TEPEL.BLOGFA.COM

eshghamamir-tataloo.blogfa.com

... - part15

http://www.eshghamamir-tataloo.blogfa.com/post/23

مامانم باعصبانیت اومدسمتموی دونه خوابوندزیرگوشمو گفت:روژیناتغییرجنسیت داده شده پسر؟ فکرهیچی نیستی فکرابرومونوبکن اون پسره ساسان بس نبود کارش باهات رفتی سراغ یکی دگ ادم نمیشی تو این کاراروواسش میکنی فک میکنی میگه چ دختریه همه جوره هواموداره؟ احمق میگه چ ولیه این دختره. من:توکه دهنتوبازکردی حالای خرده گوش کنتو اصن فهمیدی من خودکشی کردم هان؟ فک نمیکردی کاراتون ادموب مرزجنون برسونه ک بخوادخودکشی کنه ها؟ داییموزنداییم ک ازصدای ماازخواب بعدازظهرشون بیدارشده بودن اومدن توپذیرایی. من:اینااززندگیه من چی میخوان؟

eshghamamir-tataloo.blogfa.com

... -

http://www.eshghamamir-tataloo.blogfa.com/post/32

سلام بچه هاشاید ی مدت اپ نکنم نمیدونم شایدم کردم حالم خوب نیس اصن. نمیدونم شمام اینطوری شدیدیانه ولی دگ واقعاخسته شدم ازاین زندگی. ک تهش هیچی نیست. ازخودم بدم میادک مثه دیوونه هاعاشق ی نفرشدم ک حتی نمیدونه کسی بامشخصات. من وجودداره.ولی نمیتونم ب کسی ب غیراون فک کنم. زیادحرف مفت زدم ببخشید. چهارشنبه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۲. عادت یا عشق. نمی دونم. نمی تونم حتی یه شب. عادت یا عشق فقط بدون. مثل نفس دوست دارم. خودم اگه از یاد برم. تو رو به خاطر میارم. هر اسمی که می خوای بذار. رو من و احساسم به تو.

eshghamamir-tataloo.blogfa.com

... - part13

http://www.eshghamamir-tataloo.blogfa.com/post/21

میخواستم بزنم توگوشش ولی بزورخودموکنترل کردمو دسنامومشت کردموباعصبانیت تمام گفتم:اردلان ازوقتی اومدم واس خودت داری هرچی دلت میخوادمیگی نه تو امیری نه من دوس دخترتم ک بخوام بهت جواب پس بدم مشکل منوامیرحل شده. ارمین:راس میگه دگ اردلان.خودشون میدونن چیکارکنن عجب غلتی کردم ی حرف زدما. اردلان ازاتاق رفت بیرون. مگه بهت چی گفته اردلان. ارمین:هیچی بابا ی خورده عصبی بودن توبیهوش بودی باهم بحثشون شد. من:اره چیزی نگفت ب جزاونیکه شنیدی. ارمین:پگاه میخوای توبرودگ من میمونم پیش امیر مامانت اینانگران میشن. Ð e s i g nE...

eshghamamir-tataloo.blogfa.com

... - :'(

http://www.eshghamamir-tataloo.blogfa.com/post/38

بچه هاخیلی شرمندم ب خدابدقولی کردم ب مرگ خودماین داداش عوضیم هنوترافیک نگرفته دلم میخواد ج.ربدمش الآنم باگوشی اپ کردم اگه دیدم قصدنداره حالاحالاهابگیره ترافیک باگوشی داستانواپ میکنم توروخداازم ناراحت نشید.دوستون دارم بوووس بای. یکشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۹۲. عادت یا عشق. نمی دونم. نمی تونم حتی یه شب. عادت یا عشق فقط بدون. مثل نفس دوست دارم. خودم اگه از یاد برم. تو رو به خاطر میارم. هر اسمی که می خوای بذار. رو من و احساسم به تو. عادت، هوس، عشق یا هوا. یه اسم یا یه واژه ی نو. اما بدون هزار دفعه. Ð e s i g nEr?

eshghamamir-tataloo.blogfa.com

... - part20

http://www.eshghamamir-tataloo.blogfa.com/post/29

سلام ازبیمارستان زنگ میزنم.ی موردتصادفی اوردن ک اخرین تماسشون باشمابوده لطفاتشریف بیارید بیمارستان امام واسه شناسایی. گوشیوقطع کردم تو شک بودم نکنه مامان ایناتصادف کردن؟ من:چیزه.بایدبرم بیمارستان الان. من:گفت ی تصادفی اوردن ک شماره من اخرین تماسش بوده. حاضرشششدیمورفتیم توتمام راه داشتم ازاسترس میمردم.بالاخره رسیدیم.مشخصاتوب مدیربخش دادم ب سمت اتاق راهنماییمون کرد ازپشت شیشه نگاش کردم سارابود چندقدم عقب رفتموتکیه دادم ب دیوار. بهش زنگ زدم ۲-۳بارولی جواب نداد دفه اخر ک زنگ زدم جواب داد. سلم مرسی ک تشریف او...

eshghamamir-tataloo.blogfa.com

... - سلام

http://www.eshghamamir-tataloo.blogfa.com/post/36

سلام چه ها من نتم قط تابعدامتحاناداستان نمیتونم بزارم خلی ببخشید. زودمیام ده نظربدیدک برگشتم بفهمم کیابامعرفت بودن. چهارشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۲. سلم مرسی ک تشریف اوردین اینجا.لازمه بگم ک من اینجاداستانمومیزارم و خوشحال میشم نظرتونوراجبش بدونم پس لطفن کامنت فراموش نشه.همه لینک میکنم اگه لینکم کردیدخبربدیدک لینکتون کنم.هروقت اپ کردم ب دوستام خبرمیدم اوناییم ک کم لطفی میکنن حذف میشن همین دگ.دوستون دارم. عادت یا عشق. نمی دونم. نمی تونم حتی یه شب. عادت یا عشق فقط بدون. مثل نفس دوست دارم. خودم اگه از یاد برم.

eshghamamir-tataloo.blogfa.com

... - :'(

http://www.eshghamamir-tataloo.blogfa.com/post/37

بچه هاخیلی شرمندم ب خدابدقولی کردم ب مرگ خودماین داداش عوضیم هنوترافیک نگرفته دلم میخواد ج.ربدمش الآنم باگوشی اپ کردم اگه دیدم قصدنداره حالاحالاهابگیره ترافیک باگوشی داستانواپ میکنم توروخداازم ناراحت نشید.دوستون دارم بوووس بای. یکشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۹۲. عادت یا عشق. نمی دونم. نمی تونم حتی یه شب. عادت یا عشق فقط بدون. مثل نفس دوست دارم. خودم اگه از یاد برم. تو رو به خاطر میارم. هر اسمی که می خوای بذار. رو من و احساسم به تو. عادت، هوس، عشق یا هوا. یه اسم یا یه واژه ی نو. اما بدون هزار دفعه. Ð e s i g nEr?

eshghamamir-tataloo.blogfa.com

... - part21

http://www.eshghamamir-tataloo.blogfa.com/post/30

من:راه اول اینکه مثل ی ادم متشخص وقتی مامان بابای سارااومدن اینجابهشون میگی تومحظرقرارگزاشته بودیدک اینطورشدوبعدازخوب شدن ساراباهم عقدمیکنید. راه دومم اینکه اگه قبول نکنی مثل راه اول فکرابروتونمیکنموباسارامیریم ب جرم تجاوزازت شکایت میکنیم خودمم شهادت میدم اگه پاش بیوفته دراین صورت ی جورایی بااجباربایدباساراازدواج کنی.میدونی جفتش اخرجفتش ب ازدواج ختم میشه ولی توراه اول کمترازراه دوم کتک میخوریوابروتم نمیره دگ ابروام ک حاج بابات روش خیلی حساسه. امیر:تابیان میمونم این عوضی زرزر میکنه ی وقت. سلم مرسی ک تشریف...

eshghamamir-tataloo.blogfa.com

... - part19

http://www.eshghamamir-tataloo.blogfa.com/post/28

من:امیرمیخوام ی شام خوشمزه بهت بدم درحدلالیگا. من:بهله چجورم وقتی خوردی اون موقع میفهمی. امیر:دسپختت خوب باشه میام میگیرمت. ازرومیزگلدونوبرداشتموتو حالت زدن نگرش داشتم. من:دوس دااری این گلدون خردکنم توسرت؟ من:چرا فک میکنی دلم نمیاد؟ امیر:پس بزن اگه راس میگی؟ گلدونوبردم بالاولی باپام لگدزدم ب امیر. امیر:دیدی دلت نمیاد پسرب این نازی کی دلش میادبزنه اخه؟ من:ملوس گفتم گلدون حیفه. حالاشام چی درست کنم؟ امیر:غذاباشه هرچی بودبودمثه چی گشنمه. من:شیکمو خب تاتوبری دوش بگیری منم شامواماده میکنم. نمی تونم حتی یه شب.

eshghamamir-tataloo.blogfa.com

... - part14

http://www.eshghamamir-tataloo.blogfa.com/post/22

چشمم خورد ب ابجی میلاداونم منودید ی لحظه ماتم برد. ابجی میلاداومد ازجلومون رفتو ی چیزی پچ پچ کردولی نشنیدم. اهمیتی ندادم نیم ساعتی چرخ زدیم توحیاطو دوباره رفتیم تواتاق خیلی خوابم میومدشب درست نخوابیدم ولی نمیشد الانم ک خوابید خلاصه تاساعت۲گزروندیم تااینکه ارمینوکیمیادروبازکردنواومدن تو بعدازاحوال پرسی و اینا. کیمیا:پگاه چرااین شکلی شدی تو؟ امیر:خسته شده طفلی ازدیشب اینجاس. من:نه بابامگه چیکارکردم ک خسته بشم یکم خوابم میاداونم امشب بخوابم حله. ارمین:توبرو من امشب باامیرمیمونم. امیر:باباکسی لازم نیست اصن.