GHESEHAYEKHODA.PERSIANBLOG.IR
404 - Blog not foundوبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://ghesehayekhoda.persianblog.ir/
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
http://ghesehayekhoda.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
3.4 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
3.406 sec
SCORE
6.2
404 - Blog not found | ghesehayekhoda.persianblog.ir Reviews
https://ghesehayekhoda.persianblog.ir
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
کانون دانشجویی شکوفا -
http://www.shokofasabz.blogfa.com/post-83.aspx
كانون دانشجوي دانشگاه سبز آمل. به خدا دلم واسه همه همکلاسیهای سابق تنگ شد و راستش را بخواهی این روزها که نتایج آزمون سراسری اعلام شده و تکاپوی ثبت نام دانشجویان جدید تو دانشگاههاست بر آن شدم تا یه سری به وبلاگ بچه های با صفای دانشگاه بزنیم. نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۰ساعت 11:13 توسط مهدي طالب نژاد. خوش اومدید-دوستتون داریم و منتظرتون می مانیم. پايگاه جامع مقالات فارسي. پايگاه شبكه علمي كشور. جامع ترين سايت مقالات در اينترنت. بانك اطلاعات نشريات كشور. سايت جامع گردشگري ايران.
کانون دانشجویی شکوفا -
http://www.shokofasabz.blogfa.com/post-84.aspx
كانون دانشجوي دانشگاه سبز آمل. دیگه نمی خوام به حرف آدما گوش بدم،. دلم میخواد گوشهامو بگیرم و توی بی خبری تا ته این دنیا برم. دنیایی که جز خودش هیچی بهم نداد. دنیا هم اینقدر حسود! یه عالمه حرف نگفته داشتم که چون موند توی دلم، دیگه شده غصه. غصه سهل انگاری خودم. غصه کم کاری خودم. میگن: شما شاید . نه . چرا شاید! درد و دلامون رو میشنوی،. از من تا من، چقدر میتونه فاصله باشه و من . همچنان بی خبر! خود دلسوز، خود نگران. خود در حال پیدا کردن . خود سرگردان، خود نگران. خود در حال گم شدن . در هر دو خود، میشه؟ شاید ب...
کانون دانشجویی شکوفا
http://www.shokofasabz.blogfa.com/9004.aspx
كانون دانشجوي دانشگاه سبز آمل. جایگاه یار را بی یار دیدن مشکل است! هادی جان روحت شاد! اما خیلی زود بچه ها رو ترک کردی! نوشته شده در چهارشنبه بیست و دوم تیر 1390ساعت 13:47 توسط مهدي طالب نژاد. سومین دوره جشن دانش آموختگی در موسسه آموزش عالی سبز آمل. همزمان با بعثت حضرت رسول اکرم (ص) و با همت مسئولین و ستاد اجرایی سومین دوره جشن دانش آموختگی با حضور مسئولین - اساتید و دانش آموخته و خانواده هایشان در سالن شهرداری آمل برگزار شد. دانش آموختگان نیز در پایان این جشن به گرفتن عکس یادگاری پرداختند. بهانه می گیریم...
کانون دانشجویی شکوفا -
http://www.shokofasabz.blogfa.com/post-85.aspx
كانون دانشجوي دانشگاه سبز آمل. آدمی که توی تاریکی مطلق هست فرق بین زرد و قرمز رو نمی فهمه، براش فرقی بین دایره و مستطیل. کسی که به تاریکی خو میکنه با تاریکی زندگی میکنه و برای سبز، برای سخت، برای حجم،. رو داره حتی اگه کاملا اون تصورات مغایر با واقعیت باشن. اما کسی که در مورد نور فقط و فقط شنیده باشه، به تاریکی عادت نمیکنه و ذهنیات خودش رو. دنبال نور به هر در و دیواری میزنه تا حتی روزنه ای کوچک پیدا کنه تا بفهمه برگ سبز. و آبی آسمان چه احساسی رو در آدم پدیدار میکنه . نگذار بی غیرت شویم. هنوز دیر نشده .
کانون دانشجویی شکوفا
http://www.shokofasabz.blogfa.com/9103.aspx
كانون دانشجوي دانشگاه سبز آمل. خوشا اون دوران خوب و باصفای دانشگاه سبز! جشن فارغ التحصیلی امسال دانشگاه هم توی نه تیر ماه برگزار میشه! از همین الان به همه اونایی که دارن توی دانشگاه سبز فارغ التحصیل میشن تبریک میگم. و به همه دست اندرکاران جشن هم خسته نباشید میگم. نوشته شده در یکشنبه هفتم خرداد 1391ساعت 14:43 توسط مهدي طالب نژاد. خوش اومدید-دوستتون داریم و منتظرتون می مانیم. پايگاه جامع مقالات فارسي. پايگاه شبكه علمي كشور. جامع ترين سايت مقالات در اينترنت. بانك اطلاعات نشريات كشور. سايت جامع گردشگري ايران.
کانون دانشجویی شکوفا -
http://www.shokofasabz.blogfa.com/post-86.aspx
كانون دانشجوي دانشگاه سبز آمل. با خبر شدیم تا لحظاتی دیگر یعنی نیم ساعت دیگه رییس دانشگاه سبز داره عوض میشه! از همینجا یه خدا قوت جانانه و شکوفایی داریم به مرد خستگی ناپذیر دوران طلایی دانشگاه دکتر محمود شارع پور! و خیر مقدم عرض میکنیم خدمت رییس جدید دکتر صمدی! به ما که نگفتن بیاییم معارفه اما ای کاش چند تن از بچه های قدیمی رو دعوت می کردن! به امید شکوفایی دانشگاه سبز آمل. نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم آبان ۱۳۹۰ساعت 15:36 توسط مهدي طالب نژاد. خوش اومدید-دوستتون داریم و منتظرتون می مانیم.
کانون دانشجویی شکوفا
http://www.shokofasabz.blogfa.com/9009.aspx
كانون دانشجوي دانشگاه سبز آمل. السلام علیک یا ابا عبدا. و هزار و یک واژه های دلسوز و جانگداز! نوشته شده در شنبه نوزدهم آذر 1390ساعت 8:8 توسط مهدي طالب نژاد. کانون دانشجویی شکوفا موسسه آموزش عالی سبز آمل با گرایش قرآن و عترت-گردشگری و ایرانگردی-امداد-محیط زیست و فیلم و عکس می باشد و قصد دارد تادر کنار رفقای عزیزشون در کانون حکمت و بسیج دانشجویی موسسه گامی برای دانشجویان با صفای این موسسه بردارد. خوش اومدید-دوستتون داریم و منتظرتون می مانیم. پايگاه جامع مقالات فارسي. پايگاه شبكه علمي كشور.
کانون دانشجویی شکوفا
http://www.shokofasabz.blogfa.com/9008.aspx
كانون دانشجوي دانشگاه سبز آمل. ۳۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ( سه هزار میلیارد )! نوشته شده در چهارشنبه هجدهم آبان 1390ساعت 13:47 توسط مهدي طالب نژاد. با خبر شدیم تا لحظاتی دیگر یعنی نیم ساعت دیگه رییس دانشگاه سبز داره عوض میشه! از همینجا یه خدا قوت جانانه و شکوفایی داریم به مرد خستگی ناپذیر دوران طلایی دانشگاه دکتر محمود شارع پور! و خیر مقدم عرض میکنیم خدمت رییس جدید دکتر صمدی! به ما که نگفتن بیاییم معارفه اما ای کاش چند تن از بچه های قدیمی رو دعوت می کردن! به امید شکوفایی دانشگاه سبز آمل. پايگاه جامع مقالات فارسي.
کانون دانشجویی شکوفا -
http://www.shokofasabz.blogfa.com/post-89.aspx
كانون دانشجوي دانشگاه سبز آمل. سلام بچه های باصفای شکوفا! دلمون واسه شما یه ذزه شده! خداییش سرمون بابت قبولی تو ارشد دانشگاه سوره مشغول بود ببخشید دیگه! حالا بگذریم از شما و دانشگاه سبز چه خبر؟ نوشته شده در چهارشنبه هفدهم اسفند 1390ساعت 14:6 توسط مهدي طالب نژاد. کانون دانشجویی شکوفا موسسه آموزش عالی سبز آمل با گرایش قرآن و عترت-گردشگری و ایرانگردی-امداد-محیط زیست و فیلم و عکس می باشد و قصد دارد تادر کنار رفقای عزیزشون در کانون حکمت و بسیج دانشجویی موسسه گامی برای دانشجویان با صفای این موسسه بردارد.
کانون دانشجویی شکوفا -
http://www.shokofasabz.blogfa.com/post-87.aspx
كانون دانشجوي دانشگاه سبز آمل. ۳۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ( سه هزار میلیارد )! نوشته شده در چهارشنبه هجدهم آبان ۱۳۹۰ساعت 13:47 توسط مهدي طالب نژاد. کانون دانشجویی شکوفا موسسه آموزش عالی سبز آمل با گرایش قرآن و عترت-گردشگری و ایرانگردی-امداد-محیط زیست و فیلم و عکس می باشد و قصد دارد تادر کنار رفقای عزیزشون در کانون حکمت و بسیج دانشجویی موسسه گامی برای دانشجویان با صفای این موسسه بردارد. خوش اومدید-دوستتون داریم و منتظرتون می مانیم. پايگاه جامع مقالات فارسي. پايگاه شبكه علمي كشور. جامع ترين سايت مقالات در اينترنت.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
ghesehaye1001shab.persianblog.ir
قصه های 1001 شب
قصه های 1001 شب. ساعت ٦:٢٩ ق.ظ روز پنجشنبه ٢۱ خرداد ۱۳٩٤. شبی در شب ترین شبها ,تو ماهم میشوی آیا؟ تو تسلیم تماشای نگاهم میشوی آیا؟ شبیه یک پرنده ,خیس از باران که می آیم؟ تو با دستان پر مهرت ,پناهم میشوی آیا؟ پس از طی کردن فرسنگها رتهی که می دانی. کنار خستگیها ,تکیه گاهم می شوی آیا؟ شنا کردن میان خاک را من بلد نیستم. تو اقیانوس موج آماج راهم میشوی آیا؟ نگاه ناشیانه من به هستی داشتم عمری. تو تصحیح تمام اشتباهم میشوی آیا؟ اگر بی روز و بی تقویم ماندم من. به وصل فصلهایت ,سال وماهم می شوی آیا؟ آدم سالم همانی ...
قصه های دل
شمعی در دست دارم. بدنبال خدایم می گردم. خدایم ، خدای راستیست. هرچه می نگرم خدای دروغین می بینم. کسی خدای مرا ندید ه است؟ نوشته شده در یکشنبه دوم آبان ۱۳۸۹ساعت 13:44 توسط بیگانه. شمعی در دست دارم. بدنبال خدایم می گردم. خدایم ، خدای راستیست. هرچه می نگرم خدای دروغین می بینم. کسی خدای مرا ندید ه است؟ نوشته شده در یکشنبه دوم آبان ۱۳۸۹ساعت 13:44 توسط بیگانه. شمعی در دست دارم. بدنبال خدایم می گردم. خدایم ، خدای راستیست. هرچه می نگرم خدای دروغین می بینم. کسی خدای مرا ندید ه است؟ شمعی در دست دارم. شب پشت پنجره ها.
دنیای این روزای من
دنیای این روزای من. مدتی که مطلب نمی نوشتم کربلا. بودم اما دوباره سعی میکنم که نوشتن مطالب رو شروع کنم. انشاالله هرکی آرزو داره بره و به آرزوش برسه. جهان یک طرف و کربلا. نوشته شده در شنبه بیست و یکم اسفند ۱۳۸۹ساعت 16:47 توسط صادق. سلام کمتر از 50 ساعت دیگه میرم. لایق زیارت شش گوشه نیستم. این روز ها به حال خودم گریه می کنم. خیلی خوشحالم می دونم آرزوی تک تک شما دیدن اون صحن وسراست. خیلی از شما التماس دعا گفتید قول میدم همه ی شمارو به یاد بیارم. این آخرین مطلبی است قبل از رفتن می نویسم. خوب منو حلال کنید.
غزل آریایی
اشعار ایرانی و انگلیسی من my Persian and English poems. بازم یک تبخال زشت. کاشته غمت رو لبهام. با غم خوابیدم امشب. بازم کاشتیم تو خونه. هر جا رفتی فراوون. نوشته شده در پنجشنبه 8 آبان1393ساعت 1:6 توسط mahvash abyar. نوشته شده در پنجشنبه 8 آبان1393ساعت 0:46 توسط mahvash abyar. نمیخوام باشم عزیزم بتو من آویزون. Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA. نمیخوام باشم عزیزم بتو من آویزون. دلم از غصه می لرزه. مثه برگ توی باد. دیدی بد بیاری ها مو. همه جا پشت سر هم. نمی خوام باشم عزیزم به تو من. تو رو تو اوج گن...
آشتی
بیا دست یکدیگر را با مهر، بفشاریم. به تفاوت ها لبخند بزنیم و.با دنیا آشتی کنیم. Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA. چه گذشت بر من در این دو سال و چه ها کردم شاید به اندازه چند روز اخیر اهمیت نداشته باشد.وقتی راهنمایی. خواستم از خدا.وقتی خواستم نجاتم دهد. و بعد از طریق دوستی که در قطار پیدا کردم،یاد دنیای وبلاگها و نویسندگانشان افتادم.به اینجا آمدم و بند گاتهایی را که گوشه وبلاگم نوشته ام خواندم و لبریز از حس افتخار شدم.نوشته هایم را خواندم و خوذم را به یاد آوردم. بایستم و از انتخابم دفاع کنم.
ghesehayemanomehdi.blogsky.com
ghesehayemanomehdi
تعداد بازدیدکنندگان : 1109. Powered by blogsky.com.
قصه های شبانه
قصه های اقا مهدی برای دختر نازش مهدیه. هدیه ای برای شهربانو. یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود. شهربانو برای زندگیش نظم خاصی داشت. صبح زود برمی خاست ، وضو می گرفت ، نماز می خواند و دعا می کرد. بعد برای پرنده ها گندم وخرده نان می ریخت. خودش هم صبحانه می خورد و پس از مرتب کردن خانه و شستن ظرفها ، به کارگاه خیاطی یک پرورشگاه می رفت تا برای بچه های یتیم لباس بدوزد. شهربانو پشت یک چرخ خیاطی بزرگ می نشست و بلوز و شلوار و. در خانه می ماند و خیاطی می کرد. گنجشکها. می تواند شهربانو را خوشحال کند؟ کلاغ فکری ک...
تمام ناتمام من
دلتنگی های زود آغاز. وقتی میدانم به اندازه وسعت فاصله های پیش رو باید قدرتمند باشم، گاهی شک میکنم آنقدر که دیگران باورم دارند قدرتمندم. گاهی شک میکنم اوج گرفتن ارزش از دست دادن چه چیزهایی را دارد. نوشته شده در جمعه بیست و نهم دی 1391ساعت 11:25 توسط شهرزاد. انسانیت امروزی یعنی بودن را با نیازهایمان تعریف میکنیم. همین است که وقتی نیازت دارند، هستی و وقتی نیازشان داری نیستند. نوشته شده در دوشنبه پانزدهم آبان 1391ساعت 0:20 توسط شهرزاد. از ماست که بر ماست. نوشته شده در یکشنبه نهم مهر 1391ساعت 17:29 توسط شهرزاد.
داستان های کوتاه
سقراط حکیم را که محکوم به مرگ شده بود به قتلگاه می بردند . زن و شاگردانش با او گریه کنان می آمدند . سقراط از زن پرسید:چرا گریه می کنی؟ گفت : از آن می گریم که تو مقتول واقع می شوی . گفت : مگر دوست داشتی که من قاتل واقع شده باشم؟ زن گفت : از آن می گریم که بی گناهت می کشند . گفت : مگر دوست داستی که با گناهم بکشند؟ شاگردانش گفتند : نعش تو را چکار کنیم . گفت: به صحرا اندازید. گفتند: از درندگان ایمن نخواهد ماند . گفت: آن چماق مرا برای دفع آنان در نزدیکی دستم بگذارید. صاحب اندیشه ام یعنی پاسدار نام انسانم.