zaneziadi.wordpress.com
ز ن ز ی ا د ی | Just another WordPress.com siteJust another WordPress.com site
http://zaneziadi.wordpress.com/
Just another WordPress.com site
http://zaneziadi.wordpress.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
1.2 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
192.0.78.12
LOAD TIME
1.219 sec
SCORE
6.2
ز ن ز ی ا د ی | Just another WordPress.com site | zaneziadi.wordpress.com Reviews
https://zaneziadi.wordpress.com
Just another WordPress.com site
zaneziadi.wordpress.com
اوت | 2010 | ز ن ز ی ا د ی
https://zaneziadi.wordpress.com/2010/08
Just another WordPress.com site. بایگانی ماهانه: اوت 2010. اوت 27, 2010. توی فیزیک الکتریسیته یک قانونی وجود دارد به نام قانون لنز که می گوید جریان الکتریکی همیشه در جهتی القا می شود که میدان مغناطیسی حاصل از آن با میدان اصلی مخالفت کند. یک معلم فیزیکی داشتم اون قدیم ها … ادامهی خواندن ←. در من راههایی هست و ناشکیبی هایی. اوت 4, 2010. Fu ck ing night. اوت 1, 2010. عاشقانه های ریاستی یا رئیس دمت گرم. اوقات خوش آن بود که با دوست…. به یاد میم گاف. مهدیه در یک عاشقانه آرام. مهدیه در یک عاشقانه آرام.
دسامبر | 2010 | ز ن ز ی ا د ی
https://zaneziadi.wordpress.com/2010/12
Just another WordPress.com site. بایگانی ماهانه: دسامبر 2010. به یاد میم گاف. دسامبر 23, 2010. کلاس اول دبستان که بودم رسم بود معلم های بهداشت دستمال و لیوان و ناخن و موها و … را چک می کردند. یک همکلاسی داشتم که حتی توی سرمای زمستان که روی زمین برف بود با شلوار کردی مندرس … ادامهی خواندن ←. بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوم. دسامبر 17, 2010. منظور چشم، آرام دل …. دسامبر 9, 2010. عاشقانه های ریاستی یا رئیس دمت گرم. اوقات خوش آن بود که با دوست…. به یاد میم گاف. مهدیه در یک عاشقانه آرام. در یک عاشقانه آرام.
ز ن ز ی ا د ی | Just another WordPress.com site | برگه 2
https://zaneziadi.wordpress.com/page/2
Just another WordPress.com site. نوشتههای قبلتر →. نوشتههای جدیدتر ←. نوامبر 4, 2010. اوائل به من فشار زیادی وارد شد آنجا. از اول راهنمایی فیزیک و شیمی و زبان داشتیم. یادم هست روز اول که رفتم کلاس زبان (یاد اون کتاب قرمز رنگ لوک لیسن لرن بخیر). نوامبر 1, 2010. هفته پیش که آمده بود برود دکتر، خاله و مادربزرگم هم باهاش آمدند واعتراف کردند که رفته اند پیش دعا نویس! وقتی برایش تلقین شود که لابد حالا دیگر چشم نمی خورد؟ حالا رئیست حقوق می دهد بهت؟ واقعا هم مریض است. مریض روحی. افسردگی و بدبینی و دلمردگ...گوشی ...
zaneziadi | ز ن ز ی ا د ی
https://zaneziadi.wordpress.com/author/zaneziadi
Just another WordPress.com site. نوشتههای قبلتر →. فوریه 12, 2011. بهمن 86 بود که برای اولین بار دیدمش، یک قرار گروهی برای برف بازی توی پارک ملت. بجز هم کلاسیم که من را به جمعشان دعوت کرده بود بقیه را نمی شناختم. با ماشین یکی از بچه ها رفتیم سر … ادامهی خواندن ←. ژانویه 27, 2011. گود بای پارتی دوستم دعوت بودیم. با دوست پسرم سر اینکه دیشبش تا نصف شب شرکت بود و تلفن مرا جواب نداده بود سر سنگین بودم. عصر زنگ زد که اگر قرار است مهمانی برویم من بیایم.شانس آورد یادش بود … ادامهی خواندن ←. ژانویه 19, 2011.
اوقات خوش آن بود که با دوست… | ز ن ز ی ا د ی
https://zaneziadi.wordpress.com/2011/01/10/اوقات-خوش-آن-بود-که-با-دوست
Just another WordPress.com site. به یاد میم گاف. عاشقانه های ریاستی یا رئیس دمت گرم ←. اوقات خوش آن بود که با دوست…. ژانویه 10, 2011. یادم هست اولین بار که قرار بود او را ببینم دوست پسرم گفت فلانی اصلا خوابگاه نبوده و از اصطلاحات رایج ما سر در نمی آورد. حالا منظورش از این حرف چی بود نمی دانم. یعنی که چی؟ من بد حرف می زنم او خوب حرف می زند؟ چون خوابگاه نبوده من باید رعایت او را بکنم؟ اصلا مگر من قرار بود چه حرفی بزنم؟ یک دنیا حرف دارم که بهتان بگویم…. این نوشته در Uncategorized. به یاد میم گاف. مي تونم در...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
آرکادیا - دنیایی که گذشت
http://www.jahan81.blogfa.com/post-145.aspx
مهر نامه شماره 40- فروردین 94- دنیایی که گذشت. نوشته شده در ۹۴/۰۲/۰۵ساعت 15:37 توسط مهدیه جهانشاهی. با اینکه دیگر هیچ خواننده ای ندارم نمیدانم چرا هنوز به اینجا دلبسته ام. هنوز دلم مرا میکشاند به همین پیله قدیمی و می گوید حرفهای مرا را اینجا بنویس. روی همین دیوارهای دوده زده، بی تصویر و بی آهنگ، خاموش و دنج و خلوت برای سکوت یک تفکر!
آرکادیا - ... زمانی دیده بر هم نه..
http://www.jahan81.blogfa.com/post-135.aspx
زمانی دیده بر هم نه. در عالم خودت باشی درگیر تنهایی وسط جمع و ناگهان صدایی : " سلام ". سرت را بالا بگیری و او باشد، و نگاه مهربانش خندان و بذله گو در نگاه تو. نوشته شده در ۹۳/۰۶/۰۵ساعت 17:19 توسط مهدیه جهانشاهی. با اینکه دیگر هیچ خواننده ای ندارم نمیدانم چرا هنوز به اینجا دلبسته ام. هنوز دلم مرا میکشاند به همین پیله قدیمی و می گوید حرفهای مرا را اینجا بنویس. روی همین دیوارهای دوده زده، بی تصویر و بی آهنگ، خاموش و دنج و خلوت برای سکوت یک تفکر!
آرکادیا - بي خاطره
http://www.jahan81.blogfa.com/post-129.aspx
انسان بي خاطره مثل كتابي مي ماند كه هرگز آغازي نداشته باشد. حتي فكر كردن به چنين انساني هولناك است. نوشته شده در ۹۲/۰۲/۱۷ساعت 18:10 توسط مهدیه جهانشاهی. با اینکه دیگر هیچ خواننده ای ندارم نمیدانم چرا هنوز به اینجا دلبسته ام. هنوز دلم مرا میکشاند به همین پیله قدیمی و می گوید حرفهای مرا را اینجا بنویس. روی همین دیوارهای دوده زده، بی تصویر و بی آهنگ، خاموش و دنج و خلوت برای سکوت یک تفکر!
آرکادیا - نسخه فاصله
http://www.jahan81.blogfa.com/post-143.aspx
وقتي ميشود دقايق عمرت را با آدمهاي خوب بگذراني چرا بايد لحظه هايت را صرف آدم هايي کني که يا دلهاي کوچک شان مدام درگير حسادت ها و کينه ورزي هاي بچه گانه اند. يا مدام براي نبودنت، براي خط زدنت تلاش مي کنند؟ نه، هميشه جنگيدن خوب نيست! اين روزها فهميده ام براي اثبات دوست داشتن، براي به دست آوردن دل آدمها، براي اثبات خوب بودن نبايد جنگيد. بعضي چيزها وقتي با جنگيدن به دست مي آيند بي ارزش ميشوند. اين روزها نسخه فاصله گرفتن را مي پيچم براي هرکسي که رنجم مي دهد. اين را با خود تکرار ميکنم و مي بخشمشان.
آرکادیا - خزان آفرین
http://www.jahan81.blogfa.com/post-132.aspx
هیچ وقت پاییز و زمستان را دوست نداشتم. فصل من بهار بود. بهار زیبای من با آن جهان دوست داشتنی شاد و پر تجمل. پاییز که می شد دلم می گرفت. اندوه عمیقی به جانم می افتاد. یاد لحظه های تلخ، جدایی ها، خداحافظی ها، تنهایی ها زنده می شد. حال چه شده که اینقدر بی صبرانه چشم به راه بارانش هستم و پیاده روی های دم غروب زیر ریزش برگهای رنگارنگش؟ بی صبرانه چشم به راه اولین باران پاییزی ات هستم. نوشته شده در ۹۲/۰۷/۱۷ساعت 8:35 توسط مهدیه جهانشاهی.
آرکادیا - یاد ایام..
http://www.jahan81.blogfa.com/post-131.aspx
مامان هر سال اول مهر تک تک ما را از زیر قرآن رد می کرد و پشت سرمان آب می ریخت! انگار که قرار بود به سفر برویم. این کار را حتی وقتی دانشجو بودیم هم ادامه می داد. بابا سفارش می کرد وقت خارج شدن از خانه یک حمد و سه قل هو الله بخوانیم و به خدا توکل کنیم. صبح بچه های کلاس اولی را دیدم دست در دست مادر یا پدرشان می رفتند با خودم گفتم طفلکی ها! دلم برایشان می سوزد صبح به این زودی باید راهی مدرسه شوند، و به خودم خندیدم، نه که وضع من بهتر است؟ ما که تمام سال باید 6 بیدار شویم تا 7:30 کرکره دکان را بدهیم بالا!
آرکادیا - قلب حیوانی
http://www.jahan81.blogfa.com/post-138.aspx
یکی از موهبتهای زندگی هم اینست که آدمها نمی توانند چهره واقعی همدیگر را، آنطور که واقعا هستند، ببینند. دیدن واقعیت پشت بعضی چهره ها درد دارد. عذاب میکشد آدم. فاصله میگیرد. دست خودش نیست. می ترسد. می ترسم. درد می کشم. فاصله می گیرم. نوشته شده در ۹۳/۰۹/۰۹ساعت 23:56 توسط مهدیه جهانشاهی.
آرکادیا - با دوستان مروت..
http://www.jahan81.blogfa.com/post-137.aspx
قدر دوستان کسی داند که به موفقیتی نایل آید. نوشته شده در ۹۳/۰۹/۰۳ساعت 11:57 توسط مهدیه جهانشاهی. با اینکه دیگر هیچ خواننده ای ندارم نمیدانم چرا هنوز به اینجا دلبسته ام. هنوز دلم مرا میکشاند به همین پیله قدیمی و می گوید حرفهای مرا را اینجا بنویس. روی همین دیوارهای دوده زده، بی تصویر و بی آهنگ، خاموش و دنج و خلوت برای سکوت یک تفکر!
آرکادیا - این روزها با شاملو
http://www.jahan81.blogfa.com/post-128.aspx
این روزها با شاملو. چه بگویم سخنی نیست. می وزد از سر امید نسیمی. لیک تا زمزمه ای ساز کند. در همه خلوت صحرا. به رهش نارونی نیست. چه بگویم سخنی نیست. پشت در های فرو بسته. شب از دشنه و دشمن پر. به کج اندیشی خاموش نشسته است. بام ها زیر فشار شب، کج. کوچه از آمد و رفت شب بد چشم سمج خسته است. چه بگویم سخنی نیست. در همه خلوت این شهر، آوا. جز ز موشی که دراند کفنی نیست. وندر این ظلمت جا. جز سیا نوحه ی شو مرده زنی نیست. ور نسیمی جنبد، به رهش نجوا را نارونی نیست. چه بگویم سخنی نیست.
آرکادیا - خواب گرگ و چاه میدیدم ..
http://www.jahan81.blogfa.com/post-142.aspx
خواب گرگ و چاه میدیدم . با وجود آنکه از غم کوره آتشفشانم. راستش این روزها راحت نمی چرخد زبانم. پلک دل، تا صبح، این شبها به روی هم می افتد. در تمام شهر تن دیگر نمی پیچد اذانم. با خودم می گویم ای ابر سخاوتمند امشب. دوست داری یک غزل در گوشه باران بخوانم؟ بعد می بینم نه! فرصت نیست، باید زود برخاست. بعد می گویم نه! فرصت هست، فردا می توانم. خواب گرگ و چاه می دیدم، دگر خوابم نیامد. خواستم با سوره یوسف شبی را بگذرانم. نوشته شده در ۹۳/۱۱/۱۴ساعت 7:59 توسط مهدیه جهانشاهی.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
::.. من زنم ، زن زمستون ...::
من زنم ، زن زمستون .:. زخم ها خوب می شوند اما خوب شدن با مثل روز اول شدن خیلی فرق داره. دو هفته بی من گذشت . حریم خیلی خصوصی ما! داستان عکس جملات زیبا عکس متحرک دانلود. حرفایی بود توی قلبم. دنیای دخترونه ی من. روزانه های یک زن. واسه خواهرم که دلش نگیره هیچ وقت. مجله اینترنتی دانستنی ها. خرید ساپورت طرح دار. گالري عکس هاي زیبا. ام پی تری پلیر. خرید ام پی تری پلیر. سایت اجتماعی فارس عرب. این وبلاگ را درشب ۲۰ آبان ماه سال ۹۲ ثبت کرده وشروع به نوشتن حرفها وعلایق وخاطراتم میکنم. وبلاگ عاشقانه ی من. در آخرین ل...
where the truth lies
Where the truth lies. خدایا ما را ببخش که برای انجام کار خیر یا جا زدیم یا جار زدیم. اولین بار بود که با ماشین شخصی سفر می کردیم و مقصدمون بندرعباس بود که به علت طولانی بودن مسافت به شیراز و اصفهان بسنده کردیم.شیراز رو با اینکه قبلا ندیده بودیم اما بیشتر سعی کردیم خیابون گردی کنیم و با فرهنگ و مردم شهر اشنا بشیم و یه جورایی هم می خواستیم با خودمون و شهرمون مقایسه کنیم. برخلاف اون تصوری که از شیراز داشتم خیلی کوچک بود و نمیدونم چرا از هر راهی که می رفتیم بلاخره به میدون نمازی و چمران می خوردیم . شهردار شه...
پارادوكس
زندگی مچاله ی من. آنکه پر میکند برای "تو". من نميتونم فك كنم به كسی جزتو. حتماگوش كنيد: می ری برو. تاريخ چهارشنبه پانزدهم آبان ۱۳۹۲ساعت 23:24 نويسنده 刀ﾑ乙ﾑ刀ﾉ刀. بودی کنار من اما چه سوت و کور من بودمو خودم. با این همه ولی از گوشه گیریات خسته نمیشدم. تو با خودم که هیچ با سایه ی منم حرفی نمیزدی. با این همه ولی به شب نشینی دلم خوش اومدی. تاريخ یکشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۲ساعت 11:57 نويسنده 刀ﾑ乙ﾑ刀ﾉ刀. اين پست رو براي كسايي ميزنم كه نگرانم بودن. ممنون ازاينكه به فكرميد. اطرافيانمو نميتونم مثل قبل دوست داشته باشم.
ز ن ز ی ا د ی | Just another WordPress.com site
Just another WordPress.com site. نوشتههای قبلتر →. فوریه 12, 2011. بهمن 86 بود که برای اولین بار دیدمش، یک قرار گروهی برای برف بازی توی پارک ملت. بجز هم کلاسیم که من را به جمعشان دعوت کرده بود بقیه را نمی شناختم. با ماشین یکی از بچه ها رفتیم سر قرار. همه آمدند بجز او. گفته بود دیر می رسد. بعد ازاینکه ما کلی برف بازی کردیم او تازه از راه رسید:. خلاصه که الکی الکی شد سه سال. بارها به این فکر کرده ام که نکند از ترس تنهایی یا از روی عادت یا چه می دانم اینرسی دارم این رابطه را ادامه می دهم. الان می گویم داشته.
زن زیبا
بافتهای دست سرکار خانم مقیمی. نمونه کارهای بافت دست سرکار خانم مقیمی در آدرس زیر قرار دارد:. Http:/ zaneziba.blogfa.com/page/moghimi. نوشته شده در جمعه بیست و هشتم فروردین ۱۳۹۴ساعت 23:17 توسط زن زیبا. بافت و آموزش رو گلدانی ساده، شیک و زیبا توسط سرکار خانم افتخاریان. نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۳ساعت 1:7 توسط زن زیبا. قبول سفارش و آموزش بافت پاپوش یا روفرشی جلو دکمه دار نوزاد پسر. نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۳ساعت 1:4 توسط زن زیبا. آموزش گل چند پر و گل سه لایه ای نگین دار.
ZANE ZIBA - BEAUTY PRODUCTS SHOP ONLINE , CALIFORNIA, USA
Call us now toll free: 0123-456-789. Product successfully added to your shopping cart. Items in your cart. There is 1 item in your cart. Total products (tax excl.). Total shipping (tax excl.). Total (tax excl.). Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit. Proin tristique in tortor et dignissim. Quisque non tempor leo. Maecenas egestas sem elit. No featured products at this time. Short sleeved blouse with feminine draped sleeve detail. Faded Short Sleeve T-shirts. Follow us on facebook. Lorem...
زنی تنها با سرگذشت غم انگیز
زنی تنها با سرگذشت غم انگیز. درباره سرگذشت زندگیم از کودکیم تا به الان. رخدادهایی که برای یه دختر بد سرپرست به وجود اومده. دیدار مجازی با خواهرم. مدتیه خوابهای عجیب و غریب و مفهوم داری میبینم. چند روزی هم هست که سر درد امانمو بریده ، دوست دارم سرمو بکنم، هر چی درمان کردم افاقه نکرده. این روزا تو این هوای سرد دنبال یه سری پارچه خاص برای طراحی های لباسم میگردم ، به شدت فکر فکر واسه زدن یه طرح خارق العاده که همه از دیدنش لذت ببرند بالاخره برند خودمو روانه بازار مد و لباس کردم ، چند وقت دیگه هم شو می ذارم.
Coming Soon - Future home of something quite cool
Future home of something quite cool. If you're the site owner. To launch this site. If you are a visitor. Please check back soon.
The Zane Zone
Grandmaw Jennie (With the Grands). Grandmaw Jennie (The Art of Relaxing). Aunt Heather (New Do). Grandmaw Jennie (New Do). Grandmaw Jennie (Muffin ). Grandmaw Jennie (Captain Underwear). Grandmaw Jennie (Happy Everything! Grandmaw Jennie (System Overload). Grandmaw Jennie (Another Halloween already? Grandmaw Jennie (Impromptu Camping). GrandpaGH (Vacation and back again). Grandmaw Jennie (Its good to be King). Jerry (A Three Hour Tour). Grandmaw Jennie (A Three Hour Tour). 7 August 15 • Dad.
