tighe-halak.blogfa.com

parisa-negar-samane.blogfa.com

خاطراته ما سه تا

http://www.parisa-negar-samane.blogfa.com/8903.aspx

خاطراته ما سه تا. چند قدم مانده به کنکور. سلام میخواستم درس بخونم اما فک کردم دیدم پریسا پربیراه هم نمیگه. مگه ادم ۲هفته مونده به. این دوهفته رو بذاریم واسه تقویت روح.نه اینکه خیلی توی این یه سال مغزمون خسته شده! میترسم سر کنکور انرژی کم بیاریم. حالا بیا ودرستش کن. پس ما رفتیم صفا.بای. راستی پریس وسمان امروز کجا بدوریم؟ پن:بعدا مینویسم اخه الان کافینتم یه پسرفوضول هم کلشو کرده تو مانیتور من.منم کمرو! نمیتونم چیزی بهش بگم.تا بعد. کردم میخوام بیام اونجا برات قرص ضداسترس بیارم.من. قرص ضداسترس دیگه چیه؟

llove.blogfa.com

عشق - heyy

http://www.llove.blogfa.com/post-39.aspx

واسه همه ی عاشق ها. بچه که بودم از خدا میخواستم که یه دوچرخه بهم بده دیدم اینطوری فایده نداره یه دوچرخه دزدیدمو از خدا خواستم منو ببخشه! وقتی از دوستت ضربه میخوری درست مثل اینه که با ماشین داغونت کنه اما. وقتی میبخشیش درست مثل اینه که یه فرصت بهش بدی تا دنده عقب بگیره و از روت رد شه تا مطمئن شه چیزی ازت باقی نمونده! نوشته شده در ۸۹/۱۲/۲۶ساعت توسط مرتضی. من نمیخوام زیاد از خودم تعریف کنم! منم یه آدمم مثل بقیه! فکر کنم برای معرفی کافیه! من و ی هوا سوال. اشکی که ندیدی هنوز جارییست. هشت کتاب سهراب سپهری.

llove.blogfa.com

عشق - برادر

http://www.llove.blogfa.com/post-35.aspx

واسه همه ی عاشق ها. شخصي به نام پل یك دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت كرده بود. شب عید هنگامی كه پل از اداره اش بیرون آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد كه دور و بر ماشین نو و براقش قدم می زد و آن را تحسین می كرد. پل نزدیك ماشین كه رسید پسر پرسید: " این ماشین مال شماست ، آقا؟ پل سرش را به علامت تائید تكان داد و گفت: برادرم به عنوان عیدی به من داده است". پسر متعجب شد و گفت: "منظورتان این است كه برادرتان این ماشین را همین جوری، بدون این كه دیناری بابت آن پرداخت كنید، به شما داده است؟ درست همون...

llove.blogfa.com

عشق - مردمان شهر...

http://www.llove.blogfa.com/post-32.aspx

واسه همه ی عاشق ها. من نمی دانم که چرا. با موسیقی باد می لرزند. با غرش آسمان می ترسند. از خیسی باران گریزانند. و به شب می گویند سیاه. من نمیدانم که چرا. زره چتر به سر میگیرند! و آرامش شبنم و برگ چمن را. زیر پا می اندازند. من نمیدانم که چرا. می دوند این سو آن سو. و نمی بینند زیبایی پر های کبوتر را. و چرا با احساس. این چنین می جنگند؟ وتب و تابی ، آنی. من نمی دانم که چرا. دیگر در طاقچه های دلشان. نوشته شده در ۸۹/۰۴/۲۵ساعت توسط مرتضی. من نمیخوام زیاد از خودم تعریف کنم! منم یه آدمم مثل بقیه! من و ی هوا سوال.

llove.blogfa.com

عشق - ازدواج

http://www.llove.blogfa.com/post-28.aspx

واسه همه ی عاشق ها. زمانی كه پدرم به من گفت: وقتش است ازدواج كنم، نمیدانستم عاقبتش سر از پشت میلههای زندان درآوردن باشد. چون آن لحظه انگار داشت افكارم را به زبان میآورد. افكاری كه مدتها ذهنم را به خود مشغول كرده بود، برای همین كانال تلویزیون را عوض كردم، اما به جای اینكه به تصویر خیره شوم، سرم را پایین انداختم. مادرم كه چشمهایش از ازدواج قریبالوقوع من میخندید، سینی چای و شیرینی را زمین گذاشت و گفت: ایشاا. خوشبخت شی مادر! فریده خواهرم هم حرفش را تایید كرد. و تا وقتی به نیاوران برسیم هیچ كدام حرفی نزدیم.

llove.blogfa.com

عشق - پسره باهوش!!!

http://www.llove.blogfa.com/post-43.aspx

واسه همه ی عاشق ها. ه پسربچه کلاس اولی به معلمش میگه : خانوم معلم من باید برم کلاس سوم معلمش با تعجب میپرسه برای چی؟ نوشته شده در ۹۰/۰۸/۰۱ساعت توسط مرتضی. من نمیخوام زیاد از خودم تعریف کنم! منم یه آدمم مثل بقیه! فکر کنم برای معرفی کافیه! من و ی هوا سوال. اشکی که ندیدی هنوز جارییست. دوستم داشته باش روزها کوتاهند. هشت کتاب سهراب سپهری. آن شرلی با موهای مشکي. Design by : Night Skin.

llove.blogfa.com

عشق - نوشته امید!!!!

http://www.llove.blogfa.com/post-40.aspx

واسه همه ی عاشق ها. زمانهای قدیم وقتی هنوز راه بشر به زمین باز نشده بود فضیلتها و تباهی ها دور هم جمع شده بودند. ذکاوت! گفت : بیایید بازی کنیم ، مثل قایم باشک . فریاد زد:آره قبوله ، من چشم میزارم. چون کسی نمی خواست دنبال دیوانگی بگردد همه قبول کردند. دیوانگی چشم هایش رابست و شروع به شمردن کرد! همه به دنبال جایی بودند تا قایم بشوند. نظافت خودش را به شاخ ماه آویزان کرد. خیانت داخل انبوهی از زباله ها مخفی کرد. اصالت به میان ابرها رفت و. هوس به مرکززمین به راه افتاد. طعم داخل یک سیب سرخ قرار گرفت. عشق جواب د...

llove.blogfa.com

عشق - عشق آمد!!!

http://www.llove.blogfa.com/post-42.aspx

واسه همه ی عاشق ها. عشق آمد و آتشی به دل در زد تا دل به گزاف لاف دلبر زد. آسوده بدم نشسته در کنجی کامد غم عشق و حلقه بر در زد. شاخ طربم ز بیخ و بن برکند هر چیز که داشتم به هم بر زد. گفتند که سیمبر نگار است او تا رویم از آرزوی او زر زد. طاوس رخش چو کرد یک جلوه عقلم چو مگس دو دست بر سر زد. از چهرهی او دلم چو دریا شد دریا دیدی که موج گوهر زد. عطار چو آتشین دل آمد زو هر دم که زد از میان اخگر زد. نوشته شده در ۹۰/۰۴/۰۴ساعت توسط مرتضی. من نمیخوام زیاد از خودم تعریف کنم! منم یه آدمم مثل بقیه! من و ی هوا سوال.

llove.blogfa.com

عشق - پیوند مغز

http://www.llove.blogfa.com/post-31.aspx

واسه همه ی عاشق ها. پشت درب اطاق عمل نگرانی موج میزد. بالاخره دكتر وارد شد، با نگاهی خسته، ناراحت و جدی . پزشک جراح در حالی كه قیافه نگرانی به خودش گرفته بود گفت :"متاسفم كه باید حامل خبر بدی براتون باشم، تنها امیدی كه در حال حاضر برای عزیزتون باقی مونده، پیوند مغزه.". این عمل، كاملا در مرحله أزمایش، ریسكی و خطرناكه ولی در عین حال راه دیگه ای هم وجود نداره، بیمه كل هزینه عمل را پرداخت میكنه ولی هزینه مغز رو خودتون باید پرداخت كنین.". ولی مغز آقایان چون استفاده میشه، خب دست دومه و طبیعتا ارزونتر!

llove.blogfa.com

عشق - ازدواج

http://www.llove.blogfa.com/post-29.aspx

واسه همه ی عاشق ها. قبل از ازدواج: حرف هایشان را می زنند. با این حرفت خوشحالم می کنی. می خوای از پیشت برم؟ تا حالا به من خیانت کردی؟ نه چرا این سوالو می پرسی. منو مسافرت می بری؟ منو کتک می زنی؟ می تونم بهت اعتماد کنم؟ بعد از ازدواجشان همین متن را از پایین به بلا بخوانید؟ نوشته شده در ۸۹/۰۴/۰۱ساعت توسط مرتضی. من نمیخوام زیاد از خودم تعریف کنم! منم یه آدمم مثل بقیه! فکر کنم برای معرفی کافیه! من و ی هوا سوال. اشکی که ندیدی هنوز جارییست. دوستم داشته باش روزها کوتاهند. هشت کتاب سهراب سپهری.