zemzemehayetanhaiy.persianblog.ir
404 - Blog not foundوبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://zemzemehayetanhaiy.persianblog.ir/
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://zemzemehayetanhaiy.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
1.5 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
20
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.5 sec
SCORE
6.2
404 - Blog not found | zemzemehayetanhaiy.persianblog.ir Reviews
https://zemzemehayetanhaiy.persianblog.ir
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن
http://hadisejavany.persianblog.ir/post/82
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن. I LOVE YOU. GOD. زن فراموش میکند که. دکتر شهید چمران از زبان غاده چمران. میدونم خیلی دیر ولی سرم شلوغه. این 13 روز هم خوب بود هم بد اوایل که تا. مهمون داشتیم من که از که از پذیرایی کردن دیگه بدم اومده. بعدشم رفتیم دیدن عمو هامو دایی و.چون اونا شهر دیگن ما. شهر دیگه همشون ما رو یا شام یا ناهار دعوت میکنم اه همشونم پلو میدادان. قسمت بدش این بود که انگشت پای مامان بزرگمو قطع کردن به خاطر دیابتش. رفتیم من درشو وا. هام مردن و کنار خونمون چالشون کردم وقسمت بسیار خوبش. تاريخ : ...
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن
http://hadisejavany.persianblog.ir/post/60
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن. I LOVE YOU. GOD. زن فراموش میکند که. دکتر شهید چمران از زبان غاده چمران. میدونم خیلی دیر ولی سرم شلوغه. این 13 روز هم خوب بود هم بد اوایل که تا. مهمون داشتیم من که از که از پذیرایی کردن دیگه بدم اومده. بعدشم رفتیم دیدن عمو هامو دایی و.چون اونا شهر دیگن ما. شهر دیگه همشون ما رو یا شام یا ناهار دعوت میکنم اه همشونم پلو میدادان. قسمت بدش این بود که انگشت پای مامان بزرگمو قطع کردن به خاطر دیابتش. رفتیم من درشو وا. هام مردن و کنار خونمون چالشون کردم وقسمت بسیار خوبش. تاريخ : ...
خاطرات - اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن
http://hadisejavany.persianblog.ir/tag/خاطرات
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن. I LOVE YOU. GOD. زن فراموش میکند که. دکتر شهید چمران از زبان غاده چمران. میدونم خیلی دیر ولی سرم شلوغه. این 13 روز هم خوب بود هم بد اوایل که تا. مهمون داشتیم من که از که از پذیرایی کردن دیگه بدم اومده. بعدشم رفتیم دیدن عمو هامو دایی و.چون اونا شهر دیگن ما. شهر دیگه همشون ما رو یا شام یا ناهار دعوت میکنم اه همشونم پلو میدادان. قسمت بدش این بود که انگشت پای مامان بزرگمو قطع کردن به خاطر دیابتش. رفتیم من درشو وا. هام مردن و کنار خونمون چالشون کردم وقسمت بسیار خوبش.
داستان کوتاه - اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن
http://hadisejavany.persianblog.ir/tag/داستان_کوتاه
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن. I LOVE YOU. GOD. زن فراموش میکند که. دکتر شهید چمران از زبان غاده چمران. مرد مسلمان گفت:وقتی تو دوست یهودی از موسی علیه السلام پیروی میکنی و این دوست مسیحی از عیسی علیه السلام پیروی میکند من نباید از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پیروی کنم؟ موضوعات مرتبط: داستان کوتاه. تاريخ : ۱۳٩٠/٦/٢٤ ٢:٤٩ ب.ظ نویسنده : فاطمه نظرات . زن فراموش میکند که. زن راآفرید اوتا دیر وقت روز ششم کار میکرد یکی از فرشتگان نزد خدا. آمد و عرض کرد چرا این همه زمان صرف این مخلوق میکنید؟ پاسخ داد"نه...
یادآوری گذشته - اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن
http://hadisejavany.persianblog.ir/post/75
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن. I LOVE YOU. GOD. زن فراموش میکند که. دکتر شهید چمران از زبان غاده چمران. از این بازی خوشم نمیومد ولی از اون بازی هایی که با کارتهای فوتبالیست ها بود خوشم میومد یادمه هر بسته کارت رو 200 میخریدیم. اینم پول های منقرض شده. اینم اولین جامدادی من. تاريخ : ۱۳٩٠/۱٠/۱٩ ٢:٠٢ ب.ظ نویسنده : فاطمه نظرات . خیال خام پلنگ من. تنها××مهتاب××. تا تماشای تو دیگر راهی نمانده است. ماسوله کویر مجن ما. پسرس که بزرگ شده. عشق است و ورزش. انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس.
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن
http://hadisejavany.persianblog.ir/post/79
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن. I LOVE YOU. GOD. زن فراموش میکند که. دکتر شهید چمران از زبان غاده چمران. میدونم خیلی دیر ولی سرم شلوغه. این 13 روز هم خوب بود هم بد اوایل که تا. مهمون داشتیم من که از که از پذیرایی کردن دیگه بدم اومده. بعدشم رفتیم دیدن عمو هامو دایی و.چون اونا شهر دیگن ما. شهر دیگه همشون ما رو یا شام یا ناهار دعوت میکنم اه همشونم پلو میدادان. قسمت بدش این بود که انگشت پای مامان بزرگمو قطع کردن به خاطر دیابتش. رفتیم من درشو وا. هام مردن و کنار خونمون چالشون کردم وقسمت بسیار خوبش. تاريخ : ...
13 روووووووووووووووووز - اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن
http://hadisejavany.persianblog.ir/post/83
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن. I LOVE YOU. GOD. زن فراموش میکند که. دکتر شهید چمران از زبان غاده چمران. میدونم خیلی دیر ولی سرم شلوغه. این 13 روز هم خوب بود هم بد اوایل که تا. مهمون داشتیم من که از که از پذیرایی کردن دیگه بدم اومده. بعدشم رفتیم دیدن عمو هامو دایی و.چون اونا شهر دیگن ما. شهر دیگه همشون ما رو یا شام یا ناهار دعوت میکنم اه همشونم پلو میدادان. قسمت بدش این بود که انگشت پای مامان بزرگمو قطع کردن به خاطر دیابتش. رفتیم من درشو وا. هام مردن و کنار خونمون چالشون کردم وقسمت بسیار خوبش.
ادبی - اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن
http://hadisejavany.persianblog.ir/tag/ادبی
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن. I LOVE YOU. GOD. زن فراموش میکند که. دکتر شهید چمران از زبان غاده چمران. دست تقدیر چه سریع ورق میزند دفتر. و میترسم برسد به آن صفحه که میگوید:. قصه ی ما به سر رسید. تاريخ : ۱۳٩٠/۱۱/۳٠ ۱۱:٥۳ ب.ظ نویسنده : فاطمه نظرات . پنجره ام به تهی باز شد. و من ویران شدم. پایان تلخ صداهای هوش ربا. شکوفه ی خوابم می پژمرد. تا دوزخ ها بشکافند تا سایه ها بی پایان شوند تا نگاهم رها گردد. در هم شکن بی جنبشی ات را و از مرز هستی من بگذر سیاه سرد بی تپش گنگ. تاريخ : ۱۳٩٠...لیلی ز سر ترنج ...
زندگی - اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن
http://hadisejavany.persianblog.ir/post/62
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن. I LOVE YOU. GOD. زن فراموش میکند که. دکتر شهید چمران از زبان غاده چمران. صحنه زیبای هنرمندی ماست. هرکسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوست بجاست. خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد. تاريخ : ۱۳٩٠/۸/٦ ۱:۳٦ ق.ظ نویسنده : فاطمه نظرات . خیال خام پلنگ من. تنها××مهتاب××. تا تماشای تو دیگر راهی نمانده است. ماسوله کویر مجن ما. پسرس که بزرگ شده. عشق است و ورزش. انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس.
hadisejavany - اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن
http://hadisejavany.persianblog.ir/pages/1
اگر لیلای مجنونی بی صدا فریاد کن. I LOVE YOU. GOD. زن فراموش میکند که. دکتر شهید چمران از زبان غاده چمران. روزگاران گذشت حافظه ها از حافظ پر شد سعادتمندان سعدی را زمزمه کردند و نظم نظامی ها داستانسرای مچنون های بی لیلی بود و .همه قند مکرر اما.قند تاریخی. کسی صدای پای آب را نشنید هیچکس چشم هایش را نشست تا دنیارا جوری دیگر ببیند و سرایندگان به گل سوسن شما خطاب می کردند مبادا چینی هزار بار شکسته شان که از تشبیهات مکرر شکستهای آنچنانی خورده بود بار دیگر ترک بردارد! مادرم گفت"مردم چه میگویند؟ اولین مهمانی بعد...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
20
zemzemehayekhamosh.persianblog.ir
زمزمه های یک خبرنگار
اشکهای مازیار فلاحی در کنسرت جدیدش. باز هم نا امید شدم. همه چیز در مورد حادثه ای که 3 کودک را به کشتن داد. خودروی سه گانه سوز. قیمت سکه کاهش یافت. موج جدید تغییر رمز کارتهای بانکی/ ماراتن بانکی ادامه دارد. بستری شدن یک بازیگر به دلیل رژیم غذایی سنگین. آیا می دانید چه مردانی جذاب هستند؟ بازیکنی از استقلال، پیروزی و سپاهان به اردوی تیم ملی فوتبال دعوت نشد. باشگاه مدیران و متخصصان. زمزمه های یک خبرنگار. اشکهای مازیار فلاحی در کنسرت جدیدش. باز هم نا امید شدم. نمایش تیم ملی برابر قطر نه واقعیت میزان دانش کی&z...
دانلود
هجوم واژه ها
گفتی و خواستی که به گذشته برگردم! بعضی کارها هستن که آدم با انجام دادنشون حالش خوب میشه اما یه برهه از زمان وقتی با جایگزینی کارهای جدید یا حتی اومدن یه نفر جدید حال دلت خوب باشه اون کاراها دیگه یادت میره! خیلی سخته و شاید هم لذتبخش که یه روزی مجبور باشی بشینی فک کنی اون کارهای قبلی چی بودن که از انجامشون شاد میشدی و لذت میبردی که حال دلت خوب میشد؟ مثل اینه که بخوای دست بزاری رو زانوی خودتو بخوای تنهایی راه رفتن یاد بگیری بخوای فقط و فقط به خودت تکیه کنی! سخته ولی ممکنه ومن از پسش برمیام. ماه و ماهی .
زمزمه های آشنا
ساخت متن با افکت استیل در فتوشاپ آموزش فتوشاپ. با سلام. چند روزی میشه که دارم رو یه پروژه کار میکنم. تو قسمتی از این پروژه از افکت استیل استفاده کردم که خیلی جالب و ساده است، واسه همین تصمیم گرفتم تا اون رو با شما به اشتراک بذارم. تو اجرای این افکت تقریبا از تمام layer style ها کمک میگیریم. بیاین شروع کنیم:. این چیزیه که قراره با هم بسازیمش:. برای انجام دادن این آموزش شما به ۳ فایل احتیاج دارید که میتونید از لینک های زیر دانلود کنید:. FREE TEXTURE METAL 1010. Cafe Nero M54 Free font. حالا با استفاده از ف...
zemzemehayetanhaee.persianblog.ir
زمزمه های تنهایی
نوشته شده در ۱۳٩۱/۱۱/۳ساعت ۱٢:۳٧ ق.ظ توسط میرعلی مصطفوی نظرات . بر می آشوبد خاطره ای درونم را. در من هزارشعله سرکش به خیزش است. کودکانی به زبان نافهم من. با صدا بازی می کنند. اینجا همه چیز بوی کوچه های کاهگلی. انگارکجای زمین ایستاده ام. به هیات آدمی بی سر. پیرمردی خدا می فروشد. دخترکانی سر به هوا از کنارم رد می شوند. شعله های سر کش خاموش. اپیزوت ده دقیقه ای غروب پاییزی پونا. پونا - شهری در هند. آغوش می گشاید دربرابرخورشید. اسیر پنجه دیوار است. سالها پیش سروده بودم:. وقتی تمام پنجره ها بسته ست. نوشته شده...
زمزمه های تنهایی
پنهان میکنم جای خالی ات را در پستوی این عاشقانه ها. پنهان میکنم جای خالی ات را در پستوی این عاشقانه ها. ما در اینجا حرفهای خودمانی میزنیم حرفهایی از جنس همه ی آدم ها شعر میخوانیم کتاب معرفی میکنیم و کلی کار هیجان انگیز دیگر . صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز. دنیای مجازی تلگرام وایبر واتس آپ. بانک های غیر قانونی. حسرت های خاک خورده. حالمان خوب است اما. دوست داشتنی که درد میکند. دنیای تنهایی های پرهیاهو. استقبال جهانی از مسابقه ایرانی. آخرین وبلاگ های به روز شده. زندگی به سبک بیان! خانه ای در کنار ابرها.
خاطرات پیچکی که نپیچید...!!!
خاطرات پیچکی که نپیچید! ببخشید اگه آپ نمی کنم! اینجا دیگه خلوت گاه من نمی تونه باشه! شاید باید خداحافظی کنم! نوشته شده در پنجشنبه یکم دی ۱۳۹۰ساعت 22:49 توسط نسرین جووووووون. ببخشید اگه آپ نمی کنم! اینجا دیگه خلوت گاه من نمی تونه باشه! شاید باید خداحافظی کنم! نوشته شده در پنجشنبه یکم دی ۱۳۹۰ساعت 22:49 توسط نسرین جووووووون. زندگی تغییر می کنه. بدون اینکه درکش کنی. بقیه هم تورو درک نمی کنن. بدون اینکه بفهمنن بدون اینکه بخوان! اما تو همیشه باید اونارو درک کنی بفهمی. وبهشون حق می دی هر چیزی بهت بگن! این سومین...
زمزمه های من
چهارشنبه بیستم بهمن 1389. نوشته شده توسط فریبا جعفری در ساعت 1:7 لینک. یکشنبه دوازدهم دی 1389. 1-آلودگی هوا- یارانه-نان- سوخت- باران نیامد - برف خشکید- اعدام - دکتر -انرژی اتمی -واقعن همه این ها چه ربطی به هم دارند؟ 2-شبکه 4 سیمای ج.ا. مدام فیلم های مستند علمی را را پخش می کند که آخرین دستاوردهای علمی دهه 80 و اوایل 90 میلادی را نشان می دهند تا بگوید ما از دنیای علم خیلی هم عقب نیستیم! نوشته شده توسط فریبا جعفری در ساعت 12:44 لینک. یکشنبه یکم فروردین 1389. که بوی خوش عید است. که نسیم است و نوید است.
just my God
چه روز ها كه يك به يك غروب شد نيامدي. مولایم خواستم برای هرعهدی که شکستم وهرمعصیتی که. راروشن کنم امادیدم که عهدشکنیم زیادومعصیت هایم سربه. کشیده اند.برای همین ترسیدم که شمعی درست بکنم که. مولایم باخودعهدکرده م که به یاده حسین شهیدت هرشب. گلدانهابدهم اماذرق وبرق دنیاچشمانم راکورکردوعهدم را. بردومن دوباره پیش شماشرمنده شدم. من برایت نوشتم بی قرارآمدنت هستم،پشت پنجره به. پیرشدم امامن فقط جمعه شب ها به یادت بودم مابقی روزهامن. ازشماغافل بودم ولی این راباهمه ی نادانیم میدانم که شماغافل. چون واقف ز اسرار غيبت.
