z-loveed75.blogfa.com

skis-sahar.blogfa.com

اسکیس - سلاااااااااااااااااااام

http://www.skis-sahar.blogfa.com/post-1.aspx

همه چی نوشت سحر اسکیس! رحمت خداوند ممکن است تاخیر داشته باشد اما حتمی است. سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به دوستای خوب و نازنیم.خوبید؟ من سحرم از امروز با شماها. هستم اینجا. میام درد دل میکنم صحبتی میکنم از نوع تخصصی یا غیر تخصصی. امیدوارم همیشه همراه من باشید. نوشته شده در یکشنبه پانزدهم اسفند ۱۳۸۹ساعت 0:3 توسط سحر. لبخند بیش از چند لحظه دوام ندارد ولی خاطره جاودانی است. یکی بود اما اون یکی؟ لحظه های احساس(سعیده صباغیان). رده پایی از دلتنگی(زهره جون). صدای پای اب(کوثر سنجریان).

tar-bi-tar.blogfa.com

بزرگترین گناه من عشق تو بود ... - حــــــلالمـــــــــــــ کـنــ

http://www.tar-bi-tar.blogfa.com/post-56.aspx

بزرگترین گناه من عشق تو بود . مزه ی عشق را به هر که چشاندی,هیچ گاه لذتش را با گرفتن معشوقش از او مگیر. حلالم کن دارم میرم چقد این لحظه دلگیره. گناهی گردن ما نیست همش تقصیر تقدیره. نگام کن لحظه ی رفتن چه تلخه این هم آغوشی. چه وحشتناکه دل کندن چقد سخته فراموشی. پراز بغضم پراز گریه پر از تلخی و شیرینی. حلالم کن دارم میرم منو هرگز نمیبینی. حلالم کن اگه دستام به دستای تو عادت کرد. آخه دنیای عاشق کش به مادوتا خیانت کرد. کلاف آرزو هامو چرا هیشکی نمیبافه. برای ما دوتا عاشق جدایی دوراز انصافه. منو تو در کنار هم .

tar-bi-tar.blogfa.com

بزرگترین گناه من عشق تو بود ... - صدای عشق

http://www.tar-bi-tar.blogfa.com/post-47.aspx

بزرگترین گناه من عشق تو بود . مزه ی عشق را به هر که چشاندی,هیچ گاه لذتش را با گرفتن معشوقش از او مگیر. در ساحلي نشسته بودم ناگهان صدايي به من گفت شرط عشق را به جا بياور و بنويس، گفتم: قلم ندارم! گفت: استخوانت را قلم کن! گفت: خونت را جوهر کن! گفت: پوستت را کاغذ کن! گفت: بنويس {عشق من دوستت دارم}. Mahsa 14:41 سه شنبه بیست و هشتم دی ۱۳۸۹. بیا یک شب که برفی سخت میبارد. منو تو در کنار هم . جدا از شر و غوغای انسانها. بری از رنج و حرفانها . بنوشیم از لبان هم . شراب بوسه ای شیرین . روزانه هاي سانا و سامي.

mazandclimber.blogfa.com

کوهنوردی از مازندران - ارفه کوه - به یاد علی ابراهیم پور

http://www.mazandclimber.blogfa.com/cat-7.aspx

کوه - کوهنوردی - سنگ نوردی - غار نوردی - دوچرخه سواری کوهستان. برگزاری نمایشگاه یادگار کوه توسط انجمن کوهنوردان. نمایشگاه یادگار کوه در ساری -خ فرهنگ - باشگاه رز در روز های ۷ -۸ /۱۱/۸۹ برگزار می گردد از علاقه مندان به کوه و ابزار کوهنوردی و عکس های کوه دعوت به عمل می اید تا با حضورشان ما را خوشحال کنند. گروه بیگ وال غرفه ۶ BIGwall. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۸۹/۱۱/۱۲ساعت 0:48 توسط پدرام. ارفه کوه - به یاد علی ابراهیم پور. ارفه کوه - یادمان علی. اواسط آبان ماه بود که با همنوردای گروه بیگ وال (. مازندران-سوادک...

mazandclimber.blogfa.com

کوهنوردی از مازندران - دماوند - زمستان 90

http://www.mazandclimber.blogfa.com/post-22.aspx

کوه - کوهنوردی - سنگ نوردی - غار نوردی - دوچرخه سواری کوهستان. دماوند - زمستان 90. نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۳/۱۸ساعت 2:33 توسط پدرام. از سال 82 هست که به کوهنوردی می پردازم و تقریبا از سال88 که سنگ نوردی می کنم به دوچرخه سواری در مسیر های جنگلی و کوهستانی علاقه زیادی دارم-عضو گروه bigwall ساری هستم و سرپرستی گروه A کوهنوردی این گروه رو به عهده دارم. صعود زمستانی پاشوره - ارتفاع 3900. گزارش صعود دیواره گل اندام(مسیر مازندران). غار امره یا غار گل خیزه (۱۲/۷/۸۹). غار برفی - غار درویش کلی.

tar-bi-tar.blogfa.com

بزرگترین گناه من عشق تو بود ...

http://www.tar-bi-tar.blogfa.com/8910.aspx

بزرگترین گناه من عشق تو بود . مزه ی عشق را به هر که چشاندی,هیچ گاه لذتش را با گرفتن معشوقش از او مگیر. در ساحلي نشسته بودم ناگهان صدايي به من گفت شرط عشق را به جا بياور و بنويس، گفتم: قلم ندارم! گفت: استخوانت را قلم کن! گفت: خونت را جوهر کن! گفت: پوستت را کاغذ کن! گفت: بنويس {عشق من دوستت دارم}. Mahsa 14:41 سه شنبه بیست و هشتم دی ۱۳۸۹. ازم پرسيد به خاطره کي زنده هستي؟ با اينکه دوست داشتم با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو"، بهش گفتم : "بخاطر هيچکس". پرسيد : پس به خاطره چي زنده هستي؟ پسرعزيزم من حال خوشي ند...

khazan-tanhaei.mihanblog.com

عشق با در حسرت دیدار تو بودن زیباست - لمس کن لحظه هایم را...

http://khazan-tanhaei.mihanblog.com/post/30

عشق با در حسرت دیدار تو بودن زیباست. لمس کن لحظه هایم را. تاریخ : دوشنبه 22 آذر 1389 12:15 ب.ظ نویسنده : سپیده. لمس کن لحظه هایم را . لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم. تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست. تا بدانی نبودنت آزارم می دهد. لمس کن نوشته هایی را که لمس نا شدنیست و عریان. که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد. لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پ ر شیار. لمس کن لحظه هایم را. تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم. لمس کن این با تو نبودن ها را لمس کن. Weblog Themes By Pichak. نمایش نظرات 1 تا 30. دلم ش...

mazandclimber.blogfa.com

کوهنوردی از مازندران - غار امره – یا غار گل خیزه (۱۲/۷/۸۹)

http://www.mazandclimber.blogfa.com/cat-3.aspx

کوه - کوهنوردی - سنگ نوردی - غار نوردی - دوچرخه سواری کوهستان. برگزاری نمایشگاه یادگار کوه توسط انجمن کوهنوردان. نمایشگاه یادگار کوه در ساری -خ فرهنگ - باشگاه رز در روز های ۷ -۸ /۱۱/۸۹ برگزار می گردد از علاقه مندان به کوه و ابزار کوهنوردی و عکس های کوه دعوت به عمل می اید تا با حضورشان ما را خوشحال کنند. گروه بیگ وال غرفه ۶ BIGwall. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۸۹/۱۱/۱۲ساعت 0:48 توسط پدرام. غار امره یا دالانی از گل و آب. غار امره یا غار گل خیزه (۱۲/۷/۸۹). صبح 12 مهر ماه بود که با دوستان بیگ وال - bigwall. عکس م...

tar-bi-tar.blogfa.com

بزرگترین گناه من عشق تو بود ...

http://www.tar-bi-tar.blogfa.com/9004.aspx

بزرگترین گناه من عشق تو بود . مزه ی عشق را به هر که چشاندی,هیچ گاه لذتش را با گرفتن معشوقش از او مگیر. بابت یه مدتی که نبودم از همتون عذر میحوام.اینم گل واسه بخشیدنم. وقتي سرت رو رو شونه هاي کسي ميگذاري که دوستش داري بزرگترين آرامش دنيا رو تو خودت احساس ميکني و وقتي کسي که دوستش داري سرش رو رو شانه هات ميذاره احساس مي کني قوي ترين موجود جهاني. حس که پيدا شد عشق باريدن گرفت، هيچ ميداني رمز عاشق بودن هرکس فقط اين است: ساده بودن، ساده ديدن، و ساده پذيرفتن.پس ساده ميگويم:. بیا یک شب که برفی سخت میبارد.

tar-bi-tar.blogfa.com

بزرگترین گناه من عشق تو بود ... - پیرمرد تنها...

http://www.tar-bi-tar.blogfa.com/post-44.aspx

بزرگترین گناه من عشق تو بود . مزه ی عشق را به هر که چشاندی,هیچ گاه لذتش را با گرفتن معشوقش از او مگیر. پيرمردي تنها در مينه سوتا زندگي مي کرد . او مي خواست مزرعه سيب زميني اش راشخم بزند اما اين کار خيلي سختي بود .تنها پسرش که مي توانست به او کمک کند در زندان بود پيرمرد نامه اي براي پسرش نوشت و وضعيت را براي او توضيح داد. پيرمرد اين تلگراف را دريافت کرد. پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن , من آنجا اسلحه پنهان کرده ام. پيرمرد بهت زده نامه ديگري به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقي افتاده و مي خواهد چه کند؟