haghighatehavas.blogfa.com
مسافر سنگدل من - تموم شد .... نقطه سر خط...
http://www.haghighatehavas.blogfa.com/post-36.aspx
میخوام اینو بنویسم تا به کسی دل ببندی که دل داشته باشه نه سنگ . تموم شد . نقطه سر خط. شبیه اتفاق می افتی روی صورتم. و آب می برد. همه ی ستاره هایی را که. تا زمین پایین آمده بودند. تنها یک ستاره ی کوچک می ماند و. تو باید دور آن را. و من که هیچ وقت. فوت می کنم توی صورتت. تا ستاره ها فرصت کنند. دوباره به زمین برگردند. من دکمه ای سیاه پیدا کرده ام. جای چشم تو که از حدقه. من گناه کرده ام. دست از تو کشیده ام. پیشتر از اینها که بدانی. با روزناه های مجانی. سری را که به سنگ خورد را. می خورند با چایی.
haghighatehavas.blogfa.com
مسافر سنگدل من
http://www.haghighatehavas.blogfa.com/8801.aspx
میخوام اینو بنویسم تا به کسی دل ببندی که دل داشته باشه نه سنگ . عشق آغاز جنون بود .نمیدانستم.و گویی من نیز مجنون شدم امروز. و ۱۸ ساعت گذشت.که انگار ۱۸ سال بود. کوچه ها در خلوت شب، پنجره ها همه بسته. آسمان خاکستری رنگ، بغض باران در نگاهش. خنجری در سینه دارد، توده ابر سیاهش. نسل بارانم، بارانم، بارانم. چون ابر بهارانم، گریانم، گریانم، گریانم. من با چشم گریان، سیل غم برد آشیانم. خواب سرخ بوسهایت می نشیند بر لبانم. نوشته شده در 5 Apr 2009. ساعت 15:11 توسط هیلدا. خیلی خوب است که نخندیدی با من.
haghighatehavas.blogfa.com
مسافر سنگدل من - یه سال دیگه
http://www.haghighatehavas.blogfa.com/post-40.aspx
میخوام اینو بنویسم تا به کسی دل ببندی که دل داشته باشه نه سنگ . الان 1 فروردین 87 ه و نمیدونم چرا اون حس مسخره ای که باید باشه، نیس! خیلی چیزا رو میشه نوشت رو کاغذ و نتیجه اخلاقی گرفت که خوب بودیم یه سال، ولی با چند تا سطر میشه به این نتیجه رسید که گه تر از این نمیشد که بشه. نمیدونم این همه ذوق و شوق که ملت دارن واس چیه؟ تو یه راه بلند و طولانی ام. که می رم شب و روز. نمیدونم چه حالی دارم، ولی. می رم، هر شب و روز. حس باحال یه دیزاین جدید به جمله تکراری چه طرح متفاوتی! حتی حسی واسه اوسکول کردن مردم هم نیس!
haghighatehavas.blogfa.com
مسافر سنگدل من
http://www.haghighatehavas.blogfa.com/8510.aspx
میخوام اینو بنویسم تا به کسی دل ببندی که دل داشته باشه نه سنگ . آتشی بود زیر خاک.که ناگزیر باد آمد. شاید دقیقا" ۵ سالی میشد. اویل آتشی بود.سالها اتش ماند و ماه ها قبل ،. خاکسترش زیر خروارها خاک مدفون شده بود. سنگ قبری برایش گذاشته بودم و هر از چند گاهی برای تسکین دلم،. کنارش میرفتم و در خلوتی مرگبار اشک میریختم. کم کم نبودنش با هزار سختی باور گشت. اما روزها گذشت باد آمد .باد که نه.طوفان شد. خاک کناره گرفت.خاکستر ها دوباره آتش شد.اتشی سوزنده. دوباره سوختم.آتشش هنوز مرا میسوزاند.اما. ۱۵ ماه پیش بود.
haghighatehavas.blogfa.com
مسافر سنگدل من
http://www.haghighatehavas.blogfa.com/8508.aspx
میخوام اینو بنویسم تا به کسی دل ببندی که دل داشته باشه نه سنگ . به یاد آرزوهایم سکوت میکنم,بالاتر از صد فریاد. دیگه حتی از تو نوشتن هم منو سیراب نمیکنه ، دیگه مثل اون روزها بودنت منو آروم نمیکنه .این روزا دیگه دلم نمیخواد بشینم یه گوشه دنج و خلوت به تو فکر کنم دیگه دلم نمیخواد قلم دستم بگیرم و تویه هزار واژه معنات کنم . هیچ وقت فکر نکردی دل بزرگ من ، دلی که یه روز انقدر بزرگ بود که هیچ وقت جای خالی. تو رفتی و هنوز در صندوقچه بستس و عروسک خواب و بیداری تو هنوز بیداره تا شاید یه روز برگردی ، گرد و غبار صند...
haghighatehavas.blogfa.com
مسافر سنگدل من
http://www.haghighatehavas.blogfa.com/8709.aspx
میخوام اینو بنویسم تا به کسی دل ببندی که دل داشته باشه نه سنگ . من بودم تو نبودی.یلدا بود من نبودم. سال ها بعد که چشمان تو عاشق. که قصه ی مادربزرگ درست بود. نوشته شده در 20 Dec 2008. ساعت 23:41 توسط هیلدا. خیلی خوب است که نخندیدی با من. خوب است که نمیخندی دیگر هم. کثافت دلم تنگ شده برای لبخندت. بهترین دوست من تکتم. Oghabe siah bar gholleye metall.
haghighatehavas.blogfa.com
مسافر سنگدل من - بازم من ... بازم تو
http://www.haghighatehavas.blogfa.com/post-39.aspx
میخوام اینو بنویسم تا به کسی دل ببندی که دل داشته باشه نه سنگ . بازم من . بازم تو. خوش بهحال آن زن. خوش به حال زنی که برایش. خوش به حال زنی. که نگاه پاک ومعصومانه تو. هرروز به او خیره شود. خوش به حال زنی. که دستهای قشنگ تو. تا لبهایت به نجوايی بخندد. به کش و قوسهای تنم. چقدر برایت قصه بگويم. موهایت را نفس بکشم. چقدربی تو، به تو فکر کنم؟ نوشته شده در 11 Jun 2007. ساعت 16:2 توسط هیلدا. خیلی خوب است که نخندیدی با من. خوب است که نمیخندی دیگر هم. کثافت دلم تنگ شده برای لبخندت. بهترین دوست من تکتم.
haghighatehavas.blogfa.com
مسافر سنگدل من
http://www.haghighatehavas.blogfa.com/8509.aspx
میخوام اینو بنویسم تا به کسی دل ببندی که دل داشته باشه نه سنگ . تموم شد . نقطه سر خط. شبیه اتفاق می افتی روی صورتم. و آب می برد. همه ی ستاره هایی را که. تا زمین پایین آمده بودند. تنها یک ستاره ی کوچک می ماند و. تو باید دور آن را. و من که هیچ وقت. فوت می کنم توی صورتت. تا ستاره ها فرصت کنند. دوباره به زمین برگردند. من دکمه ای سیاه پیدا کرده ام. جای چشم تو که از حدقه. من گناه کرده ام. دست از تو کشیده ام. پیشتر از اینها که بدانی. با روزناه های مجانی. سری را که به سنگ خورد را. می خورند با چایی.
haghighatehavas.blogfa.com
مسافر سنگدل من
http://www.haghighatehavas.blogfa.com/8603.aspx
میخوام اینو بنویسم تا به کسی دل ببندی که دل داشته باشه نه سنگ . بازم من . بازم تو. خوش بهحال آن زن. خوش به حال زنی که برایش. خوش به حال زنی. که نگاه پاک ومعصومانه تو. هرروز به او خیره شود. خوش به حال زنی. که دستهای قشنگ تو. تا لبهایت به نجوايی بخندد. به کش و قوسهای تنم. چقدر برایت قصه بگويم. موهایت را نفس بکشم. چقدربی تو، به تو فکر کنم؟ نوشته شده در 11 Jun 2007. ساعت 16:2 توسط هیلدا. خیلی خوب است که نخندیدی با من. خوب است که نمیخندی دیگر هم. کثافت دلم تنگ شده برای لبخندت. بهترین دوست من تکتم.
