freedragonfly.blogfa.com

unworld.blogfa.com

درخت در باد

http://www.unworld.blogfa.com/9011.aspx

دست نوشته ها . اگر از درد استواری بگذریم. به خویشتن باز گردم. آنجا بسیار سرد است. و من برهنه ام. کوله ای پر از طناب خواهم آو ردن. خودم را بدان به رویا ببندانم. به چیزی فراتر از حماقت. چرا که من گریز پایی بی پا هستم. و در جنگل های خویشاوندی! همیشه گم می شوم ،. در این هزارتوی بی راه به نام من. از سوی هیچگاه این هزار راه بی راه. و آنقدر نابخردانه رونده ام. تا به بیابان عدم ختم می شوم. نجوم نمی دانم و. ماه و دب اکبر نیز ،. مرا یارای یاری نیست. با این هزارتوی بی راه هم. من می خواهم ،. و خودم را در گوشه ای زمان.

palebluedot.persianblog.ir

این روزها - نقطه ی آبی کمرنگ

http://palebluedot.persianblog.ir/post/96

نقطه ی آبی کمرنگ. این روزها با دردهای کهنه می سازم. با طعم تلخ حرف های کافه می سازم. این روزها شب ها دلم می گیرد از خلوت. با ناله های دختر همسایه می سازم. این روزها با چشم های باز می خوابم. که با خمیازه می سازم. این روزها با نغمه ی هر ساز می رقصم. با مرگ ناهنگام یک اسطوره می سازم. این روزها فر می خورد موهای افکارم. با تیزی دندانه های شانه می سازم. این روزها تنها فقط یک راه می ماند. با خستگی راه های رفته می سازم. این روزها این کوچه ها تنها نمی مانند. با تنگی و تاریکی این کوچه می سازم. اتفاقن اسم هم دارد.

palebluedot.persianblog.ir

صدای تو خوب است - نقطه ی آبی کمرنگ

http://palebluedot.persianblog.ir/post/112

نقطه ی آبی کمرنگ. صدای تو خوب است. راه خانه را گم کرده بودم. زبانم را لای برگ های کتابی پنهان. و خورشیدم لامپ صد واتی آویزان بود. شب ها که بر زورق تخت. تا تو پارو می زدم. هر بار غرق می شدم. و جنازه ام را روزها. در خیابان های شهر با خود می کشیدم. من خشک می شدم. راه خانه دور تر می شد. ماه کم نور تر. و هر لحظه بیشتر توی یقه ام فرو می رفتم. اما می خواستم گوش هایم را ببرم. چه خوب شد که صدایم کردی. پرده ها را کشیدی. چه خوب شد که رسیدی. Design By : Mihantheme. یک فنجان فرانسه یخ زده. اتفاقن اسم هم دارد.

palebluedot.persianblog.ir

Ice- Camel - نقطه ی آبی کمرنگ

http://palebluedot.persianblog.ir/post/90

نقطه ی آبی کمرنگ. چرا همیشه حواست هست؟ ای کاش می شد خودت را مثل همه ی آن چیز هایی که می شود جا گذاشت گوشه ای جا می گذاشتی و می رفتی. می رفتی آنجا که هیچ روزنامه ای چاپ نمی شود.سوار یک تکه یخ می شدی و مثل وقتی که آیس camel را گوش می دهی از خودت دور می شدی . نوشته شده در ۱۳٩۱/۱۱/٢٠ساعت ٢:۱٠ ‎ق.ظ توسط پوریا اکبری نظرات . Design By : Mihantheme. تمامی مطالب این وبلاگ متعلق به همین جاست لطفا کپی نکنید. یک فنجان فرانسه یخ زده. و پرسه هایی که تا ادامه می روند. اتفاقن اسم هم دارد.

unworld.blogfa.com

درخت در باد

http://www.unworld.blogfa.com/9112.aspx

دست نوشته ها . فکر نمیکنم هنوز این وبلاگ خواننده داشته باشه. اما به رسم ادب عرض میکنم. Http:/ www.aeinenevis.wordpress.com/. نوشته شده توسط آروین کریمی در سه شنبه پانزدهم اسفند ۱۳۹۱. منوی اصلی - - - - - - - - - - Menu. درباره - - - - - - - - - - About. یه چیزی تو مایه های استفراغ های ذهنی من. نه شعر می توان خواندش. فقط جوهرهای مصرف شده ی خودکار من است. که با نظمی خاص. سفیدی ورق های دفترم را. با ناامیدی بی شرمانه ای سیاه می کند . این وبلاگ آرشیو نوشته های قدیمی منه. Http:/ aeinenevis.wordpress.com/.

unworld.blogfa.com

درخت در باد - هایکو

http://www.unworld.blogfa.com/tag/هایکو

دست نوشته ها . صدایی که در باد پیچید. در آستانه ی آغاز. جنگ چریکی گل و گلستان. گل در باد صبح. می چرخد و دود می چرخد. سرخ پوست های مرده. سلیمان سرخپوست ها یا جنگل؟ گلی که خاکستر شد. بر هستی ، وار می شود. پ ن : کشف ارتباط عکس و هایکو و توالیشون به عهده ی دوستان. نوشته شده توسط آروین کریمی در یکشنبه پانزدهم مرداد ۱۳۹۱. جهنم در آنسوی دنیا). خواب پیله را می دید. ملکه ای در پنجره. آتش خویش بر ما پراکند. ما به تصور نور. هستی به زخم بستر. سایه ام کش می آید). ساعت سلانه سلانه گرد. من در آغاز راه. هم خوابه ی دیوار.

unworld.blogfa.com

درخت در باد -

http://www.unworld.blogfa.com/post-165.aspx

دست نوشته ها . ما خیل بی ارتش هاییم. به سان کودکی که. اسلحه ی چوبین بر دست می گیرد. بی هیچ رهنمایی در تنهای اش. اسلحه بر سر می آورد. و همیشه در جنگ فرضی اش. خودش را لاشه می یابد. ما خیل بی ارتش هاییم. نه به دمیدن بادی شعله ور. نه به رسیدن مادر دیگر زنده می شویم. خاک کهنه ای هستم. به خون بازی نیمه شبانه ی عروسک ها. هرآنچه که گذشت و نگذشت را نظاره می شوم. نه آنقدر بزرگ شده ام. اسلحه و عروسک در زباله دان بیاورم. نه آنقدر کودک مانده ام که نمیرم. شعر را در میانه پاره می کنم. شعرم شوری بر نمی انگیزد. دیگر موار...

unworld.blogfa.com

درخت در باد

http://www.unworld.blogfa.com/9010.aspx

دست نوشته ها . مرثیه برای کاغذ قرمز. و دو دست ناتوان. با خاطره ای مهمان. یا بی خاطره ای پنهان. گلی برایت می سازم ،. تا تو آبش دهی،. برای بلبلانی که هوس زندگی دارند. تا تو رنگی شوی. به هنگام بی رنگی و مرگ نقاشان،. در بوم نقاشی پائیز هزار رنگ. برای تنها م رداب هایی که هوس م ردگانی دارند. گلی برایت می سازم. به هنگام این عاشقانه ها. که هوس هجرتی به تو ندارند. تو به آتش می آوری. گل کاغذی بی گلبرگ پاییزی را. به هنگام عصیان سردی ،. در روزگارانی که خورشیدها. پ ن 2 : شعر عاشقانه نیست! می خواستم دنیا را عوض کنم.

unworld.blogfa.com

درخت در باد -

http://www.unworld.blogfa.com/post-166.aspx

دست نوشته ها . گذشته ام پیش روی ام می ایستد. به سان خرابه ای که روزی شاید در آن می زیستم. و من در بستر آتش ، خاکستر را می جورم. به نقاب سیگاری که دیگر خاموش است. نه سیگار خاموش دیگر است. نه خانه ام دیگر خانه. به هیبت لاشه ای که کفن را نمی فهمد. من حجم من را نزیسته ام. من دخترکی که در باد می دود ندیده ام. وز این تصور نوستالژیک رویاهای ام. جز نفیر ضربت خون به قلب ساکن ام. وزین نقاشی ترک ناک. هرگز لبخند ماندگاری نپویده ام. گذشته ام با آینده ی منحوس ام کلنجار می رود. و من در میانه چه خوش نظاره نشسته ام.

unworld.blogfa.com

درخت در باد -

http://www.unworld.blogfa.com/post-164.aspx

دست نوشته ها . حدس یک گل در استوایی ترین شب سال. یا اندوه یک نت متروک لب لغزنده ترین سیم سه تار. چیزی در من نمی آفریند. نه ز خنده ام گلی خواهد رویید. نه ز اندوه تن مسدودم. نوای خوشی گوش مرد مرده را خواهد جویید. پائیز در من می لولد. و پای شکسته ام روی یخ مرا می پوید. شهاب سنگ راه نمی جوید. بل گمراه وار در احتمال قطعیت آسمان. رد پایش را می شوید. خرده نوری که به عاریت گرفته بودم. در آستانه ی مرگ است. ستاره ی گذر به سیاهی ره می جوید. هنوز از اندوه سکوت و شب می گویم! منوی اصلی - - - - - - - - - - Menu.