zzgroup.blogfa.com

sonboleh.parsiblog.com

روزنامه نگار - سنبله

http://www.sonboleh.parsiblog.com/Archive/روزنامه%20نگار

ارسال شده توسط سپیده در 86/7/14: 8:39 عصر. مرد جوانی که مربی شنا و دارنده ی چندین مدال المپیک بود ،به خدا اعتقادی نداشت . اوچیزهایی راکه درباره ی خداوند و مذهب می شنید مسخره می کرد . شبی مرد جوان به استخر سر پوشیده آموزشگاهی رفت. چراغ خاموش بود ولی ماه روشن بود و همین برای شنا کافی بود . مرد جوان به بالا ترین نقطه تخته شنا رفت و دستانش راباز کردتا درون استخر شیرجه برود. آب استخر برای تعمیر خالی شده بود! کلمات کلیدی : حقیقت. ارسال شده توسط سپیده در 86/7/7: 8:56 عصر. مرد با تعجب از فرشته پرسید : شما اینجا.

lonelystory.blogfa.com

باید به بی کسی ها دل بست ....... - هرگز ن

http://www.lonelystory.blogfa.com/post-13.aspx

باید به بی کسی ها دل بست . داستان تنهایی من تمام شد نقطه سر خط. دیگر قصه ی تنهایی وجود ندارد نقطه سر خط . آنکه باید می امد امد انکه روزها و ساعت ها را به افتخار حضورش خط میزدم آمد. او میدانست کی موقع رسیدن است. او امد دستان مرا گرفت و مرا با خودش برد. اینگونه بود که قصه ی تنهایی من تمام شد آن هم چه تمام شدنی. ساده دل . مونا. تپش سایه ی دوست. عشق مهراد و سارا. دل نوشته ها و نانوشته ها. كوچه ي تنهايي خيال. قالب وبلاگ گرافیکی جنگل سیاه. چقدر دوست داشتم يک نفر از من مي پرسيد:. چرا نگاه هايت آنقدر غمگين است؟

lonelystory.blogfa.com

باید به بی کسی ها دل بست ....... - بعد از تو

http://www.lonelystory.blogfa.com/post-23.aspx

باید به بی کسی ها دل بست . داستان تنهایی من تمام شد نقطه سر خط. دیگر قصه ی تنهایی وجود ندارد نقطه سر خط . آنکه باید می امد امد انکه روزها و ساعت ها را به افتخار حضورش خط میزدم آمد. او میدانست کی موقع رسیدن است. او امد دستان مرا گرفت و مرا با خودش برد. اینگونه بود که قصه ی تنهایی من تمام شد آن هم چه تمام شدنی. ساده دل . مونا. تپش سایه ی دوست. عشق مهراد و سارا. دل نوشته ها و نانوشته ها. كوچه ي تنهايي خيال. قالب وبلاگ گرافیکی جنگل سیاه. بعد از تو دگر شعرهایم. شبیه هیچ شعری نیستند. قافیه را می بازند.

lonelystory.blogfa.com

باید به بی کسی ها دل بست ....... - تقصیر من نبود

http://www.lonelystory.blogfa.com/post-11.aspx

باید به بی کسی ها دل بست . داستان تنهایی من تمام شد نقطه سر خط. دیگر قصه ی تنهایی وجود ندارد نقطه سر خط . آنکه باید می امد امد انکه روزها و ساعت ها را به افتخار حضورش خط میزدم آمد. او میدانست کی موقع رسیدن است. او امد دستان مرا گرفت و مرا با خودش برد. اینگونه بود که قصه ی تنهایی من تمام شد آن هم چه تمام شدنی. ساده دل . مونا. تپش سایه ی دوست. عشق مهراد و سارا. دل نوشته ها و نانوشته ها. كوچه ي تنهايي خيال. قالب وبلاگ گرافیکی جنگل سیاه. برای همه ی آنهایی که بی تقصیرند. می نویسم : خودت خواستی تقصیر من نبود.

lonelystory.blogfa.com

باید به بی کسی ها دل بست ....... - کجا میروی؟!

http://www.lonelystory.blogfa.com/post-14.aspx

باید به بی کسی ها دل بست . داستان تنهایی من تمام شد نقطه سر خط. دیگر قصه ی تنهایی وجود ندارد نقطه سر خط . آنکه باید می امد امد انکه روزها و ساعت ها را به افتخار حضورش خط میزدم آمد. او میدانست کی موقع رسیدن است. او امد دستان مرا گرفت و مرا با خودش برد. اینگونه بود که قصه ی تنهایی من تمام شد آن هم چه تمام شدنی. ساده دل . مونا. تپش سایه ی دوست. عشق مهراد و سارا. دل نوشته ها و نانوشته ها. كوچه ي تنهايي خيال. قالب وبلاگ گرافیکی جنگل سیاه. ای ساربان ای کاروان لیلای من کجا می بری؟ ای ساربان کجا میروی؟ Weblog Th...

lonelystory.blogfa.com

باید به بی کسی ها دل بست ....... - باید فراموشت کنم!

http://www.lonelystory.blogfa.com/post-9.aspx

باید به بی کسی ها دل بست . داستان تنهایی من تمام شد نقطه سر خط. دیگر قصه ی تنهایی وجود ندارد نقطه سر خط . آنکه باید می امد امد انکه روزها و ساعت ها را به افتخار حضورش خط میزدم آمد. او میدانست کی موقع رسیدن است. او امد دستان مرا گرفت و مرا با خودش برد. اینگونه بود که قصه ی تنهایی من تمام شد آن هم چه تمام شدنی. ساده دل . مونا. تپش سایه ی دوست. عشق مهراد و سارا. دل نوشته ها و نانوشته ها. كوچه ي تنهايي خيال. قالب وبلاگ گرافیکی جنگل سیاه. باید فراموشت کنم. چندیست تمرین می کنم! من می توان میشود. آ.

lonelystory.blogfa.com

باید به بی کسی ها دل بست ....... - من ! تو ! او!!

http://www.lonelystory.blogfa.com/post-16.aspx

باید به بی کسی ها دل بست . داستان تنهایی من تمام شد نقطه سر خط. دیگر قصه ی تنهایی وجود ندارد نقطه سر خط . آنکه باید می امد امد انکه روزها و ساعت ها را به افتخار حضورش خط میزدم آمد. او میدانست کی موقع رسیدن است. او امد دستان مرا گرفت و مرا با خودش برد. اینگونه بود که قصه ی تنهایی من تمام شد آن هم چه تمام شدنی. ساده دل . مونا. تپش سایه ی دوست. عشق مهراد و سارا. دل نوشته ها و نانوشته ها. كوچه ي تنهايي خيال. قالب وبلاگ گرافیکی جنگل سیاه. یادم می اید. آری یام می اید. روزهای سرد پاییز بود. دنیای این روزهای من.

parde-o-rang.blogspot.com

پرده و رنگ

http://parde-o-rang.blogspot.com/2008/06/blog-post.html?showComment=1217825280000

1662;رده و رنگ. 1662;رده و رنگ. تقديم به دوستاني كه مي انديشند. چهارشنبه، خرداد ۲۹، ۱۳۸۷. براي چهارده سال با هم بودنمان. به تو باور دارم. به كوچ ابديمان از سرزمين وهم آلود تنهايي. به دستانت كه هدايتگر منند در كوره راههاي هراس انگيز نااميدي. به تو باور دارم. به شكوه شگفت انگيزعشقمان. به رنگين كمان دلفريب نگاهت كه باز نمي ماند از درخشش در آسمان تيره و تار دلتنگي. به تو باور دارم. به پايداري باروي سرفراز دوستيمان. به وسعت روحت كه به ظرافت بلور است و به محكمي الماس. به تو باور دارم. زیبا نوشته اید و دلچسب.

sonboleh.parsiblog.com

انتخاب - سنبله

http://www.sonboleh.parsiblog.com/Archive/انتخاب

ارسال شده توسط سپیده در 86/7/22: 6:0 صبح. زنی ازخانه بیرون آمد وسه پیرمرد را با ریش های بلند جلوی در دید .به آن ها گفت : من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید ، بفرمایید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم . آن ها پرسیدند : آیا شوهرتان خانه است؟ زن گفت : نه ، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته . عصر وقتی شوهر به خانه بر گشت ،زن ماجرا را برای او تعریف کرد . شوهرش به او گفت : برو به آن ها بگو شوهرم آمده ،بفرماید داخل . زن با تعجب پرسید : چرا! ولی همسرش مخالفت کردوگفت : چرا موفقیت را دعوت نکنیم؟

sonboleh.parsiblog.com

فروردین 1388 - سنبله

http://sonboleh.parsiblog.com/Archive/فروردين%201388

ارسال شده توسط سپیده در 88/1/28: 1:24 صبح. آب و آتش نسبتی دارند جاویدان. مثل شب با روز ، اما از شگفتی ها،. ما مقدس آتشی بودیم و آب زندگی در ما،. آتشی با شعله های آبی زیبا. سوزدم تا زنده ام یادش،که ما بودیم. آتشی سوزان و سوزاننده و زنده. چشمه ی بس پاکی روشن،. هم فروغ و فر دیرین را فروزنده،. هم چراغ شب زدای معبر فردا. آب و آتش نسبتی دارند دیرینه. آتشی که آب می پاشند بر آن ، می کند فریاد. ما مقدس آتشی بودیم ، بر ما آب پاشیدند. آب های شومی و تاریکی و بیداد. خاست فریادی ، و درد آلود فریادی. ور رود بود و نبودم.