yekzan4.blogfa.com
yekzan4yekzan4 - yekzan4
http://yekzan4.blogfa.com/
yekzan4 - yekzan4
http://yekzan4.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Wednesday
LOAD TIME
1.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
41
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.205 sec
SCORE
6.2
yekzan4 | yekzan4.blogfa.com Reviews
https://yekzan4.blogfa.com
yekzan4 - yekzan4
هر چی تو بگی عزیزم
http://www.everythusaydarling.blogfa.com/9210.aspx
هر چی تو بگی عزیزم. ماجراهای پ ت و م ت. خوب برای اولین نکته خودتون رو توی شرایط کنکور که هیچ توی زندگی هم با هیچ کس و هیچ چیز مقایسه نکنید! یعنی از تجربیات دیگران استقاده کنید ولی مقایسه نه! این یه نصیحت خیلی مهمه. من ساعت درس خوندن ندارم ، یعنی حال کنم و تا جایی که میتونم میخونم، ساعت بیداری هم نذاشتم برا خودم ولی گفتم مثلا بیشتر از 7 ساعت خواب واسه کل زندگانیم سم از این به بعد! اگه 2 صبح بخوابم باید 9 صبح بپاشم. من بعضی اوقات درس های سنگین رو که توی یه روز میخونم بعد از 5 ساعت دیگه مغزم رد میده! 9 بهمن...
هر چی تو بگی عزیزم - پایان یا لج بازی
http://www.everythusaydarling.blogfa.com/post-245.aspx
هر چی تو بگی عزیزم. ماجراهای پ ت و م ت. پایان یا لج بازی. چند روز پیش فکر میکردم برم از فیسبوکم ریمووش کنم بریم پی زندگیمون همه. که دو روز بعدش دیدم منو ریموو کرده مرتیکه ی خر! یارو توی نامه ها و ایمیل هاش می نوشته که منم باید مثل تو رابطه ام رو با پدر و مادر و . تو حفظ میکردم بعد میاد ریمووو میکنه. میدونی به این رسیدم که حقیقتا همه پسرها دروغ گوهای خوبی هستن. و هرگز عاشق نمشن و باهات صادق نیستن. حداقل الان این فکر رو میکنم. الان که بعد از پویا سعی کردم با کسی باشم و بعد از ۸-۹ ماه. پایان یا لج بازی.
هر چی تو بگی عزیزم - فیسبوک لعنتی
http://www.everythusaydarling.blogfa.com/post-244.aspx
هر چی تو بگی عزیزم. ماجراهای پ ت و م ت. وقتی توی فیسبوک همه عکس ها و نوشته های منو لایک میکنه. و در برابر هم دوستای منو دونه دونه داره ادد میکنه! چرا حالا بعد نزدیک به یه سال و نیم نمیره گم شه؟ نوشته شده در جمعه یکم شهریور ۱۳۹۲ساعت 23:10 توسط م ت. پایان یا لج بازی. هر چی خواستم نشد! هر چی بیشتر تلاش میکنم . دیگه منتظر نیستم . فقط از این نگرانم که تو تنها بشوی. پویا گفت : نهار کجا بریم؟ هر جای میخوای بریم من پایه ام. گفت: هر جای تو بگی عزیزم! 9 بهمن 90 بود که پویا بهم یه ایمیل زد و من از زندگیش خط خوردم.
هر چی تو بگی عزیزم
http://www.everythusaydarling.blogfa.com/9207.aspx
هر چی تو بگی عزیزم. ماجراهای پ ت و م ت. به خاطر پویا از دست دادم. کسی که همیشه عاشقم بود کسی که همیشه پا به پام بود. کسی که همیشه بود. قبل از پویا باهاش آشنا شدم، بعد ازهم جدا شدیم و. بعد از پویا برگشت ، خیلی عوض شده بود. به خاطر من . درس خونده بود، دانشگاه رفته بود ، سربازی.کار زندگی. کسی رو از دست دادم که هرگز توی زندگیم تکرار نمیشه. دوستت دارم ولی فایده ای نداره. تازه فهمیدم پویا توی زندگی من هیچی نبوده، هیچ کاری برام نکرد ، رابطه ی من و پویا یه رابطه ی مسخره ی یه طرفه ی کودکانه بود. پایان یا لج بازی.
هر چی تو بگی عزیزم - مهندسی it
http://www.everythusaydarling.blogfa.com/tag/مهندسی-IT
هر چی تو بگی عزیزم. ماجراهای پ ت و م ت. داشتم توی وبلاگ خودم که چندین ساله میگشتم که یهو احساس کردم چه بلایی سر این وبلاگ بیارم؟ دیدم این همه با عشق و علاقه این جارو ساختم و رنگ و لعاب دادم حیفه بره رو هوا. و ضمن این که الان دارم خیر سرم برای کنکور کارشناسی ارشد میخونم و دقیق 2 ماه مونده و من اینجام. تصممیم گرفتم از این وبلاگ برای انتقال چیزهای درسی، کنکوری، کاری علمی و یا هر چیزی که خودم بلدم و میتونم برای انتقال به بقیه استفاده کنم. خلاصه میخوام براتون توضیح بدم تا اشتباهات منو شماها انجام ندین. قرار ش...
هر چی تو بگی عزیزم - نشد !
http://www.everythusaydarling.blogfa.com/post-247.aspx
هر چی تو بگی عزیزم. ماجراهای پ ت و م ت. به خاطر پویا از دست دادم. کسی که همیشه عاشقم بود کسی که همیشه پا به پام بود. کسی که همیشه بود. قبل از پویا باهاش آشنا شدم، بعد ازهم جدا شدیم و. بعد از پویا برگشت ، خیلی عوض شده بود. به خاطر من . درس خونده بود، دانشگاه رفته بود ، سربازی.کار زندگی. کسی رو از دست دادم که هرگز توی زندگیم تکرار نمیشه. دوستت دارم ولی فایده ای نداره. تازه فهمیدم پویا توی زندگی من هیچی نبوده، هیچ کاری برام نکرد ، رابطه ی من و پویا یه رابطه ی مسخره ی یه طرفه ی کودکانه بود. پایان یا لج بازی.
a happy home - دل نوشته های یک زن
http://sibe-kaall.persianblog.ir/post/143
دل نوشته های یک زن. ت : ۱٥ آبان ۱۳٩٢. ز : ٤:۱۸ ب.ظ. یکی از سرگرمی های من اینه که همیشه بر میگردم تو دفتر خاطرات سال گذشته که ببینم پارسال این موقع چیکار می کردم، بیشتر از 10 ساله که خاطراتمو مینویسم، بعضی وقتا هم نوشته های قدیمیمو می خونم، خیلی جالبه که آدم خاطرات دنیای بچگیشو بخونه. دلم می خواد تا آخر عمر ادامه بدم به نوشتن. خب برای امروز کار خاصی ندارم، کارای خونه رو کردم، یه چایی هم برا خودم ریختم که بنوشم. شام هم قراره سبزی پلو با تن ماهی درست کنم. بهتره یه فهرستی از وقایع این روزای خونمون بنویسم:.
Friends - دل نوشته های یک زن
http://sibe-kaall.persianblog.ir/post/139
دل نوشته های یک زن. ت : ۱۱ مهر ۱۳٩٢. ز : ۱٠:۱٠ ق.ظ. بعد از چند روز امروز اولین روزیه که هیچ کاری ندارم، یه آرامش خاصی دارم، نه کلاسی نه سفارشی . هیچی. صبح با خیال راحت تا هفت و نیم خوابیدم، پاشدم صورتمو شستم و چای درست کردم.چایی و رنگارنگ خوردم و نشستم پای لپ تاپ. ، شام هم قراره پاستا با سس مرغ درست کنم. به به. امروز یه روز خوبه. خوب حالا بریم سر ماجرایی که می خوام بگم:. مدت زیادی بود که دنبال یه دوست خوب بودم، یکی که خونه اش نزدیکمون باشه و بتونیم به هم سر بزنیم، حالا فکر کنم پیداش کردم. نظرات : .
dear diary - دل نوشته های یک زن
http://sibe-kaall.persianblog.ir/post/128
دل نوشته های یک زن. ت : ۱٦ خرداد ۱۳٩٢. ز : ۱٠:۱٤ ق.ظ. یک سال از عمر وبلاگم می گذره. یادمه پارسال این موقع ها امتحان داشتم، دلم گرفته بود، کلی مشکلات داشتم. ولی حالا خیلی بهترم، فکر می کنم تو این یک سال از نظر عقلی کلی رشد کردم. همین وبلاگ و نظرات دوستام خیلی بهم کمک کرد. خوشحالم که اینجا رو دارم. هروقت دلم می خواد میتونم بیام اینجا و خاطرات قبلیمو بخونم. ای کاش همسرجان هم یه دفتر خاطرات داشت تا میتونستم بفهمم تو مخش چی میگذره. من خیلی محافظه کارم، تو تمام نوشتن هام همیشه حواسم هست که ممکنه کسی بیاد و خا...
فیلم - دل نوشته های یک زن
http://sibe-kaall.persianblog.ir/post/122
دل نوشته های یک زن. ت : ۱٠ اردیبهشت ۱۳٩٢. ز : ۸:۱٩ ق.ظ. یه چند روزیه بعد ازظهرا که می خوام استراحت کنم فیلم می بینم. فیلمای مثلا ترسناک. تا چند سال پیش کوچکترین صحنه ترسناکی که می دیدم شب خوابم نمی برد. ولی الان اصلا تاثیری روم نداره شایدم فیلماش زیاد ترسناک نیست. چند تا هم فیلم غیر ترسناک با همسرجان دیدم: The Artist (همون که بی صدائه) و Midnight in Paris و The Vow خیلی قشنگ بودن. نظرات : . مرجع راهنمای وبلاگ نویسان. سفارش طراحی اختصاصی قالب وب سايت و قالب وبلاگ. مدیر وبلاگ : مهتاب. خانم صفر و آقای یک.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
41
㋡ آدم ها دنبــــــــــــاله دارند .... ㋡
آدم ها دنباله دارند . چیزی نگو که طعم قوافی عوض شود. پرهیز از نگاه کردن به کسی که شوق دیدن اش کلافه ات کرده،. تردید مبهم ات را به یقینی روشن تبدیل می کند:. شنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۴ ساعت 12:2 توسط خودم خودم. امروز به این نتیجه رسیده ام که سخت ترین کار دنیا نترسیدن است! و من میترسم. از خیلی چیزها. میترسم. از خیلی آدم ها. میترسم. از تمام اتفاق هایی که باید می افتادند و نیفتادند. میترسم. از تمام اتفاق هایی که افتادند و نباید می افتادند! میترسم از تمام مسیری ک رفته ام. از تمام مسیری که نرفته ام. حواسم پرت م...
قاب زندگی
یک زن هستم در قاب زندگی. یک زن هستم در قاب زندگی. دنبال کنندگان ۳۸ نفر. این وبلاگ را دنبال کنید. این شهر آرام، این شهر عجیب. آخه چطور با بچه درس بخونم؟ این زن چه کنه؟ دنیا قشنگ باشد چه بهتر. دم خروس یا قسم حضرت عباس؟ وی عاشق هری پاتر است. این جا، خانه ی ما، مرکز دنیا. شوهر لطیف من :. پیشنهاد می کنم بخونید. ساخت وبلاگ جدید در blog.ir. نرم افزار مهاجرت به blog.ir. وبلاگ رسمی شرکت بیان. کار علمی همسرداری فرزند پروری. سید علی خامنه ای 1395/10/13. ۲۳ دی ۹۵ ، ۱۲:۱۶. آخیش دیگه راحت نفس می کشه می تونه بخوابه.
تولد یک زن
تاریخ : دوشنبه 28 آذرماه سال 1390 در ساعت 01:22 ق.ظ. بایدزودترازاینهاتمام میشدمیدونستم اون بهترین انتخابه واقعآدوستم داره وآدمی هست که میشه واسه یه عمر روش حساب کرد درحقم جز خوبی کاردیگه ای نکرده امانمیدونم چراهربار وقتی جلوی کامپیوتر مینشستم نمیتونستم در برابر وسوسه پیشنهادهای جدید مقاومت کنم وبادیدن پیغامهای علاقمندی آدمهای جدیدوسوسه میشدم تااین کیس روهم ببینم وبااینکه میدونستم وقت تلف کردنه ودلم با اون بود باز سرقرارمیرفتم وبرای غیبت چندساعته ام دروغ میبافتم. به قلم یک زن. امشب میدونی به چی فکرمیکردم؟
yekzan.com has expired
Yekzan.com has expired. Because of this, the existing content of your website is not showing. If you are the registrant of this domain name and want to continue the use of your website, please contact N/A with an email to irhostco-1@support.hostcontrol.com. To renew the domain name.
سکانس هایی زنانه
یک زن با سکانس هایی مرموز! خودم را نمی توانم راحت کنم . نمی توانم هی مقدمه های جورواجور فلسفی. بچینم و بگویم : اه . به درک .نشد که نشد . و بعد بروم و یک چایی برای خودم بریزم و مثل همیشه سرد سرد به جانم. چرا نمی توانم ؟ این همه حرف خوب بلدم . این همه تز " حال خوب. را میدانم . اما برای خودم . میمیرم تا کمی آسودگی کنم! خیلی دوغکی ست . خیلی ماست است . چون دوغ آ بعلی . چون ماست پرچرب کاله! این دنیای بی مزه با این همه تکرار بی لطفش دقیقا می خواهد به من ناعدالتی. تو خالق این ناعدالتی نیستی! دستم را روی قلبم.
yekzan4
اموزش فارسی کردن منوهای ios7 برای ایفون ۵ و ایپد و ای پاد. اموزش فارسی کردن منوهای ios7 برای ایفون ۵ و ایپد و ای پاد هم وطن عزیزمان محمد عارف تمنادار اقدام به فارسی سازی کامل iOS 7 کرده و آنرا به طور کاملا رایگان در اختیار همه علاقه مندان قرار داده است. دوستان می توانند این فارسی ساز قدرتمند را به طور کاملا رایگان از لینک زیر دانلود نمایید. نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم دی ۱۳۹۲ساعت 14:40 توسط yekzan4.
یه زن خسته
ساعت ۱:٢۳ ق.ظ روز ۱۳٩۳/۳/٢٠. مرگ فقط یک باررخ نمیدهد. همه ما چند بار میمیریم. هر بار که با علایق وپیوندهاى خود وداع میکنیم مرگ را تجربه مى کنیم. ساعت ۱٢:۱۱ ب.ظ روز ۱۳٩٢/٧/٢۳. ازهمتون ممنونم دوستای خوبممم که این مدت باهام بودین. این همه کامنت دلسوزانه . برام وقت گذاشتین بدون اینکه منو بشناسین منو ببینین . بهم اعتماد کردین. همتون رو دوست دارمم. همه پستای قبلیم رو حذف کردم و بلاگم رو فقط برای اینکه یه راه ارتباطی با شما داشته باشم حذف نمیکنم چون میدونم دلم براتون تنگ میشه . بازممم ممنون و دوستون دارممممممم.
عریانی های روح یک زن زیبا
عریانی های روح یک زن زیبا. Https:/ telegram.me/yekzaneziba Instagram:yekzaneziba. ساعت ۱٢:٥۱ ب.ظ روز یکشنبه ۱٤ شهریور ،۱۳٩٥. ساعت ۱٢:٠٧ ب.ظ روز شنبه ٢۳ امرداد ،۱۳٩٥. هر آغازی را پایانیست. خیلی وقت ها باید کوله بارت را ببندی و بروی. همین! دوستان بر من ببخشایند ، ناشناس بودن از ارکان اصلی این وبلاگ بوده که متاسفانه به دلیل حماقت خودم از دست رفت . این پست آخر این وبلاگ بود. پروفایل مدیر : سابینا. این وبلاگ با قدرت پرشین بلاگ. راه اندازی شده است.
این جا یک زن نمی نویسد ....
نیمه دیگر من (اون یکی دیگه وبم). نمایندگی پنل اس ام اس. این جا یک زن نمی نویسد . یک فرشته می نویسد! یک زن آمد تا بنویسد . یکشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۴. از صبح داشتم به علی و ممد و مرتضی گوشزد میکردم که درست کار کنند. که دیوارهای خونه رو درست. که این وضع کار کردن نیست! که اگه اینجوری کار کنند آخر ماه به جای پول اردنگی نصیبشون میشه و باس. بار و بندیلشونو جمع کنن و دمشون و بزارن رو کولشونو برن .حالا اگه دمم ندارند به ما ربطی نداره مهم. رفتنشونه گیتارشونم با خودشون ببرن. چایی شربتی چیزی بخورم رییس! و ثبت نام کردی...
دغدغه های یک زن
دغدغه های یک زن. 1740;کشنبه ٢٩ بهمن ۱۳٩۱ ] [ ۸:٤٥ ق.ظ ] [ مریم ]. چند روز نبودم حسابی درگیر کارها و برنامه های عقب افتاده شدم. تولد پسرم 3/10 بود که من روز سه شنبه 5/10 واسش تولد گرفتم. دلم اصلا راضی نمی شد به این تولد. به اصرار همکارام بود فقط واسه روحیه. قرار بودش مهمونام هم فقط همکارام باشن و بس که بالاجبار خونواده خودم و مادر. دعوت شدند البته از خونواده ما فقط مامان اومد اونم به اصرار من (بیچاره مامان می. خواست راحت باشم تو جمع دوستام ). ذوق خرید کردن دارم من عجیب. همه هزینه کردی کاش بیشتر میگفتی.