cyou20.blogfa.com
عشـــــــــــــــــــق يا هـــــــــــوس - سه قسمت پايانيه داستان(عشق يا خيانت)
http://www.cyou20.blogfa.com/post/10
عشقهاي به ثمر نرسيده. سه قسمت پايانيه داستان(عشق يا خيانت). الو مرتضي چرا حرف نميزني چي شده . گريه نكن حرف تو بزن ببينم چي شده. تلفن قطع ميشه مهدي و الهه هردو تعجب ميكنن و مهدي دوباره شماره مرتضي. را ميگيره ولي مرتضي جواب نميده نگراني شون چند برابر ميشه الهه از تلفن. خونه به خاله ريحانه زنگ ميزنه و به بهونه اي جوياي حال ميشه . خاله بيخبر. بود يه حال و احوال مختصركردن و خدا حافظي كردن . الهه و مهدي تو فكر بودن. بعد از يك ساعت دوباره خود مرتضي تماس ميگيره اين دفعه يه خورده اروم بود. بيارن سرباز را صدا ميكن...
cyou20.blogfa.com
عشـــــــــــــــــــق يا هـــــــــــوس - عشق يا خيانت قسمت اول
http://www.cyou20.blogfa.com/post/3
عشقهاي به ثمر نرسيده. عشق يا خيانت قسمت اول. داستان كه براتون در نظر گرفتيم قصه زندگي زني هست كه. خودتون تو داستان ميخونيد. ريحانه 22 سالشه با وجودي كه پدرش وضع مالي مناسبي داره دختر شو به عقد يكي از. فاميلشون در مياره شوهرش هم تو روستا زمين و باغ داره خونه از خودش داره تقريبا. وضع مالي مناسبي داره ولي چهره پسره كه اسمش مرتضي است يه خورده نسبت. به ريحانه سنش رو بيشتر نشون ميده ولي ريحانه اصلا دوستش نداره و ميشه. گفت بالاجبار زندگي ميكنه داره يه جورايي خودشوميشه گفت زندگي نيست داره. ميشه كه شوهرش اومد تو ...
cyou20.blogfa.com
عشـــــــــــــــــــق يا هـــــــــــوس - عشق يا خيانت (قسمت چهارم)
http://www.cyou20.blogfa.com/post/6
عشقهاي به ثمر نرسيده. عشق يا خيانت (قسمت چهارم). دوستان عزيز شرمنده همه تون كه يه خورده دير اومديم برا خاطر مشغله كاري. دير آپ كردم ايشالله كه با ادامه اين داستان جبران كنم. الهه ديگه نتونست بشينه گوشي رو برداشت و. خونه خاله ريحانه با گريه همه. چي رو تعريف كرد خاله ريحانه هم جز تاسف. چيزي نداشت كه بگويد الهه گفت من الان. هم به احترام تو چيزي نگفتم و در خونه شون. نرفتم الان زنگ بزن بهش بگو پاتو از. زندگي من بكش بيرون . خاله ريحانه گفت. من چي بگم الهه جان بدتر روش باز ميشه. نگران شدم چي شد الهه گفت خونه نب...
cyou20.blogfa.com
عشـــــــــــــــــــق يا هـــــــــــوس
http://www.cyou20.blogfa.com/1392/01
عشقهاي به ثمر نرسيده. عشق يا خيانت قسمت اول. داستان كه براتون در نظر گرفتيم قصه زندگي زني هست كه. خودتون تو داستان ميخونيد. ريحانه 22 سالشه با وجودي كه پدرش وضع مالي مناسبي داره دختر شو به عقد يكي از. فاميلشون در مياره شوهرش هم تو روستا زمين و باغ داره خونه از خودش داره تقريبا. وضع مالي مناسبي داره ولي چهره پسره كه اسمش مرتضي است يه خورده نسبت. به ريحانه سنش رو بيشتر نشون ميده ولي ريحانه اصلا دوستش نداره و ميشه. گفت بالاجبار زندگي ميكنه داره يه جورايي خودشوميشه گفت زندگي نيست داره. ميشه كه شوهرش اومد تو ...
cyou20.blogfa.com
عشـــــــــــــــــــق يا هـــــــــــوس
http://www.cyou20.blogfa.com/1392/04
عشقهاي به ثمر نرسيده. نوشته شده در پنجشنبه ششم تیر 1392ساعت 16:30 توسط اميررضا. سه قسمت پايانيه داستان(عشق يا خيانت). الو مرتضي چرا حرف نميزني چي شده . گريه نكن حرف تو بزن ببينم چي شده. تلفن قطع ميشه مهدي و الهه هردو تعجب ميكنن و مهدي دوباره شماره مرتضي. را ميگيره ولي مرتضي جواب نميده نگراني شون چند برابر ميشه الهه از تلفن. خونه به خاله ريحانه زنگ ميزنه و به بهونه اي جوياي حال ميشه . خاله بيخبر. بود يه حال و احوال مختصركردن و خدا حافظي كردن . الهه و مهدي تو فكر بودن. گفت ميشه با متهم حرف بزنم . افسر ...
cyou20.blogfa.com
عشـــــــــــــــــــق يا هـــــــــــوس - عشق يا خيانت (قسمت سوم)
http://www.cyou20.blogfa.com/post/5
عشقهاي به ثمر نرسيده. عشق يا خيانت (قسمت سوم). صبح كه سركار نرفته بود ريحانه براش اس ام اس داد حرفهاي عاشقانه. مهدي هم خواب بود. با صداي مسج همسر مهدي گوشي رو باز ميكنه و. اين مسيج شوكه ميشه آخه مهدي. تا حالا دست از پا خطا نكرده بود. چرا بايد اين اس م اس براش بياد طرف مقابلش كيه. اروم شماره رو برميداره. و مسيج را پاك ميكنه گوشي ر. و سر جاش ميزاره . همسرمهدي. روز به خونه خاله ريحانه ميره و اونجا. شماره رو در مياره و با گوشيش. به اون شماره زنگ ميزنه ببينه كه اين شخص زنه يا مرد ولي ريحانه. كرد و رفت از.
cyou20.blogfa.com
عشـــــــــــــــــــق يا هـــــــــــوس - عشق يا خيانت (قسمت هشت)
http://www.cyou20.blogfa.com/post/9
عشقهاي به ثمر نرسيده. عشق يا خيانت (قسمت هشت). بعد ازرفتن مهدي ، الهه برگشت به خونه خودش اين چند روز را حسابي. فكر كرد و با خود گفت اگر مردي كه يك بار به زندگيش به خيانت كنه. ديگه هميشه خيانت ميكنه و با يه عذر خواهي و اشتباه كردن گفتن ميخواهد. سر و ته قضيه رو هم بياره . از طرفي هم دلش براي مهدي ميسوخت. ميگفت مهدي از اون ادمايي نبود كه بخواد به زن زندگيش خيانت كنه. چه اتفاقي افتاده شيطون گولش زده تو دو راهي مونده بود كه چكار كنه. از طرفي هم نميخواست خانواده اش خبر دار بشن الهه خيلي تو دار بود. تونستي دست ...
cyou20.blogfa.com
عشـــــــــــــــــــق يا هـــــــــــوس - عشق يا خيانت (قسمت پنجم)
http://www.cyou20.blogfa.com/post/7
عشقهاي به ثمر نرسيده. عشق يا خيانت (قسمت پنجم). الهه هم با لبخند تلخي تحويل گرفت چند روز گذشت ولي. الهه همش مهدي رو زير نظر. داشت ولي اصلا به روش نمياورد چند وقت بعد اما دلش. هم صاف نميشد از اون روز. به بعد مهدي هم احتياط ميكرد تا ميومد خونه گوشي رو از خودش. دور نميكرد حتي موقع. دستشويي رفتن هم با خودش ميبرد ولي با اين همه الهه بد جوري. از دستش عصباني بود. روزي از روز به گوشي مهدي مسيج اومد مهدي طبق معمول. گوشي رو . رو سايلنت گذاشته. بود ولي از لرزشش معلوم شد كه براش اس اومد گوشي رو. ميبينه مهدي رفت به گل.
lengekafsh.ir
لنگه کفش خود را قورت بده !
http://lengekafsh.ir/v/1002590
لنگه کفش خود را قورت بده! لطفا وايسين ته صف! نمكدان در نمك شوري ندارد! دانشگاه گدا پروران دانشجو مي پذيرد! آموزش گام به گام مراسم شب يلدا. بالاخره ما هم عمو شديم. آروغ زنهای حرفه ای! لشكر نامرئي ابن زياد در 2012 هم خريدار داره انگار. شباهت بچه با شیطان! نام و نام خانوادگی. نام کاربری ( A-Z a-z 0-9 - . ). بین 3 تا 30 کاراکتر. عنوان وبسایت یا وبلاگ. آدرس وبسایت یا وبلاگ. رمز عبور ( A-Z a-z 0-9 - . ). مرا بخاطر داشته باش. مرا بخاطر داشته باش. با عضویت در وبلاگ:. چگونه وارد حساب کاربری خود شویم؟ نام شما در ق...
cyou20.blogfa.com
عشـــــــــــــــــــق يا هـــــــــــوس
http://www.cyou20.blogfa.com/1392/02
عشقهاي به ثمر نرسيده. عشق يا خيانت (قسمت پنجم). الهه هم با لبخند تلخي تحويل گرفت چند روز گذشت ولي. الهه همش مهدي رو زير نظر. داشت ولي اصلا به روش نمياورد چند وقت بعد اما دلش. هم صاف نميشد از اون روز. به بعد مهدي هم احتياط ميكرد تا ميومد خونه گوشي رو از خودش. دور نميكرد حتي موقع. دستشويي رفتن هم با خودش ميبرد ولي با اين همه الهه بد جوري. از دستش عصباني بود. روزي از روز به گوشي مهدي مسيج اومد مهدي طبق معمول. گوشي رو . رو سايلنت گذاشته. بود ولي از لرزشش معلوم شد كه براش اس اومد گوشي رو. ميبينه مهدي رفت به گل.