1001shabeman.blogsky.com
هزار و یک شب منهزار و یک شب من -
http://1001shabeman.blogsky.com/
هزار و یک شب من -
http://1001shabeman.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
16
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
0.422 sec
SCORE
6.2
هزار و یک شب من | 1001shabeman.blogsky.com Reviews
https://1001shabeman.blogsky.com
هزار و یک شب من -
1001shabeman.blogsky.com
شب سوم - هزار و یک شب من
http://www.1001shabeman.blogsky.com/1391/06/09/post-5
هزار و یک شب من. پنجشنبه 9 شهریورماه سال 1391. آهنگی رو گوش دادم که اگه اشتباه نکنم آخرین بار هشت سال پیش چپوندمش تو گوشم، دیگه هیچی مهم نیست (. So close no metter how far , couldn't be much more from heart. Forever trusting who we are , and nothing else matters. Never opened myself this way , life is ours , we live it our way. All this words I don't just say , and nothing else matters. Trust I seek and I find in you , every day for us something new. Never cared for what they do. شب هفتم (شب آخر).
آرشیو مطالب وبلاگ - هزار و یک شب من
http://www.1001shabeman.blogsky.com/posts
هزار و یک شب من. شب هفتم (شب آخر). یکشنبه 14 دیماه سال 1393 توسط سیامک سالکی. شنبه 12 مردادماه سال 1392 توسط سیامک سالکی. چهارشنبه 2 مردادماه سال 1392 توسط سیامک سالکی. شنبه 1 مهرماه سال 1391 توسط سیامک سالکی. پنجشنبه 9 شهریورماه سال 1391 توسط سیامک سالکی. سهشنبه 7 شهریورماه سال 1391 توسط سیامک سالکی. سهشنبه 26 مهرماه سال 1390 توسط سیامک سالکی. شب هفتم (شب آخر). لیست کامل عناوین یادداشتها. دختر نارنج و ترنج. از نو زنده شدم. دست نوشته های من (الی). تعداد بازدیدکنندگان : 16896. Powered by blogsky.com.
شب اول - هزار و یک شب من
http://www.1001shabeman.blogsky.com/1390/07/26/post-1
هزار و یک شب من. سهشنبه 26 مهرماه سال 1390. شب هفتم (شب آخر). لیست کامل عناوین یادداشتها. دختر نارنج و ترنج. از نو زنده شدم. دست نوشته های من (الی). تعداد بازدیدکنندگان : 16897. Powered by blogsky.com.
www.1001shabeman.blogsky.com
http://www.1001shabeman.blogsky.com/m
شب هفتم (شب آخر).
هزار و یک شب من
http://www.1001shabeman.blogsky.com/1391/06
هزار و یک شب من. پنجشنبه 9 شهریورماه سال 1391. آهنگی رو گوش دادم که اگه اشتباه نکنم آخرین بار هشت سال پیش چپوندمش تو گوشم، دیگه هیچی مهم نیست (. So close no metter how far , couldn't be much more from heart. Forever trusting who we are , and nothing else matters. Never opened myself this way , life is ours , we live it our way. All this words I don't just say , and nothing else matters. Trust I seek and I find in you , every day for us something new. Never cared for what they do. شب هفتم (شب آخر).
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
16
دست نوشته‌های من
http://www.dasnevesht.blogfa.com/9204.aspx
يك الي بينهايت گلهمند. بچه كه بودم گله ميكردم، از بزرگترها، گلهام را با گريه نشون ميدادم و ناراحت از ناتوانيم در مقابل همه. يه كم كه بزگتر شدم گلهام از مامان و بابا و اينكه چرا نميفهمن منو خيلي زياد شد، گلهام پ ر از داد بود و فرياد. بزرگتر شدم ، شدم يه پارچه خانم، اما باز گلهمند از زمونه ، از پسرهايي كه قالم گذاشتند ، گله از روياهايي كه به واقعيت نميپيوست. ازدواج كردم ، باز هم گله ، از نشدن ايدهآلها، از بعضي رفتارها. راستش من از خودم ،وجود خودم، رفتار خودم و كلا خود خودم هم گلهمندم. با قلم مي گويم.
دست نوشته‌های من
http://www.dasnevesht.blogfa.com/9201.aspx
قهر و آشتيهاي ما. از رفتارهاي بد و بياراده خودم ،از بي توجهي تو، زنگ نزدنت از صبح تا زمانيكه كه برسي خونه. در رو باز ميكنم و سلامي سرد ميكنم و برعكس هميشه زودتر از تو ميرم ميشينم روي مبل و خيره به تلويزيون. عادت به قهر نداري، اصلا قهر رو دوست نداري، مجبورم جواب سوالاتو بدم اما تا چند ساعت هرچي ميگي جوابش بيشتر از دو كلمه نميشه و تو هيچكدوم از جوابها نگاهت نميكنم. شوخي ميكني به زور مرگ جلوي خندهام رو ميگيرم و يه دفعه زل ميزنم بهت و ميگم دوس ت ندارم و مطمئن باش حالا حالاها نميبخشمت. تو زنها را نميشناسي.
دست نوشته‌های من
http://www.dasnevesht.blogfa.com/9111.aspx
اصولا و اساسا آدمها دو دستهاند. كسانيكه كه واقعا نفهمند و نميدانند. كسانيكه خيلي خيلي خوب ميدانند اما خودشان را به نفهمي ميزنند. آدمهاي دستهي اول بسيار قابل احترامتر از دستهي دومند. اينجا آنقدر خاك ميخورد كه رويم نميشود بنويسم. با خودم ميگويم كسي منتظر تو نيست. كسي با تو و نوشتههايت حال نميكند. ول كن بابا چه ميخواهي بگويي؟ اما راستش رو بخواهيد. وقتي به آرشيو اينجا سري ميزنم. چه بودهام، چه گذراندهام و چه كردهام. به فراموشي سپرده شده. گويي اصلا وجود نداشته. و من همچنان هستم. با قلم مي گويم. آینه ای در من.
دست نوشته‌های من
http://www.dasnevesht.blogfa.com/post-144.aspx
يك خبر جديد . در راه تغيير قدم برداشته ام. راه شرينيه ، دوستش دارم. براي موفقيتم دعا كنيد! با قلم مي گويم. اي همزاد، اي همراه. هردومان حيران بازيهاي دورانهاي زشت. اشک هايم را کجا خواهي نوشت؟ داستان های کوتاه من. يادداشتهاي يك گلابي ديوانه. دختر نارنج و ترنج. هزار و يك شب من (سيامك سالكي). جایی که ابلیس هم گریست. یادداشت های يك دختر ترشيده. خانوم زيگزاگ و آقاي زيپ. آخرین نسخه یک مرد. يادداشتهاي يك زن نامرئي. بوبوك (دانشوي آماتور فيزيك). بیداری خوابهای 24 ساعته. آینه ای در من. حرف هایی از جنس برف!
دست نوشته‌های من
http://www.dasnevesht.blogfa.com/9206.aspx
آدمها با هم و تنها. گاهي نيستند اما حضورشان درتك تك لحظههايت چشمك ميزنند طوريكه گذشت سالها نبودنشان را نميفهمي. گاهي بيوقفه در كنارت اما تمام لحظات سكوت و سكون و در آخر هيچ. با قلم مي گويم. اي همزاد، اي همراه. هردومان حيران بازيهاي دورانهاي زشت. اشک هايم را کجا خواهي نوشت؟ داستان های کوتاه من. يادداشتهاي يك گلابي ديوانه. دختر نارنج و ترنج. هزار و يك شب من (سيامك سالكي). جایی که ابلیس هم گریست. یادداشت های يك دختر ترشيده. خانوم زيگزاگ و آقاي زيپ. آخرین نسخه یک مرد. يادداشتهاي يك زن نامرئي. آینه ای در من.
دست نوشته‌های من
http://www.dasnevesht.blogfa.com/post-143.aspx
با قلم مي گويم. اي همزاد، اي همراه. هردومان حيران بازيهاي دورانهاي زشت. اشک هايم را کجا خواهي نوشت؟ داستان های کوتاه من. يادداشتهاي يك گلابي ديوانه. دختر نارنج و ترنج. هزار و يك شب من (سيامك سالكي). جایی که ابلیس هم گریست. یادداشت های يك دختر ترشيده. خانوم زيگزاگ و آقاي زيپ. آخرین نسخه یک مرد. يادداشتهاي يك زن نامرئي. بوبوك (دانشوي آماتور فيزيك). بیداری خوابهای 24 ساعته. آینه ای در من. حرف هایی از جنس برف! كانون هوادارن امير مولايي. روزگ شل.غم ار. یادداشت های دکتر کوچولو. یادداشت های دختر مو فرفری.
دست نوشته‌های من
http://www.dasnevesht.blogfa.com/9207.aspx
چيزي به نام دوست داشتن. دوست داشتن حس عجيبيست. گاهي شدت ميگيرد تا سر حد مرگ. گاهي ا فول ميكند تا نهايت تنفر. گاهي لغزشي ترا س ر ميدهد تا دوست داشته باشي چيزي را كه نميخواستي. ب عد زمان و مكاني كاري مي كنند كه ميبيني دوست داشتنيهايت عوض شدهاند. و من گاهي دلم براي كسانيكه دوستشان داشتم و الان نميتوانم، تنگ ميشود، خيلي. با قلم مي گويم. اي همزاد، اي همراه. هردومان حيران بازيهاي دورانهاي زشت. اشک هايم را کجا خواهي نوشت؟ داستان های کوتاه من. يادداشتهاي يك گلابي ديوانه. دختر نارنج و ترنج. جایی که ابلیس هم گریست.
دست نوشته‌های من
http://www.dasnevesht.blogfa.com/9306.aspx
وقتي كسي به زندگيتان وارد ميشود. خدا او را به دليلي ميفرستد. يا براي درس گرفتن از او. و يا براي ماندن با او براي هميشه . نميدانم كه خدا نميدانست بندهاي دارد بيظرفيت! آدمها ، آنها كه براي درس دادن ميآيند وميروند آنچنان تصوير پررنگي در ذهن و روحم حك كردهاند كه آن ديگري كه براي ماندن آمده بايد بسيار بسيار قدرتمند باشد تا بتواند تمام روح مرا از آن خود كند. شايد همه اينها توهمات يك ذهن خيالپرداز تير ماهي باشد. يك الي تغيير لازم. از دست خودم كفريام. دوست دارم سر به تنم نباشد. من اين مني كه مينمايانم نيستم!
دست نوشته‌های من
http://www.dasnevesht.blogfa.com/cat-2.aspx
اولش براي تو مظهر خدا هستند، همهچيز تو. كساني كه مرجع دانستههات و منبع خواستههاتند. يه كوچولو كه بزرگتر ميشي، يه موقعهايي دعوات ميكنن ، ناراحتت ميكنن، مزاحمت ميشن اما باز همون نقش مرجع و منبعشون واست ملموسه. زمان ميگذره ، رشد ميكني و احساس ميكني همهچيز تموم شده وتو ميتوني! هركاري ازت برمياد و عاشق تجربهاي ،در اين زمان اونها تنها مزاحميني هستند كه هيچ چيزي نميدونند از تو از احساساتت و از خواستههات ، يه موقعهايي دوست داري سر به تنشون نباشه. اما زمان گذشته و راهي نيست. اما هرچقدر صبر كرد نيومد اونقدر صبر كر...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
1001shabclub.com
تالار عروسی هزار و یک شب. انتخاب تالار عروسی - یکی از مهمترین و اصلی ترین بخش های برنامه ریزی جشن عروسی ، انتخاب تالار یا باغ محل برگزاری مراسم است. حداقل شش ماه قبل از تاریخ برگزاری عروسی خود باید نسبت به انتخاب تالار عروسی خود اقدام کنید. برای انتخاب تالار یا باغ عروسی ، باید نکات ریز و درشت را در نظر بگیرید و معیارهای زیادی را در ذهن داشته باشد. تالار هزار و یک شب.
وبلاگ اختصاصی غلامعلی نعمتی
وبلاگ اختصاصی غلامعلی نعمتی. که پرنده را به جشن نغمه و دانه دعوت می کند. من اما در گلویم. که هر بار از تو سخن می گفتم. به سوی سرم شلیک می کرد.). نان و نمک است این. مهمان سفره های شما شده. تا به کلمه وفادار بمانید. من اما در گلویم. که هر بار از تو سخن می گفتم. مثل بغضی خشک می ترکید.). جغرافیای رقصنده است این. دست انسان را می گیرد. و مرز ها را جا به جا می کند. من اما در گلویم. که هر بار از تو سخن می گفتم. راه نفسم را می برید.). ما همه سر یک سفره نشسته بودیم. آن ها کلمه را در چارچوب معنی اش می تکاندند.
کوچه ی سنجاقک ها
کوچه ی سنجاقک ها. سنجاقکها دوباره به کوچه برگشتند. نوشته شده در دوشنبه دوم اردیبهشت 1392ساعت 18:7 توسط شهرزاد. نامه ای از من به تو :. وقتی تو می ری. حکایت من حکایت آن درختیه. که بهت زده سکوت سرد و سنگین برف را می نگره و. تن تب دارش در میان خاکستری برف یخ میزنه. حکایت من حکایت آن گنجشکیه. که از آشیانه ی گرمش پایین افتاده و ناراحت ترسون و لرزون. به آشیانش مینگره و. غمگین به سرنوشت خویش می اندیشه. که چطور پناهگاهشو از دست داده. حکایت من حکایت آن دیووونه ایه که راه خونشو گم کرده و. به خاطر ترسه از مسخره شدن.
هزار و یک شب
هزار و یک شب. هنوز کسی اینجارو می خونه؟ نوشته شده توسط فری در یکشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۴. نوشته شده توسط فری در سه شنبه یکم مهر ۱۳۹۳. من می ترسم و فکر می کنم که هیچ وقت احساس امنیت نخواهم کرد. چون همیشه ترس از دست دادن دارم. ترس اتفاق هایی که هیچ وقت شاید نیوفته اما نمی شه بهشون فکر نکنم. می ترسم کل زندگیمون یه بازی احمقانه باشه و ما الکی جدیش گرفته باشیم. نوشته شده توسط فری در جمعه بیست و هشتم شهریور ۱۳۹۳. نوشته شده توسط فری در دوشنبه سی ام تیر ۱۳۹۳. یادت می آید دیگر؟ مرا یادت می آید؟ نوشته شده توسط فری در...
هزار و یک شب من
هزار و یک شب من. یکشنبه 14 دیماه سال 1393. شب هفتم (شب آخر). به هزار و یک شب نرسیدم و شب هفتم شد شب آخر. دوستان عزیزم بخاطر مشغله های ریز و درشت که تقریبا همه مون درگیرشون هستیم فرصتی برای وبلاگ نویسی ندارم، به همین خاطر فقط تو فیس بوک هستم. شنبه 12 مردادماه سال 1392. چهارشنبه 2 مردادماه سال 1392. سلام امروز از روی کنجکاوی رفتم به آدرس وبلاگ قبلیم که خیلی وقت پیش حذفش کرده بودم، تیغ و ابریشم. یه بنده خدای دیگه ای ثبتش کرده و توش مشغوله و اونم چه مشغولیتی! حتما میپرسی چرا حذفش کردم؟ از کاری که کردم واقعا ...
1001shabemaryam.persianblog.ir
در دلم هستی وبین من و تو فاصله هاست ....
در دلم هستی وبین من و تو فاصله هاست . سلام عزیز دل مامان! خیلی وقته که برات ننوشتم اما هر روز بهت فکر کردم. برات ننوشتم اما هر بار یه بچه کوچولو تو کوچه و خیابون دیدم یاد تو افتادم. برات ننوشتم اما هزار بار فکر کردم که دوس داری مثلا رنگ اتاقت چه جوری باشه. برات ننوشتم اما همش فکر کردم که چی میتونه خوشحالت کنه. برات ننوشتم اما هر بار هر جا یه رفتار بدیو دیدم به خودم گفتم یادم باشه که با تو اینطوری رفتار نکنم. برات ننوشتم اما هر بار یه رفتاری اذیتم کرد به خودم گفتم یادم باشه اینو به تو یاد ندم. سال نو شد و...
یلدای عشق
هر شب، شب يلداست مرا در غم دوري اين چنين چله نشين شب گيسوي توام. روياي با تو بودن را نمي توان نوشت، نمي توان گفت و حتي نمي توان سرود. با تو بودن و با تو زيستن قصه شيريني است به وسعت قلبت و داشتن تو فانوسي به روشني نگاهت. و من همچون كودكي غرق در شيدايي توام. مرد من، شيداي من. نوشته شده در دوشنبه 1389/08/10. ساعت 10:0 توسط یلدا. بگو اي مرد من اي از تبار هر چه عاشق. بگو اي در تو جاري خون روشن شقايق. بگو اي سوخته، اي بي رمق، اي كوه خسته. بگو اي با تو داغ عاشقاي دل شكسته. بگو با من بگو از درد و داغت. نوشته شد...
... گاهی دلم برای خودم تنگ می شود
گاهی دلم برای خودم تنگ می شود. چراغ کلامی که من پیش پا را ببینم. درین روشنی های ریم ن،. خدا در خسوف است و ابلیس تابان. چراغی بر افروز تا من خدا را ببینم. نوشته شده در سه شنبه نوزدهم مهر 1390ساعت 8:29 توسط محسن. لبریزی از گفتن ولی در هیچ سویت محرمی نیست. تنهایی ام را با تو قسمت می کنم سهم کمی نیست. گسترده تر از عالم تنهایی من عالمی نیست. غم آنقدر دارم که می خواهم تمام فصلها را. بر سفره ی رنگین خود بنشانمت بنشین غمی نیست. بر من مگیر این خودستایی را که بی شک. تنهاتر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست. خمیازه ...
من و تنهایی هایم
من و تنهایی هایم. آمده ام برای اینکه تنها نباشم،تنها نباشی. قالب وبلاگ عروسک تنها. سامانه اس ام اس. هميشه اينجا ميامدم تا حرفهايي كه نميتونستم هيچ وقت فرصت گفتنش رو بهم نميدادن بزنم. اما ديگه اينجا واسم مثه قديم نيس. اينجا هم مجبورم بخاطر شمايي كه نوشتم رو ميخوني حرف بزنم نه واسه دل خودم. واسه همين تصميم گرفتم اينجا رو ترك كنم. واسم سخته رفتن از وبلاگي كه خوشي و ناخوشيم تو صفحه هاش گم شدن. شايد يه روز دوباره اومدم. تاريخ : یکشنبه 18 اسفند1392 0:58 نویسنده : مریم. کنار تیرک راه بند. روزگار غریبی است نازنین.
عاشقانه،عاشق ديدنت هستم
مى خوام بدونى كه حاضرم بخاطرت هر كارى بكنم. دانم اکنون از آن خانه دور. شادی زندگی پر گرفته. دانم اکنون که طفلی به زاری. ماتم از هجر مادر گرفته. هر زمان می دود در خیالم. نقشی از بستری خالی و سرد. نقش دستی که کاویده نومید. پیکری را در آن با غم و درد. پنجره باز و در سایه آن. رنگ گل ها به زردی کشیده. پرده افتاده بر شانه در. آب گلدان به آخر رسیده. دانم اکنون کز آن خانه دور. شادی زندگی پر گرفته. دانم اکنون که طفلی به زاری. ماتم از هجر مادر گرفته. لیک من خسته جان و پریشان. می سپارم ره آرزو را. کاش چون پاییز بودم.
