمیکنم. یعنی منم باید برم؟ ای خدا مردم خل شدن.ولی خداکنه مشکلشون حل بشه .مهراد واقعا به نظره حروم شده.زنه عجب سلیطه اییه. هی آوا .آوا تو چت شده؟ آره عشقه ما عشق ...
story-kkk.mihanblog.com
. - قسمـت سـیـم | آرامــ
http://story-kkk.mihanblog.com/post/41
داست ان مآ سه تآ :*. سه شنبه 11 شهریور 1393 02:25 ب.ظ. از زبون دریا :. بعداز اینکه گوشیو قطع کردم احساس بهتری داشتم! ته دلم خوشحال بودم. یه دفعه یاد قضیه مهراد افتادم مرتیکه خر چطوری دلش اومد سرم داد بزنه! ولی یه دیقه یاد. صورتش افتادم قرمز شده بود تاحالا گریشو ندیده بودم ولی یه قطره اشک . یعنی تو اون پاکت چی بود . اون موقع ک سرم داد زد گفتم الان شیشه پنجره ها میشکنن! نفس عمیقی کشیدم و سعی کردم فقط و فقط به خودم و باراد فکر کنم! تو این هنگآم نسیم اس داد :. چ صاحب شدم من! پیاده شو بریم تو بت میگم. با یه ش...
summer-girl33.blogfa.com
دنــــــیای یـــــــه ابـــــــانی - tree
http://www.summer-girl33.blogfa.com/post/4
ع اقبت چشم چرونی. خخخخ حق ته اق ا. م ن ض د پس ر ترین دخ ترم. ن ظر ی ادتون ن ره. تاريخ سه شنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۳ساعت 13:5 نويسنده دخی آبانی. مرجع کد آهنگ برای وبلاگ.
summer-girl33.blogfa.com
دنــــــیای یـــــــه ابـــــــانی - five
http://www.summer-girl33.blogfa.com/post/6
زیادی کسی رو تحویل بگیری. عاشق بی محلی های کس دیگه ای میشه. چون خوب بودن زیادی دل. تاريخ چهارشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۳ساعت 1:17 نويسنده دخی آبانی. مرجع کد آهنگ برای وبلاگ.
summer-girl33.blogfa.com
دنــــــیای یـــــــه ابـــــــانی
http://www.summer-girl33.blogfa.com/1394/01
ﻻﯾﮏ ﻧﻤﯿﺨﺎﺩ ﺑﺨﻮﻥ ۴ ﺗﺎ ﮐﻼﻡ ﯾﺎﺩﺑﮕﯿﺮ همش میرى دنبال چرت و پرت. ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻃﻠﻮﻉ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻫﻤﻪ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺳﮑﻮﺕ ﺳﺮ. ﺩﺍﺩﻩ ﺗﺎ ﺻﺪﺍﯼ ( ﺍﻟﻨﻔﺦ ﻓﯽ ﺍﻟﺼﻮﺭ) ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﻧﺪ. ﻋﺎﻗﺒﺖ ﻫﻤﻪ ﺑﺨﯿﺮ! ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﻮﺕ ﺷﺨﺺ ﺭﺷﺪ ﻣﻮﻫﺎ ﺗﺎ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﻣﺎﻩ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻓﻮﺕ ﺗﻨﻬﺎ ﻗﺴﻤﺖ ﭼﭗ ﻣﻐﺰ ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ. ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﯾﮏ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﺮﻭﺭ ﻣﯿﮑﻨﺪ! ﻻ ﺣﻮﻝ ﻭﻻ ﻗﻮﺓ ﺇﻻ ﺑﺎﻟﻠﻪ. ﺍﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﻀﻮﯼ ﮎ ﺗﺎ ۳ ﺭﻭﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮔﻮﺵ. ﻫﺴﺖ ﺏ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﻠﺖ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ ﺗﻠﻘﯿﯿﻦ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ. ﻣﻠﮏ ﺍﻟﻤﻮﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ ﺩﺭ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ 360ﺑﺎﺭ ﺏ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻩ.
story-kkk.mihanblog.com
. - قسمت سی و یکم | آرامــ
http://story-kkk.mihanblog.com/post/42
داست ان مآ سه تآ :*. قسمت سی و یکم آرام. جمعه 14 شهریور 1393 02:28 ق.ظ. مدته زیادی نگذشته بود که در باز شد و یکی اومد بیرون اما من هم چنان تو هون حالت مونده بودم .حس کردم دستی روی شونم گذاشته بود بعد صدای دلنشین دکتر پیچید تو گوشم. تو که خودت داغون تر از بیماراتی. بلند شدم و با حالتی که سعی میکردم خودمو بیخیال نشون بدم گفتم. پسرم دیگه منو تمیتونی بپیچونی.بعد با خنده اضافه کرد .من خودم میدونم دنیای روانشناسا چجوری میگذره.هیچ وقت نمیتونن رو زندگی خودشون متمرکز بشن. با تعجب نگاهش کردم و گفتم. مهراد .من ...
story-kkk.mihanblog.com
. - قسمت نوزدهم | آرامــ
http://story-kkk.mihanblog.com/post/30
داست ان مآ سه تآ :*. سه شنبه 21 مرداد 1393 01:22 ق.ظ. از خواب بلند شدم .ساعتو نگاه کردم اخ اخ دیرم شد سریع پریدم پایینو رفتم لباس مباس پوشیدم جفتک زدم تو اشپزخونه. سیما جون داشت صبحونه میخورد. سلام صبح بخیر من دارم میرم. وبدونه منتظر شدن رفتم به سمته در فقط صدای سیما جون رو شنیدم که گفت بیا صبحونه بخور .منم بلند داد زدم. مرسی فعلا میل ندارم بعد از دور براش یه بوس فرستادمو زدم بیرون. به دانشگا نگاه کردم. یا خدا اینجا چرا اینجوریه؟ مثلا یه رشته ی خیلی رمانتیکه . بیخیال شدمو رفتم داخل. من نسیمم.و یه لبخ...
myfanfiction.mihanblog.com
M¥ £AN £ICTION - never I can't say I love you (ادامه قسمت هفتم )
http://myfanfiction.mihanblog.com/post/protected/12
مجموعه ی فن فیکشن های من. مطلب رمز دار : never I can't say I love you (ادامه قسمت هفتم ). این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید. شنبه 28 تیر 1393 ساعت 02:20 ب.ظ توسط Bahareh Payne: نظرات. اول از همه سلام و خوش امد گویی . چندتا نکته ی مهم داشتم :. 1 وبلاگایی که در مورد وان دی باشن لینک میشن . 2 اگر خواستید لوگومو توی وبلاگتون بزارید حتما بهم اطلاع بدید تا منم لوگوتونو بزارم. 3 حتما نظر بدین و اگر فن فیکشن مشکلی داشت بگید تا توی قسمت بعدیش رعایت کنم . 4 کپی بدون اطلاع = هک شدن.
myfanfiction.mihanblog.com
M¥ £AN £ICTION - نو ای کنت سی ای لاو یو
http://myfanfiction.mihanblog.com/post/20
مجموعه ی فن فیکشن های من. نو ای کنت سی ای لاو یو. خیلی قشنگ شد گریم گرفته بود دیگه. خیلی سرم درد میکرد . بعد از تموم شدن کلاسا به سمته سرویس های بهداشتی رفتم تا ابی به سرو صورتم بزنم . خیلی خلوت بود. احساس میکردم یکی داره پشته سرم میاد. دره دستشویی رو باز کردم که یکی دستمو کشید. رومو برگردوندم. کوین بود. لبخندی زدو به طرفه دیوار هلم داد . دوباره حرفمو تکرار کردم . صورتشو نزدیک صورتم اورد میخواستم هلش بدم عقب که یهو لیام ظاهر شد . با عصابنت هلش دادمو به سمتش دوییدم. دستشو کشیدم. لیام برگشتو داد زد :.