an-nimeye-digar.mihanblog.com
آن نیمه دیگر - معرفی کتاب
http://an-nimeye-digar.mihanblog.com/post/16
من به حمایت کردن از افراد با استعداد اعتقاد عجیبی دارم. چه در زمینه ی موسیقی و هنر. چه در زمینه ی رمان و نویسندگی. اعتقاد دارم که اگه قلم کسی رو دوست داریم، اگه قبولش داریم و اونو شخصی توانا می دونیم باید در حد توانمون ازش حمایت کنیم. چه احساسی و معنوی و چه عملی! معضل ما در حال حاضر فقدان افراد با استعداد نیست. فقدان حمایت و مطرح شدن این دسته از افراده. توصیه می کنم کتاب رو تهیه کنید چون:. خیلی مهمه که از افراد تازه کار حمایت کنیم. خصوصا اگه به توانایی هاشون ایمان داریم. Anita . 16. وقتی که ده سالم بود.
an-nimeye-digar.mihanblog.com
آن نیمه دیگر - خاطر کسی در خیال من نفس می کشد... .
http://an-nimeye-digar.mihanblog.com/post/14
خاطر کسی در خیال من نفس می کشد. . همیشه دلم می خواست یک روز موعودی باشد که با یک تحول اساسی به استقبالش بروم. با یک خانه تکانی ذهنی و روحی. . افسوس که هیچ عیدی برای کنار گذاشتن این خاطره ها فرا نرسید. پوسیده و نخ نما شده یک گوشه از کشوهای ذهنم باقی ماندند. نمی دانستم این خاطره ها را کدام طرف باید روی هم تلنبار کنم. روی سطح ناهموار هدیه دادنی ها یا روی کوه دور ریختنی ها. . راستش را بخواهی به خانه ات که رسیدیم پرده فروش هم آمده بود. پرده های سفید و بلند کمی بعد از رفتنت رسیده بودند. صدای فریاد مادر...نزدیک...
an-nimeye-digar.mihanblog.com
آن نیمه دیگر - نمایش آرشیو ها
http://an-nimeye-digar.mihanblog.com/post/list
Anita . 16. به دنبال آن چه نمی شناسم. یک نشانی از خودت به جا بگذار. هیچ گاه. هیچ چیز. . خاطر کسی در خیال من نفس می کشد. . اولین تجربه ی رمان نویسی آن لاینم :D. وقتی که ده سالم بود. مهرسا و رمان فرستاده. آفتابی لب درگاه شماست ( هستی ). زلال سبز ( زیزی ). رج به رج زندگی ( سودی ). مهرسا و رمان فرستاده. کاغذهای باطله ( بهاره ). اسپرلوس ( میراژ ). مهر 1394 ، 2. تیر 1394 ، 1. اسفند 1393 ، 1. مهر 1393 ، 1. خرداد 1393 ، 1. دنیای دور و برمون 2. بازدید این ماه :. بازدید ماه قبل :. آخرین بروز رسانی :.
an-nimeye-digar.mihanblog.com
آن نیمه دیگر - هیچ گاه... هیچ چیز... .
http://an-nimeye-digar.mihanblog.com/post/20
هیچ گاه. هیچ چیز. . آن وقت ها تازه آشنا شده بودیم. اوج رفاقت مان چت کردن با یاهو مسنجر بود. گفتم می خواهم استاتوس بگذارم و گفت بنویس:. جای چیزی خالی ست که هیچ گاه، هیچ چیز آن را پر نخواهد کرد. . حال من خوش نیست. توضیحی بابتش ندارم. . اگر به من باشد. باید کوچه پس کوچه های بارانی را پشت سر بگذارم. باید با نوک بوت های مشکی ام به سنگ خیسی ضربه بزنم. . تنها یک دلیل برای خوشحالی می خواستم. دلیلی که نبود. نخواهد آمد. دلیلی که شاید قبل از رسیدن برای همیشه رفته باشد. . Anita . 16. به دنبال آن چه نمی شناسم.
an-nimeye-digar.mihanblog.com
آن نیمه دیگر - فلانی! یک نشانی از خودت به جا بگذار...
http://an-nimeye-digar.mihanblog.com/post/25
یک نشانی از خودت به جا بگذار. خوبی دوستان حقیقی این است که. به راحتی گم نمی شوند. یک دفعه تو را در بی خبری محض رها نمی کنند و تمام درها را به رویت نمی بندند. ردی ازشان باقی می ماند. همیشه یک خیابانی هست که خاطرشان را در ذهنت روشن کند. یک شخص سوم هست که اسم شان را بیاورد و بگوید " راستی فلانی را دیدم" . من را با حرف هاش بزرگ کرد. هنوز هم رد پاش را گوشه و کنار تفکراتم، نگرشم پیدا می کنم. هنوز هم می دانم بخشی از آن چه بیش از هرچیز به خاطرش تحسین می شوم به خاطر اوست. بترسد و فرار کند. بعدها فیسبوکش را پیدا ک...
an-nimeye-digar.mihanblog.com
آن نیمه دیگر - خود واقعی ام
http://an-nimeye-digar.mihanblog.com/post/2
اهل وبلاگ نویسی بودم. همیشه. از وقتی دوم راهنمایی بودم. همون موقع هایی که می نوشتم و یه سال بعد تمام پست های وبلاگ رو پاک می کردم. همون وقت ها که نه اسمی تو دنیای مجازی داشتم و نه هویتی. . وبلاگ نویسی رو دوست ندارم. نه خاطره ای به یاد موندنی ازش دارم و نه علاقه ای. تنها وبلاگی که گاهی بهش سر می زنم وبلاگ میراژه. ولی حس کردم احتیاج به جایی دارم که بنویسم. این بار نه از آرسام. نه از پارلا. نه از ترلان. و نه پرنیا. این بار از خودم! اون دختر نه ساله ای که از خودش می نوشت بزرگ شد. خیلی وقته یادم گرفتم از ...
an-nimeye-digar.mihanblog.com
آن نیمه دیگر - نوازش ممنوع!
http://an-nimeye-digar.mihanblog.com/post/10
یه صحبتی کلی در مورد قانون جدید نود وهشتیا داشتم. . بحثم نه مورد قوانینه. نه در مورد نویسنده های سایته ( رمان نویسان انجمن ) . همه مون اینو می دونیم که نویسنده برای قلم خودش باید حرمت قائل باشه. که مسئولیت اخلاقی خودش رو باید بشناسه. که نویسنده ای که نتونه مخاطبش رو موقع خوندن رمانش پیش بینی کنه و به تحولات و تغییرات روحی روانی مخاطبش بعد از خوندن رمان آگاه نباشه نویسنده نیست! استقبال و تشویق ماست که کسی رو بالا می بره و در مرکز توجه قرار می ده. حواسمون باشه کدوم رمان رو بالا می بریم و کدوم استعداد و...
an-nimeye-digar.mihanblog.com
آن نیمه دیگر - اولین تجربه ی رمان نویسی آن لاینم :D
http://an-nimeye-digar.mihanblog.com/post/12
اولین تجربه ی رمان نویسی آن لاینم :D. عاقا سال 84 من توی یه سایت یه رمانی رو شروع کردم و نصفه نوشتم. یه داستان تخیلی بود. . امروز داشتم دنبالش می گشتم. می خواستم ببینم چه نظراتی در مورد رمانم دادن. و مثلا از سن سیزده چهارده سالگی تا حالا چه نقاط قوت و ضعفی رو بهم گوشزد کردن. می خواستم بدونم اصلا عوض شدم یا نه. . خلاصه رفتم توی اون سایت و متاسفانه دیدم کلا بخشی که مربوط به رمانای کاربرها بود رو امسال حذف کردند. مثلا سه سال پیش. چهار سال پیش. یعنی چندین سال بعد از نوشته شدن اون رمان! هی چی كار می كنی؟
an-nimeye-digar.mihanblog.com
آن نیمه دیگر - رویاهای یک نوجوان
http://an-nimeye-digar.mihanblog.com/post/17
دوشنبه 1393/07/14 ] [ 11:23 بعد از ظهر ] [ anita . Anita . 16. به دنبال آن چه نمی شناسم. یک نشانی از خودت به جا بگذار. هیچ گاه. هیچ چیز. . خاطر کسی در خیال من نفس می کشد. . اولین تجربه ی رمان نویسی آن لاینم :D. وقتی که ده سالم بود. مهرسا و رمان فرستاده. آفتابی لب درگاه شماست ( هستی ). زلال سبز ( زیزی ). رج به رج زندگی ( سودی ). مهرسا و رمان فرستاده. کاغذهای باطله ( بهاره ). اسپرلوس ( میراژ ). مهر 1394 ، 2. تیر 1394 ، 1. اسفند 1393 ، 1. مهر 1393 ، 1. خرداد 1393 ، 1. دنیای دور و برمون 2. بازدید این ماه :.