![voroojak84.parsiblog.com](http://fav.cln.bz/skufc4qjcfgeh43ydsthcajj/64/voroojak84.parsiblog.com.png)
voroojak84.parsiblog.com
داستانهای وروجکداستانهای وروجک
http://voroojak84.parsiblog.com/
داستانهای وروجک
http://voroojak84.parsiblog.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
1.5 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
18
SSL
EXTERNAL LINKS
388
SITE IP
5.144.129.195
LOAD TIME
1.531 sec
SCORE
6.2
داستانهای وروجک | voroojak84.parsiblog.com Reviews
https://voroojak84.parsiblog.com
داستانهای وروجک
اسفند 1385 - داستانهای وروجک
http://www.voroojak84.parsiblog.com/Archive/اسفند%201385
تعداد کل بازدید : 378650. بازدید امروز : 43. بازدید دیروز : 43. بچگی های دیبا و پرند. وروجک مامان = آرش. ثمانه جون مامان مهدیار. سینای گل رویا جون. نیکان و شیطونی هاش. خونه اول وروجک و مامانی. دل نوشتههای یک مادر. لینک به لوگوی من. دسته بندی یادداشت ها. نامه ای به پسرم. دوشنبه 85/12/28: : ساعت 12:0 صبح. بالاخره بهار هم با تمام زیبایی و سبزی و طراوتش آمد. واما شیرین کاری های وروجک:. پسرم دیگه خودش بلده موهاشو شونه بزنه ( البته خوب که شونه زد بعد یک دفعه می کنه تو دهنش تا دندون هاشم شونه کنه! مامان و بابا:...
مادر کیارش - داستانهای وروجک
http://www.voroojak84.parsiblog.com/Author/مادر%20كيارش
تعداد کل بازدید : 378651. بازدید امروز : 44. بازدید دیروز : 43. بچگی های دیبا و پرند. وروجک مامان = آرش. ثمانه جون مامان مهدیار. سینای گل رویا جون. نیکان و شیطونی هاش. خونه اول وروجک و مامانی. دل نوشتههای یک مادر. لینک به لوگوی من. دسته بندی یادداشت ها. نامه ای به پسرم. پسرم 4 سالگیت مبارک. سه شنبه 88/12/11: : ساعت 11:15 صبح. کیارشم امروز دقیق 4 سال کامل گذشته! 4 سال از روزی که من برای اولین بار تو را دیدم! 4 سال از روزی انگشت های کوچولوتو برای اولین بار دور انگشت من حلقه زدی! 3 سال می گذره! امشب می خواه...
مهر 1386 - داستانهای وروجک
http://www.voroojak84.parsiblog.com/Archive/مهر%201386
تعداد کل بازدید : 378648. بازدید امروز : 41. بازدید دیروز : 43. بچگی های دیبا و پرند. وروجک مامان = آرش. ثمانه جون مامان مهدیار. سینای گل رویا جون. نیکان و شیطونی هاش. خونه اول وروجک و مامانی. دل نوشتههای یک مادر. لینک به لوگوی من. دسته بندی یادداشت ها. نامه ای به پسرم. شنبه 86/7/28: : ساعت 11:39 صبح. چهارشنبه عصر مامانی لباس هامو عوض کرد و من را سوار ماشین کرد تا با هم بریم پارک! مثل این که حدسم درست بود داشتیم می رفتیم که با دوستامون بریم بازی! اون وقت بود که مامانم من را دید و ثانیه بعدی ندید! بعد خال...
تیر 1386 - داستانهای وروجک
http://www.voroojak84.parsiblog.com/Archive/تير%201386
تعداد کل بازدید : 378649. بازدید امروز : 42. بازدید دیروز : 43. بچگی های دیبا و پرند. وروجک مامان = آرش. ثمانه جون مامان مهدیار. سینای گل رویا جون. نیکان و شیطونی هاش. خونه اول وروجک و مامانی. دل نوشتههای یک مادر. لینک به لوگوی من. دسته بندی یادداشت ها. نامه ای به پسرم. پراکنده ها، از امنیت عاطفی تا پیاز! سه شنبه 86/4/26: : ساعت 11:57 صبح. ما آدمها عادت کردهایم نداشتههامونو بشماریم. شاید برای این که داشتههامون قابل شمارش نیستند. در نگاه کسی که پرواز را نمیفهمد هر چقدر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد. مثلا قابل...
آبان 1386 - داستانهای وروجک
http://www.voroojak84.parsiblog.com/Archive/آبان%201386
تعداد کل بازدید : 378648. بازدید امروز : 41. بازدید دیروز : 43. بچگی های دیبا و پرند. وروجک مامان = آرش. ثمانه جون مامان مهدیار. سینای گل رویا جون. نیکان و شیطونی هاش. خونه اول وروجک و مامانی. دل نوشتههای یک مادر. لینک به لوگوی من. دسته بندی یادداشت ها. نامه ای به پسرم. شنبه 86/8/26: : ساعت 9:17 صبح. امروز می خوام درباره احساسی صحبت کنم که تا به حال خیلی از شما تجربه کردید، از لذتی بگم که تا به حال بارها و بارها اونو چشیدید و شاید همه اینو تایید کنید که از بهترین لذات زندگی یک انسانه! عزیزک من وقتی شیطون...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
18
کورش وروجک کوچولویه خونه ما
http://kourosh1387.persianblog.ir/1389/4
کورش وروجک کوچولویه خونه ما. دنیایه این روزایه کورشی. 1777;۳۸٩/٤/۱٩. آقا حسابی شیطون وشیرین شده وهنوزم تصمیم نداره حرف بزنه. آ آب (دریا -رودخانه.). نی نی(برای خوردن شیر). دیش (برای سره کار گذاشتنه من). د(2) این حرف اینقدر معنی داره که فقط در شرایطش می شه ترجمه اش کرد. اینم شازده عاشق خواهر جون. تا غافل می شیم داره ماتیک می زنه. یا سراغ وسایل صباست. ولی خداییش حسابی پسرم فنیه .همیشه دست به آچاره. راستی اینم دوست کورش.حسابی خوردنیه.کلی با هم بازی کردن تازه فهمیدم چقدر آقا کوچولو مهربونه.
من و نی نی گوگولی - حرفهای ناگفته......
http://www.reina1358.blogfa.com/post-134.aspx
من و نی نی گوگولی. دغدغه های من در دوران بارداری و پس از آن. دوست دارم بنوسیم خیلی حرف برای گفتن دارم ولی نمی دونم چرا دست و دلم به نوشتن نمی ره. اتفاق های جدیدی که می افته نکات جالبی که به نظرم میاد همش با خود می گم برم اینا رو تو وبلاگم بنوسیم ولی هر دفعه یک بهانه ای برای خودم می تراشم و به انجام نمی رسونمش. سپهر خیلی زبانش این مدت پیشرفت کرده است. البته به مدد دیدن کارتون های انگلیسی. فارسی و انگلیسی را قاطی حرف می زنه که خیلی شیرینه. فعلا اینا را دست گرمی نوشتم تا دوباره خدمت برسم. هديه جون و ايليا.
من و نی نی گوگولی
http://www.reina1358.blogfa.com/8809.aspx
من و نی نی گوگولی. دغدغه های من در دوران بارداری و پس از آن. بچه ها تا زمانی که مدرسه نمی روند خیلی خلاق هستند و ابتکارات جالبی از خودشون نشون می دهند. اما همین که میرن مدرسه با سیستم آموزشی بدی که داریم خلاقیتشون از بین می ره. از بلوک های خانه سازی استفاده های زیادی به غیر از خونه سازی می کنه. مثلا همه را پشت هم می زاره روی زمین و هول می ده می گه این هو هوچی چی (قطار) است. یا بازی رنگها را انجام می دهد. نوشته شده در چهارشنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۸۸ساعت 14:45 توسط مامان سپهر. رنگ ها را هم می شناسه. توی ...
پوریا
http://www.poolia.blogfa.com/9206.aspx
شهریور ماه به روایت تصویر. نمای شهر از بالکن هتل. اولین کاری که همیشه بعد از ورود به هتل انجام میدم. اکواریومی که من هر بار به دیدن پاتریکش میرفتم. درکه (آریا .سینا .پوریا .آرامش ). جاده چالوس (رستوران ارکیده ). فرهنگسرای سرو .جشن پیله ابریشم (تحقیق کرم ابریشمم از بین ده هزار. تحقیق دانش آموزی برگزیده. شد و قراره جایزه اشو تو مدرسه و سرصف بهم بدن ). آخرین دیکته های primer2. در اولین ترم حضورم در کانون Top Student شدم و بیست هزار تومان جایزه. دفتر مشقم هم نمونه انتخاب شد و قراره ترم بعد تشویق بشم. با کش ب...
پوریا
http://www.poolia.blogfa.com/9106.aspx
پوریا به مدرسه می رود. چهارشنبه 29 شهریور قبل از رفتن به مدرسه. این عکسو مامانی یک دستی و در حالیکه آریا بغلش بود گرفت. بابایی رفته بود ماشینو از پارکینگ بیاره . من در جشن شکوفه ها. کلاس بندی : اسم ها را میخوندند و در میان تشویق مامان باباها بچه ها با معلم. و همکلاسیهاشون آشنا میشدن . بعضی از همکلاسیهام ده ماهی از من بزرگتر بودن و من احساس کوچولو بودن. به صف و رفتن به سمت کلاس همرا مامان باباها. البته فقط مامانی همراه من بود چون آریا تو کالسکه اش خوابیده بود و بابایی. پایین پیشش موند . تو این طبقه است .
پوریا
http://www.poolia.blogfa.com/9208.aspx
آبان ماه بدون اتفاق خاصی با سرعت برق و باد گذشت. آلودگی هوا هم که باعث تعطیلی کامل هفته گذشته شد و شنیدن این خبر. موجب سرازیر شدن اشک های من. مامانی کلی تلاش کرد تا راضیم کنه. هم بد نیست و میتونم از این فرصت نهایت استفاده را برای. سریع هم یک لیست بلند بالا تحویلم داد که. نکنه یه موقع زیاد بیکار بمونم. از طرفی معلممون هم که میدونست چه دانش آموزان درسخونی داره و. فراق از درس و مدرسه چقدر برامون سخته. نذاشت خیلی بهمون سخت. بعدازظهر از طریق نماینده کلاس کلی تکلیف برای روزهای. نیاز به یادآوری و تذکر. برمیگرده...
پوریا
http://www.poolia.blogfa.com/9203.aspx
یک ماه از تعطیلات گذشت و چقدر که زود گذشت. در این ماه یک سفر چند روزه به مشهد داشتیم و 4 روز را هم مهمون. مامان بزرگ بابا بزرگ بودیم بقیه روزها را در هوای گاهی خیلی گرم. گاهی مطبوع تهران گذروندیم . پنجم خرداد کارنامه و تقدیرنامه ام را گرفتم و با معلم کلاس اولم خداحافظی کردم . کرم های ابریشمم به پروانه تبدل شدند و من هم بعد از تخم گذاریشون. کردم و به صورت یک تابلو روز ثبت نام تحویل مدرسه دادم که. خیلی مورد استقبال قرار گرفت و یک چک سه هزار امتیازی جایزه گرفتم. هم سری به کتاب و دفترهام میزنم :گاهی چند خط.
پوریا
http://www.poolia.blogfa.com/9202.aspx
کلاس اول به پایان رسید و تعطیلات چهار ماهه ما از شنبه شروع شد. یک شنبه هم جشن الفبا را تو پارک و در فضای سبز و آزاد برگزار کردیم . چون از تشریفات جشن های مدرسه ای خبری نبود خیلی خیلی بهمون. خوش گذشت و تا تونستیم با همکلاسی هامون بازی کردیم و خوش گذروندیم. اکثر بچه ها با مامانهاشون اومده بودند و من هم همراه مامان و بابا و داداش. شعر الفبا و ای ایران را همراه معلممون و مامانها خوندیم .من هم یکی از. غزلیات حافظ را خوندم که کلی تشویق شدم. این هم صدای من که روز بعد. تو خونه ضبط شد. غزل حافظ با صدای من. البته ...
پوریا
http://www.poolia.blogfa.com/9201.aspx
سال نو را کنار مزار عمو شروع کردیم و این برای من که همیشه سال نو را کنار. سفره هفت سین و خندان شروع می کردم خیلی سخت بود مخصوصا" که موقع. تحویل سال همه چهره ها غمگین تر هم شد. امسال عید مسافرت نرفتیم فقط 4 روز اول و دو روز آخر تعطیلات عید را کنار. مامان بزرگ و بابا بزرگ گذروندیم بقیه روزها را خونه خودمون بودیم و چند باری به. پارک و شهر بازی رفتیم. با پیک نوروزی 50 صفحه ای(جدا از صفحات خاطرات نوروزی که شماره صفحه نداشت). که مامانی درست کرده بود تقریبا" همه درسهام دوره شد و بعد از تعطیلات با آمادگی. طراحی ...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
388
ֆДƉⓘ§ற GÌRL:)
دوشنبه هجدهم شهریور 1392. ببخشید ک این ق در دیر میام اما دیگه بای د ب ن بود ن م عاد ت کنید . ب ا ح تمال زیاد دیگه نیام و اپ نک ن م. این وبلاگ فقط واسم س رگرمی بود همین! دوستای خوبی داشت م اینجا. ف رناز جون د لم خیلی برات تنگ میشه:(. حتما بهت زنگ می زن م ب و بت س ر می زنم میام خودتو می بین م کلاس ه م ک یا هم می ریم دیگه . مارال ع زیزم ببخشید ک حالا ک تو تازه اوم دی م ن باید برم :(. اما ما ک تو یه مدرسه ایم میام در کلاست میبینمت . کوثر جان تو هم خیلی دخت ر خوبی هستی درسته زیاد نمی شناختمت اما دوست داشتم .
خوشـــبختی پــــروانه است
طنز عکس خاطره عرفان و . (خوشبختی پروانه است، اگر او را دنبال کنی از تو می گریزد ولی اگر آرام بنشینید روی سر شما خواهد نشست. ). دلمون خوش بود میریم بانک و از شر این اتوبوس ها خلاص می شیم ولی افسوس . براتون تعریف می کنم. ساعت ٥:٠٤ ب.ظ تاریخ سهشنبه ٢٧ امرداد ۱۳۸۸. نظر و آوای پروانه ای شما : . سلام من اومدم . یه کارمند بانک با شما سخن میگه. سلام سلام. من اومدم. با با عجب کار بانک سخته . به خدا. ولی خیلی بانمکه. دوست دارم. میام و کلی براتون حرف می زنم. دلم تنگ شدههههههههههههههههه براتون. سلام حال شما خوبید؟
ツ جـــــوانه عشـــــق ツ
ツ جوانه عشق ツ. وإ ن ی کاد ال ذین ک ف روا ل ی زل قون ک ب أ بصار ه م ل م ا س م ع وا الذ کر و ی قولون إ ن ه ل م جنون و م ا ه و إ لا ذ کر ل لع ل مین. 3- مقابله با ترس. نوشتنی ها زیاده، اما از بس ننوشتم ذهنم یاری نمیکنه که همه چیزو یادم بیاد! به لطف وجود اون دوستم که دوباره ارتباطمو باهاش برقرار کردم روزای خوبی رو میگذرونم، خیلی دختر پرانرژی و سرزنده ایه، روزهای زوج درس میخونه واسه آزمون دکترا و روزای فرد رو با دوست پسرش و من و چندتا از دوستاش میگذرونه! یکی از اون ترسها، ترس از آبه. کل دیروز تا آخر شب و حتی ه...
وروجک تنها
سلام به همه ی آبجی های خوشملم و داداشی های گلم. متاسفانه چند وقت پیش یکی از دوستانم که رمز وب منو داشت بدون اینکه من بفهمم وبمو حذف کرد. و انصافا کار خوبی نکرد چون من عاشق وبم بودم ولی بیخیال گذشته ها گذشته. دلم براتون تنگ شده بچه ها بیاید . نظر یادتون نره . شنبه 4 آذر1391 ] [ 18:29 ] [ " دخمل " ] . تاوان تمام گریه هایی که. بخاطر نبودنش بخاطر کم. محلی هاش بخاطر با. دیگری بودنش کردم رو ازش. جمعه 10 خرداد1392 ] [ 14:27 ] [ " دخمل " ] . یادت هست گفتم :دوست دارم. گفتی برو کوچیکی برای دوست داشتن. گذشتیم با هم...
یه وروجک شیطون بلا
یه وروجک شیطون بلا. بانک جوک و اس ام اس. ترولز :) ) ) ). مسابقات ایرانسل سوالات خنده دار در اول سوالات گریه دار در آخر. اینو که دیگه مطمئنم همه تجربشو داشتن سرقت مسلحانه از یخچال. خدا بده برکت پسرخالم دو تا کمد دیواری بازی داره وقتی بهم میرسه میگی بازی چی داری من هیچی ندارم! تاريخ : چهارشنبه یازدهم دی 1392 12:7 نویسنده : فرهاد. خخخخخخخخخخخخخ :) ) ) ) ) ) ). تاريخ : چهارشنبه یازدهم دی 1392 11:30 نویسنده : فرهاد. تاريخ : پنجشنبه پنجم دی 1392 21:4 نویسنده : فرهاد. الان کامپیوترم خودش ری استارت شد! ریزش موها...
داستانهای وروجک
تعداد کل بازدید : 363896. بازدید امروز : 22. بازدید دیروز : 23. بچگی های دیبا و پرند. وروجک مامان = آرش. ثمانه جون مامان مهدیار. سینای گل رویا جون. نیکان و شیطونی هاش. خونه اول وروجک و مامانی. دل نوشتههای یک مادر. لینک به لوگوی من. دسته بندی یادداشت ها. نامه ای به پسرم. پسرم 4 سالگیت مبارک. سه شنبه 88/12/11: : ساعت 11:15 صبح. کیارشم امروز دقیق 4 سال کامل گذشته! 4 سال از روزی که من برای اولین بار تو را دیدم! 4 سال از روزی انگشت های کوچولوتو برای اولین بار دور انگشت من حلقه زدی! 3 سال می گذره! امشب می خواه...
ماجـراهای ما و وروجـک
ماجراهای ما و وروجک. نوشته شده در سه شنبه 16 مهر1392ساعت 11:2 توسط مریم. اولین پست سال ۹۳. قربون تموم دوستای با معرفتم که سراغ من بی معرفت رو با کامنت و مسیج میگرفتن. با تاخیر بیست و سه روزه عیدتون مبارک. ان شاالله که سال جدید سال پر خیر و برکتی برای همه دوستای گلم باشه. شرمنده روی همتون هستم. این چند وقته خیلی سرم شلوغ بود. خوب از تعطیلات عید بگم. که یه روز رفتیم قم،یه روز هم ولایت مادریم. چند روز هم رشت خونه خواهر راه دورم. رشت هم انقدر شلوغ بود که فقط یه روز نهار لب آب بردیم. هفته دوم هم خونه بودیم.
voroojak
سلامتی رفیقی که اسم ما گوشه موبایلش خاک میخوره. نه شاهزاده ی یونانی ام نه شاخه زیتونی بر دست دارم. و نه مملکتی که پیشکش کنم. تنها میدانم آآآآآآه ای خدای من! تو را دوست دارم. کپی برداری از مطالب این ولاگ فقط با ذکر منبع و لینک دادن به وبلاگ مجاز میباشد. از آن روزی که سربازی به پا شد ستم بر ما نشد بر دختران شد. بسوزد آن که سر بازی به پا کرد تمام دختران را چشم به راه کرد. بسوزد آنکه سربازی بنا کرد تو را از من مرا از تو جدا کرد. گروهبانان مرا بیچاره کردند ل باس شخصی ام را پاره کردند. هر روز تنگ غروب تو سربازی.
♥♥ورودهرچی...ممنوع♥♥
امیدوارم حالتون حسافی خوف باشه! من سارا جون هستم.نه نه .دقت کن.سارا جون. من متولد 8تیر 76 هستم.عاشق تیرم! اگه نظر ندی.خوب.الهی؟ عاشق زوروام.اگه نظر ندی میگم با شمشیرش .کنه! راستی این پست ثابته! واسه مطالب جدید برین پایین. نوشته شده در دوشنبه یازدهم اردیبهشت 1391ساعت 9:6 توسط زورو. سلام دوستای گلم.من دارم میرم.دارم از اینجا میرم. نپرسین چرا .چون نمیتونم دلیلمو بگم.اگه مشکلم حل شد برمیگردم اگه. تو این مدت اگه کسی رو اذیت کردم یا ناراحت.شرمندشم. خیلی از شما ها واسم عزیز بودین. نمیدونم چرا نصف لینکام حذف شدن.
Home - وروجکا
اکتبر 30, 2016. دانیال پسر پر شور و هیجانیه که دوست داره نمایشگاه ماشین داشته باشه . سپتامبر 6, 2016. امیر حسین سلف سرویس هتل رو خیلی دوست داره و دلش میخواد که با یه پرسپولیسی صبحانه بخوره. آگوست 29, 2016. دنیا آرایش کردن رو خیلی دوست داره،اون دوست داره یک آرایشگر باشه. آگوست 14, 2016. حلما دختر 4 ساله، شیرین زبانی است که می خواهد آتش نشان شود.او خود را با لباس آتش نشان در حالی که سوار بر ماشین آتش نشانی است و برای عملیات نجات میرود تصور می کند. اکتبر 30, 2016. اکتبر 29, 2016. اکتبر 29, 2016.
وروجکا
به یاد ایام قدیم. دیدم اینجا خاک گرفته گفتم بیام فوتش کنم.دلم گرفت.چقد همه چی زود میگذره.دانشگاهم تموم شد! نوشته شده در شنبه بیستم اردیبهشت 1393ساعت 14:11 توسط. و خداوند شبهای امتحان را یلدا آفرید! یعنی اگه سه روزم فرجه داشته باشیما . باید بذاریم شب آخر مونده به امتحان ساعت ۱۲ شروع کنیم! این روزا هر وقت میخوام از درس فرار کنم میرم اتاق پگاه اینا! بس که جنبه تفریحیش بالاس آدم یادش میره حتی فردا یه ۳ واحدیه پیش نیازی داره:). کاش همتون مثل پگاه اینجا بودین.کاش اصلا همه یه خابگاهو یه کلاس بودیم. ویس میسی ویس...