1001shab.mihanblog.com

baharammm.blogsky.com

بهارم

http://www.baharammm.blogsky.com/1394/03

بهارم گنجینه هایی دارم بنام: خاتون(مادرم) پرنسس(دخترم) مهندس(پسرم) و پسرعمو هم همسرم و . دوست داشتنی های من . یکشنبه 31 خرداد 1394 ساعت 18:32. برنامه ریزی واسه سفر و تصور لحظه به لحظه زمان دیدار. تماشای عکس های سفر قبلی . یادآوری و مرور خاطرات شیرینش . شنیدن صدای تار و ارکستری که آهنگ محلی مورد علاقه ات را می نوازد و همراه پرنسست دستمال به دست وارد میدان رقص بشی . سالن انتظار فرودگاه که . بارها و بارها تو ذهنت تصورش کردی . عطر گل نرگس. وقتی که جنسیت برادر زاده رو می شنوی ، آن طوری که می خواستند بشود .

baharammm.blogsky.com

بهارم

http://www.baharammm.blogsky.com/page/4

بهارم گنجینه هایی دارم بنام: خاتون(مادرم) پرنسس(دخترم) مهندس(پسرم) و پسرعمو هم همسرم و . پیش به سوی ولایت. دوشنبه 19 مهر 1395 ساعت 07:47. نامه را برایش پرینت می کنم ، می پرسم از این گیره های هواپیمایی بهت داده ام؟ مکث میکند و زیر لب چیزی می گوید. در حالی که یه گیره آبی رنگ زیبا را به نامه اش می زنم ، آرام می گوید داده ای . اما اگر بگویم که دوباره بهم نمیدی. ای امریه شیطان . برایتان آرزوی تعطیلات خوبی را دارم . در کنار خانواده و عزیزانتان . نوشته شده توسط بهار. بهار جان تولدت مبارکککککککککک. طفلکی ها گرسن...

baharammm.blogsky.com

بهارم

http://baharammm.blogsky.com/1394/04/04/post-21

بهارم گنجینه هایی دارم بنام: خاتون(مادرم) پرنسس(دخترم) مهندس(پسرم) و پسرعمو هم همسرم و . پنجشنبه 4 تیر 1394 ساعت 15:26. وب قبلی من. البته پست های سال 93 پریده . Http:/ mahbobam46.blogfa.com. نوشته شده توسط بهار. شنبه 3 مرداد 1394 ساعت 10:13. سلام دوست باوفا. بیا بلاگفا. پنجشنبه 11 تیر 1394 ساعت 16:04. یعنی دیگه این جا نیستید؟ Http:/ aamiin.blogsky.com/. آنا جونم بیا خونه بغلی. یکشنبه 7 تیر 1394 ساعت 17:34. تو کدوم وبلاگت مینویسی از این به بعد؟ Http:/ still.blog.ir. زنی با انگشتر عقیق. هزار و یک شب.

baharammm.blogsky.com

نامهربونی - بهارم

http://www.baharammm.blogsky.com/1394/03/10/post-11

بهارم گنجینه هایی دارم بنام: خاتون(مادرم) پرنسس(دخترم) مهندس(پسرم) و پسرعمو هم همسرم و . یکشنبه 10 خرداد 1394 ساعت 13:12. از نامهربونی بدم میاد. از بی اعتنایی بیشتر . اینا رو اگر کسی نسبت به خودم انجام بده دلم میشکنه مثل شیشه. نمیخوام اینطوری باشم ولی کاراش ، کم لطفی هاش ، بی مهری هاش. باعثش میشه . من اهلش نیستم، آدمش نیستم . اهل نامهربانی، بد خلقی. کاش شرایطی پیش بیاد، . فقط سلام باشه و علیک . از خدا می خوام ،. از هم فاصله داشته باشیم ، همون قصه دوری و دوستی . قول میدم بچه خوبی بشم ، قول. تو همه چیز منی.

baharammm.blogsky.com

مهاجرت - بهارم

http://www.baharammm.blogsky.com/1394/03/19/post-17/مهاجرت

بهارم گنجینه هایی دارم بنام: خاتون(مادرم) پرنسس(دخترم) مهندس(پسرم) و پسرعمو هم همسرم و . سهشنبه 19 خرداد 1394 ساعت 08:43. سال های اول زندگی مان را ولایت بودیم . قرار شد برای مدتی کوتاه ساکن خانه دایی همسر بشویم که سال ها بود به آمریکا مهاجرت کرده بود . خانه ای بزرگ و متروکه . مثل خانه خانم هویشام . اوضاعش اصلا خوب نبود . آقای پدر شروع کرد به تعمیر . ابتدا سقف خانه ، بعد نقاشی ، موکت . حیاط خیلی بزرگی داشت تنها موجودی حیاط گل شاه پسندی بود که اون وسط خودنمایی می کرد . تو برای دنیای من آفریده شدی . خاطره ن...

baharammm.blogsky.com

بهارم

http://www.baharammm.blogsky.com/page/3

بهارم گنجینه هایی دارم بنام: خاتون(مادرم) پرنسس(دخترم) مهندس(پسرم) و پسرعمو هم همسرم و . باز هم نگاهی زیبا. شنبه 1 آبان 1395 ساعت 10:53. یه لحظه دیدمش گوشه اتاق اساتید ، بهش اشاره کردم که می تونم باهاتون مشورت کنم . با اشاره سر گفتش بیا. براش توضیح دادم که چی شده ، لحظه ای نگام کرد ، نگاهی عجیب. لبخندی زد و با اشاره دستش، آرام گفت اسم منو بنویس اینجا. چشمام قد یه نعلبکی باز شد. چیکار کنم استاد؟ برگه رو نشونشون دادم. دوستم میخنده میگه انگار خیلی دوستت داره . نوشته شده توسط بهار. از قیمت هتل می پرسد از این...

mahbobam46.blogfa.com

...بهارم - اشرف ...

http://www.mahbobam46.blogfa.com/post/573

تو جلسه هستم ، کلیه همکاران هستند، نقطه کور هست و تلفن آنتن نمیده ، آبدارچی به طرفم میاد، میگه باهاتون کار دارن، میگه فوری هست ، از صندلیم بلند میشم به طرف سالن ورودی میرم،می بینم با روی خوش داره با همه بچه ها احوالپرسی می کنه، میگه میخوام اتاقت رو ببینم؟ آسانسور رو میزنه ، دوتایی واردش میشیم، ، نگاهی به چهار گوشه آسانسور میندازه میگه دوربین نداره؟ میگم نمی دونم والله . یهویی بوسم می کنه ، دلم میلرزه میگم دیوونه . خنده ای شیطانی سر می ده . دیوانه ای تو پسرررررررررررررر. منم با حوصله براش میگم . منو نگاه ...

mahbobam46.blogfa.com

...بهارم - لحظه دیدار ...

http://www.mahbobam46.blogfa.com/post/569

لحظه ی دیدار نزدیک است. باز من دیوانه ام ، مستم. باز می لرزد ، دلم ، دستم. باز گویی در جهان دیگری هستم. نخراشی به غفلت گونه ام را ، تیغ. های ، نپریشی صفای زلفکم را ، دست. و آبرویم را نریزی ، دل. لحظه ی دیدار نزدیک است. اگر قسمت بود که بیاد تک تکتون هستم و دعاگویتان . اگر خواستید از قلم نیفتید برایم یادداشت بگذارید دوستان مهربان من . نوشته شده در سه شنبه بیست و سوم تیر ۱۳۹۴ساعت 7:40 توسط بهار. رفتم که رفتم . همیشه برای عاشق شدن. به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. در انتهای خارهای یک کاکتوس. هزار و یک شب.

mahbobam46.blogfa.com

...بهارم -

http://www.mahbobam46.blogfa.com/post/562

گفته بودم که گروهی دارم از دوستان دبیرستانم . صحبت از یه قرار هست ، یه دیدار بعد از سال ها . یکی از دوستانم هست که مسیر مدرسه مون یکی بود، و همیشه همراه هم بودیم . یه پسر همسایه ای داشتن ، ساعت مدرسه رفتن ما رو می دونست، اون قدر تو پنجره می ایستاد و نگاه می کرد تا ما از دیدش خارج بشیم ، اون روز تو گروه بهش گفتم، فلانی رو یادته؟ غش کرده بود از خنده ، اونم یادش بود. از مادرش پرسیدم، خواهرش، حتی اسم خواهر زن داداشش یادم بود. وروجکا رو هر زمان که بخوام می تونم روشون حساب کنم، هر وقت کار اضطراری باشه، فوری به...