siz10.blogspot.com
سیزدهمین ِ من: May 2006
http://siz10.blogspot.com/2006_05_01_archive.html
Saturday, May 27, 2006. آنچه مرا به نوشتن وا داشت، ساده گی صدای خش دار و بی غش مردی بود، که هر آنچه تو می خواستی ، می کرد و هر آنچه می گفتی، می بود. و اکنون که در جهنم بی خود اش کز کرده است، به روزهایی (شبهایی) فکر می کرد، که از صدای سوت و کف زدن ها به خود می بالید. آری، داستان مردی ست با صدایی خش دار، که خود را به ارابه ی روزمرگی انداخت و انتهای راه را به افسار اسبی سیاه سپرد، که از گوشه ی چشم ،خصمانه نگاهش می کرد، با نفس-دود هایی که به شماره افتاده بود. Posted by Hamed at 11:48 PM.
siz10.blogspot.com
سیزدهمین ِ من: April 2007
http://siz10.blogspot.com/2007_04_01_archive.html
Monday, April 23, 2007. Posted by Hamed at 11:52 PM. امشب از دست خودم می نالم؟ تا خودم راهی نیست. و دلی ساکت و گرم. نم از من دور است؟ تا عبور خود رابشنوم، حس بکنم. من بلد بودم چطور گرم کنم دست تو را. Posted by Hamed at 10:14 PM. May I kiss you wound? Maybe that will heal my soul. Free me from this tomb, light my darkness, make me whole! Let me take your hand, and together we shall fly to a lonely place,. Where as "lovers" we can die. In an land . so dark . of seven moons . eternal night,. Posted by Hamed...
siz10.blogspot.com
سیزدهمین ِ من: March 2007
http://siz10.blogspot.com/2007_03_01_archive.html
Sunday, March 18, 2007. ساده گی هایم را به تو می سپارم، خوش خط و خال تا انتهای افق اعتقاد پیش می روم، و در این پیش-رفت ، زیر پا له می کنم گذشته ام را. Posted by Hamed at 10:19 PM. View my complete profile.
siz10.blogspot.com
سیزدهمین ِ من: January 2006
http://siz10.blogspot.com/2006_01_01_archive.html
Friday, January 27, 2006. Posted by Hamed at 8:03 AM. Thursday, January 26, 2006. هم صدایی ها، هم خوانی ها، هم ها. بودن چیزی با اسم "هم" را از آخرین کتب خطی باید دریافت کرد، آنگاه که صدایی بود، و خواندنی. Posted by Hamed at 6:22 PM. Wednesday, January 18, 2006. از آنجا که من به زمان نوشتار( گاه نوشتن) معتقدم و این نوشته ی نویسنده ای تنها شده است ، که از دید من از هر نوشته ای ارزشمند تر است، و جایگاه والایی خواهد داشت، آن را دوباره نویسی کرده ام.او تنها کسی است که حس بزرگ "هم دردی" را به او می دهم. فاصله ...
siz10.blogspot.com
سیزدهمین ِ من: March 2006
http://siz10.blogspot.com/2006_03_01_archive.html
Wednesday, March 29, 2006. مرگ، روسپی ای ست که طبیعت به من بخشیده ست، تا هر زمان خواست ام، هم خوابم شود. اما حیف نه خواست اش را دارم ، نه هزینه اش را که بپردازم. Posted by Hamed at 8:04 PM. Thursday, March 23, 2006. شکستم، مانند مادری در سوگ فرزند، تا چرا این"همه" باشم. زنده گی آنچه بود را نشان می داد آن زمان که به صدای تردید گوش می دادم، صداها. از چند جنس، مستی آور، فاصله دار، ارگ وار و . صدای تو. لالالا.لالالالا.لالا.لالای. گاه ها را که می شمارم ، از این همه که مانده بیزار می شوم، زیاد مانده، نه؟ انگار...
siz10.blogspot.com
سیزدهمین ِ من: January 2007
http://siz10.blogspot.com/2007_01_01_archive.html
Wednesday, January 31, 2007. فنون هایم را یادم رفته است؟ می جنگم با صداها،و در آیینه که نگاه می کنم، سپرم را سوراخ می بینم. Posted by Hamed at 2:35 AM. Wednesday, January 10, 2007. تنهایی ام سرد شد. Posted by Hamed at 12:32 AM. View my complete profile.
siz10.blogspot.com
سیزدهمین ِ من: November 2006
http://siz10.blogspot.com/2006_11_01_archive.html
Sunday, November 12, 2006. دوباره خوانی یک نوشته. از کدامین خاک آمدی؟ اتاقم را نشانت میدهم ، دفترم را ، و جامدادی قرمز و سیاهم . کاری با من ام نداشته باش اما. Posted by Hamed at 3:31 AM. از صداها به خشم آمده ام. از فاصله های طی نشده، راههای هنوز نرفته، و تردید های هنوز نکرده. تازه گی ، غایت خود را هم به اشتراک - فاحشه کردم- گذاشتم.من ام از من خسته است، حسادت می کند به این همه اشتراک. دیروز به من گفت: قایق ات سوراخ است هنوز؟ Posted by Hamed at 3:15 AM. View my complete profile.
siz10.blogspot.com
سیزدهمین ِ من: May 2007
http://siz10.blogspot.com/2007_05_01_archive.html
Monday, May 28, 2007. سه باره خوانی یک نوشته. از کدامین خاک آمدی؟ اتاقم را نشانت میدهم ، دفترم را ، و جامدادی قرمز و سیاهم . کاری با من ام نداشته باش اما. تنهایم بگذار. Posted by Hamed at 11:34 PM. Friday, May 25, 2007. من کی تمام می شوم؟ این چنین به فکر هدف نباش! راه را هم می توانی زندگی کنی. مگر نه اینست که راهی که می روی زندگی توست و نه هدفی که می خواهی بدان برسی؟ گوشهایم آوای زنی را می شنوند، زمزمه می کند : در انتظار معجزه نباش، معجزه تویی، پس بنواز که چوب جادو در دستان تو نهاده شده است، شاعر.
siz10.blogspot.com
سیزدهمین ِ من: December 2005
http://siz10.blogspot.com/2005_12_01_archive.html
Friday, December 30, 2005. صداها از كم به زياد آغاز مي شوند، كششش دار، با فرودي قدرتمند، باراني نازك،خوابي سنگين. و ترديدي بي انتها تا صدايم را كه فرياد كند؟ بيداربه صداي باران گوش مي دهم ،بي منت سكوت، و فاصله را تجربه مي كنم،بي منت پاها،صدا را، بي منت نت ها. آغاز اين همه صدا را ميهماني خواهم گرفت، آغاز اين همه-همه را ، تا از شاد گي اين همه صدا ، فرتوت برقصم، پاهام بكوبم، برمن هايم، از آغازين تا سيزدهمين اش. Posted by Hamed at 2:09 AM. Sunday, December 25, 2005. Posted by Hamed at 5:43 PM. از نف س خالی و...