yaddasht-1.blogfa.com
دفتر سیاهدفتر سیاه -
http://yaddasht-1.blogfa.com/
دفتر سیاه -
http://yaddasht-1.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
6.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
97
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
6.281 sec
SCORE
6.2
دفتر سیاه | yaddasht-1.blogfa.com Reviews
https://yaddasht-1.blogfa.com
دفتر سیاه -
دفتر سیاه -
http://www.yaddasht-1.blogfa.com/post-561.aspx
دوشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۳. از مهر چه گفتم من و از کینه چه گفتی. آوخ که به این عاشق دیرینه چه گفتی. خون میچکد از بوسهی گرمت چه بگویم. ای نشتر جانسوز به این سینه چه گفتی. چون شمع سراپا شرر گریهام ای خار. با این تن پرآبله و پینه چه گفتی. ای کاش که از رستم پیروز نپرسند. از کشتن سهراب به تهمینه چه گفتی. از خویش مکد ر شد و چشم از همگان بست. ای آه جگرسوز به آيینه چه گفتی. نوشته شده توسط Asi در ساعت 19:13 لینک. دكتر سيد مهدي زرقاني. جایزه ی ادبی ایران. ما هيچ ما نگاه. سكسكه هاي يك مست. كوتاه نوشته هاي معاصر.
دفتر سیاه -
http://www.yaddasht-1.blogfa.com/post-557.aspx
یکشنبه سی و یکم فروردین ۱۳۹۳. یک روز اگر محلهی ما آمدی. همراه خود بیاور چترت را. اینجا هوا همیشه گرفته ست. اینجا همیشه ابر است. اینجا همیشه باران است. نوشته شده توسط Asi در ساعت 18:8 لینک. اینجا صرفا دفتریست برای ثبت شعرهایی که یا نمیدانم شاعرش کیست یا اگر بدانم، اسمش را مینویسم.تا اگر دفترهای واقعی ام پاره شدند، جای دیگری این شعرها را داشته باشم.تعدادی از وبلاگ های ادبیای را هم که به آنها گاهی سر میزنم در پیوندها گذاشته ام تا آدرسش را برای خودم داشته باشم.همین. دكتر سيد مهدي زرقاني. جایزه ی ادبی ایران.
دفتر سیاه -
http://www.yaddasht-1.blogfa.com/post-562.aspx
دوشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۳. هنگام که گریه میدهد ساز. این دود سرشت ابر بر پشت. هنگام که نیل چشم دریا. از خشم به روی میزند مشت. زان دیرسفر که رفت از من. غمزهزن و عشوه ساز داده. دارم به بهانههای مأنوس. تصویری از او به بر گشاده. لیکن، چه گریستن، چه طوفان؟ خاموش شبی است هرچه تنهاست. مردی در راه میزند نی. و آواش فسرده برمیآید. تنهای دگر منم که چشمم. نوشته شده توسط Asi در ساعت 19:29 لینک. دكتر سيد مهدي زرقاني. جایزه ی ادبی ایران. ما هيچ ما نگاه. سكسكه هاي يك مست. كانون وبلاگ هاي ادبی پرشين بلاگ. شعر و فقط شعر.
دفتر سیاه -
http://www.yaddasht-1.blogfa.com/post-559.aspx
شنبه بیست و هشتم تیر ۱۳۹۳. بدون مقصد پایانهها شبیه هماند. همین که دور شوی خانهها شبیه هماند. کسی شبیه تو حرف مرا نمیفهمد. مسلم است که بیگانهها شبیه هماند. من و تو از غم دوری شبیه هم شده ایم. که بعد زلزلهها ویرانهها شبیه هماند. به پای سوختنم اشک از چه میریزی. به چشم شمع که پروانهها شبیه هماند. فقط شراب نگاه تو مست کرده مرا. که گفته است که پیمانهها شبیه هماند. کسی که میرود از گم شدن نمیترسد. بدون مقصد پایانهها شبیه هماند. نوشته شده توسط Asi در ساعت 22:0 لینک. دكتر سيد مهدي زرقاني. جایزه ی ادبی ایران.
دفتر سیاه -
http://www.yaddasht-1.blogfa.com/post-554.aspx
پنجشنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۲. این ترانه را برای تو می نویسم. در پیاده روهای مه آلود! این قدر راحت گریه نکن. قطره قطره محو می شوی. به سمت بازار بپیچ! به سمت شلوغی و صدا. کنار آدم ها بایست. حتی اگر با کسی آشنا نباشی! بلند شو از روی صندلی. بلند شو از روی خودت. خودت را بلند کن. از پنجره ها چیزهای جالبی خواهی دید! نوشته شده توسط Asi در ساعت 21:42 لینک. دكتر سيد مهدي زرقاني. جایزه ی ادبی ایران. ما هيچ ما نگاه. سكسكه هاي يك مست. كانون وبلاگ هاي ادبی پرشين بلاگ. كوتاه نوشته هاي معاصر. گاهی مرا به نام کوچکم بخوان.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
غزل معاصر
http://www.ghazal-moaaser.blogfa.com/post-852.aspx
فتنه ی چشم تو چندان ره بیداد گرفت. که شکیب دل من دامن فریاد گرفت. آن که آیینه ی صبح و قدح لاله شکست. خاک شب در دهن سوسن آزاد گرفت. آه از شوخی چشم تو که خونریز فلک. دید این شیوه ی مردم ک شی و یاد گرفت. منم و شمع دل سوخته ، یارب مددی. که دگرباره شب آشفته شد و باد گرفت. شعرم از ناله ی عش اق غم انگیزتر است. داد از آن زخمه که دیگر ره بیداد گرفت. ما کشته ی عشقیم ، که این شیرین کار. مصلحت را مدد از تیشه ی فرهاد گرفت. نوشته شده در پنجشنبه یکم مرداد ۱۳۹۴ توسط شهاب. پای پیمودن نبود و دستمان کوتاه ماند. باغی آتش گر...
غزل معاصر
http://www.ghazal-moaaser.blogfa.com/post-844.aspx
در من توان جنگ و جدالی نمانده است. از حال ما نپرس که حالی نمانده است. دیگر برای عشق مجالی نمانده است. پامال شد به خاک تمام رسیده ها. بر شاخه هیچ میوه کالی نمانده است. هرگز ز کنج دنج قفس دل نمی کنم. اما نه چون دگر پر و بالی نمانده است. دریا و تنگ در نظر ماهیان یکیست. وقتی که هیچ آب زلالی نمانده است. سالک جزای شکوه ز جور و جفای عشق. دیگر تو را امید وصالی نمانده است. آهوی جسته از گذر دام هست و نیست. شیری که در کمند غزالی نمانده است. دل را اسیر کن ببر ای عقل چون دگر. در من توان جنگ و جدالی نمانده است. علی اک...
غزل معاصر
http://www.ghazal-moaaser.blogfa.com/post-855.aspx
مگر پیکی به بوی پیرهن. نفس در تنگنای سینه جاویدان نخواهد ماند. که یوسف تا ابد در گوشۀ زندان نخواهد ماند. چنان در ظلمت شبهای خود حبس نفس کردیم. که غیر از حبسیه از نسل ما دیوان نخواهد ماند. مگر پیکی به بوی پیرهن یاری دهد ما را. وگرنه از بلا آثاری از کنعان نخواهد ماند. اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد؟ چنان جنگی به پا خیزد، که جز میدان نخواهد ماند. اگر جان در بریم از معرکه، جانان نه جانان است. وگر جانان بتازد ، پیش رویش جان نخواهد ماند. به روی نیزه، یا بر دار، یا بر دامن محبوب. یک توصیه نسبتا مفید.
غزل معاصر
http://www.ghazal-moaaser.blogfa.com/9404.aspx
اعجاز بی نظیر تو عشق است. گفتند از شراب تو میخانهها به هم. خ مها به وقت خوردن پیمانهها به هم. تو آن حقیقتی که تو را مژده میدهند. اسطورههای خفته در افسانهها به هم. هر خانهای مناره اللهاکبر است. اینگونه میرسند همه خانهها به هم. وقتی که شمع جمع تو باشی چه دیدنیست. دل دادن دوباره پروانهها به هم. چون دانههای رشته تسبیح با همیم. در هم تنیده سلسله دانهها به هم. اعجاز بینظیر تو عشق است و عشق تو. ما را رسانده از دل ویرانهها به هم. نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم تیر ۱۳۹۴ توسط شهاب. یک توصیه نسبتا مفید. من هم رفیق...
غزل معاصر
http://www.ghazal-moaaser.blogfa.com/9211.aspx
چشمان درخشان تو تا جام گرفتند. چشمان درخشان تو تا جام گرفتند. این مردم آشفته چه آرام گرفتند. بی شبهه نخستین شعرا طرز غزل را. از شیوه ی چشمان تو الهام گرفتند. تا گوشه ای از صدق و صفا را بنمایند. رفتار تو را آینه ها وام گرفتند. مستان تو هرچند غریبان جهانند. از راه نشان دادن تو نام گرفتند. در وهم نمی گنجی و بیچاره جماعت. از بی خبری دامن اوهام گرفتند. آنان به سلامت به سرانجام رسیدند. کز سینه ی مشروح تو اسلام گرفتند. در پرده ای و پرتو می هوش مرا برد. چشمان درخشان تو تا جام گرفتند. در زمین جایی ندارم. خسته ام ...
پرواز به قاب شعر های خاکستری - هر چه میخواهید چاقو بکشید...
http://www.parva89.blogfa.com/post/74
پرواز به قاب شعر های خاکستری. هنوز غصه ی خود را به خنده مهمان کن/ بخند گرچه تو با خنده هم غم انگیزی. هر چه میخواهید چاقو بکشید. گلوله ای را به یاد ندارم. که به نی ت پوست نازک آزادی. شلیک شده باشد و. به قصد شقیقۀ دژخیم. چاقویی را به یاد ندارم. که برای گلوی خوش آواز عشق. از غلاف بیرون زده باشد و. آخر دستۀ خودش را. هر چه می خواهید شلیک کنید و. هر چه می خواهید چاقو بکشید. از : حسین منزوی. چند غزل از این شاعر در بخش نظرات موجود است. دوشنبه سی ام دی ۱۳۹۲ ] [ 23:58 ] [ پروا ] . آخرش کار می دهی دستم. بهترین شعره...
غزل معاصر
http://www.ghazal-moaaser.blogfa.com/post-850.aspx
بار سنگین، ماه پنهان، اسب لاغر نابلد. ره خطا بود و علامت گنگ و رهبر نابلد. ما توکل کرده بودیم این ولی کافی نبود. نیل تر بود و عصا خشک و پیمبر نابلد. از چه می خواهی بدانی؟ هیچیک از ما نماند. دشمن از هر سو نمایان ما و لشکر نابلد. جز این در خاطرم چیزی نماند. تیغ چرخان بود و گردن نازک و سر نابلد. مشتهامان را گره کردیم اما ای دریغ. مشتی از ما سست پیمان مشت دیگر نابلد! گاه غافل سر بریدیم از برادرهای خویش. دید اندک بود و شب تاریک و خنجر نابلد. نامه ها بستیم بر پاشان دریغ از یک جواب. یک توصیه نسبتا مفید. محمد رض...
غزل معاصر
http://www.ghazal-moaaser.blogfa.com/9405.aspx
مگر پیکی به بوی پیرهن. نفس در تنگنای سینه جاویدان نخواهد ماند. که یوسف تا ابد در گوشۀ زندان نخواهد ماند. چنان در ظلمت شبهای خود حبس نفس کردیم. که غیر از حبسیه از نسل ما دیوان نخواهد ماند. مگر پیکی به بوی پیرهن یاری دهد ما را. وگرنه از بلا آثاری از کنعان نخواهد ماند. اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد؟ چنان جنگی به پا خیزد، که جز میدان نخواهد ماند. اگر جان در بریم از معرکه، جانان نه جانان است. وگر جانان بتازد ، پیش رویش جان نخواهد ماند. به روی نیزه، یا بر دار، یا بر دامن محبوب. روزی که رفتی با خودم گفتم.
غزل معاصر
http://www.ghazal-moaaser.blogfa.com/9202.aspx
گر وصال ممکن نیست. عادتم شده در عشق, گاه گفتگو کردن. خنده بر لب آوردن, گریه در گلو کردن. می شود ز دستم گم رشته ی سخن صد بار. گر شبی شود روزی با تو گفتگو کردن. از تو گوشه ی چشمی دید چشم و حاشا کرد. یینه با تو روبرو کردن. دردمند عشقت را حال از دو بیرون نیست :. یا زعشق جان دادن, یا به درد خو کردن. کاش صد زبان باشد همچو شانه عاشق را. تا تواند از دستت شکوه مو به مو کردن. ای امید جان گفتی چیست آرزوی تو؟ گر وصال ممکن نیست, ترک آرزو کردن. غرق می کنم در اشک خویش را شبی چون شمع. پیش محرمان تا چند حفظ آبرو کردن؟
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
97
YADDASH.AZ
Azərbaycançılıq. Dünya və biz. Tərcümələr. Gənclik və Maarifçilik ictimai birliyi. Azərbaycan Respublikasının Prezidenti yanında Qeyri-Hökumət Təşkilatlarına Dövlət Dəstəyi Şurası. Rəsmi səhifə. Gənclik və maarifçilik İB - 2014.
پزشگی ودرمان های سنتی با گیاهان دارویی
پزشگی ودرمان های سنتی با گیاهان دارویی. پنجشنبه 19 دی 1392 02:05 ب.ظ. اناتومی و فیزیولوژی مغز. اگر سی تی اسکن طبیعی با سی تی اسکن مغزی که اکسیژن به آن نرسیده مقایسه شود ، می توان شدت آسیب به مغز را از میزان کم شدن ضخامت قشر مخ تشخیص داد . و نتیجتا در این مورد بحث های زیاد فلسفی ، دینی وعلمی وجود داشته و دارد . ضربه اصلی به فرنولوژی زمانی وارد شد که در اواسط سدة نوزدهم حادثه غیر منتظره ای در آمریکا و چشم های تیزبین طبیبی در اروپا اساس آن را در هم ریختند . حافظة فعال چگونه بوجود می آید؟ ارتباطات مغز چگونه ...
火神実也のいいことずくめ日記
Wp sv 2422 53354. Wp sv 2422 53354. 時世は変わったもんだなあ http:/ xn- dx-i83ar61s9gd25rdkp.xyz/. Wp sv 2422 53354. Wp sv 2422 53354.
یادداشت های زیرزمینی
کابوس حقیقت یا حقیقت کابوس. دوشنبه شانزدهم خرداد 1390 ساعت 2 قبل از ظهر رهگذر. گم شده بودم، سردرگم و گیج و منگ فقط میدویدم. اتاقهای تو در تو، راهروهای پیچ در پیچ و. یک کسی یا یک چیزی من رو ترسونده بود نمیدونم چی بود! فقط از دستش فرار میکردم دنبال یک خروجی بودم یک جایی که بتونم از این ساختمان عجیب و لعنتی در بیام بیرون. استخر بزرگی بود چند نفر داخل استخر بودند و یک عدهای هم بیرون، همه اونها زن بودند زنهای زیبایی بودند یا شاید من در بدو ورودم اینطوری دیدم! از یک در دیگهای در انتهای این سالن خارج شدم اومدم ...
روزای خوب منتظرن
دلم هوس یک دوست قدیمی کرده. یک رفیق شش دانگ. کسی که امتحانش را در رفاقت پس داده. ودیگر محک زدن وزیرو رو کردنی در کار نباشد. رفیقی که من نگویم و. بخندم وحجم بغض را در خنده ام ببیند. رفیقی که بگویمش برو اما. پروفایل فعال- - -. تاريخ : چهارشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۴ 13:41 نویسنده : Nikolai Ilich. دارم از اینجا کوچ میکنم.بلاگفا دو سه روزه سروراش یکی در میون کار میکنه.فک کنم یکم بعد وبلاگم بپره و راه تکرار بر خطر باید بست. تاريخ : چهارشنبه هجدهم شهریور ۱۳۹۴ 5:8 نویسنده : Nikolai Ilich. پی نوشت 2: چند تا عکس هول ه...
دفتر سیاه
چهارشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۳. تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هر شب. بدینسان خوابها را با تو زیبا میکنم هر شب. تبی این کاه را چون کوه سنگین میکند، آنگاه. چه آتشها که در این کوه برپا میکنم هر شب. تماشاییست پیچ و تاب آتشها، خوشا بر من. که پیچ و تاب آتش را تماشا میکنم هر شب. مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست. چگونه با جنون خود مدارا میکنم هر شب. چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو. که این یخکرده را از بیکسی ها میکنم هر شب. تمام سایهها را میکشم بر روزن مهتاب. حضورم را ز چشم شهر حاشا میکنم هر شب.
یادداشتهای یک دانشجو
علوم تربیتی - برنامه ریزی آموزشی. شش رمز کلیدی یک گفتگوی اثرگذار. نقش مهم موسیقی در یادگیری. راههای مقابله با استرس. راههای غلبه بر استرس. مراحل رشد روانی-اجتماعی انسان. نقش تربيتي معلم از ديدگاه فلاسفه و مربيان بزرگ. علوم تربیتی(مدیریت و برنامه ریزی آموزشی). گرایش ها و آینده شغلی رشته علوم تربیتی. انجمن علمی علوم تربیتی دانشگاه قم. علوم تربیتی - برنامه ریزی درسی. دانشجويان علومتربيتي دانشگاه تربيت مدرس. مرکز پخش ولیعصر (عج) هشترود. بچه های علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان91. بازار کار رشته علوم تربیتی.
یادداشت های یک مسافر
یادداشت های یک مسافر. عبور و مرور یک نفر غریبه ی سمج که حتی صرف این که "احتمال" دادم همون احمقانه ترین انتخاب زندگیم باشه باعث شد کلا این وب و تعطیل کنم! نوشته شده در ساعت توسط.
سیاره من
مریم تو سرطان نداری! نوشته شده در جمعه بیست و یکم آذر 1393ساعت 18:5 توسط زهرا اكبرنيا. اینجا سیاره من است. تکرار نقش کهنه خود در لباس نو. حوصله شرح قصه نیست "فاضل نظری". نوشته شده در شنبه هجدهم مرداد 1393ساعت 12:38 توسط زهرا اكبرنيا. فرشته اس داده: چطوری دختر حوا؟ جواب میدم: خوبم ولی از این به بعد میخوام دختر آدم باشم. پن: درد هر کسی قد جنبشه؟ نوشته شده در چهارشنبه هفدهم اردیبهشت 1393ساعت 18:34 توسط زهرا اكبرنيا. سال که نو می شود دیگر کهنه پرستی معنی ندارد! جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو میدهد.
yaddasht-parakandeh.blogfa.com
يادداشتهاي پراكنده
از رسالت زينبي تا راهيان نور دولتي. روز چهارشنبه مورخ 13 اسفندماه 1393 جناب آقاي دكتر روحاني رئيس جمهور محترم با حضور در جمع اعضاي ستاد مركزي راهيان نور سخناني ايراد فرمودند كه حاكي از توجه و عنايت ويژه ايشان به كاروان هاي راهيان نور بود. شاه بيت اين سخنان كه در خروجي رسانه هاي مختلف قرار گرفت اين دو جمله بود كه: راهيان نور تعلق به هيچ حزب و جناحي ندارد و كتاب دفاع مقدس بايد براي نسل هاي نو گشوده بماند. آيا رئيس جمهور محترم درصد ايجاد گفتمان جديدي درباره راهيان نور يا آشناييزدايي از صورت كنوني آن است؟
ıllı... مـَטּ آבمـ بـَבے نبـوבمـ ...ıllı
Illı م ט آבم ب בے نبوבم .ıllı. پایבار تا پاے בار :). همراه با مט زمزمﮧ کט. اینجا مهر سکوت را. تنها برلباט בروغ گویاט مے زننב .]. وارב ش בט بﮧ اینجا نیاز به لیاقت. رو پیشنهاב مے کنم . مرآ اینجآ د نبآل کنید :. م ن ذر ه ذر ه ت مام ش دم . :]. اینجآ روزآیی رو گذروندم ک ه نبای د میگذشتن . :). ام ا حالآ م ن میگذرم از روزآیی ک ه خود م بینشون جآ موند م! شآی د نیاز م ب ه نوشتن روزی دوبآره م نو وادار ب ه بازگشت کرد . ر فیق م منون م باب ت خواندنم! کامنتا بازه ، میخون م حرفاتونو . ]. بای ב ت رڪ ڪنم ت. خب مرسﮯ ڪلﮯ !
SOCIAL ENGAGEMENT