GHALAM-HA.BLOGFA.COM
قــــــلــــــم هاق ل م ها -
http://ghalam-ha.blogfa.com/
ق ل م ها -
http://ghalam-ha.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Monday
LOAD TIME
0.2 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
12
SSL
EXTERNAL LINKS
17
SITE IP
209.126.116.165
LOAD TIME
0.172 sec
SCORE
6.2
قــــــلــــــم ها | ghalam-ha.blogfa.com Reviews
https://ghalam-ha.blogfa.com
ق ل م ها -
ghalam-ha.blogfa.com
قــــــلــــــم ها
http://www.ghalam-ha.blogfa.com/posts
جمعه نهم اردیبهشت ۱۳۹۰. سه شنبه ششم اردیبهشت ۱۳۹۰. با همان باند دور دستش. دوشنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۰. دوشنبه هشتم فروردین ۱۳۹۰. قصه ي ما بر سر زبان ها افتاد. دوشنبه هشتم فروردین ۱۳۹۰. پنجشنبه چهارم فروردین ۱۳۹۰. سه شنبه دوم فروردین ۱۳۹۰. با اینا خستگیمو در میکنم. دوشنبه یکم فروردین ۱۳۹۰. Powered by BLOGFA.COM.
قــــــلــــــم ها - با اینا خستگیمو در میکنم
http://www.ghalam-ha.blogfa.com/post-1.aspx
با اینا خستگیمو در میکنم. بوی تند ماهی دودی وسط سفره نو. بوی یاس جانماز ترمهی مادربزرگ. با اینا زمستونو سر میکنم. با اینا خستگیمو در میکنم. شادی شکستن قلک پول. وحشت کم شدن سکهء عیدی از شمردن زیاد. بوی اسکناس تا نخوردهء لای کتاب. با اینا زمستونو سر میکنم. با اینا خستگی مو در میکنم. فکر قاشق زدن یه دختر چادرسیا. شوق یک خیز بلند از روی بتههای نور. برق کفش جفتشده تو گنجهها. با اینا زمستونو سر میکنم. با اینا خستگیمو در میکنم. عشق یک ستاره ساختن با دولک. ترس ناتموم گذاشتن جریمههای عید مدرسه. قلم: سال نو مبارک.
قــــــلــــــم ها - زیادی هستم
http://www.ghalam-ha.blogfa.com/post-3.aspx
در چشم آفتاب چو شبنم زیادی ام. چون زهر هر چه باشم اگر کم زیادی ام. بیهوده نیست روی زمینم نهاده اند. بارم که روی شانه ی عالم زیادی ام. با شور و شوق می رسم و طرد می شوم. موجم ، به هر طرف که بیایم ، زیادی ام. همچون نفس غریب ترین آمدن مراست. تا می رسم به سینه همان دم زیادی ام. جان مرا مگیر خدایا که بعد مرگ. در برزخ و بهشت و جهنم زیادی ام. قرآن به استخاره ورق خورد! بین برادران خودم هم زیادی ام! پن: گاهی وقتا واقعا این حس بهم دست می ده! نوشته شده در پنجشنبه چهارم فروردین ۱۳۹۰ساعت 23:58 توسط علی م.
قــــــلــــــم ها - پرنده
http://www.ghalam-ha.blogfa.com/post-2.aspx
پرنده گفت : چه بويی چه آفتابی. آه بهار آمده است. و من به جستجوی جفت خويش خواهم رفت. پرنده از لب ايوان پريد. مثل پيامی پريد و رفت. پرنده آدمها را نمیشناخت. و بر فراز چراغهای خطر. در ارتفاع بیخبری میپريد. و لحظههای آبی را. پرنده آه فقط يک پرنده بود. نوشته شده در سه شنبه دوم فروردین ۱۳۹۰ساعت 16:55 توسط علی م.
قــــــلــــــم ها
http://www.ghalam-ha.blogfa.com/9002.aspx
صدای بوق ممتد پخش شد و انگار صدای رد شدن خمپاره ای بزرگ بود که توی. زش فرو می رفت. بوق قطع شد و گوشی رو گذاشت توی جیبش! چند ثانیه بی هدف مکث کرد،. بغض گلوش رو فرا گ. روی نیم کت نشست ، بوی تعفن سبزه ها می آمد و از روی آن تنها سایه ها بودند که حرکت می کردند. تنها به کلمه آخر فکر می کرد " برو گمشو ". حالا اون گم شده بود ، بین سایه ها ، بوی تعفن سبزه ها و در ذهنش! او گمشده بود و نمی دانست. قلم : علی مسجدی. نوشته شده در جمعه نهم اردیبهشت 1390ساعت 23:57 توسط علی م.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
12
خاکسترها - و دیگر جوان نمی شوم
http://www.khakestarha.blogfa.com/post-19.aspx
من،اینجا،تنها،تنهایی خویش را،تنها شده ام. و دیگر جوان نمی شوم. و دیگر جوان نمی شوم. نه به وعده ی این بهاری که آمده است. و نه به وعده ی آن شکوفه های شکستنی. و دیگر جوان نمی شوم. نه به وعده ی عشق و. نه به وعده ی چشمان تو. و دیگر به شوق نمی آیم. نه در بازی باد و. نه در رقص گیسوان تو. چه تلخ تلخ فرو می ریزم. با سنگینی این غربت عمیق. در سرزمین اجدادی خویش. چه عطشناک و پریشان. در بارش این گستره ی تشویش. در خانه ی خورشیدها و خاطره ها. دریغا چه بی برگ و بار. در دور دست آن گلها ، گمانها وگفتگوها. موقعی که داشتم م...
خاکسترها - کدامین تو؟کدامین غزل؟
http://www.khakestarha.blogfa.com/post-18.aspx
من،اینجا،تنها،تنهایی خویش را،تنها شده ام. صلت كدام قصيده اي. ستاره باران جواب كدام سلامي. كلام از نگاه تو شكل مي بندد. خوشا نظر بازيا كه تو آغاز مي كني! فرياد كدام زنداني است. به لبان بر آماسيده. گل سرخي پرتاب مي كند؟ چيزي بدهكار آفتاب نيست. نگاه از صداي تو ايمن مي شود. چه مؤمنانه نام مرا آواز مي كني! با عقيق و سبزه و آينه. داسي سرد بر آسمان گذشت. كه پرواز كبوتر ممنوع است. صنوبرها به نجوا چيزي گفتند. و گزمگان به هياهوي شمشير در پرندگان نهادند. بر نيامد در آميختن. بي رحمانه اندك بود و. باغ را پژمرده مي كند.
خاکسترها
http://www.khakestarha.blogfa.com/9001.aspx
من،اینجا،تنها،تنهایی خویش را،تنها شده ام. باران شروع به باریدن گرفت. خیس شد پرده ی دل از نگرانی. کاش این بار بفهمیم چرا. گل سرخ دل ما. زیر پرچم بهار ریشه می کند. تو همین نگاه ساده را عشق نگار. تو همین گناه پاک را عاشق باش. تو اگر عشق بدانی. تو اگر رمز دل آسمان بگشایی. آسمانی بی ابر بر دلت می بارد. آسمانی بر بلندای بهار،بر بلندای خیال. هی باران،ببار بر دل پردرد خیال. بر خیال آتشین دور ما. کاش گم نشویم در بارش باران. فانوس به دست گم نشویم،کم نشویم. کاش پیدا کنیم لحظه ی گمشدن قطره ی خونین دلی را با رنج.
خاکسترها
http://www.khakestarha.blogfa.com/9003.aspx
من،اینجا،تنها،تنهایی خویش را،تنها شده ام. و دیگر جوان نمی شوم. و دیگر جوان نمی شوم. نه به وعده ی این بهاری که آمده است. و نه به وعده ی آن شکوفه های شکستنی. و دیگر جوان نمی شوم. نه به وعده ی عشق و. نه به وعده ی چشمان تو. و دیگر به شوق نمی آیم. نه در بازی باد و. نه در رقص گیسوان تو. چه تلخ تلخ فرو می ریزم. با سنگینی این غربت عمیق. در سرزمین اجدادی خویش. چه عطشناک و پریشان. در بارش این گستره ی تشویش. در خانه ی خورشیدها و خاطره ها. دریغا چه بی برگ و بار. در دور دست آن گلها ، گمانها وگفتگوها. صلت كدام قصيده اي.
خاکسترها - آهای هیچ بزرگ به دادم برس!!
http://www.khakestarha.blogfa.com/post-14.aspx
من،اینجا،تنها،تنهایی خویش را،تنها شده ام. آهای هیچ بزرگ به دادم برس! امروز هشتم فروردین سال هزاروسیصدونود شمسی یا به عبارتی هشتمین روز از اولین ماه از اولین سال از آخرین دهه ی چهارمین صده ی دومین هزاره ی شمسی بود وگذشت! مثل هفت روز قبلش. نه مثل مثل اون روزای قبل! با تفاوتهایی که شاید اون رو خوب یابد بکنه! داداشم و زن داداشم رفتند مکه! داداشم گفت اولین دعایی که بکنم اینه که خدا تورو آدمت کنه! نمی دونم با فردا و روزای دیگه چه کنم! درس که خدا بده برکت کی درس می خونه! مهمونی ها هم که خدا رو شکر تموم شد!
خاکسترها
http://www.khakestarha.blogfa.com/9006.aspx
من،اینجا،تنها،تنهایی خویش را،تنها شده ام. من فقط یه خوابم. من فقط یه خوابم. من فقط یه خواب بی تعبیرم. پناین روزای آخر تابستون که البته ربطی به تابستون بودنش نداره و کلا اینجوریه حال خوبی ندارم اصلا همه چی واسه حال گیری آفریده شده. پن۲چندتا واژه ان که جدیدا خیلی آزارم میدن.خواب رویا توهم دروغ شک. وجدیدا به این پی بردم که انکار هر چیز میتونه به اندازه ی خودش قابل قبول باشه. سخته برای هیچ واژه ای تعریف نداشته باشی. نوشته شده در پنجشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۰ساعت 22:15 توسط elahe. با تمام وجود حرف می زنم شاید .
خاکسترها - کودکی
http://www.khakestarha.blogfa.com/post-16.aspx
من،اینجا،تنها،تنهایی خویش را،تنها شده ام. به خانه می رفت. وبا کلاهی که بر هوا بود. وبرادرش کیفش را زیرو رو می کرد. به دنبال آن چیز. که در دل پنهان کرده بود. گل سرخی را در دست فشرده ی کتاب هندسه اش. نوشته شده در سه شنبه نهم فروردین ۱۳۹۰ساعت 12:8 توسط elahe. من در تنهایی خویش سوختم وحالا تنها خاکسترهایم صفحه های زندگی را سیاه می کنند! اگر خاکستری هستی بیا با من از لذت سوختن بگوییم. تصمیم دارم توی این وبلاگ حرف بزنم،حرف هایی که دلم می خواد فقط شنیده بشن.دلم می خواد سکوت ثانیه هارو با شعر هام بشکنم!
خاکسترها - باران
http://www.khakestarha.blogfa.com/post-17.aspx
من،اینجا،تنها،تنهایی خویش را،تنها شده ام. باران شروع به باریدن گرفت. خیس شد پرده ی دل از نگرانی. کاش این بار بفهمیم چرا. گل سرخ دل ما. زیر پرچم بهار ریشه می کند. تو همین نگاه ساده را عشق نگار. تو همین گناه پاک را عاشق باش. تو اگر عشق بدانی. تو اگر رمز دل آسمان بگشایی. آسمانی بی ابر بر دلت می بارد. آسمانی بر بلندای بهار،بر بلندای خیال. هی باران،ببار بر دل پردرد خیال. بر خیال آتشین دور ما. کاش گم نشویم در بارش باران. فانوس به دست گم نشویم،کم نشویم. کاش پیدا کنیم لحظه ی گمشدن قطره ی خونین دلی را با رنج.
خاکسترها
http://www.khakestarha.blogfa.com/9005.aspx
من،اینجا،تنها،تنهایی خویش را،تنها شده ام. همه ی متن زیرقراربود چندتاحرف مهم رو به دوستای عزیزی که حالا میگم براتون برسونه،ولی خوب حادثه خبر نمیکنه که! وبه قول نامجو تمام این شعرکه سه واژه اش را هنوز بیشتر نسروده ام،قبل از این نسروده ام می خواهد بگوید که:. بزارین از یه جای خوب شروع کنم،یه جایی که اگه آدم حسابی باشین،با خوندن این متن :. 1) همه چیز رو به خودتون نمیگیرید.(اون که باید بفهمه،فهمید.) 2) همه چیز رو به خودتون بگیرید.لطفا. این عشقه یه اونیه که.حالا. بیشتر کپی کنندگان اشعار مورد علاقمون تو بلاگ!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
17
دست نوشته ها ...
دست نوشته ها . قدم بزن در کوچه های زندگی. و گاهی آرام پرواز کن. این آبی بی کران مال تو نباشد،. همان که قرار است به خاطرش زنده بمانم! کارمون به جایی رسیده که. طوری باید دل تنگ شیم که به کسی برنخوره! سه شنبه یازدهم فروردین ۱۳۹۴ ] [ 21:36 ] . لبخند های پر بهانه . . . در این شلوغی های پر هیاهو، می ایستم. مانند خودکاری که عمود، صاف صاف. بی دخالت دستی پا برجا می ایستد . . . از تو که حرف می زنم. حال من بد می شود! یکشنبه نهم فروردین ۱۳۹۴ ] [ 11:2 ] . تا خنده ی تو می چکد از خوشه ی لب ها. شرمنده ام خیلی زیاد.
دفتر مشق من و دوستانم
دفتر مشق من و دوستانم. موسیقی.نقاشی.زبان(قسمت دوم). رضا جان دوستت داریم. پشت مرزهای ممنوعه (سمیه). یک رب مانده (گروهی). دریچه ای به داستان و نقد. کافه هنر و ادبیات. همه چیز درباره قصه و داستان. لالایی برای بچه های بزرگسال. پرواز به فراسوی رویا. دنیای عروسکی (خانم نفری). بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان. شبکه کتابخوانان حرفه ای. کانون وبلاگ نویسان قمی. پایگاه خبری تحلیلی قم فردا. دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك. کلبه ی تنهایی من. موسیقی.نقاشی.زبان(قسمت دوم). کلاس تابستانی ثبت نام کردی؟ بعدازشام جلوی تلو...
Redirecting
Youre about to be redirected. The blog that used to be here is now at http:/ www.ghalam-e-sabz.com/. Do you wish to be redirected? This blog is not hosted by Blogger and has not been checked for spam, viruses and other forms of malware.
قلم سرخ
آن مرد و ژنرال هایش با داس آمدند. مظلوم تر از بهشتی، خدوم تر از رجایی آن مرد در باران رفت. روز قدس یادگار امام راحل، شکست قبح هلوکاست یادگار محمود مظلوم. موسوی و کروبی از حصر آزاد شوند اصلاح طلبان و ماست مالی بازی دو سر باخت. اندر حکایت خوش خیالی اصلاح طلبان وقتی جای خیار ک ل م ه. اشتباه استراتژیک دکتر جلیلی و نقش ایشان در رئیس جمهور شدن دکتر روحانی. چرا این سه نفر بله، چرا آن پنج نفر نه. ما و مسئولیت خطیر انتخاب. نقدی بر جلسه دیروز. ما و آقای فرماندار، ما و آنها. حیدریم ( محمد حیدری). روزجهانی قدس، روز ...
ضریح پنهان
شرکت مهزیار رایانه اهواز.:. خرید و فروش کامپیوتر. تعمییر و راه اندازی. خرید و فروش نوت بوک. نماینده فعال LG در خوزستان. سيد جواد ذاكر طباطبايي. ديدن روي تو زيباست اگر بگذارند. او خواهد آمد . صدا می آید آشناست نمیدانم از کجاست صبر کن شاید سمت و سویش را فهمیدم آهان از سمت قبله خانه خداست بله خانه خدا از مکه چه شور و حالی و چه زمزه ای ، چه شده است؟ مگر چه اتفاقی افتاده است؟ ای دل عجله نکن فهمیدم صدای همهمه ملائک. است که به هم تبریک میگویند اما منتظرند! همه منتظرند ببینند چه می شود! و چه اتفاقی می افتد!
قــــــلــــــم ها
صدای بوق ممتد پخش شد و انگار صدای رد شدن خمپاره ای بزرگ بود که توی. زش فرو می رفت. بوق قطع شد و گوشی رو گذاشت توی جیبش! چند ثانیه بی هدف مکث کرد،. بغض گلوش رو فرا گ. روی نیم کت نشست ، بوی تعفن سبزه ها می آمد و از روی آن تنها سایه ها بودند که حرکت می کردند. تنها به کلمه آخر فکر می کرد " برو گمشو ". حالا اون گم شده بود ، بین سایه ها ، بوی تعفن سبزه ها و در ذهنش! او گمشده بود و نمی دانست. قلم : علی مسجدی. نوشته شده در جمعه نهم اردیبهشت 1390ساعت 23:57 توسط علی م. با همان باند دور دستش. به نقل از ی. دوست دارم...
قلم جوان
بۆ حەوانەوەى دەروونت.هاوسەنگى لە 20 خاڵدا بكە. بەبێ هاوسەنگى لە ژیان دا ناتوانین تامى ژیان بكەین ئەویش بە. بە یەقینەوە ئیمانت هەبێت،دروشمت با ڕەزامەندى خواى گەورە بێت. ئامانجت بیر نەچێت،دەربڕینى با نیەتێكى ڕاستگۆیانە بێت. لەسەر پاكى بخەوە و بیكەرە سوتەمەنیەك بۆ دەرچوون. نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم دی ۱۳۹۰ساعت 13:25 توسط جهانگیر پاک سرشت. هر قدر به دیگران احترام بگذاریم ، به ما احترام خواهند گذاشت . ارد بزرگ. کسی که بر جایگاه خویش منم زد بخت از وی روی بر خواهد تافت . فردوسی خردمند. در جوانی آنگاه که ...
ویکی پدیا
خطابه زینب (س ) در دار الاماره ابن زیاد. ۲۸ اسفند, ۱۳۹۳. ب س م الل ه ال ر ح من ال ر حیم. زینب کبرى (س ) نه تنها با مردم کوفه سخن گفت و آنان را بر کار زشتى که مرتکب شده بودند ملامت و عتاب کرد، که در دارالاماره. نیز چنان نیرومندانه ایستاد و سخن پرخاشگرانه گفت و آن پلید را که سرمست پیروزى (پندارى ) بود، حقیر و کوچک شمرد که توان سخن گفتن را از او گرفت . زینب (س )، این مرد آفرین روزگار، بى آنکه هیبت مجلس در روح بلندش کوچک ترین تاءثیرى گذارد، با نگاهى تحقیرآمیز، در پاسخ فرمود:. آنان گروهى بودند که خداوند کشته ...
دوٍٍٍٍٍٍٍس دروم..................
چقدر خوبه ادم يکي را دوست داشته باشه. نه به خاطر اينکه نيازش رو برطرف کنه نه به. خاطر اينکه کس ديگري رو نداره نه به خاطر. اينکه تنهاست و نه از روي اجبار بلکه به خاطر. اينکه اون شخص ارزش دوست داشتن رو داره. نوشته شده در سه شنبه هجدهم خرداد ۱۳۸۹ساعت 15:7 توسط مهدی. فرق من و تو. گفتی عاشقی گفتم دوست دارم. گفتی اگه یه روز نبینمت میمیرم گفتم من فقط ناراحت میشم. گفتی من به جزء تو به کسی فکر نمیکنم گفتم اتفاقا من به خیلی ها فکر میکنم. گفتی تا ابد تو قلب منی گفتم فعلا تو توی قلبم جا داری. گفتی گفتم . . . نه اصلا...
قلم های ماندگار
شهرم کتاب شعر توست. مهر من در دل تو. آپلود رایگان عکس و فایل نامحدود و رایگان. خرید ساعت مچی زنانه اسپریت. عینک دید در شب. بیا قفس هایمان عوض . تاریخ : پنجشنبه 15 آبان 1393 11:31 ب.ظ نویسنده : تیام. آزادی مشروط من مال تو. رویای آزادی تو مال من. رخوت امنیت من مال تو. هیجان فرار تو مال من. بیا قفس هایمان عوض. بیا نقب بزنیم به دنیای هم. به شرطی که تو پشیمان نشوی! خوابت را دیده ام . تاریخ : پنجشنبه 15 آبان 1393 10:13 ب.ظ نویسنده : تیام. خوابت را دیده ام . یادت هست گفتی : مگر اینکه خواب داشتن مرا ببینی !