chaklastan.blogfa.com
چخلستن
http://www.chaklastan.blogfa.com/8911.aspx
شر و ورهای یک پری. خیلی وقتی بود اینجا چیزی ننوشته بودم گفتم ساک ساک کنم . نوشته شده توسط در ساعت 15:30 لینک. نميدانم كدام درد بزرگتر است دردي كه آن را بيپرده تحمل ميكني يا دردي كه به خاطر ناراحت نكردن كسي كه دوستش داري، توي دلت ميريزي و تاب ميآوري. نوشته شده توسط در ساعت 19:29 لینک. گفتی غصه نخور، گفتی کاری کن.ندانستی این منم که افتاده ام، نفهمیدی کمک می خواستم. نوشته شده توسط در ساعت 18:15 لینک. ما همه با هم هستیم. نوشته شده توسط در ساعت 18:13 لینک. که ماند و پررنگ تر شد. تو خود حجاب خودی!
chaklastan.blogfa.com
چخلستن - لحظه ای چند بر این لوح کبود ...
http://www.chaklastan.blogfa.com/post-106.aspx
شر و ورهای یک پری. لحظه ای چند بر این لوح کبود . امروز احساس غریبی داشتم، احساس تجربه همه چیز، تنهایی، دوستی، درد، عربت، شادی،پیروزی، شکست، تنفر، عشق.احساس کردم زندگی را دیدم. که از مرگ نمی ترسم، دیگر از مرگ نمی ترسم! نوشته شده توسط در ساعت 15:5 لینک. تکه تکه های دل. Powered By: BLOGFA.COM.
daftarak.wordpress.com
آوریل | 2011 | دفترک
https://daftarak.wordpress.com/2011/04
Archive for آوریل 2011. این سیاره ی کوچک دوردست بزرگ. آوریل 18, 2011. با همین بالهای فولادین. می توان ساعت ها. به تماشای غروبی بس آهسته نشست. و به سیاره ی آن تک گل سرخ اندیشید. که در آن، شهریاری کوچک. بارها ریختن جام شراب خورشید. بر تن سرخ افق را می دید. 8211; ز یک پنجره ی گرد –. از این اوج به پایین نگریست. کین چه بندی ست. که بر پای من است. کین چه حسی ست. که این گونه دلم را در خود می پیچد. 8211; آن چنان مار که آهویی را –. کین چنین راه نفس بر دل من تنگ شده ست. که دلم تنگ شده ست. می توان از پس یک شیشه ی سرد.
chaklastan.blogfa.com
چخلستن - نگران شاید...
http://www.chaklastan.blogfa.com/post-102.aspx
شر و ورهای یک پری. گفتی به حال خودت واگذاریم، باشد.آرامشت را بیاب در تنهایی! نوشته شده توسط در ساعت 19:48 لینک. تکه تکه های دل. Powered By: BLOGFA.COM.
daftarak.wordpress.com
دفترک | صفحهٔ 2
https://daftarak.wordpress.com/page/2
آوریل 11, 2009. بال هایم دگر افتاده به خاک. دست هایم از چشمه ی آه. درد و غم می نوشند. پیله ی پاره ی من، آویزان، آن بالا. از حضورم خالی است. بر تنم بی حاصل،. بالهایم، نازک، پیرهن می پوشند. پیله ام را وقتی. که دلم، چون فنجان. آن زمانی که به خاک. ریخت هر قطره ی آن چایی عشق اول. و زمین از طعم خدا پر شده بود. 8211; و در آن پیله ی تنگ. جا نمی یافتم ار جز سیاهی و سکوت. مبلمانی دیگر می چیدم –. کوچ کردند از یاد. دل صد تکه ی من. پر رخوت شده بود. تا به یک روز بهار. و صدایت از پیله گذشت. و به گوشم بنشست. من دیوانه ا...
daftarak.wordpress.com
سپتامبر | 2010 | دفترک
https://daftarak.wordpress.com/2010/09
Archive for سپتامبر 2010. سپتامبر 26, 2010. ذهن من پر از نوشته های رنگی است:. خاطرات زرد و قهوه ای. آبی و سفید و نقره ای. صفحه های خاطرات دور. یک به یک در این شب سیاه. برگ می خورند پیش چشم خسته ام. خواب زیر پای خاطرات کهنه می شود تباه. لحظه ای نشسته ام کنار باغچه. آب زیر بوته ها کرشمه می رود. من نشسته ام میان دشت. آسمان، سیاه و روح گندمان، سیاه. برقی از نگاه شب گذشت و تیغ یک شهاب سنگ. سینه ی سیاه آسمان دشت را درید. روی پهنه ی افق چکید. وز دل سیاه زخم خورده اش. شیره ای سپید سوی دشت ها روانه شد:. بر قدش قب...
daftarak.wordpress.com
فوریه | 2010 | دفترک
https://daftarak.wordpress.com/2010/02
Archive for فوریه 2010. شاید، اما نه برای من. فوریه 7, 2010. نه مرا رؤیایی است. که در آن، از پنجره ی صبح امید. نور فردا به تنم تابد و باز. سایه ام، پشت سرم،. جسد خاطره های همه غمبار پر از حسرت را. زیر خروار سیاهی ها مدفون سازد. نه مرا خاطره ای پر نور است. تا ز دیروز بتابد، شاید. پرتو ش چون شلاق. به تن خسته ی تکراری فردا تازد. و نه اکنون دل را. رمقی تا که ز نو. همچو آن روز که دارایی خود را به تو باخت-. با کسی نرد محبت بازد. خسته از هر چه زمانم! نوشته شده در دفترک. A Man Called Old Fashion.
daftarak.wordpress.com
مه | 2010 | دفترک
https://daftarak.wordpress.com/2010/05
Archive for مه 2010. مه 2, 2010. عطر شب در خاک جاری گشته است. می برد گلهای وحشی را به خواب. می شود شبنم شرابی خوش گوار. زیر پایم سبزه ها مست از شراب. باد می خواند میان شاخه ها. شاخه ها غوغا کنان کف می زنند. برگ ها چون حلقه های دایره. با تکان شاخه ها دف می زنند. ماه امشب هم دلش از غم پر است. می چکد اشک سپیدش توی رود. هم نوا با موج های سر به زیر. مرغ شب، آرام، می خواند سرود:. آه اگر می شد که پیدایش کنم! گشته ام دنبال عشقم کو به کو. کس خبر دارد از آن آرام جان؟ نیست دیگر هیچ اثر از اشک ماه. نوشته شده در دفترک.
chaklastan.blogfa.com
چخلستن - نشود فاش کسی...
http://www.chaklastan.blogfa.com/post-108.aspx
شر و ورهای یک پری. امروز لبریز از تو بودم! نوشته شده توسط در ساعت 20:44 لینک. تکه تکه های دل. Powered By: BLOGFA.COM.
daftarak.wordpress.com
دسامبر | 2009 | دفترک
https://daftarak.wordpress.com/2009/12
Archive for دسامبر 2009. فال شب یلدا، هزار و سیصد و هشتاد و هشت. دسامبر 22, 2009. سحرم دولت بیدار به بالین آمد. گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد. قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام. تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد. مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای. که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد. گریه آبی به رخ سوختگان بازآورد. ناله فریادرس عاشق مسکین آمد. مرغ دل باز هوادار کمان ابروایست. ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد. ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست. که به کام دل ما آن بشد و این آمد. رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار.