zayesh.blogfa.com
زایش - ماهنامه ای برای تهران
http://www.zayesh.blogfa.com/post/100
ماهنامه ای برای تهران. اولین بار نمایه تهران رو تو یکی از کتاب فروشی ها دیدم، روی جلدش نوشته بود: پرونده ای در نسبت شهر و خاطره، ضد خاطره. دوره ی جدید، شماره ی سه. اگر روزی چشمتان بهش افتاد، ورقش بزنید. من نمی دانستم که بوده و خوب که دوباره شروع کرده به بودن، حسابی خوشحال شدم برای همچین ماهنامه ای که تهران را می بیند، از حال و روزش می نویسد و برای آن دل می سوزاند. خداقوت آدم های نمایه تهرانی. جمعه بیست و نهم آذر 1392 [. من نیز به دنبال زایش می روم. زایش و دوباره متولد شدن با هر بار کشت یک دانه.
zayesh.blogfa.com
زایش - هر آدم بخشی از جغرافیا را با خود حمل می کند
http://www.zayesh.blogfa.com/post/97
هر آدم بخشی از جغرافیا را با خود حمل می کند. که هیچ گاه او را رها نمی کند. مادربزرگ بخشی از این جغرافیای من بود. حالا همه برگشتند، خاله و دایی و مامان و بابا و برادره و همه خداحافظی هایشان را کرده اند و برگشتند و . من اما انگار چیزی توی دلم می خواهد بزند به جاده و برود به آن روستای کوچک بین شیراز و اصفهان، برود تا با خاطرات آن حال های خوش سرشار شود، برود تا بگوید خداحافظ.برود تا مادربزرگه تا عمو و بگوید ممنون. یکشنبه دهم آذر 1392 [. من نیز به دنبال زایش می روم. در هر بار خواندن کتابی. در هر بار خلق نوایی.
zayesh.blogfa.com
زایش - تهران
http://www.zayesh.blogfa.com/tag/تهران
عصر پاییزی، خیابان ولیعصر. جمعه ششم دی 1392 [. ماهنامه ای برای تهران. اولین بار نمایه تهران رو تو یکی از کتاب فروشی ها دیدم، روی جلدش نوشته بود: پرونده ای در نسبت شهر و خاطره، ضد خاطره. دوره ی جدید، شماره ی سه. اگر روزی چشمتان بهش افتاد، ورقش بزنید. من نمی دانستم که بوده و خوب که دوباره شروع کرده به بودن، حسابی خوشحال شدم برای همچین ماهنامه ای که تهران را می بیند، از حال و روزش می نویسد و برای آن دل می سوزاند. خداقوت آدم های نمایه تهرانی. جمعه بیست و نهم آذر 1392 [. به بهانه ی ثبت جهانی شدنش. یادداشت های...
zayesh.blogfa.com
زایش - در میانه های سن کمال ِ سیمون دوبووار، بر من چه می گذرد...
http://www.zayesh.blogfa.com/post/96
در میانه های سن کمال سیمون دوبووار، بر من چه می گذرد. از جلد دوم خاطرات سیمون دوبووار( سن کمال )، صفحه ی 347. خب چطور می شود نویسنده ی این سطرها را دوست نداشته باشم؟ من حسادت هایم را به او کردم، صفحه های اول او حوصله ام را سر برد، اما حالا دوبووار شده است آدمی نه فقط در کاغذها. کتاب را که باز می کنم می آید، می نشیند لبه ی تخت می شود دوست، معلم، راهنما، می شود من، تعریف می کند و با تعریف هایش تزریق می کندم که باش، برو، زندگی کن. غنی شو. ولی ما آن را از دست دادیم. جلد دوم، ص 354. من نیز به دنبال زایش می روم.
zayesh.blogfa.com
زایش - گوشه هایی از یک کتاب
http://www.zayesh.blogfa.com/tag/گوشه-هایی-از-یک-کتاب
در میانه های سن کمال سیمون دوبووار، بر من چه می گذرد. از جلد دوم خاطرات سیمون دوبووار( سن کمال )، صفحه ی 347. خب چطور می شود نویسنده ی این سطرها را دوست نداشته باشم؟ من حسادت هایم را به او کردم، صفحه های اول او حوصله ام را سر برد، اما حالا دوبووار شده است آدمی نه فقط در کاغذها. کتاب را که باز می کنم می آید، می نشیند لبه ی تخت می شود دوست، معلم، راهنما، می شود من، تعریف می کند و با تعریف هایش تزریق می کندم که باش، برو، زندگی کن. غنی شو. ولی ما آن را از دست دادیم. جلد دوم، ص 354. چهارشنبه هفدهم مهر 1392 [.
jaavs.com
Theatre |
http://jaavs.com/portfolio/theatre
Scroll down with your mousewheel or trackpad to see more content!
jaavs.com
Eateries |
http://jaavs.com/portfolio/eatery
Scroll down with your mousewheel or trackpad to see more content!
jaavs.com
Lifestyle |
http://jaavs.com/portfolio/lifestyle
Scroll down with your mousewheel or trackpad to see more content!
jaavs.com
Food |
http://jaavs.com/portfolio/food
Scroll down with your mousewheel or trackpad to see more content!