zohor-12.blogfa.com

niloofaremordab2.blogfa.com

نیلوفر مرداب××× پارادایس زمین××× - دستانی پر از سرنوشت

http://niloofaremordab2.blogfa.com/post-125.aspx

نیلوفر مرداب پارادایس زمین. ماه بالای سر تنهایی است. دستانی پر از سرنوشت. نيروي لايزال الهي كه در وجود ماست . زماني به كار مي افتد و ما را به تلاش وا مي دارد كه سر انجام دريابييم. سرنوشت در دست خود ماست. و ما در قبال زندگي خويش مسوليم. در اين هنگام است كه زندگي ما ديگر گون مي شود. و كم كم چيز هايي را كه آرزو داريم به چنگ مي اوريم. نوشته شده در ۹۰/۰۸/۲۲ساعت ۱۶:۵۰ بعد از ظهر توسط فریبا. مرداب تمام خاطرات و پس زمینه های زندگی منه! همون تنهایی هستم که یه روز یکی تموم دارو ندارش رو داد به من. وبلاگ های دیگه@ @.

niloofaremordab2.blogfa.com

نیلوفر مرداب××× پارادایس زمین××× - پاداش گذشت

http://niloofaremordab2.blogfa.com/post-129.aspx

نیلوفر مرداب پارادایس زمین. ماه بالای سر تنهایی است. گرفتن بدون دادن محال است. اگر به ديگران كمك كني .فرد نا اميدي را تشويق نمايي. و يا درمانده اي را ياري كني درهاي روشنايي خير و بركت به روي. تو گشوده خواهد شد . رسم زندگي در قبال دادن است و طبيعت. اين رسم را بهتر از هر كسي مي داند. نوشته شده در ۹۰/۱۰/۰۵ساعت ۱۴:۳۷ بعد از ظهر توسط فریبا. مرداب تمام خاطرات و پس زمینه های زندگی منه! همون تنهایی هستم که یه روز یکی تموم دارو ندارش رو داد به من. خودش رو معرفی کرد که دیگه خیلی دیر بود و تنهایی من غصه دار هم شد.

niloofaremordab2.blogfa.com

نیلوفر مرداب××× پارادایس زمین××× -

http://niloofaremordab2.blogfa.com/post-119.aspx

نیلوفر مرداب پارادایس زمین. ماه بالای سر تنهایی است. اینجا شهر رمضان کوچه هجدهم بن بست آرزوها است. در تقدیر باز است و من سرزده وارد می شوم نگاهم دورو بر این حیاط همیشه آشناست. که سالی چند روز را مهمان اش می شوم و توشه چیده و بی خدا حافظی یک سال دیگر را می دوم. نوشته شده در ۹۰/۰۵/۲۸ساعت ۲۲:۹ بعد از ظهر توسط فریبا. مرداب تمام خاطرات و پس زمینه های زندگی منه! همون تنهایی هستم که یه روز یکی تموم دارو ندارش رو داد به من. خودش رو معرفی کرد که دیگه خیلی دیر بود و تنهایی من غصه دار هم شد. وبلاگ های دیگه@ @.

niloofaremordab2.blogfa.com

نیلوفر مرداب××× پارادایس زمین××× - دعا هم راه و رسمی دارد

http://niloofaremordab2.blogfa.com/post-123.aspx

نیلوفر مرداب پارادایس زمین. ماه بالای سر تنهایی است. دعا هم راه و رسمی دارد. هنگام دعا انقدر با خدا حرف مي زنيم كه نمي توانيم پاسخ او را بشنويم . خاموش بودن را بياموزيم تا بشنويم . تا زماني كه نداي او را نشنيده ايم. به ارتباط كامل با او نرسيده ايم. نوشته شده در ۹۰/۰۸/۰۷ساعت ۲۲:۲۶ بعد از ظهر توسط فریبا. مرداب تمام خاطرات و پس زمینه های زندگی منه! همون تنهایی هستم که یه روز یکی تموم دارو ندارش رو داد به من. خودش رو معرفی کرد که دیگه خیلی دیر بود و تنهایی من غصه دار هم شد. نیلوفر مرداب رو به دریا ترجیح میده.

niloofaremordab2.blogfa.com

نیلوفر مرداب××× پارادایس زمین××× - امروز روز شروع است

http://niloofaremordab2.blogfa.com/post-127.aspx

نیلوفر مرداب پارادایس زمین. ماه بالای سر تنهایی است. امروز روز شروع است. امروز براي دوستي و صميمي شدن با ديگران اماده ام! امروز به كساني كه شايسته دوستي و صميميت هستند نزديك مي شوم! امروز مي آموزم كه خود باشم و به ديگران اجازه مي دهم كه خودشان باشند! امروز از برقراري روابط نزديك و در عين حال سالم با ديگران لذت مي برم! نوشته شده در ۹۰/۰۹/۰۱ساعت ۲۳:۳۸ بعد از ظهر توسط فریبا. مرداب تمام خاطرات و پس زمینه های زندگی منه! همون تنهایی هستم که یه روز یکی تموم دارو ندارش رو داد به من. دریا ظاهر خشنش رو نشون نمیده.

niloofaremordab2.blogfa.com

نیلوفر مرداب××× پارادایس زمین××× -

http://niloofaremordab2.blogfa.com/post-120.aspx

نیلوفر مرداب پارادایس زمین. ماه بالای سر تنهایی است. اگر فهمیدید چرا عید شد. نوشته شده در ۹۰/۰۶/۰۸ساعت ۲۲:۲۷ بعد از ظهر توسط فریبا. مرداب تمام خاطرات و پس زمینه های زندگی منه! همون تنهایی هستم که یه روز یکی تموم دارو ندارش رو داد به من. خودش رو معرفی کرد که دیگه خیلی دیر بود و تنهایی من غصه دار هم شد. من فقط واسه راه های دور نامه نوشتنه! نیلوفر مردابی هستم که تا حالا از نزدیک ندیدمش! نیلوفر مرداب رو به دریا ترجیح میده. دریا ظاهر خشنش رو نشون نمیده. با قشنگی هاش همه رو مجذوب می کنه. وبلاگ های دیگه@ @.

niloofaremordab2.blogfa.com

نیلوفر مرداب××× پارادایس زمین××× - عمو حمیدم

http://niloofaremordab2.blogfa.com/post-130.aspx

نیلوفر مرداب پارادایس زمین. ماه بالای سر تنهایی است. یکی بود که فرشته بود. اما چون بال نداشت غریب مردم بود. خوب بود با بچه ها بچه بود با دخترا مهربون. با پسرا شیطون بود. یکی بود که فرشته بود. اما تو غربت کسی به یادش نبود. دم در که بود. خنده رو لبا بود. وقتی نبود کسی هم به یادش نبود . یکی بود که فرشته بود. زمین براش خیلی تنگ بود. اما به گمونم دلامون سنگ بود. عموی خوبم پنجمین سال نبودنت زودتر از اونی که فکرشو می کردم رسید هنوزم غریبونه همه به یادتن. نوشته شده در ۹۱/۰۶/۰۱ساعت ۱۹:۳۱ بعد از ظهر توسط فریبا.

niloofaremordab2.blogfa.com

نیلوفر مرداب××× پارادایس زمین××× - چرا افسردگی؟

http://niloofaremordab2.blogfa.com/post-126.aspx

نیلوفر مرداب پارادایس زمین. ماه بالای سر تنهایی است. علت ريشه اي تمام افسردگي ها خشم است . ان هم خشمي كه متوجه يك شخص ويژه است! به حافظه خود رجوع كنيد . اگر از كسي يا كساني عصباني يا دلخور هستيد . بگوييد كه انها را بخشوده ايد و از آنها بخواهيد كه شما را ببخشند. تا كينه اي به دل نماند! نوشته شده در ۹۰/۰۸/۲۲ساعت ۱۶:۵۴ بعد از ظهر توسط فریبا. مرداب تمام خاطرات و پس زمینه های زندگی منه! همون تنهایی هستم که یه روز یکی تموم دارو ندارش رو داد به من. خودش رو معرفی کرد که دیگه خیلی دیر بود و تنهایی من غصه دار هم شد.

niloofaremordab2.blogfa.com

نیلوفر مرداب××× پارادایس زمین××× - پست موقت

http://niloofaremordab2.blogfa.com/post-131.aspx

نیلوفر مرداب پارادایس زمین. ماه بالای سر تنهایی است. هز دیروز دلم شده یه متروکه! برگشتم به ۱۷ ر ۱۸ سالگیم. روزای نکبتی که گذشتن و من ازشون تنها چیزی که نگرفتم زندگی بود. از صبح هم اخلاقم شده گند تر از اونی که بود. یه چیزی هست این وسط اما. خدا همش داره یه سری نشونه بهم میده که به راهم بیاره. فکرمو مشغول کنه نمیدونم کاش موفق بشه. نوشته شده در ۹۱/۰۸/۱۴ساعت ۱۳:۵ بعد از ظهر توسط فریبا. مرداب تمام خاطرات و پس زمینه های زندگی منه! همون تنهایی هستم که یه روز یکی تموم دارو ندارش رو داد به من. وبلاگ های دیگه@ @.

niloofaremordab2.blogfa.com

نیلوفر مرداب××× پارادایس زمین××× - ندانستن عیب نیست

http://niloofaremordab2.blogfa.com/post-132.aspx

نیلوفر مرداب پارادایس زمین. ماه بالای سر تنهایی است. عصر عاشورا تو کوچه ای که پرنده هم پر نمیزنه من و مامانم داشتیم هوا خوری می کردیم. بعد یه ماشین جلومون توقف کرد و بعد پشت سرمون هم یه خانم و آقایی بودن. آقا از داخل ماشین سرشو آورد بیرون و گفت ببخشید از اینجا چطوری برم به اتوبان. اون خانومه گفت : از اینجا مستقیم میری به آبرسان از اونجا میپیچی به سمت چپ میری و میری تا برسی به اتوبان. بعد من یهو خشکم زد . تا به خودم بجنبم ماشینه رفت. به خانومه گفتم چرا اون طوری آدرس دادی اونا تو این شهر غریب بودن. نیلوفر ...