baroone-paeizi.blogfa.com
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده ..فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. - حرمت نگه دار دلم، گلم.. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است..
http://baroone-paeizi.blogfa.com/
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. - حرمت نگه دار دلم، گلم.. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است..
http://baroone-paeizi.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.9 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
158
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.922 sec
SCORE
6.2
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. | baroone-paeizi.blogfa.com Reviews
https://baroone-paeizi.blogfa.com
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. - حرمت نگه دار دلم، گلم.. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است..
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. - نقش قبر
http://baroone-paeizi.blogfa.com/post-160.aspx
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده . حرمت نگه دار دلم، گلم. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است. یه نقش قبر اساسی از توی وبلاگ های قدیمم. اون موقع ها عشقم این بود که روی تصاویر متن بنویسم. اما الان. آره همه چیز عوض شده. همه چیز. حتی رنگ خدا. نوشته شده در یکشنبه ۲۰ شهریور۱۳۹۰ساعت 0:53 توسط زندانی زندان زندگی. باران ، متولد . عاشق شب و بارون پاییزی و قدم زدن روی برگهای بارون خورده ی رنگارنگ پاییزم. من نه عاشق بودم. و نه محتاج نگاهی كه بلغزد بر من. من خودم بودم و یك حس غریب. كه به صد عشق و هوس می ارزید.
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. - همین...
http://baroone-paeizi.blogfa.com/post-158.aspx
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده . حرمت نگه دار دلم، گلم. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است. تا وقتی که روح سرگردانت آروم نگیره، آرزوهای چرت می کنی. اما وقتی مسیرت مشخص شد، اون موقع است که موفقیت مال توست. نوشته شده در یکشنبه ۱۳ شهریور۱۳۹۰ساعت 21:45 توسط زندانی زندان زندگی. باران ، متولد . عاشق شب و بارون پاییزی و قدم زدن روی برگهای بارون خورده ی رنگارنگ پاییزم. من نه عاشق بودم. و نه محتاج نگاهی كه بلغزد بر من. من خودم بودم و یك حس غریب. كه به صد عشق و هوس می ارزید. گر چه در حسرت گندم پوسید.
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. - یه روز...
http://baroone-paeizi.blogfa.com/post-180.aspx
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده . حرمت نگه دار دلم، گلم. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است. یه روز خوب می اد. یه روزی که به این زندگی لبخند می زنیم و می گیم شکرت. یه روزی که لحظه ها برات شیرینه و احساس می کنی توی دنیای دیگه ای سیر می کنی. اما آیا اون روز راضی هستی؟ اون روز خوشحالتر از امروزی؟ سعی می کنم توی لحظه زندگی کنم اما لحظه هام تلخن چون توش حسرت آرزوهای اینده ام رخ نمایی می کنه. فقط می دونم اون روز میاد و من خوشحالم. و همه چیز رو با هم دارم و فاتحانه فریاد می زنم. باران ، متولد . از همه جا...
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. -
http://baroone-paeizi.blogfa.com/post-166.aspx
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده . حرمت نگه دار دلم، گلم. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است. چرا آدمها می رن که بیان؟ یا میان که برن؟ نوشته شده در جمعه ۲۸ بهمن۱۳۹۰ساعت 21:36 توسط زندانی زندان زندگی. باران ، متولد . عاشق شب و بارون پاییزی و قدم زدن روی برگهای بارون خورده ی رنگارنگ پاییزم. من نه عاشق بودم. و نه محتاج نگاهی كه بلغزد بر من. من خودم بودم و یك حس غریب. كه به صد عشق و هوس می ارزید. من خودم بودم دستی كه صداقت می كاشت. گر چه در حسرت گندم پوسید. من خودم بودم هر پنجره ای. من نه عاشق بودم.
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده .. - تنهایی
http://baroone-paeizi.blogfa.com/post-170.aspx
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده . حرمت نگه دار دلم، گلم. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است. غم تنهایی اسیرت می کنه. تا بخوای بجنبی پیرت می کنه. بازم نشستم توی اتاق دارم وبلاگ نویسی می کنم. بازم دارم غم توی دلم رو روی سیاهه ی دلتگی هام می نویسم. می تونستم تنها نباشم . اما گویا این قانون طبیعت هستش که. همه ی آدمها محکوم به تنهایی هستند. واقعا هم همینطوره. وقتی هم که تو نخوای تنها باشی و بتونی که نباشی، یکی هست که مجبورت می کنه تنها بمونی. کاش آزادی مال من نیز بود. باران ، متولد . من نه عاشق بودم.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
وبلاگ پسران اينترنتي - تنهایی
http://www.aliamirsadat.blogfa.com/post-28.aspx
روی قبرم بنويسيد کبوتر شد و رفت. زير باران غزلی خواند ، دلش تر شد و رفت. چه تفاوت که چه خورده است غم دل يا سم. آنقدر غرق جنون بود که پر پر شد و رفت. روز ميلاد ، همان روز که عاشق شده بود. مرگ با لحظه ی ميلاد برابر شد و رفت. او کسی بود که از غرق شدن می ترسيد. عاقبت روی تن ابر شناور شد و رفت. هر غروب از دل خورشيد گذر خواهد کرد. واژه خسته که يک روز کبوتر شد و رفت. نوشته شده در یکشنبه سوم بهمن ۱۳۸۹ ۱۵:۴۱ بعد از ظهر توسط علي اميرسادات. طراح قالب پسر جهنمي. هفته دوم آبان ۱۳۹۲. هفته چهارم بهمن ۱۳۸۹.
داستانهای رها -
http://www.dastanhayeraha.blogfa.com/post-40.aspx
داستان داستان و باز هم داستان. سلام به تمام دوستان. گرامی و خوانندگان عزیزوبلاگم به دلیل یک سری از مشکلات آدرس وبلاگ تغییرکرده و در آدرس جدید وبلاگم می توانید داستان جدید و زیبای "سودا "را با موضوع خیانت دنبال کنید با تشکر از همه شما. آدرس جدید وبلاگ www.dastan-raha.blogfa.com. تاریخ شروع 91.3.15. نوشته شده در یکشنبه ۷ خرداد۱۳۹۱ساعت 20:51 توسط م.ف.رها. Design By : RoozGozar.com. درپشت چشم های له شده در عمق انجماد. یک چیز نیم زنده ی مغشوش. که در تلاش بی رمقش می خواست. ایمان بیاورد به پاکی آواز آب ها.
داستانهای رها - 9
http://www.dastanhayeraha.blogfa.com/post-34.aspx
داستان داستان و باز هم داستان. ایمان چمدان کوچکش را بسته بود و به سوال های پیاپی مادر پاسخ درستی نمی داد،چند ضربه به درب اتاق افسانه زد و دید که گریه کنان گوشه ای چمباتمه زده است،سکوت را جایز ندید و با طعنه گفت:. هیچ عروسی شب عقدکنانش اینجوری زار نمی زنه! افسانه سرش را بلند کرد و به چهره ی زیبای برادرش نگریست و گفت:. کجا داری می ری؟ مگه می شه آدم ندونه کجا داره می ره؟ افسانه با گریه گفت:. اما باور کن بین من و ساسان هیچی نبوده فقط یک روز زنگ زد و از علاقه ش به من گفت و منم قبول کردم. پسرم کجا داری می ری؟
داستانهای رها - سال نو مبارک
http://www.dastanhayeraha.blogfa.com/post-35.aspx
داستان داستان و باز هم داستان. ممنون از اینکه در این مدتی که نبودم از وبلاگ من دیدن کردید و نظردادید به زودی ادامه داستان مقصر را در وبلاگ خواهید دید.باآرزوی سالی خوش و پرباربرای همه دوستان عزیزم. نوشته شده در پنجشنبه ۳ فروردین۱۳۹۱ساعت 14:36 توسط م.ف.رها. Design By : RoozGozar.com. درپشت چشم های له شده در عمق انجماد. یک چیز نیم زنده ی مغشوش. که در تلاش بی رمقش می خواست. ایمان بیاورد به پاکی آواز آب ها. سلام به همه ی کسانی که وبلاگ منو برای خوندن انتخاب کردن از حسن نظر شما سپاس. دوست عزیزم هرگز آرزو نکن د...
داستانهای رها - سال سوم
http://www.dastanhayeraha.blogfa.com/post-37.aspx
داستان داستان و باز هم داستان. صبح با صدای تلفن بیدار شد و آن را برداشت که صدای فرح- مادر رادین- را شنید که گفت: - سلام دخترم حالت چه طوره؟ خوبم خیلی ممنون. - بهت تبریک می گم،امیدوارم خوشبخت بشی. محسون که معنی این تبریک مجدد را نمی دانست سکوت کرد که فرح گفت: - خجالت نکش دخترم تو هم مثل دختر خودمی. راستی از دکور خونه راضی هستی؟ چند دقیقه ای می شه. - از دکور خونه خوشت اومد؟ چیه،یه جوری حرف می زنی انگار اولین باره صدامو می شنوی! هیچی مادر من،فراموش کنید. - ببین محسون! چرا ناهارت رو نخوردی؟ اون تمام زندگی من...
اشعار موضوعی
http://www.parishan555.blogfa.com/89044.aspx
پنجشنبه بیست و چهارم تیر ۱۳۸۹ 0:50. سلام گرم و صمیمانه ام به حضور همه ی سروران و دوستان وفرزندان عزیزم. قبل از اینکه اشعار این پست را در معرض دید شما عزیزان قرار بدم مطلبی را میخوام به اطلاعتون برسونم . اگر قبلا نگفتم بخاطر این بود که ببینم آیا این وب مخاطبی هم دارد یا نه که خوشبختانه دوستان مهربونم . دخترا و پسرای گلم خیلی تشویقم کردند. حالا خودمو معرفی میکنم همانطور که بعضی از دوستان پر مهرم. حدس زده بودند. من ( م.انصاری ) هستم که در وبلاک ادبیات و موسیقی و هنر اشعارم را خوانده اید و. هر که میچیند گلی ...
شاهزاده اس ام اس - ملا و شراب فروش
http://www.tgt.blogfa.com/post-179.aspx
شاهزاده اس ام اس. ملا و شراب فروش. حکایت پائولو کوئیلو، از تناقض باورها در مسجد و میخانه و محکمه جالب است، او حکایت غریبی از ایمان مرد شراب فروش به تاثیردعا و انکار ملای مسجد بر تاثیر دعا دارد! می گوید: سرمایه داری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص بود و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد. ملای مسجد هر روز در پایان موعظه دعا می کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل! ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند!
شاهزاده اس ام اس
http://www.tgt.blogfa.com/8803.aspx
شاهزاده اس ام اس. بیا اس ام اس 67. از فردا اتوبان شهید احمدی نﮊاد به دست سردار سازندگی افتتاح خواهد شد. ز متن موجود نیست*. *بقیه متن هم م. وجود نیست*.* ا. صلا متنی در کار نی س. لبالویی به تو که خیلی هلویی. لام توت فرنگی به تو که خیلی قش. لی به تو که خیلی باحالی. دل که رنجید از ک. ی خرسند کردن مشکل. نوشته شده توسط بابک کاظم زاده در پنجشنبه چهاردهم خرداد 1388 و ساعت 16:1. نوشته شده توسط بابک کاظم زاده در پنجشنبه چهاردهم خرداد 1388 و ساعت 1:31. امشب كسي براي هميشه غروب كرد. هيچكس همراه نيست.تنهاي اول.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
158
baroone-baharam7573.blogfa.com
☂♥♥بــــــ ــــــارون بـــــ ــــهارم♥♥☂
ب ارون ب هارم. دوست ت دآرم بهت رین م. سهم من از تو،همین بغض قلم. با تولد رنج ما آغاز شد! ღ シرویای یخ زده منღ シ. یکی بود.دیگه نیست. عشق و بوس -. . ` . دختری از جنس سکوت. رژلب قرمز لیدی آ. I Uܓܨت טּ هآ ب رآے ش مآܓܨI U. موسیقی ( صدای خداست ). پاتوق طرفداران مهدی احمدوند. هر چه ميخواهد دل تنگت بگو` . قلبم عاشق شده . شیما یه دختر خیالاتی. ღ ஜشبهای تنهایی .ღ ஜ. بخ دا ع ذابه دوریت. دختری با افکار رنگ ی. あし探や پ س ر ﮯ از ج نس ی خ や探しあ. בخت ری شبیه هیچکسღ. تنها نشسته ام - اما تنها نیستم. ღ ღ جادوی عشق ღ ღ. تو داروس...
بـ ـارونهـــ ــ ــ بهـــاریـــ ــ ــ
این وبلاگ هم بارونیه هم بهاری! ببخشید باز دیر اومدم. فصل امتحانام که داره میاد و واااااااااااااای. میدونم الان پیش خودتون فکر میکنین که من همش خبرای بد میدم. ولی چه کنم اینجور مواقع یاد آپیدن میوفتم. شوخی کردماااا من همش به یادتونم ولی این ترم دیگه درسامون خیلی سخته. دیگه چرت و پرت نگم بریم سر آپ. سلامتی پسری که :. ۱۰سالش بود و باباش زد تو گوشش ، هیچی نگفت. ۲۰سالش بود زد تو گوشش دوباره هیچی نگفت. ۳۰ سالش که بود،وقتی زد تو گوشش گریه کرد. پدرش گفت چرا گریه میکنی؟ گفت:بابا اون وقتا دستات نمیلرزید. اسمش حمید...
بارون بهاری...
اگر باران بودم انقدر می باریدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگر اشک بودم مثل باران بهاری به پایت می گریستم اگر گل بودم شاخه ای از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم آهنگ دوست داشتن را برایت مینواختم ولی افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم. بهترين كدهای وبلاگ :. با هم راهی میشویم و دست بر گیسوان پریشان بهار از این سال کهنه رخت میبندیم. باز هم بوی عید میاید.بوی اسکناس های تا نخورده و نوی لای قرآن .طعم تخم مرغ های رنگی که. تار موی سپید روی سرم سبز میشود. هر چه هست ر...
آسمان عشق زیباست...
به سیاه کردن کاغذم نگاه نکن,براي سپيد ماندن دفتر غصه هايت خيلي دعا مي كنم. آرامش من.$ $. آرامش در دوست داشتن توست. نوشته شده در جمعه هشتم شهریور 1392ساعت 19:13 توسط علي و نازنين. زندگیم با تو قشنگه.$ $. سلام ای تنها بهونه واسه ی نفس کشیدن. هنوزم می تپه این دل برای به تو رسیدن. کاش بیاد روزی که با هم توی آغوش یه خونه. با خدای مهربونی که همیشه پیشمونه. سرتو با مهربونی بذاری به روی شونم. منم بگم عزیز جونم همیشه باهات می مونم. تورو دارم و انگار نمونده مشکلی جایی. تو اگه نباشی از من نمی مونه چیزی باقی. لحظه ا...
•• بارون عشق ••
از تمام عطرهای دنیا تنها لحظهای بویی شبیه آغوشت را میخواهم تا هوش از سر این همه دلتنگی بب رد. هر جای دنیایی دلم اونجاست. 1777;۳٩۳/٧/۱٦ ساعت ۱۱:۳٧ ب.ظ توسط نظرات . 1777;۳٩۳/٦/۳٠ ساعت ۱٠:٠٩ ب.ظ توسط نظرات . با من قدم بزن. 1777;۳٩۳/٦/۱٠ ساعت ۳:٤٥ ب.ظ توسط نظرات . مدت هاست در را نیمه باز گذاشته ام! 1777;۳٩۳/٥/٢٠ ساعت ٢:٥٧ ب.ظ توسط نظرات . مادر بزرگ خیال می کند. هرچه بیشتر برایش قرص بنویسند بیشتر زنده می ماند! که خیال می کنم هر چه بیشتر برایت گریه کنم! حسرت تکرار یک لحظه. دیوانه کننده ترین حس دنیاست.
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده ..
فضای خانه را دود سیگار تنهایی پر کرده . حرمت نگه دار دلم، گلم. کین اشکها خونبهای عمر رفته ی من است. گاهی روحمان خسته تر از آن است که سخنی بر زبان بیاوریم. نوشته شده در چهارشنبه ۷ مرداد۱۳۹۴ساعت 20:16 توسط زندانی زندان زندگی. یه روز خوب می اد. یه روزی که به این زندگی لبخند می زنیم و می گیم شکرت. یه روزی که لحظه ها برات شیرینه و احساس می کنی توی دنیای دیگه ای سیر می کنی. اما آیا اون روز راضی هستی؟ اون روز خوشحالتر از امروزی؟ نوشته شده در دوشنبه ۵ مرداد۱۳۹۴ساعت 18:10 توسط زندانی زندان زندگی. اره همینه که هست .
Best Friend's 4ever
می نویسم و خواهم ستاند هر آنچه در رویای من است. برای کاری 3 ، 4 روزه رفته بودم تهران. یعنی سه شنبه دو هفته پیش! همه از هوای گند و آلوده تهران می نالیدن اما نمی دونم چرا هروقت من می رسم و می خوام از ماشین پیاده شم این سیل منو عین موش آب کشیده می کنه و خیس خیس میشم! اونم با چه وضعی! با کلی وسایل که مامان برای عطیه می فرسته و من بزور دارم توو اون ترمینال گنده می گردم تا بچه ها رو پیدا کنم، اما همیشه پشت این ماشین های گنده گمم می کنن! از همون شبش برف شروع شد اونم چه برفی! اما اصلا ول بکن قضیه نبود! توو اتاق ...
تنها
بدترین شکل دلتنگی برای کسی آن است. که در کنارش باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید . ساناز 10:56 دوشنبه سی ام مرداد 1391. دیگر چه فرقی میکند. وسوسه ی سیب یا حوا.وقتی آدمی نیست! ساناز 22:46 پنجشنبه بیست و نهم تیر 1391. کاش خدا سه چیز را نمی آفرید . تا هیچ گاه کسی از سر غرور به دروغ دم از عشق نزند. ساناز 16:50 سه شنبه دوم خرداد 1391. روزای خیلی طلایی یادته؟ روز ترس از جدایی یادته؟ روز تمرین اشاره یادته؟ شب چیدن ستاره یادته؟ شعرای کتاب درسی یادته؟ عکسمون تو قاب عکس و یادته؟ بله ی بدون مکث و یادته؟ فکر بو...
BLOGFA.COM
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم. تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت. دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ. انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است.
اشعار بارانی
کلیه مطالب این وبلاگ. طراح قالب : آی تم. هواگرفته بود باران می بارید کودکی اهسته گفت: خدایا.گریه نکن درست میشه. وﻗﺘﻴﻜﻪ ﺗﻨﮓ ﻏﺮوب، ﺑﺎرون ﺑﻪ ﺷﻴﺸﻪ ﻣﻲزﻧﻪ. ﻫﻤﻪ ﻏﺼﻪﻫﺎي دﻧﻴﺎ ﺗﻮي ﺳﻴﻨﻪي ﻣﻨﻪ. ﺗﻮي ﻗﻄﺮهﻫﺎي ﺑﺎرون، ﻣﻴﺸﻜﻨﻪ ﺑﻐﺾ ﺻ ﺪام. دﻳﮕﻪ ﻏﻴﺮ از ﻳﻪ دوﻧﻪ ﭘﻨﺠﺮه ﻫﻴﭽﻲ ﻧﻤﻴﺨﻮام. ﭘﺸﺖ اﻳﻦ ﭘﻨﺠﺮه ﻣﻴﺸﻴﻨﻢ و آواز ﻣﻴﺨﻮﻧﻢ. ﻣﻨﺘﻈﺮ واﺳﻪ رﺳﻴﺪﻧﺖ ﺗﻮ ﺑﺎرون ﻣﻲﻣﻮﻧﻢ. زﻳﺮ ﺑﺎرون اﻧﺘﻈﺎرت رﻧﮓ ﺗﺎزهاي داره. ﻣﻨﻢ ﻋﺎﺷﻖﺗﺮم اﻧﮕﺎر، وﻗﺘﻲ ﺑﺎرون ﻣﻲﺑﺎره. ﺑﻌﻀﻲ وﻗﺘﺎ ﻛﻪ ﻣﻴﺎي ﺳﺮ روي ﺷﻮﻧﻢ ﻣﻴﺬاري. ﺗﻤﻮم ﻏﺼﻪﻫﺎ رو از دل ﻣﻦ ﺑﺮ ﻣﻲداري. اﻣﺎ اﻳﻦ ﻓﻘﻂ ﻳﻪ ﺧﻮاﺑﻪ، ﺧﻮاب ﭘﺸﺖ ﭘﻨﺠﺮه.
هیاهوی باد
دلنوشته های علی و نازی. تک ستاره آسمان هنر مهراوه شریفی نیا. دختری با آرزوهای صورتی. جاده ی احساس من. شآه پ رے یک شآه زآد ه. HÈRÈ Ì M ÐRÈÄM. من و پروانه شدن. قالب هاي نايت نما. برنده ی نظر سنجی. تاريخ : دوشنبه سی و یکم تیر 1392 16:28 نويسنده : هیاهوی باد. احسان علیخانی با 9رای. ضیا با یک رای. تاريخ : پنجشنبه بیست و هفتم تیر 1392 2:33 نويسنده : هیاهوی باد. حال این روز ها خوبه. ولی. میدونین؟ احساس میکنم آرامش قبل از طوفانه. میفهمین که چی میگم؟ همش احساس میکنم ک قراره یه اتفاق بد بیفته. سلام اول یه عذر خواه...