ZOGH.MIHANBLOG.COM

azadrah68.blogfa.com

Azadrah68

http://www.azadrah68.blogfa.com/tag/ســیر

ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺭﻭ ﻧﮑﻦ. سه شنبه ۲۳ مهر۱۳۹۲. همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد. همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد. همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد. حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کند. در کجا نشسته ایی. خونه عشق من و محمد. وبلاگ جدیدم ( فقط بخند ). Weblog Themes By Blog Skin.

azadrah68.blogfa.com

Azadrah68

http://www.azadrah68.blogfa.com/tag/در-کجا-نشسته-ایی

در کجا نشسته ایی. در وجودم نهفته شدی. در کجا نشسته ایی. کنار ساحل آرامش من. آنجا که تپش قلبم به شماره میفتد. شاید آنجا که شاپرکی بر گل آرام مینیشیند. کجا تو هستی که اینگونه به وجودم ملحق میشوی. در بی خوابی هایم. در شبهایه بی قراریم. در متن تمام تنهاییم. چگونه تو آرام گرفتی در این آشوب. تو کجا آشکار اینگونه پنهان شده ایی. در زیر پوست من. تو در فراسوی هر زمان. در هر جای این مکان. طوری روحم با عشق تو آمیخته شد که انگار. برچسبها: در کجا نشسته ایی. سه شنبه ۳۰ مهر۱۳۹۲. در کجا نشسته ایی. خونه عشق من و محمد.

azadrah68.blogfa.com

Azadrah68

http://www.azadrah68.blogfa.com/post/37

آخرین حرف تو چیست؟ قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض. صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض. یک طرف خاطره ها! یک طرف پنجره ها! آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟ حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست. برچسبها: آخرین حرف تو. همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد. همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد. همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد. در کجا نشسته ایی. خونه عشق من و محمد. وبلاگ جدیدم ( فقط بخند ).

azadrah68.blogfa.com

Azadrah68

http://www.azadrah68.blogfa.com/tag/معذرت-خــواهی

معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست. که من اشتباه کردم، و حق با توئه! گاهی معذرت خواهی یعنی اون رابطه. بیشتر از غرورت برات ارزش داشته. سه شنبه ۲۳ مهر۱۳۹۲. همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد. همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد. همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد. حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کند. در کجا نشسته ایی. خونه عشق من و محمد.

azadrah68.blogfa.com

Azadrah68

http://www.azadrah68.blogfa.com/tag/داشتــه-ها

هر داشته ای را به هر نداشته ای نفروش. گاه اگر نداشته هایت را به دست آوری. حسرت داشته هایی را می خوری که ارزان فروختی. سه شنبه ۲۳ مهر۱۳۹۲. همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد. همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد. همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد. حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کند. در کجا نشسته ایی. خونه عشق من و محمد. وبلاگ جدیدم ( فقط بخند ).

azadrah68.blogfa.com

Azadrah68

http://www.azadrah68.blogfa.com/tag/دلخوری

دلخور ڪه میش وم , بغض میڪنم. می آیم پشت صفحه ی مانیتورم. ڪامنت مینویسم صورتڪ میگذارم. صورتڪی ڪه میخنددو پشتش قایم میشوم. ڪه فڪر ڪنی میخندمو بخندی. اشڪهایم میآیند و من مدام با صورتڪ مجازی ام میخند. همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد. همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد. همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد. حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کند.

azadrah68.blogfa.com

Azadrah68

http://www.azadrah68.blogfa.com/post/7

من است و تنهایی من قانون عشق. عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست. چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت. که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی. آسمان پر ستاره کنی. و خود در تنهایی و سکوت. با چشمهای خیس از غرور. پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی. و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته. و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری. به وبلاگ ما خوش اومدین امیدوارم از اینجا لذت ببرین. همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد. در کجا نشسته ایی. خونه عشق من و محمد.

azadrah68.blogfa.com

Azadrah68

http://www.azadrah68.blogfa.com/post/41

عشق یعنی اینکه وقتی یه اس ام اس ازش میاد. حتی قبل اینکه بدوونی چی نوشته لبخند. میاد روی لبت . . . همینکه یه لحظه بهت فکر میکرده. واست اندازه یه دنیا می ارزه. سه شنبه ۲۳ مهر۱۳۹۲. همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد. همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد. همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد. حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کند. در کجا نشسته ایی.

azadrah68.blogfa.com

Azadrah68

http://www.azadrah68.blogfa.com/post/38

ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺭﻭ ﻧﮑﻦ. سه شنبه ۲۳ مهر۱۳۹۲. همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد. همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد. همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد. حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کند. در کجا نشسته ایی. خونه عشق من و محمد. وبلاگ جدیدم ( فقط بخند ). Weblog Themes By Blog Skin.