badbadakebinakh.persianblog.ir
بادبادک بی نخورود دوستان اشنایان و به خصوص فامیل ها ممنوع
http://badbadakebinakh.persianblog.ir/
ورود دوستان اشنایان و به خصوص فامیل ها ممنوع
http://badbadakebinakh.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
1.4 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
21
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
1.438 sec
SCORE
6.2
بادبادک بی نخ | badbadakebinakh.persianblog.ir Reviews
https://badbadakebinakh.persianblog.ir
ورود دوستان اشنایان و به خصوص فامیل ها ممنوع
badbadakebinakh.persianblog.ir
404 - Blog not found
http://badbadakebinakh.persianblog.ir/post/70
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
404 - Blog not found
http://badbadakebinakh.persianblog.ir/post/76
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
404 - Blog not found
http://badbadakebinakh.persianblog.ir/post/78
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
404 - Blog not found
http://badbadakebinakh.persianblog.ir/post/72
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
404 - Blog not found
http://badbadakebinakh.persianblog.ir/post/69
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
پالون قرمز
http://nutella.persianblog.ir/post/9
توی صحرا وقتی که یونجه میخورم با خودم حرف میزنم همینطور با یونجه ها. هزار بار سروده ام از نوای تلخ دلهره. و هزار بار بیشتر گریسته ام از تشنج زمان میان رگ های خسته زانوانم. تمام سپیدار های بی خورشید را در امتداد هیاهوی بی امتننان باد. آنگاه که برگ سبزشان سپید می گردد بوسیده ام. و سهم من از این چراغ خالی از جان تنها سرفه ای غلیظ از بخار اشک های نورانی است. صدایم کن ای بهاری تربن چکاوک. برایم خبر بیاور که پاییز را غروب منتظر است. و بهار شکفتن دوباره آرامش را. بگو که در افق دیده اند زاغ های بی نوا.
پالون قرمز
http://nutella.persianblog.ir/post/16
توی صحرا وقتی که یونجه میخورم با خودم حرف میزنم همینطور با یونجه ها. سر کلاس کم میارم. من از همه ضعیف ترم. گریه م می گیره. فقط صلیبی که توی گردنم تاب میخوره کمکم میکنه و عشق به تو و زندگیمون. هزار بار مسیح رو صدا میزنم. هزار بار به تو میگم دوست دارم. تا دوام بیارم نشکنم. حالا هم میخوام بگم به مسیح و به صلیب توی گردنم قسم بیش از همیشه دوستت دارم. 1777;:٠٠ ق.ظ - ۱٠ خرداد ۱۳٩۱. من یه خر کوچولو ام با یه پالون قرمز و یه پاپیون گنده به دمبم . یونجه دوست ندارم اما شبدر چرا! چشم در چشم با خدا.
روزمرگی - پالون قرمز
http://nutella.persianblog.ir/tag/روزمرگی
توی صحرا وقتی که یونجه میخورم با خودم حرف میزنم همینطور با یونجه ها. سرانجام چه می ماند؟ Que reste à la fin. چشم های درشت داشتن یا نداشتن. پوستی شفاف داشتن یا نداشتن. با سواد بودن یا نبودن. خوشخط بودن یا نبودن. دانشگاه رفتن یا نرفتن. نمره خوب گرفتن یا نرفتن. بر خود بالیدن یا نبالیدن. از چشم دیگران مقبول بودن یا نبودن. بی دوست بودن یا نبودن. ماشین داشتن یا نداشتن. سفر رفتن یا نرفتن. مشق نوشتن یا ننوشتن. شام خوردن یا نخوردن. کار داشتن یا بیکار بودن. دین داشتن یا نداشتن. نوشابه خوردن یا نخوردن.
پالون قرمز
http://nutella.persianblog.ir/post/15
توی صحرا وقتی که یونجه میخورم با خودم حرف میزنم همینطور با یونجه ها. ازت متنفرم.از صدات.نگاه مرده ت.هیکل شل و ولت.اخلاق گندت. از این که یه کنه ی خود شیرینی حالم به هم میخوره.کرم بی ریخت. احساس می کنم تا حالا خیلی بهم ظلم شده.دلم میخواد انتقام بگیرم.انتقام. 1637;:٠٤ ب.ظ - ٧ اردیبهشت ۱۳٩۱. من یه خر کوچولو ام با یه پالون قرمز و یه پاپیون گنده به دمبم . یونجه دوست ندارم اما شبدر چرا! چشم در چشم با خدا. مرگ بر ایرانی نمای ایرانی کش. سی عدد مرغ دیوانه در آتشی دیوانه تر.
چشم در چشم با خدا - پالون قرمز
http://nutella.persianblog.ir/post/14
توی صحرا وقتی که یونجه میخورم با خودم حرف میزنم همینطور با یونجه ها. چشم در چشم با خدا. حوصله ام سر رفته. تنها چند کلمه به ذهنم می رسد. زاغ پیچک سرد خاکستری شبنم. و حالا چند کلمه دیگر. لقمان سرما سردخانه زغال آنژیوکت ترس. دلم برای تو تنگ می شود خواهرکم. این روزها تنها تو را دوست می دارم و یار. 1639;:۳٢ ب.ظ - ٢٧ فروردین ۱۳٩۱. من یه خر کوچولو ام با یه پالون قرمز و یه پاپیون گنده به دمبم . یونجه دوست ندارم اما شبدر چرا! چشم در چشم با خدا. مرگ بر ایرانی نمای ایرانی کش. سی عدد مرغ دیوانه در آتشی دیوانه تر.
پالون قرمز
http://nutella.persianblog.ir/archive
توی صحرا وقتی که یونجه میخورم با خودم حرف میزنم همینطور با یونجه ها. عناوین مطالب وبلاگ پالون قرمز. 1777;٠ خرداد ۱۳٩۱. 1639; اردیبهشت ۱۳٩۱. چشم در چشم با خدا. 1634;٧ فروردین ۱۳٩۱. 1779; فروردین ۱۳٩۱. 1777;۸ آبان ۱۳٩٠. 1777;٥ امرداد ۱۳٩٠. 1634;٩ اسفند ۱۳۸٩. 1777;٦ شهریور ۱۳۸٩. 1634;٩ دی ۱۳۸۸. مرگ بر ایرانی نمای ایرانی کش. 1634;٥ خرداد ۱۳۸۸. 1777;٦ خرداد ۱۳۸۸. 1637; خرداد ۱۳۸۸. سرانجام چه می ماند؟ Que reste à la fin. 1777; خرداد ۱۳۸۸. چشم در چشم با خدا. مرگ بر ایرانی نمای ایرانی کش.
چاقــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی - پالون قرمز
http://nutella.persianblog.ir/post/13
توی صحرا وقتی که یونجه میخورم با خودم حرف میزنم همینطور با یونجه ها. از شکمم خسته شدم. از خودم خسته تر. دیگه غذا نمی خورم. شدم مثل یه بشکه بی ریخت. از خودم متنفر تر. 1636;:۳٤ ب.ظ - ۳ فروردین ۱۳٩۱. من یه خر کوچولو ام با یه پالون قرمز و یه پاپیون گنده به دمبم . یونجه دوست ندارم اما شبدر چرا! چشم در چشم با خدا. مرگ بر ایرانی نمای ایرانی کش. سی عدد مرغ دیوانه در آتشی دیوانه تر. Designed by http:/ template.persianblog.ir/.
جفتک - پالون قرمز
http://nutella.persianblog.ir/tag/جفتک
توی صحرا وقتی که یونجه میخورم با خودم حرف میزنم همینطور با یونجه ها. خوووووووووووووودا.خووووووووووووووووووودا.خودا.(خدا). من خیلی خیلی خیلی خوشحالم.باورم نمیشه.دارم از امیدواری می ترکم.دکتر قول داد.خوش قول ترین موجود دنیا:دکتر قول داد.قول داد که این جمله رو در آینده محقق کنه: جفتک باید انداخت. تازهاینو گوش کنید.خر با استعدادی مثل من چرا نباید در مسابقات پرش با نیزه شرکت کنه؟ گربۀ زخم خورده و خستۀ کوله بر پشت. گربۀ ترسان از تنهایی دوباره و غمین از زخم خوردن و پاره پاره شدن. چشم در چشم با خدا. Designed by ...
پالون قرمز
http://nutella.persianblog.ir/post/11
توی صحرا وقتی که یونجه میخورم با خودم حرف میزنم همینطور با یونجه ها. به درمان دارویی اعتقادی نداشت. به هیچ پزشک و طبیبی توی این زمین و سرزمین هم. خوردن دارو و یا مصاحبت با پزشکان رو برای این خروش بی انتها که داشت نابودش می کرد مسخره می دید. روز به روز ذوب تر میشد و این ماده مذاب اطرافیانش رو هم به نسبت نزدیکی با اون داشتند بیشتر و کمتر میسوزوند. تا اینکه روزی رسید که وزنش 38 کیلو شد. خانواده اش دچار اختلافات پررنگ. زندگیش تلخ و همه سرمایه های عاطفیش رو به انهدام. 1777;٠:٥٩ &#...چشم در چشم با خدا. سی عدد...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
21
بادبادک چت | چت روم ناز فارسی
اگر برای اولین بار هست وارد میشوید و ثبت نام نکردید درصورت درخواست رمز از شما، به آخر اسم خود چند عدد اضافه کنید مثل:بادبادک 222. 1- هرگونه بحث سیاسی،توهین به مقدسات و ادیان کاملا ممنوع. 2- ارسال تبلیغات از سایت ها و وبلاگ های دیگر به هر عنوان کاملا ممنوع. 3- هرگونه بحث در مورد مسائل جنسی و خلاف شرع اسلامی کاملا ممنوع. 4- ورود با اسم های زشت و غیر اخلاقی ممنوع. 5- و هرگونه جوک و لطیفه توهین آمیز و قومیتی ممنوع می باشد.
بادبادک آبی – مرکز فرهنگی هنری قروه
مرکز فرهنگی هنری قروه حضور شما را گرامی می دارد. دوشنبه بیست و ششم مرداد ۱۳۹۴. جشن روز ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر مركز فرهنگي هنري قروه به روايت تصوير. نوشته شده در 9:8 توسط مربیان فرهنگی کانون. یکشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۹۴. جشن روز ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر مركز فرهنگي هنري قروه. بمناسبت روز ولادت حضرت معصومه (س) و روز دختر كانون پرورش فكري كودكان ونوجوانان قروه. خواندن دلنوشته توسط عضو نوجوان به عنوان ( حضرت معصومه. اجرا و زند گينامه وا شعار القاب احاديث درباره حضرت معصومه بصورت كارت سازي.
بادبادک سپید خیال من...
بادبادک سپید خیال من. شده عاشق بشوی به بادبادکی که نخش ول شده باشد در آسمان؟ بعد یه روز شمیم میفهمه که باز هم بابا یه راز داشته برای خودش و نمیدونه که شال و کلاه کنه و راهی کشف تازه ای از زندگی گذشته ی بابا بشه یا بذاره رازهای بابا این مرد بزرگ و عجیب سربه مهر بمونن . شمیم میترسه از اینکه بابای عزیزش رو بیشتر و بهتر از این بشناسه . پن : دوست دارم بابا . تاريخ چهارشنبه سیزدهم آبان ۱۳۹۴ساعت 11:48 نويسنده شمیم. الاغه چرا یورتمه میری؟ پن : بعضی از روزها بعضی خاطرات عجیب روی ذهن سوارند . بعدا نوشت : خدای شمیم...
... یک فنجان آرامش
اینجا همان بادبادک سپید خیال من است به گیرنده های خود دست نزنید. چون نمی گنجید در یک دل دو مهر؟ نوشت : چقدر حقیری تو حالم از این حقارت مجسم به هم میخوره. جواب داد : هر جور راحتی سه نقطه جان خوشحالم و راضی که اینچنین تصویر و تصورم در ذهن و ضمیرت به لجن کشیده شد خب منم همین رو میخوام دیگه اینکه حالت به هم بخوره گاهی به جای داشتن جسارت باید فدا شوی باید قربانی شوی بایدبمیری این رو یه روزی یه دوست یادم داد . و بعد لبخند زد و فکر کرد تا یکی دو روز دیگه حالش خوب میشه حال همسر هم . سر هر دوشون سلامت . من واقعا ...
بادبادک
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا . .ز پس صبر تو را او به سر صدر نشاند. پروفایل من : - - -. خانه ای خواهم ساخت. به خاطر اونی که ازش خواستم. دلنوشته هایی به خیال حرف حساب. ساعت ٧:٢۱ ق.ظ روز ۱۳٩۳/٤/۱۸ : توسط : - - -. یه صدای قشنگ که حرفای خوشایندی نمیزنه یا یه صدای نه چندان زیبا که حرفای قشنگی واسه گفتن داره. انتخاب دیروز من همون صدا قشنگه بود.امروز حس بدی دارم چون فقط حرفاش هست که تو ذهنم مونده.و ازار دهندس :-(. جان به هوای کوی تو خدمت تن نمیکند. بخشی از کتاب شازده کوچولو".
badbadakebinakh.persianblog.ir
بادبادک بی نخ
این وبلاگو برای دل خودم درست کردم. برای حضاری که همیشه غایبند. در نوشتن استعداد ندارم. از این کلمه های قلمبه سلمبه هم بلد نیستم. پس با خوندن چرت و پرتهای من وقتتونو هدر ندین. اراجیف جوشیده از مخ. در یک چشم بر هم زدن. اسمان هر کجا ایا همین رنگ است؟ خلوت من و ترانه. جز مرگ چه راهی؟ بیشه، باشگاه عاشقان ادبیات. ورود دوستان اشنایان و به خصوص فامیل ها ممنوع. نویسنده: ل.م - ۱۳٩۳/٢/۱۱. نویسنده: ل.م - ۱۳٩٢/۱٠/٢٠. I'm so tired of being here. Suppressed by all my childish fears. And if you have to leave. باعث میشه ...
حجاب وعفاف
این وبلاگ درباره ی مساله ایست که امروزه فکر دلسوزان جامعه را به خود مشغول کرده است. به نام خدا(پست ثابت). در این رگبار سهمگین نگاه چتر حجاب را فراموش نکن! نوشته شده در چهارشنبه 28 دی1390ساعت 8:0 بعد از ظهر توسط زهرا اصلان صفت. می دونیستید آدما مثل بادبادک خدا می مونن؟ دیدید راست می گم؟ نوشته شده در چهارشنبه 28 دی1390ساعت 4:12 بعد از ظهر توسط زهرا اصلان صفت. چند روایت درباره اهمیت حجاب در نظر فاطمه زهرا. حضرت موسی بن جعفر علیه السلام. از پدران گرامیش از حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام. امیرالمؤمنین علیه...
بادبادکِ من
امشب خیلی دلم گرفته. کاش کسی هم به اینجا سر میزد و میگفت وقتی دلش میگیره و هیچکدوم از دوستاشم حوصله و وقتشو ندارن چیکار میکنه? نوشته شده در یکشنبه نهم آذر 1393ساعت 22:55 توسط بادبادک خانم. و عصر هر جمعه که هر چیزی هر چیزی در خاطرم غروب می کند جز یاد چشم های تو. نیکی فیروزکوهی. نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم آبان 1393ساعت 12:33 توسط بادبادک خانم. نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم آبان 1393ساعت 20:18 توسط بادبادک خانم.
FRIENDSHIP WEB
یکی به دوستای قدیمیه گلم، یکی به برو بچی که تازه به ما پیوستن و یکی هم به اونایی که به طور ناگهانی. به وبلاگ خودشون سر میزنن. دلم براتون یه ذره شده، سعادت نداشتم زود تر از اینا در خدمدتون باشم ولی الان دست پر اومد. کلام آخر منه و بعد شعری که به عنوان حسن خطاب تقدیمتون میکنم. فقط اینو می تونم بهتون بگم که. برف ها داره کم کم آب میشه. شب داره ذره ذره آفتاب میشه. و من و تو آرزوهامون آروم آروم در طول راه مستجاب میشه. اینو مطمئن باش واسه سال 91، شک نکن سبزه ای که خدا داره به من و تو نشون میده از طبیعتش، نشونه.
بادبادک های رنگی
حالا تقریبا بعد از یک سال در یکی از خسته ترین بعداز ظهرهای روزهای زمستانی یکی از رنجورترین ماه هایی که گذراندم ،در حالی که فردا صبح دو عدد امتحان دارم ،تصمیم گرفتم نوشتن را دوباره شروع کنم . خواستم بنویسم از این یک سال. از همه ی چیزهایش . اما منصرف شدم چرا که هر چه و هرجور بود، روزهای خوب و بدش گذشت . حالا راند بعدی شروع شده . توی زندگی این دست و ان دست نکنید اگر تصمیم به کاری میگیرید بسم ال. گفته و دل به دریا بزنید! باید با کم و زیاد زندگی ساخت . من خسته ام . ولی خدا خیلی بزرگه . بزرگ. ياد گرفته ام ارام...
من میخوام برگردم به کودکیم...
من میخوام برگردم به کودکیم. مدت هاست که دیگه به وبلاگم سر نمیزنم. نمیدونم چرا. اما امروز یعنی امشب یهو دلم واسش تنگ شده. اصلا دلم برای گذشته م دوستام خاطره هام همه و همه تنگ شد. چقدر اهلی کردن سخته . واقعا چرا بعضی ادما اجازه نمی دن اهلیشون کنی؟ یعنی همه گل ها خودپسندن؟ پس چرا بازهم من می خوام مسئول یه گل خودپسندباشم؟ کاش گل من هم مسئول من بود. کاش کاش کاش . کاش کاش های ادمی تموم می شد. و چون مغازه ای نیست که در آن دوست بفروشند ادم ها مانده اند بی دوست. آن مرد در باران آمد. آن مرد در باران با ماشین امد.
