ZSORKH.MIHANBLOG.COM

aghasipour.blogfa.com

غزلک -

http://www.aghasipour.blogfa.com/post-114.aspx

با درودی به خانه میآیی و. خانه را ترک میگویی. لحظه ی عمر من. به جز فاصله ی میان این درود و بدرود نیست:. این آن لحظه ی واقعی ست. که لحظه ی دیگر را انتظار میکشد. نوسانی در لنگر ساعت است. که لنگر را با نوسانی دیگر به کار میکشد. گامیاست پیش از گامیدیگر. که جاده را بیدار میکند. تداومیاست که زمان مرا میسازد. لحظه ای است که عمر مرا سرشار میکند. نوشته شده در شنبه ۸ بهمن۱۳۹۰ساعت 22:41 توسط میثم. تو مرا معنا کن. همه جمعیت دنیای منی. در این دلواپسی ها نشسته ام تنها. مترسك انقدر دست هايت را باز نكن. حرف دل .: .

aghasipour.blogfa.com

غزلک

http://www.aghasipour.blogfa.com/9108.aspx

تو مرا معنا کن. تو مرا معنا کن. من که در خلوت ترد تو مجسم شده ام. من که در هر نفست شیفته تر. دیربازیست که مطرح شده ام. در تو تکرار مکرر شده ام. تو مرا معنا کن. بگذرانم ز گل صورتی حوصله ها. بگذرانم ز پل همهمه ی تنهایی. بنشانم به سکوت سرخ تربه ها. تو مرا معنا کن. بال خوشحالی من وا شده است. چشمه ی شادی من راهی عالم شده است. تو مرا معنا کن. میگذارم که چنین بر جسد شادی خود خیره شوم. خسته و لخته و فرسوده شوم. من که بی تاب و پریشان همه شب. به تن شعر شبیخون زده ام. و چه گستاخ برایت غزلی ساخته ام. چشمه ای کاشته ام.

aghasipour.blogfa.com

غزلک

http://www.aghasipour.blogfa.com/9103.aspx

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی. که نبی شد پسر آمنه، ماه عربی. بعثتی کرد که ابلیس طمع کرد به عفو. رحمتی کرد که خاموش شود هر غضبی. عید مبعث بر مسلمین جهان مبارک. نوشته شده در دوشنبه ۲۹ خرداد۱۳۹۱ساعت 13:35 توسط میثم. میان آب و آتشم برای چشمهای تو. چرا نمیکشد مرا خدای چشمهای تو. قسم به ساحت غزل،دقیقه ای هزار بار. دلم عجیب می کند هوای چشمهای تو. چقدر با ستاره ها به لحن آب و آینه. شبانه حرف می زنم به جای چشمهای تو. از آن شبی که دیدمت،همان یکی دو قرن پیش. نشسته ام کنار دل ،به پای چشمهای تو. تو مرا معنا کن.

aghasipour.blogfa.com

غزلک -

http://www.aghasipour.blogfa.com/post-112.aspx

بايد مي گذشتم پيش از آنکه عادت نگذارد فراموشت کنم. و مهم تر از همه عادت به دوست داشتنت. يادم هست که مي گفتند "زمان زود مي گذرد". يادم هست که مي گفتند "از دل برود هر آنکه از ديده رود". اما اينجا زمان متوقف شده است ،گويي پنهان است. شايد ساعتها خوابيده اند. و من مي دانم. دلم برايت تنگ شده است. دل من تنگ شده است . براي آن روزها،روزهايي که هيچگاه باز نمي گردند. نوشته شده در پنجشنبه ۲۶ آبان۱۳۹۰ساعت 0:17 توسط میثم. تو مرا معنا کن. همه جمعیت دنیای منی. در این دلواپسی ها نشسته ام تنها. كسي تو را در آغوش نميگيرد.

aghasipour.blogfa.com

غزلک

http://www.aghasipour.blogfa.com/9007.aspx

درزمين هيج عشقي نيست كه زمينت نزند. نوشته شده در یکشنبه ۲۴ مهر۱۳۹۰ساعت 22:41 توسط میثم. جوان ثروتمندی نزد عارفی رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. عارف او را به کنار پنجره برد و پرسید: چه می بینی؟ گفت: آدم هایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد. بعد آینه بزرگی به او نشان داد و باز پرسید: در آینه نگاه کن و بعد بگو چه می بینی؟ گفت: خودم را می بینم! عارف گفت: دیگر دیگران را نمی بینی. آینه و پنجره هر دو از یک ماده ی اولیه ساخته شده اند : شیشه. خودت را نمی بینی. تو مرا معنا کن.

aghasipour.blogfa.com

غزلک

http://www.aghasipour.blogfa.com/9104.aspx

همه جمعیت دنیای منی. اکنون در کنار شعرهایم به شکل تمام آدمهای بی خواب در چشمهای خیسشان. دست و پا می زنم تو را به من خدا نداد تو بهشت برین هستی. نگاهت را داد که همواره من را بسوزاند من در کنار زوال خواب شب بوها ونبود عطر تو. میان گلدانها سر می روم از پونه و شب بوها و بر شانه جویباران صبوری می کنم و در. دور دست دلم آنجا که به هیچ کس تعلق ندارد. تو را هر شب می آفرینم میان. چشمانم بوی تو در سرم می پیچد و جوهر دستهایم روی کاغذ می ریزد و تمام خودم. شعر می شود برای تو که همه جمعیت دنیای منی. تو مرا معنا کن.

aghasipour.blogfa.com

غزلک - در این دلواپسی ها نشسته ام تنها

http://www.aghasipour.blogfa.com/post-115.aspx

در این دلواپسی ها نشسته ام تنها. من در این دلواپسی ها نشسته ام تنها. می خواهم با تو سخن بگویم. می خواهم باز چهره ات را با همان لبخند کودکانه ببینم. می خواهم هر چه انتهایش به اسم تو و یاد تو ختم می شود. شعر هایم ناتمام ماندند.اسیر دلتنگی شدم من. و خواب مرا به رویای با تو بودن می رساند. کاش خیابان های شلوغ سهم ما نبود. اماغصه ای نخواهم خورد.اشکهایم را برای شانه های تو ذخیره خواهم کرد. حرف های ناتمامم را به روی دیوار قلبم حک می کنم و با دیدنت همه را تکمیل می کنم. تو مرا معنا کن. همه جمعیت دنیای منی. به نام ...

aghasipour.blogfa.com

غزلک

http://www.aghasipour.blogfa.com/9011.aspx

با درودی به خانه میآیی و. خانه را ترک میگویی. لحظه ی عمر من. به جز فاصله ی میان این درود و بدرود نیست:. این آن لحظه ی واقعی ست. که لحظه ی دیگر را انتظار میکشد. نوسانی در لنگر ساعت است. که لنگر را با نوسانی دیگر به کار میکشد. گامیاست پیش از گامیدیگر. که جاده را بیدار میکند. تداومیاست که زمان مرا میسازد. لحظه ای است که عمر مرا سرشار میکند. نوشته شده در شنبه ۸ بهمن۱۳۹۰ساعت 22:41 توسط میثم. دست ات را به من بده. دستهای تو با من آشناست. ای دیر یافته با تو سخن میگویم. به سان ابر که با توفان. زیرا که صدای من.

aghasipour.blogfa.com

غزلک

http://www.aghasipour.blogfa.com/9101.aspx

در این دلواپسی ها نشسته ام تنها. من در این دلواپسی ها نشسته ام تنها. می خواهم با تو سخن بگویم. می خواهم باز چهره ات را با همان لبخند کودکانه ببینم. می خواهم هر چه انتهایش به اسم تو و یاد تو ختم می شود. شعر هایم ناتمام ماندند.اسیر دلتنگی شدم من. و خواب مرا به رویای با تو بودن می رساند. کاش خیابان های شلوغ سهم ما نبود. اماغصه ای نخواهم خورد.اشکهایم را برای شانه های تو ذخیره خواهم کرد. حرف های ناتمامم را به روی دیوار قلبم حک می کنم و با دیدنت همه را تکمیل می کنم. تو مرا معنا کن. همه جمعیت دنیای منی. به نام ...

aghasipour.blogfa.com

غزلک -

http://www.aghasipour.blogfa.com/post-113.aspx

دست ات را به من بده. دستهای تو با من آشناست. ای دیر یافته با تو سخن میگویم. به سان ابر که با توفان. به سان علف که با صحرا. به سان باران که با دریا. به سان پرنده که با بهار. به سان درخت که با جنگل سخن میگوید. ریشههای تورا دریافته ام. زیرا که صدای من. با صدای تو آشناست. نوشته شده در شنبه ۸ بهمن۱۳۹۰ساعت 22:40 توسط میثم. تو مرا معنا کن. همه جمعیت دنیای منی. در این دلواپسی ها نشسته ام تنها. مترسك انقدر دست هايت را باز نكن. كسي تو را در آغوش نميگيرد. ايستادگي هميشه تنهايي دارد. پسورد جدید انتی ویروس nod 32.