zhvan.blogfa.com

arta.blogfa.com

...مثل هیچکس

http://www.arta.blogfa.com/post-29.aspx

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم, وقتی. که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم, وقتی. که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد, من او را. دوست داشتم وقتی که او تمام شد من آغاز شدم و چه. سخت است تنها متولد شدن. تا شقایق هست زندگی باید کرد. آشنای دیروز.گمشده فردا. اوقات تلخ و شیرین. Asi joon Love Fun. يادم نرفت يادت رفت. But the memory remains. چرا باید دلتنگ آغوشت باشم؟ میخواهم تو دلتنگ آغوشم باشی! میخواهم آن سیب قرمز بالای درخت باشم در دورترین نقطه. به همان سیب های کرم خورده ی روی زمین قانع باش.

arta.blogfa.com

...مثل هیچکس

http://www.arta.blogfa.com/post-19.aspx

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم, وقتی. که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم, وقتی. که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد, من او را. دوست داشتم وقتی که او تمام شد من آغاز شدم و چه. سخت است تنها متولد شدن. تا شقایق هست زندگی باید کرد. آشنای دیروز.گمشده فردا. اوقات تلخ و شیرین. Asi joon Love Fun. يادم نرفت يادت رفت. But the memory remains. وقتی تنهاییم دنبال دوست می گردیم. کردیم دنبال عیب هایش می گردیم. دادیمش دنبال خاطراتش می گردیم و همچنان تنها. می مانیم هیچ چیز آسانتر از قلب نمی شکند.

arta.blogfa.com

...مثل هیچکس

http://www.arta.blogfa.com/post-22.aspx

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم, وقتی. که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم, وقتی. که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد, من او را. دوست داشتم وقتی که او تمام شد من آغاز شدم و چه. سخت است تنها متولد شدن. تا شقایق هست زندگی باید کرد. آشنای دیروز.گمشده فردا. اوقات تلخ و شیرین. Asi joon Love Fun. يادم نرفت يادت رفت. But the memory remains. قلبم را از مومیایی خواهم ساخت! تا از عشق ابدیتی بسازم. تاس هایت را دوباره بریز! ارزش " دو" را ندارد! به هم نخواهیم رسید! دست و پایم را به تخت ببندید!

arta.blogfa.com

...مثل هیچکس

http://www.arta.blogfa.com/post-16.aspx

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم, وقتی. که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم, وقتی. که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد, من او را. دوست داشتم وقتی که او تمام شد من آغاز شدم و چه. سخت است تنها متولد شدن. تا شقایق هست زندگی باید کرد. آشنای دیروز.گمشده فردا. اوقات تلخ و شیرین. Asi joon Love Fun. يادم نرفت يادت رفت. But the memory remains. وقتی واقعیت ها آدمی را فریب می دهند. چه می شود کرد؟ روزگاریست که حقیقت هم لباسی از دروغ برتن کرده. و راست راست در خیابان راه می رود.

arta.blogfa.com

...مثل هیچکس

http://www.arta.blogfa.com/post-30.aspx

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم, وقتی. که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم, وقتی. که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد, من او را. دوست داشتم وقتی که او تمام شد من آغاز شدم و چه. سخت است تنها متولد شدن. تا شقایق هست زندگی باید کرد. آشنای دیروز.گمشده فردا. اوقات تلخ و شیرین. Asi joon Love Fun. يادم نرفت يادت رفت. But the memory remains. نمی خواهی احساسم را با نگاهت همنوا سازم. تنهایی را میشود سهم این زخم خورده ی عاشق. کار من این روزها شده بیادآوردنت. خواسته ات دفن نامت از خاطرم بود.

arta.blogfa.com

...مثل هیچکس

http://www.arta.blogfa.com/post-14.aspx

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم, وقتی. که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم, وقتی. که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد, من او را. دوست داشتم وقتی که او تمام شد من آغاز شدم و چه. سخت است تنها متولد شدن. تا شقایق هست زندگی باید کرد. آشنای دیروز.گمشده فردا. اوقات تلخ و شیرین. Asi joon Love Fun. يادم نرفت يادت رفت. But the memory remains. من توانمندم زیرا,. از انجام کارهای سخت. های کوچک را مقدمه پیروزی. های بزرگ می دانم. را به درون خود راه نمی دهم. قادر به دوست داشتن. من توانمندم زیرا افسوس.

arta.blogfa.com

...مثل هیچکس

http://www.arta.blogfa.com/post-24.aspx

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم, وقتی. که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم, وقتی. که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد, من او را. دوست داشتم وقتی که او تمام شد من آغاز شدم و چه. سخت است تنها متولد شدن. تا شقایق هست زندگی باید کرد. آشنای دیروز.گمشده فردا. اوقات تلخ و شیرین. Asi joon Love Fun. يادم نرفت يادت رفت. But the memory remains. گفته بودی که چرا محو تماشای منی. آن چنان مات که یک دم مژه بر هم نزنی. مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود. ناز چشم"تو" به قدر مژه بر هم زدنی.

arta.blogfa.com

...مثل هیچکس

http://www.arta.blogfa.com/post-13.aspx

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم, وقتی. که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم, وقتی. که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد, من او را. دوست داشتم وقتی که او تمام شد من آغاز شدم و چه. سخت است تنها متولد شدن. تا شقایق هست زندگی باید کرد. آشنای دیروز.گمشده فردا. اوقات تلخ و شیرین. Asi joon Love Fun. يادم نرفت يادت رفت. But the memory remains. زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست. رقص شعله اش درهر. خاموش است و خاموشی گناه ماست. دوشنبه هشتم اسفند ۱۳۹۰ساعت 16:17 نويسنده.

arta.blogfa.com

...مثل هیچکس

http://www.arta.blogfa.com/post-18.aspx

وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم, وقتی. که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم, وقتی. که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد, من او را. دوست داشتم وقتی که او تمام شد من آغاز شدم و چه. سخت است تنها متولد شدن. تا شقایق هست زندگی باید کرد. آشنای دیروز.گمشده فردا. اوقات تلخ و شیرین. Asi joon Love Fun. يادم نرفت يادت رفت. But the memory remains. آدم باید باشد که دیده شود. ولی گاهی زیادی که باشی یا عادی می شوی مثل گلدان. لب دیوار یا واقعآ زیادی می شوی. آنقدر زیادی که دیده نمی شوی. ولی برای کسی نیستی.